۰۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۱
کد خبر: ۱۸۵۸۸۲
کارشناس پژوهش گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت:

کارکردهای خانواده در تربیت اخلاقی، دچار آسیب‌های جدی شده است

خبرگزاری رسا ـ کارشناس پژوهش گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت گفت: در یک جامعه‌ رقابت‏آمیز با نظام متمرکز تعلیم و تربیت، از استحکام خانواده کاسته‏ می‏شود، به این ترتیب، ممکن است خانواده خود را در موقعیت نامناسبی بیابد و به عنوان یک عامل تعلیم و تربیت با مسائل و مشکلات زیادی روبه‏رو شود.
حجت‌الاسلام مهدي فصيحي کارشناس پژوهش گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربيت
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،حجت‌الاسلام مهدی فصیحی کارشناس پژوهش گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت با بیان اینکه عمده نظریات روان شناختی هنوز بر این عقیده‌اند که خانواده اصلی‌ترین عامل نهادینه سازی اخلاق در کودکان است تصریح کرد: با این حال این نگرانی به شکل جدی وجود دارد که برخی عوامل سبب شده خانواده امروزه جایگاه خود را در تربیت اخلاقی فرزندان از دست بدهد.
کارشناس پژوهش گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت اسلامی در گفت و گو با خبرنگار ایسکا گفت: نظریه های روان‌شناختی به طور سنتی فرض می‌کنند که ارزش‌ها، استانداردها و الگوهای رفتاری، از طریق روابط کودک با والدین منتقل می‌شوند. و برهمن اساس بر نقش خانواده در جامعه پذیری اخلاقی تأکید فراوان دارند. اما برخی دیدگاه‌ها معتقدند در میان عوامل اجتماعی انتقال ارزش‌های اخلاقی دیگر عوامل و سازمان‌های اجتماعی بر خانواده تقدم دارند.
 وی ادامه داد: مثلاً ریس، یکی از روانشناسان معاصر غربی، در یک مقاله بحث‌انگیز، تئوری‌های مبتنی بر روش‌های انتقال خانوادگی را با تئوری‌های مبتنی بر شیوه های انتقال از طریق سیستم‌های اجتماعی گسترده تر، مقایسه کرد. او چندین دلیل ارائه کرد که شیوه های انتقال خانوادگی نمی‌توانند به نحو مناسبی فرایندهای اجتماعی شدن و پیامدهای آن را تبیین کنند.
فصیحی افزود: به اعتقاد او با فرض حداقل 20 سال تفاوت سنی میان نسل‌ها، میان زمان انتقال ارزش‌ها و استانداردهای والدین به کودکانشان با زمانی که کودکان می‌توانند، به نوبه خود، آن ارزش‌ها را به فرزندان خود منتقل کنند، فاصله زیادی واقع می‌شود. فاصله زمانی زیاد میان دو نسل، نسبت بسیار اندکی از تغییرات اجتماعی را موجب می‌شود، در حالی که فی‌الواقع طی یک نسل، تغییرات گسترده ای در استانداردها و رفتارهای هنجاری در عرصه اجتماع اتفاق می‌افتد.
این پژوهشگر حوزه اخلاق و تربیت اسلامی اذعان داشت: تغییرات مشخص در استانداردهای جنسی و رفتارها و الگوهای زندگی مشترک (بدون ازدواج) در یک محدوده زمانی نسبتاً کوتاه، تنها یک نمونه است. از این رو، ریس استدلال می‌کند که روابط والدین با کودک نمی‌تواند عامل اصلی انتقال فرهنگی باشد. بلکه استانداردهای رفتار در وهله اول به وسیله سیستم‌های سازمان یافته (برای مثال، سیستم‌های آموزشی، رسانه های گروهی، سیستم‌های دینی، سیاسی، و بنگاه های قانونی) ترویج و به وسیله تأیید و تنبیه های گروهی تنظیم می‌شود.
