۰۹ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۷
کد خبر: ۱۷۸۸۳۷
از پندهای اخلاق یونانی تا دانش اخلاق اسلامی؛

آقایان مقدس‌ها با برخی از آداب اخلاقی بیگانه‌اند

خبرگزاری رسا - نمی‌توانیم بگوییم حق همان چیزی است که ما داریم؛ مگر حق بیرون از ماست؟ حق فقط مال ماست! در تمام این عالم که با انواع مسالک و مظاهر آفریده شده‌اند، حق همان چیزی است که من یا ما می‌فهمیم!
آقایان مقدس‌ها با برخی از آداب اخلاقی بیگانه‌اند دكتر هدايتي
به گزارش  سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ با پاسخ‌ مثبت‌ به‌ پیشنهاد جمعی‌ از دانش‌آموختگان‌ و پژوهشگران‌ حوزه‌ علمیه‌ تصریح‌ کرده‌اند: آن‌ روز که‌ سهم‌ «آزادی‌، اخلاق‌ و منطق‌» یکجا و در کنار هم‌ ادا شود، آغاز روند خلاقیت‌ علمی‌ و تفکر بالنده‌ دینی‌ در جامعه‌ است‌.
ایشان آزاد اندیشی را یک مطالبه اسلامی عنوان نموده و ابراز می‌دارند: من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ برخی‌ میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گوئی‌ و کفرگوئی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد.
رهبر معظم انقلاب اضافه می‌کنند: «آزادی‌ بیان‌»، مقید به‌ «منطق‌ و اخلاق‌ و حقوق‌ معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ و عقلانیت‌ و انصاف‌، سکه‌ رائج‌ شود تا همه‌ اندیشه‌ها در همه‌ حوزه‌ها فعال‌ و برانگیخته‌ گردند و «زاد و ولد فرهنگی‌» که‌ به‌ تعبیر روایات‌ پیامبر اکرم‌(ص‌) و اهلبیت‌ ایشان‌ علیهم‌ السلام‌، محصول‌ «تضارب‌ آراء و عقول‌» است‌، عادت‌ ثانوی‌ نخبگان‌ و اندیشه‌وران‌ گردد.16/11/1381
متن پیش رو، بخش دوم از گفت و گو با حجت الاسلام هدایتی، مدیر گروه اخلاق اسلامی دانشگاه معارف اسلامی قم است. این استاد حوزه و دانشگاه که مناسبات فقه و اخلاق را در رساله دکتری خود به تحقیق گذاشته است، تهذیب عقلانی و آزاد اندیشی را از بایسته‌های اخلاق اسلامی می‌داند که در حوزه‌های فقهی مورد غفلت قرار گرفته است.  
 
 
رسا _ پیش فرض گرفتن اخلاق در حوزه و عدم توجه علمی به آن چه آفتی به دنبال داشت؟
 
ممکن است کسی بگوید فقه هم پیش‌ فرض است؛ ما نماز و روزه را که بلدیم، حالا برویم سراغ علم اخلاق! این یک انگاره‌ای نیست که قابل توجیه باشد؛ منظور از پیش‌فرض چیست؟ به عنوان علم هیچ وقت پیش‌‌فرض نگرفته‌اند؛ در عمل چرا. عده‌ای هم هر چند در بخش قوه غضب و شهوتشان را تهذیب کرده بودند، ولی چون این تهذیب به طور علمی بار نیافته بود و به طور دقیق روی این‌ها کار نکرده بودند، انعکاس بیرونی‌شان برای عرف مردم خیلی مطلوب نبود؛ هر چه هم به الآن که زمانه ارتباطات بیشتر با کل جهان است، نزدیک می‌شویم، این شکاف و سنگلاخ بودن مسیر و تق و لق کردن ارتباطات بیشتر می‌شود. دلیل آن هم این است که روی آن کار علمی نشده است؛ فکر می‌کنیم روی شهوت و غضب مان کار کردیم؟! در سر درس می‌نشینیم، می‌بینیم فلان استاد خیلی راحت به خودش اجازه می‌دهد، به شاگردی که از او سؤال کرده است، به بهانه این‌که درس است، نمی‌خواهد وقت دیگران را بگیرد، می‌گوید: سؤال بی‌خود نکن؛ من فکر می‌کنم این از جهت اخلاقی کار درستی نیست! درون خانواده علما و روحانیون هم این شکاف‌ها بیشتر احساس می‌شود؛ لذا به جامعه خودی‌ها که می‌رسیم، آقایان مقدس‌ها با بخشی از آداب اخلاقی بیگانه هستند. این انعکاس نپرداختن دقیق و علمی به مسائل اخلاقی است که مشاهده می‌کنیم.
 
