۲۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۲
کد خبر: ۱۸۷۵۶۵
به بهانه میلاد امام هادی(ع)؛

امام هادی(ع) و متوکل یزیدی

خبرگزاری رسا ـ آیت‌الله جوادی‌آملی: زیارت امام هادی(ع) در روز غدیر را مطالعه کنید، نه این‌که بخوانید، شب غدیر مطالعه کنید و شب قبلش مباحثه کنید و در روز غدیر آن را برای تبرک بخوانید! در آن‌جا اغنا و اقنا را به اهل‌بیت(ع) اسناد داده در حالی‌که خداوند اغنا و اقنا را در سوره مبارکه نجم به خودش اسناد داد؛ اهل‌بیت(ع) از همین قرآن این معارف را گرفته‌اند و به ما داده‌اند.
امام هادی(ع) و متوکل یزیدی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، در شرایطی که دشمن در عصر معاصر به دنبال نابودسازی مکتب و آیین شیعه است، در واقع می توان بهترین عبرت و درس آموزی را از دوران زندگی امام هادی(ع) در وضعیتی مشابه دوران فعلی آموخت؛ چرا که درزمان زندگی امام دهم شیعیان حضرت هادی(ع) متوکل کینه، بغض و عداوت شدیدی با شیعیان داشت؛ به گونه ای که حتی نمی توانست نسبت به آرامگاه مطهر امام حسین(ع) نیز بی تفاوت باشد و برای براندازی نام و یاد شیعه، حتی دستور داد حرم مطهر امام حسین(ع) را به آب ببندند و با شخم زنی، اقدام به نابودکردن آثار شیعه در این سرزمین کرد! اما با توجه به اراده خداوند مبنی بر این که آیین محمدی(ص) و مکتب شیعه توسط خود خداوند پاسداری می شود، امروز هنوز هم دشمن نتوانسته به اهداف شوم خود در از بین بردن مکتب شیعه دست یابد.

امام هادی(ع) نیز مانند امام جوادالائمه(ع) در کودکی به مقام امامت و ولایت رسید و گاه متوکل با سوء استفاده از این موضوع، می خواست که علم و مقام امامت ایشان را زیر سؤال ببرد؛ اما امام با هشیاری و صبر و مدارا در برابر توطئه ها و دسیسه های خلیفه عباسی، مقاومت کرد و در عین این که در حبس و تحت نظر شدید مأموران عباسی بود، اما با متوسل شدن به نامه نگاری در قالب سفارش ها و توصیه هایی دوستانه، سبب شد نور عظمت شیعه حتی در این دوران خفقان به خاموشی نگراید؛ چرا که عصر ایشان از سویی دوران فراهم سازی برای غیبت صغرای امام زمان(عج) بود و امام به صورت مخفیانه  شیعیان و دوستداران خودشان را هدایت و راهبری می کردند و در واقع حربه تقیه، سلاح امام هادی(ع) در برابر متوکل، خبییث ترین دشمن شیعه آن دوران بود.

 

متوکل های معاصر در سوریه

گر چه در دوران امام هادی(ع) آرزوی متوکل براندازی مکتب شیعه بود و دراین راستا از هیچ جنایتی در حق امام حاضر و حتی قبور اهل بیت(ع) کوتاهی نکرد، اما امروز هم هنوز متوکل های معاصر زنده اند و نتوانستند معنای مکتب شیعه و حقیقت آن را درک کنند و به همین دلیل هنوز هم قبور اهل بیت(ع) توسط تکفیری ها مورد حمله قرار می گیرد و همه سعی آنان نیز این است که نشانه ها و علامت های شیعه نابود شود؛ اما پس از گذشت 1400 سال هنوز هم علاقه به خاندان اهل بیت(ع) در رگ های شیعه جریان دارد و هر زمان که غریبی قبور اهل بیت(ع) برای پیروان آنان به تصویر کشیده می شود، اشک این ماتم و غربت کنج نشین گونه های شیعیان می شود و در غم این غربت فریادی از نفرت و تنفر از معاویه های معاصر در سینه ها نهفته است.

