۰۶ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۶
کد خبر: ۱۸۲۰۲۶
حسین شریعتمداری:

روز واقعه نزدیک شده/ انتظار برای انتقام رو به پایان است

خبرگزاری رسا ـ مدیر مسؤول روزنامه کیهان نوشت: همه شواهد حکایت از آن دارند که اگر هیاهوی اخیر، عملیات روانی نباشد، روز واقعه نزدیک شده و انتظارهای چندین و چند ساله برای انتقام رو به پایان است.
حسين شريعتمداري

به گزارش خبرگزاری رسا مدیرمسؤول روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود درباره احتمال حمله به سوریه با عنوان "روز واقعه" نزدیک است!" نوشت: همه شواهد حکایت از آن دارند که اگر هیاهوی اخیر، عملیات روانی نباشد، روز واقعه نزدیک شده و انتظارهای چندین و چند ساله برای انتقام رو به پایان است.

 

متن کامل این یادداشت به این شرح است:

 

1- روز پنج‌شنبه 27 مارس 2003- فروردین‌ماه 1382- در حالی که ارتش آمریکا هفت روز بعد از آغاز حمله به عراق بر این کشور غلبه کرده بود، جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا در محوطه بیرونی کاخ سفید به میان خبرنگارانی که با عجله فراخوانده شده بودند آمد و با غروری حاکی از برتری بلامنازع آمریکا خطاب به خبرنگاران گفت «عراق تمام شد»! این جمله جرج بوش «IRAQ IS OVER» که با آمیزه‌ای پررنگ از تحقیر بیان شده بود ساعتی بعد به تیتر اول رسانه‌ها تبدیل شد. 9 سال بعد، دسامبر 2011- دی‌ماه 1390- وقتی آخرین نظامیان آمریکایی به دستور اوباما خاک عراق را ترک کردند، نشریه آمریکایی فوربس در یادداشتی که بوش و اوباما مخاطب مشترک آن بودند، نوشت؛ «از حمله نظامی به عراق و اشغال 9 ساله آن چه به دست آوردیم؟! بیش از 2500 تن از نظامیان خود را از دست دادیم، نزدیک به 5 هزار میلیارد دلار از مالیات شهروندان آمریکایی را هزینه کردیم، اصلی‌ترین دشمن منطقه‌ای ایران را حذف کردیم، آمریکا را جنگ‌طلب معرفی کردیم و سرانجام، عراق را به دست دوستان و هم‌پیمانان ایران سپردیم» همان روزها، سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان در مصاحبه با واشنگتن‌پست گفت «آمریکایی‌ها بعد از 9 سال عراق را در سینی طلا تقدیم ایران کردند»!

 

2- بعد از ناکامی آمریکا در حمله نظامی به عراق و نتیجه معکوسی که از این حمله گرفته بودند، ژنرال «پانه‌تا» وزیر جنگ آمریکا و رئیس اسبق سازمان «سیا» با استناد به بررسی‌های چند مرکز استراتژیک هرگونه دخالت نظامی مستقیم آمریکا در منطقه را بی‌حاصل و خطرناک دانست و روزنامه آمریکایی «یو.اس.ای.تودی» به نقل از شورای آتلانتیک بر ضرورت جایگزینی جنگ نیابتی- PROXY WAR- به جای دخالت مستقیم نظامی تأکید کرد و...

 

3- فتنه‌انگیزی در سوریه به عنوان یکی از اصلی‌ترین حلقه‌های محور مقاومت و متحد استراتژیک ایران اسلامی با بهره‌گیری از فرمول «جنگ نیابتی» آغاز شد و کشورهای ترکیه، عربستان، قطر، اردن و بعدها مصر (مرسی) به نیابت از آمریکا و متحدانش مأموریت انجام این جنگ نیابتی را برعهده گرفتند، اما، برخلاف تصور اولیه و علی‌رغم حمایت‌های گسترده نظامی، سیاسی و مالی از تروریست‌ها، جنگ نیابتی یاد شده اگرچه برای مردم سوریه فاجعه‌آفرین بود ولی نه فقط شکست و براندازی دولت سوریه را در پی نداشت، بلکه فصل جدیدی از راهبرد مقاومت با دستاوردهای تازه و سرنوشت ساز را به دنبال داشت که تشکیل و سازماندهی نیروی فداکار و کارآزموده‌ای با عنوان «دفاع الوطنی» از جمله آنهاست، دفاع الوطنی چیزی شبیه نیروهای بسیج کشور خودمان است و بیش از دهها هزار عضو دارد. حضور در میدان یک جنگ واقعی به جای شرکت در رزمایش‌ها، ارتش و نیروی دفاع الوطنی را به نیروهای کارآزموده و جنگ واقعی دیده، تبدیل کرده است. مقاومت مثال‌زدنی سوریه نشان داد که نیروهای محور مقاومت برخلاف آنچه در مصر و یمن و لیبی و تونس اتفاق افتاد،‌ در جریان درگیری‌های نظامی به جای سقوط، موقعیت‌های جدیدی پیدا می‌کنند که می‌تواند تغییر معادلات منطقه‌ای را در پی داشته باشد. شورای امنیت ملی آمریکا طی گزارشی در این باره آورده بود؛ جنگ 33 روزه به‌جای نابودی حزب‌الله، گسترش دامنه حضور و نفوذ حزب‌الله در لبنان را به دنبال داشته و این کشور- قبلا ضعیف- را به کشوری موثر در معادلات سیاسی و نظامی منطقه تبدیل کرده است.

