مرحوم آیت الله زنجانی به روایت دوستان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، شخصیت علمی و معنوی آیت الله زنجانی در میان فضلاء و اهل خبره مشخص و مسلم است و نیازی به تعریف ندارد؛ اما در آثار و سخنان برخی از بزرگان مطالبی درباره ایشان آمده که نقل آنها خالی از لطف نیست.
آیت الله عزالدین زنجانی از منظر بزرگان
مرحوم حضرت آیت الله العظمی سید محمدهادی میلانی قدس سره در نامههایی که خطاب به معظم له نوشتهاند، از ایشان با القابی چون «روح الفضیله و جثمانها»، «نادره الدهر»، «غیاث الاسلام» و «علامه» یاد کردهاند. با بررسی مجموعه مکاتبات آیت الله العظمی میلانی، که تحت عنوان «علم و جهاد» در دو مجلد به چاپ رسیده است، معلوم میشود که ایشان چنین القابی را فقط برای معظم له به کار بردهاند و برای دیگر اعاظم از القاب متعارف استفاده کردهاند.
مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی تبریزی، در آخرین مصاحبه تلویزیونی و در پاسخ به این سؤال که کدام یک از شاگردانتان توانستند رابطه خاص استاد و شاگردی را با شما داشته باشند و به کدام یک در فلسفه اسلامی میشود اعتماد داشت، ابتدا از استاد شهید مرتضی مطهری و سپس از معظم له با عنوان «آقای امام زنجانی» و پس از آن از سه عالم بزرگوار دیگر نام بردند.
آیت الله شهید سید محمد علی قاضی طباطبایی قدس سره در کتاب «تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهداء علیه السلام» به مناسبتی درباره معظم له چنین نوشته اند: «… پس از مراجعت از آن سفر [تبعید بافت] در زنجان به اقامت اجباری قریب شش ماه بودم و از مهربانیهای اهالی زنجان عموما و از مهمان نوازی و محبتهای بیپایان صدیقنا الاخ الامجد، علامه جلیل آیت الله آقای حاج آقا عزالدین حسینی دامت برکاته خصوصا، کاملا برخوردار بوده و به ویژه از مذاکرات علمی و مباحثات فقهی و ادبی و تاریخی که در حضور آن برادر مکرم معظم واقع میشد، صفای عجیب و حظوظ روحی غریب داشت که به وصف نمیآید و به عبارت نمی گنجد».
مرحوم آیت الله شیخ علی فلسفی قدس سره، از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی خویی قدس سره و صاحب اجازه اجتهاد بلند مرتبه از آن فقیه بزرگ، در مجلسی که اکثر علمای بزرگ مشهد مقدس در آن حضور داشتند و در امری که نیاز به اجازه مجتهد جامع الشرایط و اعلم علمای بلد داشت، از معظم له کسب اجازه می کنند و میفرمایند: «ما حضرت عالی را اعلم علمای بلد میدانیم».
مرحوم آیت الله سید محمدحسین حسینی تهرانی رحمه الله علیه، در یادنامه مرحوم علامه طباطبایی(مهر تابان)، درباره معظم له چنین مینویسند: «رفیق شفیق و صدیق ارجمند، حضرت آیت الله حاج سید عزالدین زنجانی دامت برکاته از مبرزین از قدماء شاگردان علامه طباطبایی رحمه الله علیه میباشند… مردی است جامع بین علم و عمل و بین معقول و منقول، مفسر قرآن کریم، وارد در ابحاث علمیه و فلسفیه و متعبد به عبودیت الهیه و متخلق به اخلاق حسنه میباشند و حقا میتوان ایشان را یکی از نمونههای بارز مفاخر اسلام شمرد».
مرحوم شیخ آقا بزرگ طهرانی قدس سره: ترجمه عبارت شیخ آقا بزرگ چنین است: «عالم فاضل معاصر آقای سید عزالدین، فرزند سید محمود جانشین پدر در زنجان شده است. آقای سید موسی [آیت الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی دامت برکاته] فرزند سید احمد زنجانی، ساکن قم، از هر دو(از پدر و پسر) تعریف و تمجید میکند».
