نرمش قهرمانانه یا کرنش زبونانه
حامد عبداللهی
پس از آن که دیپلماسی کشور در دولت پیشین در زمینه انرژی هستهای به نقطهای رسید که غرب در برابر استدلالهای محکم و پولادین ایران، به رایزنی و وقتکشی افتاد و به درستی دانست که قرار نیست کسی امتیازی بدهد و از حق مسلم ملت بگذرد، جملهای از رهبر فرزانه و بادرایت انقلاب اسلامی شنیده شده که فرمودند : « من دیپلمات نیستم انقلابیام».
این جمله پر مغز، یکی از سرفصلهای تاریخ روابط ایران و غرب است. از این سرفصلها در طول انقلاب، چه در زمان حضرت روح الله و چه پس از ایشان، داشتهایم. یکی از نمونههای گذشته، خروج سفرای کشورهای اروپایی و بازگشت خفتبار آنان بود.
امروز با روی کار آمدن دولت جدید، بیمها و امیدهای نوینی پیش روی ملت در زمینه انرژی صلح آمیز هستهای قرار دارد. همان گونه که وزارت خارجه جناب آقای دکتر صالحی در دولت قبل با توجه به مسئولیتی که در سازمان انرژی اتمی داشتند، نقطه قوتی برای این مسئله بود، ریاست جمهوری دکتر روحانی نیز نقطه قوتی است که یک حقوقدان و سیاستمدار با تجربه طولانی در زمینه مذاکرات هستهای اکنون بر مسند قدرت نشسته است و بیش از همقطاران خود بر مسئله واقف است.
البته گفتنی است تجربه گذشته شیخ حسن روحانی در دولت به اصطلاح اصلاحات، چندان هم شیرین نبود اما تجربه خوبی برای همگان بود که بدانند غربیها کرنش را نشانه زبونی میدانند نه ادب و احترام متقابل. همین تجربه سودمند و تلخ بود که ریاست محترم جمهور در نخستین نشست خبری در این باره گفت: « آن دوران گذشت» !
دولت پیشین در چینش نیروهای انقلابی، یک همپوشانی به جایی هم داشت که آن انتصاب دکتر جلیلی بود. شخصیتی حزباللهی و جانباز که در کنار دیپلماتها صلابت انقلابی مواضع کشورمان را به خوبی به رخ جهانیان کشید و مشت غربیان را در انظار جهانیان خالی کرد. مشت توخالی که در آغاز بسیار آهنین مینمود!
اما در دولت فعلی مسئولیت مذاکرات به عهده وزارت خارجه نهاده شده که برای ارزیابی آن باید منتظر بود و دید آیا آقایان وزارتی، از جو فیسبوکی به فضای دیپلماتیک در تراز انقلاب اسلامی بازخواهند گشت یا خیر؟
در واقع پیروزی دکتر حسن روحانی، در انتخابات ایران فرصت خوبی به همه طرفها داده است. درست است که غرب در مذاکرات قبلی چیزی به دست نیاورد و دست خالی رفت و لجاجت در پیش گرفت و تحریمها را تشدید کرد اما به هر حال کار دنیا به اینجا ختم نمیشود. واضح است که باید طرح نویی درانداخت و صحنه را دوباره آراست. نمیشود گفت دو سوی ماجرا دیگر کاری به هم نداشته باشند. تغییر دولت، بهانه خوبی است که این بار غربیها از تجربههای تلخشان بهره برده و روش خود را اصلاح کنند.
نرمش قهرمانانه که راهبرد جمهوری اسلامی ایران در این فصل نو اعلام شده تنها یک شرط دارد و آن قهرمان بودن است! ما هرگاه که به غربیها دست بدهیم باید ضمختی انگشتان انقلابیمان را به طرف مقابل، منتقل کنیم تا بداند با یک انقلابی روبرو است نه دلال! و وقتی به غربیها لبخند میزنیم باید برق و تیزی دندانمان را هم نشان بدهیم تا بداند لبخند برای مذاکره است و مذاکره برای احقاق حق! حق مسلمی که با ضرص قاطع بر آن تاکید داریم.
ما برای دعوا و جنگ مذاکره نمیکنیم اما اگر قهرمانانه نرمش نشان میدهیم برای آن است که با زبان لین هم میتوان هزینه طرف مقابل را بالا برد. طرف غربی باید آرام آرام بفهمد با چه کارنامه سیاهی پشت میز نشسته است! مگر همین اروپاییها نبودند که با پول ملت عراق، تسلیحات شیمیایی در اختیار صدام بعثی گذاشتند و مگر همانها نبودند که با پول ملت ایران، همان جانبازان شیمیایی را در بیمارستانهای خود پذیرفتند! آن چه در جنگ کاشتند در صلح درویدند و خم به ابرو نیاوردند! همینها نیستند که در اوج مشکلات مالی نظام سرمایه داری آمریکا و اروپا، به تحریم ملت ایران دستیازیدند!؟
واقعیت این است که غربیان هنوز خمار داستانهای ادوار استعماریشان هستند! آنها هنوز گمان میکنند جهان سومیها یا کرنشگرند که باید پا روی مغزشان گذاشت یا یاغیاند که باید مغزشان را نشانه گرفت. ما انقلابیها که فرزندان خمینی هستیم باید در عصر جدید و چندقطبی، غربیان را پشت نیمکت بنشانیم و با نرمش و آرامش، بیاموزیم : « آن دوران گذشت»!
تصویر خندههای آنچنانی اخموترین وزیر خارجه ایران در حافظه دوربینها ضبط شد که با همتایان انگلیسی در حال خوش و بش بود و بینتیجهگی آن هم که معلوم شد؛ پس باید دانست ژستهای دیپلماتیک چیزی را تغییر نخواهد داد. این که ما تاکنون بر نخواستههایمان پا فشردهایم و باید برای خواستههایمان بحث کنیم، سخن بیجایی نیست اما اگر قرار است میزی باشد باید میز درس عبرت باشد . عبرت برای ما که قهرمانیمان را فراموش نکنیم و عبرت برای غربیان که نرمش از روی عزت است نه زبونی!
برای سربلندی ملت ایران و پیروزمندی رئیس جمهور کشورمان، دعا میکنیم.
والسلام
/903/ی702/ج