وی افزود: از نظر ریس، تغییرات روان‌شناختی در وهله اول در سطح سیستم‌های اجتماعی ریشه دارند، در حالی که تغییراتی که در خانواده ظاهر می‌شوند، تأثیر اجتماعی کمتری دارند.
حجت‌الاسلام فصیحی با بیان اینکه شاید بتوان گفت عمده نظریات روان شناختی هنوز بر این عقیده‌اند که خانواده اصلی‌ترین عامل نهادینه سازی اخلاق در کودکان است تاکید کرد: با این حال این نگرانی به شکل جدی وجود دارد که برخی عوامل سبب شده خانواده امروزه جایگاه خود را در تربیت اخلاقی فرزندان از دست بدهد.
وی ادامه داد: در یک جامعه‌ی رقابت‏آمیز با نظام متمرکز تعلیم و تربیت، از استحکام خانواده کاسته‏ می‏شود، به این ترتیب، ممکن است خانواده خود را در موقعیت نامناسبی بیابد و به عنوان یک عامل تعلیم و تربیت با مسائل و مشکلات زیادی روبه‏رو شود و روابط درونی آن ‏که‏ می‏تواند کودکان را برای صعود به سطوح بالای تعلیم و تربیت مورد نظر جامعه برانگیزد، استحکام خود را از دست بدهد.
وی افزود: در این میان،جامعه نیز ممکن است عامل دیگری را به‏ جای خانواده تدارک ببیند و در نتیجه، تداوم تجارب جوامع کوچک را که ممکن است‏ طولانی و مورد نیاز باشد،به کلی نابود کند.
این پژوهشگر حوزه اخلاق و تربیت اسلامی در رابطه با موقعیت خانواده در این وضعیت گفت: در چنین شرایطی، خانواده ممکن است خود را به عنوان عامل تعلیم و تربیت شکست‏ خورده احساس کند و بر سر دوراهی قرار گیرد، از یک سو دائماً باید فرزندان خود را به‏ پلکان بالاتر نردبان آموزشی-که مورد انتظار"جامعه‏"است- براند و از سوی دیگر، هم‏زمان با آن درمی‏یابد که این امر هرگونه امکان استقرار و تجربه‌ی استمرار اجتماع کوچک‏ را از میان می‏برد؛ استمراری که در طول زمان سخت مورد نیاز است. والدین در تمامی این‏ موارد در هدایت فرزندان خود در جهت مطلوب احساس شکست می‏کنند. به نظر می‏رسد که این شکست بر والدین فشار وارد می‏کند.
حجت‌الاسلام فصیحی با بیان اینکه عوامل این ضعف کارکردی گوناگون‌تر و پیچیده تر از آن است که در این فرصت کوتاه بتوان به تمام آن‌ها پرداخت گفت: جدی‌ترین بعدی که در این گفت‌وگو می‌خواهم به آن تأکید کنم، عدم آشنایی والدین و اعضای خانواده با زمینه های روان شناختی و رشدی اخلاق در تربیت اخلاقی است.
وی تشریح کرد: حقیقت آن است که تربیت فرایندی پیچیده و به شدت نیازمند مهارت است. یکی از اصلی‌ترین نیازمندی‌های آن آشنایی مربیان با ریشه های رشدی و روان شناختی متربیان است. امروزه دیدگاه‌های گوناگونی وجود دارد که به تبیین فرایند رشد اخلاقی کودک پرداخته‌اند که هرکدام لوازم و نتایج تربیتی خاصی را به دنبال دارد. عدم توجه به این زمینه های رشدی و روان‌شناختی در تربیت اخلاقی عملاً فرایند تربیت را کند عقیم یا حتی معکوس می‌کند. به هر حال تربیت اخلاقی که متضمن توصیه های تربیتی است بدون توجه به زمینه های توصیفی که عمدتاً در روانشناسی رشد و شخصیت اخلاقی امری بی بنیان است./9191/د102/ی
ارسال نظرات