آیت الله سید محمد حسینی زنجانی دامت برکاته: ایشان در احکام تأکیدشان به روایات است و روایات را خیلی خوب معنا میکنند و از دل روایات، روایات دیگر را تفسیر و توجیه میکنند و من در این مسئله نظیر ایشان را حتی در قم ندیدم… در این مسئله که فقیه از دل روایات مطلب را بیرون آورد و قرینه برای فهم مطلب دیگر بگیرد، نظیر ایشان را ندیدهام.
نگاه آیت الله زنجانی به ادبیات
حضرت آیت الله العظمی حاج سید عزالدین زنجانی در دیدار با مسؤلان اجرایی جشنواره ادبی، هنری حوزه علمیه خراسان(28 شهریور90):
این مرجع تقلید با اشاره به پیشرفتهای علمی غرب خاطرنشان کردند: تلاش در زمینه علوم و فنون امر بسیار مهمی است که در گذشته نیز علمایی چون شیخ بهایی، خواجه نصیر طوسی، علامه حلی و دیگران بدان پرداختهاند و افتخار آفرین بودهاند. باید در زمینه این علوم نیز بسیار کوشا باشیم؛ به طوری که در این عرصهها نیز ترقی شایانی را شاهد باشیم.
آیت الله العظمی حسینی زنجانی با اشاره به محتوای غنی دینی که در اختیار مسلمانان است، ابراز داشتند: ما همه چیز داریم، نباید با کوتاهیها و ندانم کاریها به دشمن که شبانه روز فعال است، اجازه پیشروی بدهیم. شما حتما این علوم را کامل بیاموزید و ترویج کنید تا انشاالله به درجاتی برسیم که خودمان دانشمندان بزرگی داشته باشیم؛ کما اینکه در گذشته نیز داشتهایم.
این مدرس درس خارج حوزه علمیه مشهد خطاب به طلاب تصریح کردند: وقت را از دست ندهید و در درس خواندن کوتاهی نکنید و از ورود به علوم جدید و استفاده از ابزارهای هنری هم غافل نباشید.
هنرمند بودن با طلبگی منافاتی ندارد
ایشان تأکید کردند: هنرمند بودن با طلبگی منافاتی ندارد! مقدس بازیها را کنار بگذارید؛ اینکه برخی میگویند شما طلبه هستید، چرا دنبال هنر و ادبیات می روید، درست نیست. همه علوم مورد نیاز را باید آموخت. امروز وقت این گونه اشکال تراشیها نیست؛ اروپا و آمریکا از طریق هنر و رسانه، عالم را در پنجههاشان گرفتهاند، آن وقت ما بحث میکنیم که وارد این عرصه بشویم یا نشویم!
آیت الله العظمی حسینی زنجانی با اشاره به دیوان شعر بزرگانی چون سید رضی و سید مرتضی در خصوص بهره گیری از شعر و ادبیات در منابر ابراز داشتند: اصولا شعر به معنای نظم در قرآن هست و آنچه مراد قرآن است که از انبیاء نفی میکند، منظور نفس شعر نیست؛ میخواهد بگوید گفتههای پیامبر(ص) از روی خیال نیست، بلکه حقایق را میبیند و میگوید.
ایشان در پایان با بیان این که اغلب استعدادها نهفته است و فرصتی نیاز است تا شناسایی شوند، خاطرنشان کردند: برگزاری این گونه جشنوارهها جهت تشویق طلاب برای ورود به عرصههای ادبی، هنری لازم و ضروریست.
ایشان خطاب به دست اندرکاران جشنواره ادبی، هنری حوزه علمیه خراسان بیان داشتند: در این مسیر به تشویق یا تنبیهها اعتنا نکنید؛ شما با خدا معامله کنید.
