۰۸ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۵
کد خبر: ۱۷۸۶۸۵

جستارهایی در خاندان و منش استاد رحیم موذن زاده اردبیلی

خبرگزاری رسا ـ در فصلنامه رساله الاسلام مصر که آن زمان چاپ می‌شد، از قول چند تن از علمای مصر که به تهران و مسجد شاه آمده بودند، نقل شد که وقتی صدای او برای اذان بلند می‌شود، آب هم در آنجا به موج می‌آید، انگار آب هم با او هم‌آواز شده است و ما چنین صدایی را کم شنیده‌ایم.
مرحوم مؤذن زاده
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از جوان، درآمد: سالیانی درازاست که جاودانه نوای « استادرحیم موذن زاده اردبیلی»جلابخش ذهن وضمیرنمازگزاران است.کم نیستند روزه دارانی که دراین ماه سحر وافطارخویش رابا ترنم ملکوتی اذان او می آرایند. حجت الاسلام والمسلمین ابوذر بیداردربازشناسی خاندان ومنش آن بزرگوارخاطراتی شنیدنی داردکه بخش هایی ازآن درپی می آید.
 
جناب آقای بیدار! لطفاً از ابتدای آشنایی‌تان با خاندان مؤذن‌زاده بگویید.
بنده حدود سال 1332 در مدرسه آقا میرزا علی‌اکبر مجتهد میرور ـ‌که از مجتهدان بزرگ و معروف اردبیل است‌ـ درس می‌خواندم و شب‌ها هم در همان مدرسه بیتوته می‌کردم. اولین آشنایی بنده با این خاندان از طریق مرحوم نعیم‌ مؤذن‌زاده بود.
آن زمان در اردبیل یک بلندگو بود که آن هم متعلق به شهرداری بود. در حسینیه مسجد آقا میرزا علی‌اکبر مجتهد که ما هم در مدرسه آن درس می‌خواندیم، اتاقی بود که این بلندگو را در آن اتاق قرار داده بودند. یک سیم از آن کشیده بودند به سر مناره و صدای مرحوم نعیم‌ مؤذن‌زاده در شب‌های ماه مبارک رمضان از بالای مناره پخش می‌شد که عبارت بود از قرآن، مخصوصاً سوره الرحمن و بعد اذان. بعد از آن هم به منزل می‌رفت. مناجات‌خوانی از قدیم در اردبیل رسم بوده است. بدین ترتیب که افراد خوش‌صدا بالای پشت بام یا مناره می‌رفتند و مناجات‌خوانی می‌کردند و بعد قرآن می‌خواندند و اذان می‌گفتند. مرحوم نعیم هم همین طور مناجات‌خوانی می‌کرد و اشعار ترکی و فارسی می‌خواند و صدایشان در همه شهر می‌پیچید. البته گاه‌گاه روزها هم برای اذان گفتن می‌آمد.
 
در وسط حیاط مدرسه یک حوض زیبا بود و زمان‌هایی که مرحوم نعیم می‌آمد، آنجا می‌نشستیم و با هم صحبت می‌کردیم. البته مرحوم نعیم معمم نبودند و درس طلبگی نخوانده بودند. آن زمان گرچه افراد خوش‌صدایی در اردبیل بودند، اما صدایی گیراتر از صدای ایشان در اردبیل نبود. ایشان به سبک مرحوم پدرشان می‌خواند و به همین خاطر از ایشان می‌خواستند بخواند. ایشان پس از مهاجرت پدر بزرگوارشان مرحوم شیخ عبدالکریم مؤذن به تهران نزد پدر رفتند. مرحوم نعیم پس از مدتی در جوانی از دنیا رفت.
 