 

دوران زندگی امام هادی(ع)

تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی النقی(ع) را نیمه ذیحجه سال 212 هجری قمری نوشته اند. پدر آن حضرت، امام محمد تقی جوادالائمه(ع) و مادرش سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربیت مقام ولایت و امامت مأمور کرده بود و چه نیکو وظیفه مادری را به انجام رسانید و بدین مأموریت خدایی قیام کرد. نام آن حضرت، علی و کنیه آن امام همام "ابوالحسن" و لقب های مشهور آن حضرت «هادی» و «نقی» بود. حضرت امام هادی(ع) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسید و دوران امامتش 33 سال بود.

در این مدت حضرت علی النقی(ع) برای نشر احکام اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب گرانقدر گام های بلند برداشت. نه تنها تعلیم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم(ع) در مدینه عهده دار بود و لحظه ای از آگاهانیدن مردم و آشنا کردن آنها به حقایق مذهبی نمی آسود، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با خلیفه ستمگر وقت یعنی متوکل عباسی، آنی آسایش نداشت.

به همین جهت بود که عبدالله بن عمر والی مدینه بنا بر دشمنی دیرینه و بدخواهی درونی، به متوکل خلیفه زمان خود نامه ای خصومت آمیز نوشت و به آن امام بزرگوار تهمت ها زد و نسبت های ناروا داد و آن حضرت را مرکز فتنه انگیزی و حتی ستمکاری وانمود کرد و در حقیقت آنچه در شأن خودش و خلیفه زمانش بود، به آن امام معصوم(ع) منسوب نمود و این همه به جهت آن بود که جاذبه امامت و ولایت و علم و فضیلتش مردم را از اطراف جهان اسلام به مدینه می کشانید و این کوته نظران دون همت که طالب ریاست ظاهری و حکومت مادی دنیای فریبنده بودند، نمی توانستند فروغ معنویت امام را ببینند.

و نیز «مورخان و محدثان نوشته اند که امام جماعت حرمین(= مکه و مدینه) از سوی دستگاه خلافت به متوکل عباسی نوشت: اگر تو را به مکه و مدینه حاجتی است، علی بن محمد(هادی) را از این دیار بیرون بر، که بیشتر این ناحیه را مظیع و منقاد خود گردانیده است». این نامه و نامه حاکم مدینه نشان دهنده نفوذ معنوی امام هادی(ع) در سنگر مبارزه علیه دستگاه جبار عباسی است. 

 

اصحاب و یاران امام دهم(ع)

در میان اصحاب امام دهم، بر می خوریم به چهره هایی چون "علی بن جعفر میناوی" که متوکل او را به زندان انداخت و می خواست بکشد. دیگر ادیب معروف، ابن سکیت که متوکل او را شهید کرد و علت آن را چنین نوشته اند که دو فرزند متوکل خلیفه عباسی در نزد ابن سکیت درس می خواندند. متوکل از طریق فرزندان خود کم کم، متوجه شد که ابن سکیت از هواخواهان علی(ع) و آل علی(ع) است.

شهادت امام هادی(ع)

امام دهم، حضرت هادی(ع) در سال 254هجری به وسیله زهر به شهادت رسید. در سامرا در خانه ای که تنها فقط فرزندش امام حسن عسگری بر بالین او بود. معتمد عباسی امام دهم را مسموم کرد، از این سال امام حسن عسگری پیشوای حق شد و بار تعهد امامت را بر دوش گرفت و در همان خانه ای که در آن بیست سال زندانی و تحت نظر بود، سر انجام به خاک سپرده شد.

 زن و فرزندان امام هادی(ع)

حضرت هادی(ع) یک زن به نام سوسن یا سلیل و پنج فرزند داشته است. 1- ابومحمد حسن علیه السلام(امام عسگری)، 2- حسین 3- سید محمد که یک سال قبل از پدر بزرگوارش فوت کرد، جوانی بود آراسته و پرهیزگار که بسیاری گمان می کردند مقام ولایت به وی منتقل خواهد شد. قبر مطهرش که مزار شیعیان است در نزدیکی سامرا می باشد. 4 -جعفر  5 -عایشه، یا به نقل شادروان شیخ عباس قمی، علیه.