مروری کوتاه بر زندگینامه آیت الله زنجانی
مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی سید عزالدین حسینی موسوی مجتهد زنجانی، در سال 1300 هجری شمسی در خاندان علم و فقاهت، در شهر زنجان دیده به جهان گشود.
معظمله بنا به درخواست جمعی از مؤمنین و فضلاء حوزه علمیه در سال 1354 رساله عملیه خود را با عنوان «رساله جامع الاحکام» در مشهد مقدس منتشر کرد.
پس از رحلت حضرت آیتالله العظمی اراکی، رساله فعلی ایشان با عنوان «رساله توضیح المسائل» در سال 1373 منتشر شد. دفاتر معظمله در شهرهای مشهد، زنجان و تبریز فعال هستند و در ایام حج بعثه معظمله به منظور پاسخ گویی به استفتائات مقلدین و سایر امور شرعی در مدینه منوره و مکه مکرمه مستقر است.
ایشان جایگاه ویژهای در بین دانشگاهیان در مشهد داشتند و در مسجد امام صادق(ع) خیابان دانشگاه مشهد اقامه نماز میکردند.
جد اعلای معظم له، آیت الله العظمی سید محمد مجتهد سردانی رحمه الله علیه، فقیه متتبع و مورد احترام مردم زنجان در عصر قاجار بودند که در طرد و دفع بابیت از زنجان نقش بسیار مهمی داشتهاند.
والد ایشان فقیه عارف، مرحوم حضرت آیت الله العظمی سید محمود حسینی زنجانی رحمه الله علیه، مشهور به امام جمعه زنجان، از علمای پارسا و مورد احترام بزرگان حوزه بودند. ایشان سالهای متمادی در نجف اشرف از محضر بزرگان آن حوزه مقدسه استفاده کرده و از دروس آیات عظام نائینی، آقا ضیاء عراقی، شیخ الشریعه اصفهانی، سید محمد کاظم یزدی(صاحب عروه) و به خصوص از درس آیت الله العظمی حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی(کمپانی) بهره برده و جزء خصیصین و دوستان نزدیک آیت الله العظمی غروی اصفهانی محسوب میشدند. به طوری که ما بین این دو بزرگوار نامههایی در سیر و سلوک مبادله شده است.
آیت الله العظمی سید محمود حسینی زنجانی اعلی الله مقامه الشریف در زنجان، تهران و قم حوزه درسی داشته و جمعی از بزرگان از دروس معظم له استفاده کردهاند. از مشهورترین شاگردان ایشان میتوان به فرزند بزرگوارشان آیت الله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی دامت برکاته، مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی، مرحوم استاد رضا روزبه زنجانی و آیت الله سید حجت هاشمی خراسانی دامت برکاته اشاره کرد.
ایشان دوره کامل حکمت متعالیه را در محضر آیت الله العظمی امام خمینی قدس سره، علامه سید محمد حسین طباطبایی تبریزی قدس سره و آیت الله شیخ مهدی مازندرانی قدس سره تحصیل کرده و در دروس اسفار هر سه حکیم متأله حضور یافتند. لازم به ذکر است که درس اسفار مرحوم علامه طباطبایی در قم با درخواست معظم له و حضور ایشان و جمعی از همدورهایهای معظم له تشکیل شده است و مرحوم علامه نخستین حواشی خود را بر اسفار، بر چاپ سنگی اسفار متعلق به معظم له مرقوم کردهاند که این نسخه در گنجینه مخطوطات بیت معظم له نگهداری میشود. همچنین سلسله جلسات مباحثات شبانه با حضور علامه طباطبایی، که بعدا به جلسات اصول فلسفه و روش رئالیسم منتهی میشود، به درخواست معظم له و در منزل ایشان در قم بنا گذاشته شده است.
معظم له جهت استفاده از حوزه درسی بزرگان حوزه مقدسه نجف، مدت کوتاهی نیز به این حوزه مشرف شده و از درس آیت الله العظمی سید عبدالهادی شیرازی قدس سره، آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی قدس سره و آیت الله العظمی سید محسن حکیم قدس سره استفاده کردند.