مرحوم شیخ عبدالکریم چند فرزند پسر داشتند؟
ایشان پنج پسر به نام‌های رحیم، محمود، داود، سلیم و نعیم داشتند. پدر مرحوم شیخ عبدالکریم به نام فرج هم مؤذن بود و همه این پنج برادر هم در کنار فعالیت اصلی خود، مؤذن و مرثیه‌خوان هم بودند. داود کارمند بانک ملی بود و صدای خوشی هم داشت. نوحه می‌خواند و مداحی هم می‌کرد، مخصوصاً در مجالس شخصیت‌های معروف قرآن می‌خواند. نوارها و اذانش موجود است و رادیو تبریز الان اذانش را هم پخش می‌کند. او اذان را به سبک پدرش، شیخ عبدالکریم می‌خواند. داود در جوانی وقتی از باکو و دیدار خویشاوندانش بازمی‌گشت، در راه فوت کرد. داود گهگاه به باکو می‌رفت و علاوه بر صله رحم مرثیه‌خوانی هم می‌کرد. محمود هم ارتشی بود و البته ایشان هم صدای خوشی داشت و اذان می‌گفت. مرحوم میرزا رحیم که شهره آفاق هستند و سال 84 از دنیا رفتند. از این پنج نفر تنها آقای سلیم مؤذن‌زاده معروف شده‌اند، اما اذان هم می‌گویند. در حقیقت این خاندان همیشه مؤذن بودند و همگی دنباله‌رو پدرشان، مرحوم شیخ عبدالکریم مؤذن.
 
دلیل مهاجرت مرحوم شیخ عبدالکریم مؤن به تهران چه بود؟
ماجرای مهاجرت مرحوم شیخ عبدالکریم به تهران را از زبان مرحوم آیت‌الله آقا شیخ حسین لنکرانی نقل می‌کنم. آن مرحوم از منسوبان نزدیک آیت‌الله فاضل لنکرانی بودند. مرحوم شیخ عبدالکریم به تهران آمده بود. این قضیه را که من نقل می‌کنم در جای دیگر هم گفته‌، اما متأسفانه هم تحریف کرده و هم اشتباه گفته‌اند. یک روز آقای سلیم مؤذن را به منزل آیت‌الله شیخ حسین لنکرانی برده بودم تا در تنهایی برای ایشان بخواند. آقای میرزا سلیم هم شعر زیبایی به عربی در مدح مولاامیرالمؤمنین(ع) خواند. بعد از آن که آقای میرزا سلیم رفت، آیت‌الله لنکرانی به بنده این طور نقل کردند که من با مرحوم شیخ عبدالکریم آشنا بودم. منزل ما نزدیک میدان ارک بود و ایشان با ما رفت و آمد داشت. یک بار که ایشان به تهران می‌آیند، در منزل یکی از اهالی اردبیل مهمان می‌شوند. ماه رمضان بود و ایشان طبق سنت اردبیل به پشت‌بام می‌روند و مناجات و قرآن می‌خوانند و اذان می‌گویند. صدای ایشان به گوش آیت‌الله «امام جمعه خویی» که از شخصیت‌های مهم و اطراف بازار بین‌الحرمین ساکن بودند می‌رسد. چنان مرحوم شیخ عبدالکریم زیبا می‌خوانند که آیت‌الله امام جمعه خویی چند نفر را می‌فرستد تا صاحب صدا را پیدا کنند. بعد به ایشان پیشنهاد می‌کنند در همین تهران ساکن شوند و در رادیو اذان بگویند.
 
در آن زمان تشکیلات رادیو هم مثل حالا نبود. یک بی‌سیم در سمت ضرابخانه معروف به بی‌سیم پهلوی بود که در مناسبت‌ها و روزهای مهم اذان و سرود پخش می‌کرد و گاهی هم خبر می‌گفت. این رادیو اولیه ایران بود. ایشان را به بی‌سیم پهلوی می‌بردند و مستقیم اذان می‌گفت و پخش می‌شد. بعد ایشان را به مسجد شاه سابق (امام خمینی فعلی) منتقل می‌کنند. در آنجا به ایشان اتاق و منزل می‌دهند و همان جا می‌ماند. یک سیم از آن حجره به رادیو کشیده بودند و ایشان هر سه وعده در آنجا به صورت مستقیم مناجات و قرآن می‌خواند. به این ترتیب ایشان مؤذن رسمی رادیو ایران شدند. نعیم هم که تازه ازدواج کرده بود به تهران مهاجرت و به پدر کمک می‌کنند.
آیا اذان ایشان موجود است؟
صدای ایشان روی نوار سیمی که قبل از گرامافون رایج بود، ضبط شده است. نوار سیمی به صورت حلقه بود و روغن مخصوصی داشت و سیم داخل آن حرکت می‌کرد. با توجه به این که حقیر با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و اخوی ایشان، آقای محمد هاشمی سرپرست صدا و سیما آشنایی داشتم، خانواده مؤذن از من خواستند نسخه‌ای از صدای پدرشان را از صدا و سیما بگیرم. بنده با آقای هاشمی ملاقات کردم و ایشان دستور دادند تا صدای آن مرحوم را از آرشیو صدا و سیما پیدا کنند و به بنده بدهند.
به همراه آقازاده آقای میرزا سلیم به آرشیو رادیو در میدان ارک رفتیم. آنجا خانمی گفت که صدای ایشان را پیدا کرده‌ایم. بسیار خوشحال شدیم، اما وقتی کاست را آوردند، دیدیم روی آن نوشته شده است: «رحیم مؤذن‌زاده»؛ یعنی همین اذان معروف که الان پخش می‌شود. گفتم: «این صدای رحیم مؤذن است. ما صدای عبدالکریم مؤذن را می‌خواهیم». گفت: «به جز این چیزی نداریم». البته جالب اینجاست روی کاست با خط درشت نوشته بودند: «این اذان را پخش نکنید». ظاهراً چون اذان ایشان در دوره طاغوت پخش می‌شد چنین چیزی روی آن نوشته بودند.
 