 مروری بر شرح زیارت جامعه کبیره یادگار امام هادی(ع)

1 – السلام علیکم یا اهل بیت النبوه: خاندان پیامبری: می گوید خاندان پیامبری و نمی گوید خاندان پیامبر.

2 – ساسة العباد: دین از سیاست جدا نیست؛ ائمه شیعه، تنها رهبران دینی مردم نبوده و سیاستمدارترین افراد روزگار خود نیز بوده و شعار جدایی دین از سیاست توطئه ای پرورش یافته توسط دشمنان دین است.

3 – وَحُجَجِ اللَّهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَالاْولى/سه برهه زمانی بسیار مهم 

امامان شیعه در سه برهه زمانی بسیار مهم، حجت های بر مردم بوده اند: الف- دنیا ب- آخرت ج- اولی(آیا تا به حال به این برهه زمانی فکر کرده اید که اولی کجا بوده است؟!)

4 - اَلسَّلامُ عَلى مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ: امن ترین راه رسیدن به خدا، آنچه که مسلم است و در لسان روایات به آن اشاره شده است این است که راه های رسیدن به خداوند، بسیار زیاد است؛ اما آنچه باید بر اساس نص جامعه  کبیره مورد توجه قرار بگیرد، این است که امن ترین راه، طریق اهل بیت(ع) است.

5 - اَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ: تاییدات با روح، بزرگترین فرشته الهی به نام روح(که برخی از مفسرین، ذیل آیات سوره قدر و آیه تنزل الملائکه و الروح فیها، اشاره به این مطلب داشته اند) که اعظم ملائکه الهی می باشد؛ همواره همراه اهل بیت عصمت و طهارت بوده است و ایضا می باشد!

6 - وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتیکُمْ نَجى وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک: اهل بیت محک ایمان؛ آنچه بر اساس روایت مختلف بدان اشاره شده است، خاندان عصمت و طهارت، محک ایمان برای انسان ها هستند، هر کس ایشان را به عنوان نمایندگان الهی پذیرفت، نجات یافته و هرکس رو گردان شود، هلاک می گردد.

7 – وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیْکُمْ وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طیباً لِخَلْقِنا وَطَهارَةً لاِنْفُسِنا وَتَزْکِیَةً لَنا وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا: اهل بیت جلوه ای از رحمة للعالمینی پیامبر اسلام، اگر خداوند، گناهان خلائق بپوشاند و لباس رحمت بر آنان، به واسطه اهل بیت است که در برخی روایات داریم در روز قیامت خیل کثیری از بندگان الهی را دستگیری می نمایند و ایضا در این دنیا به برکت حضور نورانیت ایشان، گناهان بخشیده می شود. همان طور که در زیارت نامه آنها نیز اشاره شده است که زائر ایشان در حال معرفت، تمامی گناهانش بخشیده شده و مإوایش بهشت خواهد بود.

8 – وَبَرِئْتُ اِلَى اللَّه عَزَّوَجَلَّ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَمِنَ الْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالشَّیاطینِ وَحِزْبِهِمُ الظّالِمینَ لَکُمْ وَالْجاحِدین لِحَقِّکُمْ وَالْمارِقینَ مِنْ وِلایَتِکُمْ وَالْغاصِبینَ لاِرْثِکُمْ وَالشّاَّکّینَ فیکُمْ وَالْمُنْحَرِفینَ عَنْکُمْ وَمِنْ کُلِّ وَلیجَةٍ دُونَکُمْ: دشمن شناسی و کشف کُـدهای کلامی اهل بیت، مقوله بسیار مهم دشمن شناسی در مکتب اهل بیت در هر زمان مورد توجه ایشان بوده و به مناسبت های مختلف، کدهایی از جانب این انوار مقدسه صادر می شده تا دشمنان را به مردم معرفی نمایند از جمله کدهایی همانند جبت و طاغوت که باید مورد توجه قرار گرفته شود.

