مفهوم شناسی تبری و فلسفه آن در اسلام تبیین شد
خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی مرکز فرهنگ قرآن گفت: حب و بغضی (تولی و تبری) که اسلام منادی آن است کاملاً بر اساس حکمت و خردمندی و از سر درایت و نهایت رحمت و علاقهمندی به سرنوشت انسانها است و اصولاً خداوند، کافر و مشرک را نیز از آن جهت که آفریده او است، دوست دارد، برای همین، گمراهی او در وادی کفر و شرک را بر نمیتابد و در مقابل آن بی تفاوت نیست.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، راهبرد فرهنگی اسلام برای حفظ هویت اجتماعی و فرهنگی مسلمانان و جلوگیری از اثرپذیری منفی آنها از فرهنگهای بیگانه بر دو پایه و اصل کلان همگرایی و واگرایی در حوزه جامعه و فرهنگ استوار است.
با توجه به اهمیت و ضرورت پژوهش در این مسأله، توجه علاقهمندان را به یادداشتی در این زمینه از حجتالاسلام اسدی عضو هیأت علمی مرکز فرهنگ قرآن در تبیین مفهوم شناسی تبری و فلسفه آن در اسلام جلب میکنیم.
مقدمه
راهبرد فرهنگی اسلام برای حفظ هویت اجتماعی و فرهنگی مسلمانان و جلوگیری از اثرپذیری منفی آنها از فرهنگهای بیگانه بر دو پایه و اصل کلان همگرایی و واگرایی در حوزه جامعه و فرهنگ استوار است. دو اصل مزبور که سمت و سوی باورها، احساسات و عواطف و رفتارهای خرد و کلان افراد، گروهها، جوامع و دولتهای اسلامی را درارتباط با یکدیگر و بیگانگان ترسیم میکند، در ادبیات معارف اسلامی«تولی» و «تبری» خوانده شده و از اصول عملی دهگانه دین به شمار میروند. این دو اصل به عنوان دو سیاست کلان راهبردی (یکی مثبت و دیگری منفی)، استراتژی سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی اسلام را برای همیشه تشکیل داده و تطبیق اجتماعی اصل بنیادین توحید و شعار اساسی آن (لاإلهإلاالله) است که از یک طرف با نفی خدایان دروغین (لاإله)، انسانها را ازپرستش و بندگی آنان نهی کرده و بر باورهای غیر توحیدی خط بطلان میکشد و از سوی دیگر با اثبات خدای یگانه (إلاالله) و فراخوان آدمیان به پرستش و بندگی او، جهان بینی توحیدی را فرا روی بشریت قرار میدهد.
مفهوم شناسی
تبری از ریشه بَرِی ـَ براءَة گرفته شده است. معنای اصلی براءَة، کناره گیری و دوری جستن از هر چیزی است که مجاورت با آن، مورد نفرت و ناخوشایند آدمی است. اما به مرور زمان در معانی گوناگونی چون بهبودی یافتن از بیماری، قطع ارتباط کردن با کسی، بیزاری جستن و دوری گزیدن از چیزی، اندیشهای، رفتاری، گفتاری، عاری شدن از عیب و پیراسته گشتن از گناهی، رهایی از بدهی، تبرئه شدن از تهمت و گناهی و... کاربرد یافته است. نکته قابل توجه اینکه در همه کاربردها، معنای پیدایش فاصله حقیقی یا اعتباری که برخاسته از ناخوشایند بودن امور مورد فاصله است، وجود دارد که همان معنای اصلی است. بر این اساس تبری از باب تفعل و مفید معنای پذیرش است؛ یعنی پذیرش آگاهانه و اختیاری کنارهگیری و دوری جستن از کسی یا چیزی. تبری در ادبیات معارف اسلامی به معنی بیزاری و برائت قلبی، زبانی و عملی جستن از باورها، ارزشها، ایدئولوژی و رفتارهای غیر اسلامی و دشمنان خدا، پیامبر، پیشوایان معصوم، مؤمنان و فرهنگ اسلامی است.
فلسفه تبری
حب و بغضی (تولی و تبری) که اسلام منادی آن است کاملاً بر اساس حکمت و خردمندی و از سر درایت و نهایت رحمت و علاقهمندی به سرنوشت انسانهاست و اصولاً خداوند، کافر و مشرک را نیز از آن جهت که آفریده اوست، دوست دارد، برای همین، گمراهی او در وادی کفر و شرک را بر نمیتابد و در مقابل آن بی تفاوت نیست.
داستان تولی و تبری، دقیقاً به روابط اجتماعی مردمانی میماند که گروهی از آنان دچار بیماری مسری شدهاند. عقل سالم و انسان دوستی میطلبد که پزشکان و پرستاران آن جامعه از یک سو به درمان و مراقبت از بیماران بپردازند تا بهبودی کامل حاصل شود، و از سوی دیگر روابط انسانهای سالم را با بیماران محدود نمایند تا از ابتلای آنها و گسترش روز افزون بیماری پیشگیری شود. بنابراین هنگامی که گروهی از انسانها دچار بیماری فکری و رفتاری هستند، کاملاً منطقی و خردمندانه است که اسلام با ارائه راهکارهای متعددی از یک طرف برای تصحیح اندیشهها، باورها و رفتارهای آنان همت گمارد و در صورتی که برگمراهی خود اصرار ورزیده و در صدد آلودگی فرهنگی و اجتماعی جامعه سالم برآیند، شدیداً با آنان برخورد نماید تا رهیافتگان و هدایت شدگان با دگرگونی باورها و ارزشهای توحیدی به بیراهه و کژ راهه کشیده نشوند و از طرف دیگر برای جلوگیری از برچیده شدن مرزهای فرهنگی و اجتماعی و در نتیجه نفوذ باورها و ارزشهای غیر توحیدی در دل و جان مسلمانان، روابط اجتماعی آنان را تعریف و کاملاً ضابطهمند نماید. پس برائت فرهنگی مورد نظر اسلام نه تنها با اصل انسان دوستی در تضاد نیست بلکه کاملاً در راستای آن و لازمه علاقهمندی به سرنوشت و سعادت حقیقی آدمیان است.
از سوی دیگر مؤمنان، عضو جامعه اسلامیاند و عضویت در آن ناگزیر شرایطی را میطلبد؛ از جمله اینکه روابطشان با غیر مؤمنان که عضو جامعه دیگری هستند باید به گونهای باشد که با عضویت او در جامعه اسلامی ناسازگار نبوده و هویت فرهنگی، همبستگی اجتماعی و استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی جامعه اسلامی را به خطر نیندازد و در نتیجه زمینهساز ولایت طاغوت نشود./9191/د101/پ
ارسال نظرات