خطا ناپذیری عهد جدید از دیدگاه کاتولیکها و انجیلیها

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «خطا ناپذیری عهد جدید از دیدگاه کاتولیکها و انجیلیها» پژوهشی از «محمد حقانی فضل» به بررسی مسأله خطاناپذیری عهد جدید از دیدگاه مسیحیان اهتمام ورزیده است.
بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:
چکیده:
در این رساله به بررسی مسأله خطاناپذیری عهد جدید از دیدگاه مسیحیان پرداختهایم. دو فصل اول مباحثی مقدماتی همچون «معرفی عهد جدید» و «جایگاه کتاب مقدس در مکاشفه الهی» هستند که برای پرداختن به چنین بحثی لازماند. فصل سوم به معرفی «زمینههای پیدایش تردید در خطاناپذیری کتاب مقدس» میپردازد و بیان میکند که چه عواملی موجب پیدایش این تردید بودهاند. فصل چهارم به معرفی «خطاهای منسوب به عهد جدید» اختصاص دارد؛ در این فصل 9 دسته از خطاهای منتسب به عهد جدید بیان شدهاند. فصلهای پنجم، ششم و هفتم که در مجموع بیش از دو سوم پایان نامه را تشکیل میدهند، به بررسی و واکاوی دیدگاههای مسیحیان در این زمینه اختصاص یافتهاند. در ابتدا و پس از بیان اهمیت «مسأله خطاناپذیری»، معیاری برای بررسی و جمع بندی نظرات مسیحیان در این باره ارائه شده است. این معیار، نوع نگاه گروهها یا الهی دانان مسیحی به چگونگی و محدوده الهامی بودن کتاب مقدس است. نظریات مسیحیان در باب الهامی بودن کتاب مقدس را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:گروه اول کسانیاند که علاوه بر محتوا و مفاهیم کتاب مقدس، واژهها را نیز الهامی میدانند؛ اما گروه دوم الفاظ کتاب مقدس را الهامی نمیدانند، بلکه محتوا یا بخشی از مفاهیم کتاب مقدس را الهامی میدانند. با توجه به این معیار، بحث را ذیل دو فصل عمده «خطاناپذیری بر اساس الهام لفظ محور» و «خطاناپذیری بر اساس الهام غیر لفظی» پی گرفتهایم. فصل ششم به بررسی استدلالهای مدافعان خطاناپذیری اختصاص دارد. فصل هفتم نیز با معرفی اجمالی برخی از «نظریههای غیر لفظی در باب الهام» آغاز میشود. این نظریهها از نظریه سنتی در باب خطاناپذیری عقب نشینی کردهاند؛ و به همین دلیل، میتوان آنان را مدافعان «خطاناپذیری حداقلی» نامید. تبیینها و استدلالهای هر یک از این دو گروه نقاط قوت و ضعفی دارد که در خلال بحثها به آنها پرداختهایم اما در بخش خاتمه نیز نقاط قوت و ضعف عمده را بار دیگر به اجمال بیان کردهایم.
فرضیه:
نظر هر فرد یا گروهی درباره خطاناپذیری کتاب مقدس، بستگی مستقیم به نظر او درباره الهام کتاب مقدس دارد؛ یعنی نظریه فرد در مورد سازوکار الهام کتاب مقدس و محدوده الهامی بودن کتاب مقدس، نقش تعیین کنندهای در دیدگاه او در باب خطاناپذیری دارد. نظریههای موجود در باب الهام کتاب مقدس را میتوان به دو دسته عمده تقسیم کرد؛ نظریههای لفظ محور و نظریههای غیر لفظی. نظریههای لفظ محور نظراتی هستند که اولاً علاوه بر مفاهیم و محتوای کتاب مقدس، واژگان کتاب مقدس را نیز الهامی میدانند، ثانیاً بیشتر آنها معتقد به الهام کامل کتاب مقدس هستند، یعنی معتقدند که تمام قسمتهای کتاب مقدس به نحو یکسانی الهامیاند. بیشتر مدافعان نظریههای لفظ محور دیدگاهی حداکثری درباره خطاناپذیری کتاب مقدس دارند؛ یعنی معتقدند که در کتاب مقدس هیچ خطایی، حتی یک خطا، وجود ندارد.