خانمی تقریباً مسن آنجا بود. او آمد و به نوار نگاه کرد و گفت: «این صدای آقای رحیم مؤذن است. چند سال پیش در زمان شاه، عده‌ای از موزه لوور فرانسه به اینجا آمدند و هرچه نوار قدیمی، سیمی و گرامافون بود، جمع کردند و بردند».
 
آن قضیه همان جا ماند و ده پانزده سال پیش که به پاریس رفته بودم، خانواده آقای مؤذن وکالتی به بنده دادند که اگر صدای شیخ عبدالکریم در موزه لوور هست، بگیرم و بیاورم. با توجه به این که اقامتم در پاریس کوتاه بود، وکیل گرفتم و ایشان پیگیر کار شدند. مسئولین موزه لوور گفتند: «به این زودی نمی‌شود و این آقا برود، خودمان جواب می‌دهیم». در جواب درخواست ما چنین آمده بود که با تمام دقت و صرف وقتی که داشتیم، متأسفانه آن صدا را پیدا نکردیم، ولی باز هم جست‌وجو می‌کنیم.
 
البته اخیراً از آقای سلیم مؤذن‌زاده شنیدم که شخصی به ایشان گفته است: «صدای پدر شما در ضمن یک فیلم سینمایی قدیمی پخش می‌شود، منتهی اذان کامل نیست و بخشی از اذان پخش می‌شود» که البته همین هم غنیمت است.
 
این را هم بگویم که اذان آقای میرزا سلیم هم زمان شاه از رادیو رشت، اهواز، کرمانشاه، کردستان و تبریز پخش می‌شد. رادیو ایران هم اذان میرزا رحیم و میرزا سلیم را پخش می‌کرد.
 
شیخ عبدالکریم، پدر خاندان مؤذن چگونه شخصیتی بودند؟
شیخ عبدالکریم مؤذن صدایی استثنایی داشت. ایشان در رادیو ایران استخدام نبود، بلکه مناعت طبع و عزتشان مانع شده بود، اما هر روز می‌خواند و در مجالس بزرگ هم منبر می‌رفت. خط ایشان در کتابی نزد من موجود است.
 
شخصی فاضل بودند و موعظه و مرثیه نوشته و به کتاب‌های بزرگی استناد کرده است. ایشان معمم هم بودند. در مرثیه بیداد می‌کرد. این سبک که اول عربی، فارسی و بعد ترکی می‌خوانند از شیخ عبدالکریم مانده است. امکان نداشت کسی صدای ایشان را بشنود و نایستد. ایشان از خود با عنوان «راثی» یعنی مرثیه‌خوان یاد می‌کرد.
 
در فصلنامه رساله الاسلام مصر که آن زمان چاپ می‌شد، از قول چند تن از علمای مصر که به تهران و مسجد شاه آمده بودند، نقل شد که وقتی صدای او برای اذان بلند می‌شود، آب هم در آنجا به موج می‌آید، انگار آب هم با او هم‌آواز شده است و ما چنین صدایی را کم شنیده‌ایم.
وقتی شیخ عبدالکریم مؤذن مرحوم شدند، بازار تهران برای تشییع ایشان تعطیل شد.
 