 
رسا _ آیا در کتاب و سنت بر نگاه علمی و روش‌مند به اخلاق تصریح شده است؟
 
روش‌مند را عقل می‌فهمد؛ قرآن و روایات ما مانیفست اخلاقی یا یک کتاب اخلاقی نیست. از لابه‌لای آیات قرآن و احادیث می‌توانیم روش‌ها را استنباط کنیم؛ این با ابزار عقل و عقلانیت است. این طور نیست که خود قرآن به یک روش اخلاقی تصریح کرده باشد. مرحوم علامه طباطبایی هم که روش خاص اخلاقی قرآن را بیان می‌کنند، معتقد هستند که قرآن بر خلاف تمام کتب اخلاقی و کتاب‌های آسمانی انبیاء گذشته از ابزار باور به تهذیب اخلاق اقدام می‌کند. این نظر خاص ایشان در قرآن هم، برداشتی است که از آیات قرآن دارند؛ تصریحی به این روش نشده است. مثلاً در خصوص آیه شریفه «الحمدالله رب‌العالمین» حمد اختصاص به پروردگار جهانیان دارد، می‌فرماید اگر کسی باور دارد که ستایش مخصوص پروردگار است، هم از حب ستایش خودش خالی می‌شود و هم نسبت به چاپلوسی و لفظ بازی که در بین ما آدم‌ها نسبت به دیگران متعارف است، تهذیب می‌شود. بنابراین روش مصرحی نه در قرآن و نه در سنت به عنوان روش اخلاقی نیامده است؛ این کار عقلانیت ماست که با قوه‌ عقل، سراغ کتاب و سنت می‌رویم.
 
 
رسا _ به نظر شما رویکرد علمی به اخلاق در حوزه علمیه کلید خورده است؟
 
در مؤسسات فرعی حوزه، مثل موسسه آیت الله مصباح یزدی کارهای پژوهشی خوبی را شروع کرده‌اند؛ ولی این‌که در حوزه سنتی فقهی ما هم این کارها سرایت کرده باشد و در عمل از این پژوهش‌های علمی بهره برداری کرده باشیم، من تاکنون احساس نکرده‌ام. حوزه ما، حوزه علمی است و آن چیزی که به ظاهر حرف اول را می‌زند، علم است؛ قطعاً انتظار بیشتری داریم؛ البته اگر هر علمی، علم حقیقی باشد، به عمل هم منجر می‌شود.
 
 
رسا نقص عمده اخلاق وارداتی و غیر‌ علمی چیست؟
 
بر اساس آن تفکر ارسطویی که نفس را سه قوه کردیم؛ شهوت، غضب و عقل؛ آقایان عموماً متعلًّق تهذیب و تربیت‌های اخلاقی را شهوت و غضب گرفتند؛ انعکاسش در بیرون نیز همین‌گونه است؛ علمای مهذب ما کسانی هستند که کنترل شهوت داشتند و در شهوت مهذب بودند؛ بعد از آن در مسئله خشم و غضب مهذب بودند. در فضای غضب خودشان را تهذیب کرده بودند؛ حوزه سنتی ما در مجموعه اخلاقیاتش به این دو قوه خیلی بیشتر از قوه عاقله و متفکره اهمیت داد.
منشأ آن هم تولید این علم است؛ یونان هم، همین رویه را داشت؛ اخلاق را که در قالب حکمت عملی مطرح کردند، پردازش‌شان به غضب و شهوت بیش از مسائل عقلی یا تهذیب عقل بود. آن چیزی که اکنون در حوزه ما جایش خالی است، تهذیب قوه عاقله است. منظورم از تهذیب عقل این نیست که برای این که قوه عقل‌ورزی و ‌‌فکرمان را افزایش بدهیم، بگوییم اگر مثلا در روایات، جهل و عقل در کنار هم آمده و یک سری رذائل اخلاقی به عنوان جنود جهل و برخی فضائل اخلاقی به عنوان جنود عقل آمده است، پس اخلاقیات فضیلتی‌مان را افزایش دهیم تا قوه عقلمان قوی‌تر شود؛ جنود جهل‌مان را پاک‌سازی کنیم تا در درگیری‌اش با جنود عقل، عقل مسلط شود، نه، منظورم این نیست.
 