 

4- این روزها آمریکا و متحدان اروپایی و منطقه‌ای آن که از جنگ نیابتی چند‌ساله طرفی نبسته‌اند، آشکارا در صحنه حاضر شده و برای مقابله با محور مقاومت سوریه، آرایش نظامی گرفته‌اند و احتمال حمله نظامی مشترک آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و عربی علیه سوریه به خبر اول دنیا تبدیل شده است. بهانه این جنگ احتمالی که برخی از صاحبنظران وقوع آن را قطعی پیش‌بینی می‌کنند، اتهام استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی علیه تروریست‌های مسلح است. بهانه‌ای دقیقا شبیه همان بهانه وجود سلاح‌های شیمیایی و تسلیحات کشتار جمعی که حمله نظامی به عراق را در پی داشت و بعدها دولت بوش به ناچار اعتراف کرد هیچگونه سلاح شیمیایی و کشتار جمعی در عراق یافت نشده است. گفتنی‌است که روز یکشنبه همین هفته، نشریه آمریکایی «فارین‌پالیسی» در افشاگری بی‌سابقه‌ای با استناد به اسناد منتشر شده سازمان «سیا» فاش کرد که در جریان جنگ ایران و عراق، آمریکا سلاح‌های شیمیایی مهلک و پیشرفته‌ای را در اختیار رژیم صدام گذارده است و کشتار رزمندگان ایرانی و قتل‌عام مردم حلبچه با همین بمب‌های شیمیایی اهدایی آمریکا صورت پذیرفته بود.


متهم کردن ارتش سوریه به استفاده از بمب شیمیایی در اطراف دمشق، در حالی است که هم اکنون گروهی از کارشناسان سازمان ملل متحد به دعوت دولت سوریه برای بررسی ماجرا در این کشور حضور دارند و کاوش‌های اولیه و اعلام شده آنها حاکی از استفاده تروریست‌ها از سلاح شیمیایی و قتل‌عام بیش از 635 غیرنظامی در اطراف دمشق است. از سوی دیگر تصاویر ماهواره‌ای که در اختیار کارشناسان سازمان ملل قرار گرفته و به عنوان سند ثبت شده است، بهره‌گیری تروریست‌ها از سلاح شیمیایی را تایید می‌کند. ضمن آن که به گفته وزیر خارجه سوریه، ارتش این کشور در اوج پیروزی بر تروریست‌ها چه نیازی به استفاده از سلاح شیمیایی علیه آنها دارد، مخصوصا آن که این قتل‌عام در منطقه‌ای صورت گرفته که محل حضور طرفداران دولت سوریه است و نه در اشغال تروریست‌ها.

 

5- اخبار مربوط به آرایش نظامی آمریکا و متحدانش برای حمله احتمالی به سوریه و بازتاب‌ها و تحلیل‌ها و رخدادهای مربوطه در گزارش مفصل و مبسوط کیهان‌امروز که تیتر اول روزنامه به آن اختصاص یافته چاپ شده است و اکنون در محدوده این نوشته محدود به پیامدهایی اشاره می‌کنیم که حمله احتمالی آمریکا و متحدانش به دنبال خواهد داشت اگرچه این احتمال نیز جدی است که هیاهوی اخیر از نوع عملیات روانی برای امتیازگیری از سوریه در اجلاس آتی ژنو باشد. چرا که آمریکای امروز در مقایسه با مارس 2003 که به عراق لشکرکشی کرد به مراتب ضعیف‌تر و شکننده‌تر است و اقدام به حمله نظامی علیه سوریه به اعتراف بسیاری از کارشناسان برجسته و رسانه‌های معتبر آمریکایی و اروپایی فقط با واژه «حماقت» قابل ارزیابی است. اما، از آنجا که به قول «برتراند راسل» فیلسوف شهیر انگلیسی، «از کسی که چند بار دست به حماقت زده، اقدام احمقانه دیگر دور از انتظار نیست» باید گفت؛