در باره مرحوم میرزا رحیم مؤذن بگویید.
مرحوم میرزا رحیم مؤذن معمم بودند و تحصیلاتشان در مدرسه علمیه ملاابراهیم در اردبیل بود. وقتی با خاندان مؤذن آشنا شدم، ایشان در تهران بودند و میرزا سلیم در اردبیل. وقتی به اردبیل می‌آمدند و 20، 30 روز در اردبیل می‌ماندند و به منزل ما و مدرسه می‌آمدند. من در آن زمان در مدرسه ملاابراهیم، میرزا علی‌اکبر و مدرسه مسجد جامع‌ ادبیات عرب و اصول و فقه تدریس می‌کردم و شهریه می‌دادم.
 
مرحوم میرزا رحیم در بعضی مجالس مرثیه هم می‌خواند. وقتی مرحوم نعیم از دنیا رفتند، مرحوم میرزا رحیم به کمک پدرشان در رادیو ایران آمدند. آقای سلیم مؤذن‌زاده هر جا برای مداحی می‌رفت، مرحوم میرزا رحیم که برادر بزرگ‌تر ایشان بود، در اردبیل ایشان را همراهی می‌کرد و منبر می‌رفت و بعد آقای میرزا سلیم می‌خواند. مرحوم میرزا رحیم مدت کوتاهی بعد از فوت مرحوم نعیم به پدر در رادیو ایران کمک می‌کردند.
 
مرحوم میرزا رحیم انسان بسیار منزه، پاکیزه، اهل عبادت، ذکر و علاقمند به اهل‌بیت(ع) بودند. ایشان انسانی اجتماعی و نزد مردم محترم بود. در منزل افراد بزرگ و بعضی اشخاص که با ایشان آشنایی داشتند، منبر می‌رفت و روضه می‌خواند. این اذان معروف هم یادگار ایشان است. خودش نقل می‌کرد که از من خواستند اذان بگویم تا ضبط کنند. من آن روز روزه بودم. وضو گرفتم و با دهان روزه این اذان را گفتم. با خلوص نیت می‌گفتم و توجهی هم به معنای اذان داشتم.
در باره آقای سلیم مؤذن‌زاده هم صحبت بفرمایید.
الان در ایران مداحی که عربی، ترکی و فارسی را با استحکام و تمام قواعد آن بخواند و تمام آهنگ‌ها را بداند و حافظه‌اش آن قدر قوی باشد که در یک مجلس هم عربی، هم فارسی و هم ترکی بخواند کسی را نداریم.
 
تنها بازمانده این خانواده آقای میرزا سلیم مؤذن‌زاده است. باید قدرت ایشان شناخته شود. به نظر من ناشناخته است. باید همیشه صدای ایشان هم از رادیو و هم از تلویزیون پخش شود. بسیار آمده‌اند که از رادیو و تلویزیون صدای ایشان را ضبط کردند، اما پخش نکردند. آرشیو پر است. ایشان در شناخته آهنگ‌ها و اشعار در ایران نظیر ندارد. آقای میرزا سلیم مؤذن‌زاده چند محرم در باکو خواندند. می‌دانید که جمهوری آذربایجان مرکز موسیقی است و اگر کسی غلط بخواند، مردم گریه نمی‌کنند. موقع خواندن ایشان خیابان را از شدت شلوغی می‌بستند و تمام موسیقیدان‌ها در مجلسش حضور می‌یافتند.
 
این نکته جالب را هم عرض کنم که اولین بار مرثیه معروف «انا مظلوم حسین» که به نام مداح قطری معروف شده، آقای سلیم مؤذن‌زاده خوانده است. معلوم نیست این نوار چطور به دست او رسیده که این آقا به تقلید از آقای مؤذن‌زاده می‌خواند. آهنگش را آقای میرزا سلیم ساخته است.آن زمان که میرزا سلیم این نغمه را خواند، در گرامافون ضبط کردند و به قیمت دو سه تومان می‌فروختند. آن زمان این مقدار پول ارزش داشت. ضبط صوت هم خیلی کم بود، اما گرامافون در خانه بعضی‌ها بود. البته در اتوبوس‌ها هم بود. اتوبوس‌های اردبیل‌ـ‌تهران، اردبیل‌ـ‌تبریز و تهران‌ـ‌اهواز نوار «انا مظلوم حسین» آقای میرزا سلیم را پخش می‌کردند. رادیو اهواز هم به خاطر عربی بودن این مداحی را پخش می‌کرد./971/پ202/ج
 
 
ارسال نظرات