9 – مَنْ اَرادَ اللَّهَ بَدَءَ بِکُمْ: تاکید موکد و مجدد به خداشناسی از درگاه اهل بیت، هر کس خدا را بخواهد باید با اهل بیت شروع کند؛ چرا که محل امن شناخت الهی، از درگاه خزائن علم خواهد بود.

10 - بکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَبِکُمْ یَخْتِمُ وَبِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَبِکُمْ یُمْسِکُ السَّماَّءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاْرْضِ اِلاّ بِاِذْنِهِ وَبِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَیَکْشِفُ الضُّرَّ وَعِنْدَکُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَهَبَطَتْ بِهِ مَلاَّئِکَتُهُ: اهل بیت دلیل رحمت واسعه الهی، بر خلائق، به عبارت دیگر همان طور که در حدیث معراج از زبان پیامبر اسلام نیز بدان اشاره شده است و نیز در احادیث قدسی متعدد هم مذکور است؛ اهل بیت دلیل خلقت و واسطه رحمت الهی بر بندگان هستند.

11 _ وَ بِکُمْ اَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ الْکُرُوبِ وَ اَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ: تمسک به اهل بیت باعث نجات از گمراهی ها، خواستنی ها، فقط و فقط از این خاندان جائز است و چراغ هدایت در ظلمات گمراهی ها، خود خودشان هستند. به عبارت دیگر اشاره به احادیث متعدد در این زمینه دارد و ایضا زیارت خاص امیر المومنین علی علیه السلام که در هلکات و پرتگاه های بسیار خطرناک، از دوستداران، دستگیری کرده و سنگینی های ایشان را به دوش می کشند.(زیارت مخصوصه امیر المومنین علی علیه افضل صلوة المصلین در 27 رجب)

12 – بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَ اَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا: اهل بیت باعث رشد فکری و جبران خسارات دنیایی، آشنایی با آل بیت پیامبری، آشنایی با معارف دینی و الهی است و در نتیجه جبران کننده خسارات دنیایی و آخروی.

13 - اِنَّ بَیْنى وَبیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا یَاْتى عَلَیْها الا رضاکم: بخشش فقط با نظر خاص اهل بیت، خداوند گذشت از بندگان و بخشوده شدن آنان را در گرو رضایت اهل بیت پیامبر خویش قرار داده است بدین معنا که اگر این خاندان از کسی رضایت داشته باشند خداوند هم از او راضی خواهد بود.

14- اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاَّءَ اَقْرَبَ اِلَیْکَ مِنْ مُحَمِّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الاْخْیارِ الاْئِمَّةِ الاْبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعاَّئى: برترین خلائق، در هستی و خلقت کسانی جز آل بیت پیامبری، برترین خلائق نزد خداوند نیستند. حتی انبیاء و اولیاء.(اشاره به حدیث معراج فرمایش پیامبر اسلام)

 

توصیه آیت‌الله جوادی‌آملی به زیارت غدیریه امام‌هادی(ع) 

 آیت‌الله جوادی ‌آملی: زیارت امام هادی(ع) در روز غدیر را مطالعه کنید، نه این‌که بخوانید، شب غدیر مطالعه کنید و شب قبلش مباحثه کنید و در روز غدیر آن را برای تبرک بخوانید، در آن جا اغنا و اقنا را به اهل‌بیت(ع) اسناد داد، خداوند اغنا و اقنا را در سوره مبارکه نجم را به خودش اسناد داد. اهل‌بیت(ع) از همین قرآن این معارف را گرفته‌اند و به ما داده‌اند.