آیت الله العظمی حسینی زنجانی دامت برکاته در بین اساتید فقه و اصول خود بیش از همه از مشرب فقهی حضرت آیت الله العظمی حجت کوه کمری قدس سره متأثر شدهاند و همانند استادشان در جمع بین روایات متعارض تبحر و برجستگی خاصی دارند.
معظم له بنا به درخواست حضرت والدشان از سال 1334 در زنجان مستقر شدند و در اداره حوزه علمیه و رسیدگی به امور شرعی و اجتماعی به مرحوم والد خود کمک می کردند. در سال 1342 با نهضت حضرت امام خمینی قدس سره همراه شدند و در منبر صراحتا از ایشان نام میبردند و به ترویج مرجعیت معظم له میپرداختند و سخنرانیهای تندی بر علیه دستگاه حاکمه و قوانین طاغوتی ایراد میکردند که بالأخره دستگیر گردیدند و مدتی در تهران همراه با برخی اعاظم، از جمله شهید مطهری، مرحوم محمد تقی فلسفی، مرحوم شیخ حسین لنکرانی، شهید هاشمی نژاد و دیگر بزرگان و روحانیون زندانی شدند.
از حضرت آیه الله العظمی حسینی زنجانی تاکنون چند اثر منتشر شده است که عبارتند از:
1- رساله جامع الاحکام(چاپ اول،مشهد،1354)
2- رساله توضیح المسائل
3-منتخب رساله توضیح المسائل [با تجدید نظر و اضافات،به ضمیمه منتخب استفتاءات] (چاپ اول،زنجان،1391)
4- مناسک حج و عمره مفرده
5- شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها
6- حکمت فاطمی، تلخیص «شرح خطبه حضرت زهرا (س)»
7- تفسیر سوره مبارکه حمد
8- راه رستگاری، جستاری در باب اسلام و ایمان
9- مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن
10- معیار شرک در قرآن
11- شرح زیارت عاشورا
12- صد و ده پرسش و پاسخ [بخشی از استفتاءات معظم له]
برخی آثار فقهی و اصولی ایشان از جمله تقریرات دروس اصول و فقه آیات عظام حجت و بروجردی و نیز تعلیقه بر وسیلة النجاة آیه الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی قدس سره، هنوز به زیور طبع آراسته نشده است.
درس خارج فقهی آیت الله زنجانی در مشهد
دوشنبه شب، بیست و هشتم شهریورماه سال هزار و سیصد و نود را هیچگاه فراموش نخواهم کرد. بعد از جلسه حوزه هنری مشهد، از میدان تقی آباد با شاعر جوان اهوازی سید محمد مهدی شفیعی که مهمان جلسه بود و سید مسلم موسوی یکی از شاعران حوزوی مشهد، به سمت دفتر مرجع تقلید حضرت آیت الله سید عزالدین حسینی زنجانی دامت برکاته حرکت کردیم. بر خلاف سایر دروس حوزوی که صبح تا ظهر برگزار میشوند، شاید تنها درس خارج فقهی که سالیان سال است در مشهد شبها و بعد از نماز مغرب برگزار میشود، درس آیت الله زنجانی بود.
آیت الله زنجانی را از دوران نوجوانیام میشناختم و هر از گاهی در مسجد امام صادق علیه السلام خیابان دانشگاه به محضرشان شرفیاب میشدم. عارف پرهیزگاری که در مشهد مقدس سالها به تدریس و تربیت طلاب و دانشجویان اشتغال داشت.
وقتی وارد دفتر شدیم، طلاب همه منتظر حضور ایشان بودند و ما نیز مثل سایرین در گوشهای نشستیم تا ایشان تشریف بیاورند. لحظاتی نگذشت که ماشینی در مقابل دفتر توقف کرد و حضرت آقا در حالی که دو نفر ایشان را کمک میکردند، از ماشین پیاده شدند و وارد دفتر شده و در جای مخصوصشان نشستند.