 
رسا آیا منظورتان از تهذیب "عقل" همان که در کنار کتاب و سنت به عنوان یکی از منابع استنباط آمده است می‌باشد؟
 
برداشت شخصی من از تهذیب قوه عاقله، تهذیب ساختار فکر کردن در حوزه است. در حوزه فقهی ما منابع بر همگان یکسان است. آقایان می‌گویند عقل، کتاب و سنت؛ حالا اجماع را هم که در عمل کارآیی دارد یا ندارد، بماند. آن چیزی که مورد اتفاق است، کتاب و سنت، به انضمام عقل است. آیا از عقل هم به عنوان یک منبع استفاده می‌کنند؟ بسیاری از آقایان مثل مرحوم صدر در کتاب خودشان آورده و تصریح کرده‌اند که هر چند عقل را به عنوان یک منبع در فقه مطرح می‌کنیم، ولی هیچ‌گاه یک حکم فقهی را اختصاصاً از این منبع استفاده نکرده‌ایم؛ یک مورد و مصداق هم وجود ندارد. ولی آن‌طور که ادعا می‌شود و در کتاب‌ها آمده است، قدر متیقن منابع فقهی، کتاب، سنت و عقل است. این‌ها در همگان مشترک است؛ کتاب که دست نخورده است؛ در مجامع حدیثی ما هم، نه چیزی اضافه می‌شود و نه کم می‌شود و ثابت‌اند؛ عقل هم که در همه هست.
آن چیزی که ممکن است، برداشت من را با شما، برداشت ما را با مثلاً روشن فکران، برداشت آن‌ها را با غربی‌ها، برداشت غربی‌ها را با شرقی‌ها مختلف بکند، قالب و ساختارهای فکریشان هست؛ مباحثی که جدیداً به عنوان هرمنوتیک مطرح می‌شود که یک وقت هم این بازار "قرائت‌ها و برداشت‌های گوناگون" در ایران داغ بود.
 
 
رسا - مسئله "ساختار اندیشیدن" کجا نمود پیدا می‌کند؟
 
ببینید ما در انتخابات نسبت به افراد و جناح‌ها، این‌قدر برداشت‌های مختلف سیاسی داریم؛ در خانه‌ای که باهم زندگی می‌کنیم، ممکن است نظر برادرم نسبت به این آقا، با من مخالف باشد؛ با این که این شخص یا جناح سیاسی ثابت‌اند و عوض نشده اند؛ نسبت به این روند سیاسی نظر متفاوتی داشته باشد. چطور در مسائل سیاسی می‌فهمیم که می‌شود با هم مختلف بود، در کتاب و سنت هم برداشت‌ها مختلف است؛ برداشت‌های گوناگونی از این منابع قیم و ثابت ما می‌شود. 
چه چیزی باعث می‌شود که شما یک برداشت بکنید، فقیه دیگر، برداشت دیگر؟ برداشت اندیشمند غیر‌حوزوی از آیات ارث به گونه‌ای باشد؛ یک اندیشمندی از آیات قصاص طور دیگری برداشت کند؟ آیا این‌ها ولد نامشروع‌اند؟ یا همه نطفه ناپاک‌اند؟! نه؛ این‌گونه نیست؛ آن‌ها شاید خیلی وقت‌ها مقدس‌تر از ما باشند؛ برداشت‌شان مختلف است. یا برداشت ایشان درست است یا برداشت من یا برداشت شما؛ بالأخره حق یکی بیش نیست، نمی‌خواهم بگویم حق کدام است، به هر حال این اختلاف اندیشه‌ها نشان می‌دهد که ما باید در برداشت‌ها و ساختارهای فکری‌مان هم تهذیب را جریان بدهیم و تا می‌توانیم اقدام به پاک سازی در قالب‌های فکری‌مان بکنیم.
این رونق دادن و قوی‌تر کردن خیلی لازم است و معمولاً هم به طور عمومی از این غفلت می‌شود. ما نباید اخلاق را به شهوت و غضب اختصاص دهیم؛ بلکه تهذیب قوه عاقله را هم، قوی‌تر از غضب و شهوت پیش ببریم.
 