آیت‌الله جوادی آملی با قرائت آیه «قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا یُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ» گفت: بعد فرمود خداوند بی‌نیاز است، نگویید ما حافظان دین هستیم، او دست از دینش بر نمی‌دارد، انسان باید شاکر باشد که در حوزه شرکت کرده و جزو سربازان وجود مبارک حضرت ولیعصر(عج) است و دارد این معارف را به دیگران منتقل می‌کند. نظام الهی که مستقر شد نه جا برای باطل‌های کهنه و نه جا برای باطل‌های تازه است، وقتی حق بیاید نه مجال و جایی برای باطل‌های جدید است و اگر خدای ناکرده باطلی در یک نظامی راه پیدا کرد، معلوم می‌شود که حق کاملا نیامده است؛ اما او چون علام الغیوب است می‌داند حق را چگونه بیاورد.

 

سخنان امام هادی علیه السلام

جبران نقص: لبعض موالیه: عاتب فلانا و قل له: ان الله اذا أراد بعبد خیرا اذا عوتب قبل. [تحف العقول، ص 481.] امام علی النقی علیه‏السلام به یکی از دوستانش فرمود: فلانی را توبیخ کن و به او بگو: خداوند چون خیر بنده‏ای خواهد، هرگاه توبیخ شود، بپذیرد. [و در صدد جبران نقص خود برآید].

 جایگاه اجابت دعا: ان لله بقاعا یحب أن یدعی فیها فیستجیب لمن دعاه و الحیر منها. [همان، ص 482]. خدا را بقعه‏هاست که دوست دارد در آنها دعا شود تا دعای کسی را که وی را خوانده است به اجابت رساند، و بارگاه امام حسین علیه‏السلام از آن جمله باشد.

 خدا ترسی: من اتقی الله یتقی و من أطاع الله یطاع و من أطاع الخالق لم یبال سخط المخلوقین و من أسخط الخالق فلییقن أن یحل به سخط المخلوقین. [پیشین، ص 482].

هر کس از خدا بترسد، مردم از او بترسند و هر که خدا را اطاعت کند، از او اطاعت کنند و هر که مطیع آفریدگار باشد، باکی از خشم آفریدگان ندارد و هر که خالق را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می‏شود.

 اطاعت خیرخواه: من جمع لک وده و رأیه فاجمع له طاعتک. [همان، ص 483]

هر که دوستی و نظر نهایی‏اش را برای تو همه جانبه گرداند، طاعتت را برای او همه جانبه گردان.

 اوصاف پروردگار: ان الله لا یوصف الا بما وصف به نفسه و أنی یوصف الذی تعجز الحواس أن تدرکه و الأوهام أن تناله و الخطرات أن تحده و الأبصار عن الاحاطة به؟!

نأی فی قربه و قرب فی نأیه. کیف الکیف بغیر أن یقال: کیف و أین الأین بلا أن یقال: أین. هو منقطع الکیفیة و الأینیة، الواحد الأحد، جل جلاله و تقدست أسماؤه. [همان، ص 482. ] . بی‏گمان که خدا، جز بدانچه خودش را وصف کرده، وصف نشود. کجا وصف شود آنکه حواس از درکش عاجز است و تصورات به کنه او پی نبرند و در دیده‏ها نگنجد؟ او با همه نزدیکی‏اش دور است و با همه دوری‏اش نزدیک. کیفیت و چگونگی را پدید کرده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده بدون اینکه خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است. یگانه‏ی یکتاست، شکوهش بزرگ و نام هایش پاکیزه است. 

 اثر بخش خداست، نه روزگار: لا تعد و لا تجعل للأیام صنعا فی حکم الله. [تحف العقول، ص 483. ]. از حد خود تجاوز نکن و برای روزگار هیچ اثری در حکم خدا قرار نده.  

نتیجه بی‏اعتنایی به مکر خدا: من أمن مکر الله و ألیم أخذه، تکبر حتی یحل به قضاؤه و نافذ أمره، و من کان علی بینة من ربه هانت علیه مصائب الدنیا و لو قرض و نشر. [همان، ص 483] هر که از مکر خدا و مؤاخذه‏ دردناکش آسوده زید، تکبر پیشه کند تا قضای خدا و امر نافذش او را فراگیرد و هر که بر طریق خداپرستی، محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید و اگر چه مقراض شود و ریز ریز گردد.

