به مناسبت سالروز ولادت امام محمدتقی؛
ویژه نامه اینترنتی «جواد» منتشر شد
خبرگزاری رسا ـ ویژه نامه اینترنتی «جواد» به مناسبت سالروز ولادت امام محمدتقی(ع) در پایگاه اطلاعرسانی شهید آوینی منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «جواد» شامل موضوعاتی همچون مختصری از زندگینامه امام نهم، جوانترین جواد، سلام بر جوادالائمه و دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمه علیهم السلام در پایگاه اینترنتی شهید آوینی منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژهنامه میتوان به جلوههای عبادی امام جواد علیهالسلام، کرامت، مدح و منقبت ولادت جوادالائمه علیهم السلام، پیامک ولادت حضرت جوادالأئمة علیهم السلام، سیره زندگانی و اخلاقی جوادالائمه علیهم السلام، امام جواد(ع) الگوى دانشمندان جوان، معرفی شخصیت امام جواد علیه السلام، بانک اشعار حضرت، مناظرات و احتجاجات، کتابخانه و کتابشناسی امام جواد علیه السلام اشاره کرد.
نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام
در مقالهای از این ویژهنامه میخوانیم: آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست، زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام میگردید، تقیه و شیوههای پنهانی مبارزه که برای «حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت» بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است، افزون بر آن، زندگی امام جواد علیهالسلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.
و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی میکرد و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیهالسلام چنین بر میآید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.
هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را میدانست که شیعیان پس از امام رضا علیهالسلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند، او سیاست کنترل امام کاظم علیهالسلام از سوی پدرش را که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود به یاد داشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونهای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد.
اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود، مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد، از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی میتوانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماسهای آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.
بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد در سال204 بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند، افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است، اکنون میبایست با فرزند وی به گونهای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبری شود.
از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر میآید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند، زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند، ولی به طوری که از دو روایت فوق برمیآید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمیآورد که «لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته؛ کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمیدهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد».
مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند، این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت (صبی) اطلاق میشده است.
مکتب علمى امام جواد علیه السلام
در مقاله دیگری از این ویژهنامه امده است: مىدانیم که یکى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است، این پیشوایان بزرگ هرکدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مکتب خویش شاگردانى تربیت مىکردند و علوم و دانشهاى خود را از سوی آنان در جامعه منتشر مىکردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مىشد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسکرى علیه السلام به دلیل فشارهاى سیاسى و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیرى را نشان مىدهد.
بنابراین اگر مىخوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بودهاند و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج سال عمر نکرد.
درعین حال، باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههاى درخشان و شخصیتهاى برجستهاى همچون على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند که هر کدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مىرفتند و برخى داراى تألیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمىشوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند، به عنوان نمونه «خطیب بغدادى» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل کرده است، هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى» در کتاب «معالم العترة الطاهرة» و مؤلفانى نیز همچون ابو بکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل کردهاند.
نحوه شهادت امام جواد(ع)
در این مقاله نحوه شهادت امام جواد(ع) اینگونه بیان شده است: درباره آمد و شد امام در مدینه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصری در پاره ای از روایات آمده است.
فراخوانی آن حضرت به بغداد، در سال 220، از سوی معتصم عباسی، آن هم درست در همان اولین سال حکومت خود، نمیتوانست بی ارتباط با جنبههای سیاسی قضیه باشد، به ویژه که درست همان سال که حضرت جواد علیه السلام به بغداد آمد، رحلت کرد، این در حالی بود که تنها 25 سال از عمر شریفش می گذشت، عناد عباسیان با آل علی علیه السلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان جمعیت متنابهی تابعیت مستقل آنها را پذیرفته بودند، شاهدی است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد علیه السلام، همچنین خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت وی در همان سال در بغداد، همگی شواهد غیرقابل انکاری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی است.
مرحوم شیخ مفید، با اشاره به روایتی درباره مسمومیت و شهادت امام جواد علیهالسلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانسته است، بنا به روایت مستوفی، عقیده شیعه بر این است که معتصم آن حضرت را مسموم کرده است.
پاره ای از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند که امام جواد علیه السلام به میل خود و برای دیداری از معتصم عازم بغداد شده است، در حالی که منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم به ابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد، ابن صباغ نیز با عبارت «اِشخاص المعتصم له من المدینة» این مطلب را تأیید کرده است.
مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زمانی رخ داده که امام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود، امفضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به حرم خلیفه پیوست، این نکته را نباید از نظر دور داشت که ام فضل در زندگی مشترک خود با امام جواد علیهالسلام از دو جهت ناکام مانده بود، نخست آن که از آن حضرت دارای فرزندی نشد و دوم آنکه امام نیز چندان توجهی به وی نداشت.
ام فضل یک بار(گویا از مدینه) نامهای نگاشت و از امام نزد مأمون شکایت کرد و از اینکه امام چند کنیز دارد گله کرد، ولی مأمون در جواب او نوشت: «ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن، به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است که این عمل به دستور معتصم انجام شده است و بالاخره امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجأ و پناهگاه عاشقان ایشان است.
کرامت
در مقالهای از ویژهنامه جواد آمده است: محمد بن سهل قمی میگوید: پس از سفر به مکه، به مدینه رفتم و به خدمت امام جواد علیه السلام رسیدم، میخواستم لباسی از آن بزرگوار برای پوشیدن بخواهم، ولی فرصتی به دست نیامد، با آن حضرت خداحافظی کردم و از خانهاش بیرون آمدم.
تصمیم گرفتم نامه ای برایش بنویسم و لباس را درخواست کنم، نامه را نوشتم و به مسجد رفتم، پس از خواندن دو رکعت نماز، از فرستادن نامه منصرف شدم، سپس از مدینه بیرون آمدم و قصد دیار خود کردم، به سمت شهر و دیار خود بازمیگشتم که در راه شخصی به سمت کاروان آمد و پرسید: محمد بن سهل قمی کیست، با راهنمایی افراد نزد من آمد و بقچه ای گره زده را مقابلم گرفت و گفت: مولای تو امام جواد علیه السلام این لباس را برایت فرستاده است، نگاه کردم و دیدم دو لباس مرغوب و نرم است.
نقل است محمد بن سهل آن لباسها را تا آخر عمر نزد خود نگه داشت و وقتی از دنیا رفت، پسرش احمد، او را با همان دو لباس کفن کرد و به خاک سپرد.
ویژه نامه اینترنتی «جواد» به مناسبت سالروز ولادت امام محمدتقی(ع) در پایگاه اطلاعرسانی شهید آوینی منتشر شده است و علاقهمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی http://www.aviny.com/ مراجعه کنند./907/ت302/پ
ارسال نظرات