حیرت آور بود برایم آن مرد خدا که نود سال از عمر شریفش میگذشت؛ چه مشقتی را تحمل کرد تا به محل تدریس برسد. زیر لب برای سلامتی وجود شریفش دعا کردم؛ فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین...
ادبیات در رأس دروس حوزوی است
درس خارج فقه شروع شد و به پایان رسید. با تمام شدن درس به رسم معمول طلاب در حوزههای علمیه خدمتشان رفتم و سؤالاتم را مطرح کردم. آقا با خوشرویی و سعه صدر جواب سؤالاتم را دادند. بعد از پاسخ دادن به سؤالاتم، پرسیدند به چه کاری مشغول هستید؟ عرض کردم در کنار تبلیغ و خواندن دروس حوزوی، به ادبیات و شعر میپردازم. آقا تا این جمله را شنید، خوشحال شد وتشویقم کرد. یکی از طلاب حاضر گفت: آقا در عید مبعث اشعار ایشان(با اشاره به من) را در محضرتان خواندهایم. آقا باز هم تشویق کردند و فرمودند: ادبیات در رأس دروس حوزوی است. در گذشته مطول خوانده میشد، اما متأسفانه که دیگر این درس در حوزه تدریس نمیشود.(کتاب مطول اثر ادبی سعدالدین تفتازانی است که در علم بلاغت نوشته شده است) در گذشته ما اساتیدی داشتیم که از بس به تدریس مطول اشتغال داشتند، مشهور شده بودند به مطول گو.
وقتی دیدم حضرت آقا دراین باره صحبت کردند، با توجه با این که میدانستم و شنیده بودم، ایشان به اشعار مولانا و مثنوی معنوی علاقه دارند و حتی ابیات زیادی را حفظاند، از فرصت استفاده کردم و پرسیدم شما مرحوم شهریار را دیده بودید؟ فرمودند نه ندیدمش، اما شاعر بزرگیست و در حالی که از مرحوم شهریار با عظمت یاد میکرد، شروع کرد به خواندن شعر معروف شهریار؛ علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را...
محو چهرۀ الهی ایشان شده بودم. ابیات زیادی از شعر را خواند در حالیکه با شور و شعف از شهریار و شعرش یاد میکرد، من هم جسارتم بیشتر میشد. از سیر و سلوک عرفانی شهریار گفتم تا جملهای که آیت الله بهاالدینی رضوان الله علیه درباره شهریار فرموده بود. آقا با بزرگواری تمام به حرفهایم گوش میکرد و در آن لحظات کوتاه در باب شعر و هنر مطالبی دیگر نیز مطرح شد.
دیگر هنگام رفتن فرا رسیده بود و گویا تمام وقت بعد از درس را ما گرفته بودیم. سید محمد مهدی شفیعی را به آقا معرفی کردم و آقا ایشان را مورد لطف قرار دادند و چه قدر دلنشین بود لبخندی که بر لبهای آن مرد الهی نقش بست، وقتی که اشاره کرد به آیه شریفه "والشعرا یتبعهم الغاوون" و همه خندیدیم. سید محمد شفیعی گفت آقا شما دعا کنید که ما از مصادیق آن شاعران نباشیم.
بعد از اتمام فرمایشات حضرت آقا، عرض کردم آقا کاش همه علما و بزرگان مثل شما به ادبیات و هنر علاقمند بودند و طلاب را تشویق به فراگیری آن میکردند(در میان مراجع تقلید، من تا به حال مانند رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنهای و آیت الله زنجانی، کمتر عالمی را دیدهام که اینقدر به هنر و ادب بها بدهد). اذن رخصت طلبیدیم و خداحافظی کردیم. آنچه شنیدیم و دیدیم را در گنجینه خاطراتمان ثبت و ضبط کردیم و کاش شما خود میدیدید کرامات و فضایل اخلاقی و لطافت روح این عبد صالح خدا را.
702/934/ر