 

الف: آمریکا می‌تواند آغازکننده جنگ باشد ولی پایان دادن به آن در اختیار آمریکا و متحدانش نیست. از این روی حمله موشکی دو یا حداکثر 3 روزه که «جان کری» وزیر خارجه آمریکا برای جلب موافقت مردم- به شدت مخالف جنگ آمریکا- به آن استناد می‌کند، کمترین زمینه‌ای ندارد و به گزارش تحلیلی روزنامه‌آلمانی نویس‌دویچلند «آمریکا بعد از خروج از عراق توان آغاز یک جنگ فرسایشی را ندارد، مانند اسرائیل که در سال 1982 می‌خواست 48 ساعته کار لبنان را تمام کند ولی 18 سال طول کشید تا با جان کندن از آن خارج شود.»

 

ب: اسرائیل پاشنه آشیل آمریکا و متحدان اروپایی آن است و بدون کمترین تردیدی، با آغاز حمله به سوریه، همه روزه هزاران موشک سراسر این سرزمین اشغالی و تاسیسات حیاتی آن را زیر و رو خواهد کرد. مخصوصا آن که در جریان جنگ‌های 33 روزه و 22 روزه و 7 روزه معلوم شد که موشک‌های پاتریوت و گنبد به اصطلاح ضد موشک آهنین توان پیشگیری از ورود موشک‌های شلیک شده به تل‌آویو را ندارد.

 

ج: جهان اسلام از فتنه‌انگیزی‌های آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای عربی به تنگ آمده‌اند و برای مقابله مستقیم با صهیونیست‌ها به جای رودررویی با عوامل دست‌نشانده آنها لحظه‌شماری می‌کنند. حمله به سوریه این فرصت طلایی را در اختیار ملت‌های مسلمان که اسرائیل را در محاصره دارند، قرار خواهد داد.

 

د: در حالی که کشورهای عربستان، اردن، ترکیه و... رسما مشارکت خود در حمله نظامی به سوریه را اعلام کرده‌اند، بدیهی است که در صورت وقوع جنگ به عنوان «کشورهای متخاصم» مورد حمله متقابل سوریه قرار خواهند گرفت و این در حالی است که کشورهای یاد شده طی چند سال اخیر با خیزش‌های مردمی برخاسته از بیداری اسلامی روبرو هستند و به یقین درگیر شدن آنها در جنگ احتمالی، زمینه مناسبی برای فروپاشی دولت‌های دست‌نشانده را در اختیار مردم این کشورها قرار خواهد داد و البته قطر که به یک تجارتخانه شبیه است موقعیت بسیار شکننده‌تری دارد.

هـ‌ : در صورت وقوع جنگ، جریانات وابسته و اجیر شده‌ای نظیر سلفی‌ها و تکفیری‌ها که با تابلوی دروغین اسلام‌خواهی به آشوب‌آفرینی و عملیات تروریستی به نفع آمریکا و اسرائیل مشغولند، دیگر نمی‌توانند زیر این تابلوی دروغین فعالیت کنند و چنانچه در حمله به اسرائیل و منافع و مراکز آمریکایی در منطقه شرکت نکنند، طرح فریب آنها با شکست روبرو شده و یورش‌های مردمی علیه آنان شکل خواهند گرفت.

 

و: حمله نظامی به سوریه با توجه به ماهیت شناخته شده کشورهای حمله‌کننده، مرزهای تفرقه‌افکنانه شیعه و سنی و عرب و عجم را از بین می‌برد و بدیهی است که این عرصه شفاف، بسیج همگانی جهان اسلام علیه آمریکا و اسرائیل و سران خودفروخته عرب را در پی خواهد داشت، که فروپاشی پروژه مشترک آمریکایی‌-اسرائیلی در مصر از جمله پیامدهای قطعی آن خواهد بود.
و...

 

6- اکنون جای این پرسش است که آیا نباید حماقت احتمالی آمریکا و متحدانش را به فال نیک گرفت؟ و آیا نمی‌توان مطمئن بود دشمنان دیرینه اسلام و مسلمین با پای خود به مهلکه‌ای پای می‌گذارند که سال‌هاست ملت‌های مسلمان در انتظار آن بوده‌اند؟ همه شواهد حکایت از آن دارند که اگر هیاهوی اخیر، عملیات روانی نباشد، روز واقعه نزدیک شده و انتظارهای چندین و چند ساله برای انتقام رو به پایان است./924/د102/ج

ارسال نظرات