خطاهای منسوب به عهد جدید:
انتساب خطا به کتاب مقدس سابقهای طولانی دارد و محصول دوره مدرن نیست؛ مثلاً در تقابلات میان مسیحیت و دیگر ادیان، همواره بحث از خطاهای کتاب مقدس مطرح بوده است.
تناقضات در تعالیم و آموزهها:
مهم ترین موردی که نقادان بر آن دست گذاشتهاند این است که عهد جدید دربردارنده یک الاهیات مشخص و همگن نیست؛ بلکه الاهیات مختلفی را عرضه میکند. به راحتی نمیتوان میان فهم پولس از شریعت و نگاهی که متی به شریعت دارد توافق ایجاد کرد. این موضوع این پرسش را پیش میکشد که کدام یک از این الاهیاتها دارای حجیت بیشتری هستند؟ و یا این که حجیت کتاب مقدس مبتنی بر کدام یک است؟
خطاهای تاریخی:
لوقا میگوید که مسیح در حدود سی سالگی توسط یحیی تعمید یافت. طیباریوس در سال 11 میلادی قدرت را به دست گرفت که با این حساب میتوانیم سال تولد عیسی را حدود 5 تا 4 قبل از میلاد بدانیم اما زمانی که میخواهد داستان تولد عیسی را شرح دهد میگوید که تولد او مصادف بود با سرشماری مردم در زمانی که کیرینیوس والی سوریه بود. اما کیرینیوس در سال 6 یا 7 میلادی به حکومت رسید بنابراین، این دو گفته لوقا با یکدیگر تناقض دارند.
خطاهای علمی:
متی از مسیح نقل میکند که گفت:ملکوت آسمانها به تخم خردلی مانند است...که این خرد ترین تمام تخم هاست. اما این سخن اشتباه است زیرا تخم خردل کوچک ترین تخم نیست و بذرهای ریزتری نیز وجود دارد مانند بذر ثعلب یا ارکیده.
تناقضات اخلاقی:
خدا از طرفی دروغگویان را به عذاب تهدید میکند اما از طرف دیگر خود، انسانها را میفریبد. «از این روی، خدا نیرویی را بر ایشان گسیل میدارد که آنان را گمراه میسازد و به باور کردن دروغ برمی انگیزد».
پاسخ به مباحث نقادی:
مدافعان نظریه خطاناپذیری کتاب مقدس، همواره به مشکلات موجود در متن کتاب مقدس توجه داشتهاند و سعی کردهاند تا راه حلهای کلی و یا موردی برای پاسخ دادن به اشکالات فراهم سازند.
1ـ ظاهری بودن تناقضها: الهیدانان مسیحی، سعی کردهاند تا برای تکتک این موارد راه حلی بیابند و با استدلال نشان دهند که گرچه موارد مذکور در ابتدای امر اشتباه و خطا به نظر میآیند اما با اندکی تأمل معلوم میشود که اشکال مذکور وارد نبوده است.
2ـ تفسیر تمثیلی: بسیاری از مسیحیان میگویند امکان دارد که الفاظ و یا عبارات مورد استفاده نویسندگان خطا پذیر باشد اما آنچه آنان قصد کردهاند خطا ناپذیر است که باید بر آداب و قواعد آن زمان توجه داشت.
3ـ نظریه نسخه اصلی: بر اساس این نظریه، منظور از بی خطایی کتاب مقدس، عاری از خطا بودن نسخههای اصلی این کتاب است. یعنی نسخههایی که خود نویسندگان کتاب مقدس نوشته بودند؛ بنابراین هر خطایی که در کتاب مقدس مشاهده میشود ناشی از ناتوانی نسخه برداران در کپی کردن متن اصلی است.
شایان ذکر است، پایاننامه «خطا ناپذیری عهد جدید از دیدگاه کاتولیکها و انجیلیها» پژوهش پایانی «سید محمدرضا لواسانی»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در زمستان 1388 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «حجت الاسلام دکتر عبدالرحیم سلیمانی اردستانی» و استاد مشاور آن «حجت الاسلام جواد باغبانی» است. /9193/ پ201/ن