 
رسا _ لطفا توضیح دهید که ساختار فکر کردن در جامعه حوزوی چگونه تهذیب می‌شود؟ راهکار عملی آن چیست؟
 
با کار عقلانی، همان طور که شهوت و غضب، تمرین و ریاضت می‌خواهد. یکی از ملزومات تهذیب اخلاق این است که بتوانیم آرای مختلف را ببینیم؛ من اگر به شما اجازه ندهم از کلاس بیرون بروید، شما نمی‌توانید جاهای دیگر را ببینید؛ من می‌گویم تمام حق در این یک اتاق است؛ به شما این طور تلقین کنم؛ ذهن شما را این طور شست‌و‌شو دهم؛ از این عالم چه می‌خواهید؟ همه چیز در اینجا هست! دیگر شما نمی‌توانید سایر مطالب، صحنه‌ها و برداشت‌ها را ببینید تا بتوانید برداشت فعلی‌تان را از وضع موجود در این اتاق مهذب کنید.
مقام معظم رهبری به برگزاری این جور جلسات در حوزه‌های علمیه زیاد توصیه می‌کنند؛ اجازه بدهیم آراء مختلف مطرح شود تا از عقلانیت‌های مختلف استفاده کنیم. همیشه حق آن چیزی نیست که من می‌فهمم. ممکن است در لابه‌لای سخنان کسانی که آدم احتمال حقانیت آن‌ها را هم نمی‌دهد، مطالب حق فراوانی پیدا شود. اجازه بدهیم نظرات دیگر در حوزه ما راه پیدا کند و به آن‌ها بها داده شود؛ به احترام علم به اندیشمندانشان هم احترام قائل شویم
این‌که شیعه در عصر مرحوم رضی در بغداد واقعاً قوت گرفت، دلیلش همین بود. در جایی مثل بغداد انواع حوزه‌های علمی ترویج پیدا کرد؛ اکنون هم اگر ما نخواهیم، روزی این گونه می‌شود؛ پس چه بهتر که ما به دست خودمان این کار را بکنیم، مدیریت بکنیم نظرات مختلف مطرح شود و از بین‌شان احسن را انتخاب بکنیم، "یتبعون احسنه". این یک نوع تقویت عقلانیت است؛ نه این‌که با جمود، خشک انگاری و تعصب، از نظریه‌ها و برداشت‌های خاص دفاع بکنیم. البته فقها و علمای ما حق را از باطل تشخیص می‌دهند.
 
 
رسا _ آیا تهذیب عقل، همین آزاد‌‌اندیشی است؟
 
این‌ها روند تهذیب قوه عاقله را ایجاد و سبب تهذیب آن می‌شود. اگر من فقط با این نرم افزار آشنا باشم، یک جور برداشت می‌کنم؛ ولی اگر با نرم افزارهای دیگری هم، ولو به درد من نخورد، آشنا شوم، راحت می‌توانم نقاط قوت و ضعفشان را ارزیابی کنم. اگر سری هم به تولیدات خارج از کشور بزنم، آن‌ها را هم با دید همه جانبه و دقیق‌تر به ارزیابی می‌گذارم؛ همین، تهذیب عقل است. نمی‌توانیم بگوییم حق همان چیزی است که ما داریم؛ مگر حق بیرون از ماست؟ حق فقط مال ماست؟ در تمام این عالم که با انواع مسالک و مظاهر آفریده شده‌اند، حق همان چیزی است که من یا ما می‌فهمیم!
 
 
رسا _ آرزوی شما...
 
انشا الله جامعه‌های سنتی حوزه علمیه به وسیله ابزار علمی و دید روش‌مند به اخلاق با تهذیب عقلانیت و قوه عقل بیشتر مرتبط شوند؛ این آرزوی ماست.

 976/402الف/ر

ارسال نظرات