 تقیه: لو قلت ان تارک التقیة کتارک الصلوة لکنت صادقا. [همان، ص 483]

اگر بگویم کسی که تقیه را ترک کند مانند کسی است که نماز را ترک کرده، هر آینه راست گفته‏ام.

شکر و شاکر: الشاکر أسعد بالشکر منه بالنعمة التی أوجبت الشکر لأن النعم متاع و الشکر نعم و عقبی. [تحف العقول، ص 483.] شخص شکرگزار، به سبب شکر، سعادتمندتر است تا به سبب نعمتی که باعث شکر او شده است؛ زیرا نعمت‏ها کالای دنیایند ولی شکر، هم نعمت دنیاست و هم نعمت آخرت.

دنیا جایگاه آزمایش: ان الله جعل الدنیا دار بلوی و الآخرة دار عقبی و جعل بلوی الدنیا لثواب الآخرة سببا و ثواب الآخرة من بلوی الدنیا عوضا. [همان، ص 483] همانا که خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش ساخته و آخرت را سرای رسیدگی قرار داده است و بلای دنیا را وسیله‏ی ثواب آخرت و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است.

ستمکار بردبار: ان الظالم الحالم یکاد أن یعفی علیه بحلمه و ان المحق السفیه یکاد أن یطفی‏ء نور حقه بسفهه. [همان، ص 483] به راستی ستمکار بردبار، بسا که به وسیله‏ حلم و بردباری خود از ستمش گذشت شود و حقدار نابخرد بسا که به سفاهت خود نور حق خویش را خاموش گرداند.

آدم بی‏شخصیت: من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره. [تحف العقول، ص 483] هر که خود را سبک شمارد از گزند او ایمن مباش.  

دنیا جایگاه سود و زیان: ألدنیا سوق ربح فیها قوم و خسر آخرون. [همان، ص 483] دنیا بازاری است که گروهی در آن سود برند و دسته‏ای زیان ببینند.

حسد و خودخواهی: ألحسد ماحق الحسنات و الزهو جالب المقت و العجب صارف عن طلب العلم وداع الی الغمط و الجهل و البخل أذم الأخلاق و الطمع سجیة سیئة. [مسند الامام الهادی، ص 302] حسد، نیکویی‏ها را نابود سازد و دروغ، دشمنی آورد و خودپسندی، مانع از طلب دانش و خواهنده‏ی خواری و جهل گردد و بخل، ناپسندیده‏ترین خلق و خوی است و طمع، خصلتی ناروا و ناشایست است.

پرهیز از تملق: قال أبوالحسن الثالث علیه‏السلام لرجل و قد أکثر من افراط الثناء علیه: أقبل علی شأنک، فان کثرة الملق یهجم علی الظنة و اذا حللت من أخیک فی محل الثقة، فاعدل عن الملق الی حسن النیة. [مسند الامام الهادی، ص 302] امام هادی علیه‏السلام به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود فرمودند: از این کار خودداری کن که مدح و ثنای بسیار، بدگمانی به بار می‏آورد و اگر اعتماد برادر مؤمنت از تو سلب شد، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان ده.  

جایگاه حسن ظن و سوء ظن: اذا کان زمان العدل فیه أغلب من الجور فحرام أن یظن بأحد سوء حتی یعلم ذلک منه، و اذا کان الجور أغلب فیه من العدل فلیس لأحد أن یظن بأحد خیرا ما لم یعلم ذلک منه. [همان، ص 304] هر گاه در زمانه‏ای عدل بیش از ظلم رایج باشد، بدگمانی به دیگری حرام است، مگر آن که [آدمی] بدی از کسی ببیند و هر گاه در زمانه‏ای ظلم بیش از عدل باشد، تا وقتی که [آدمی] خیری از کسی نبیند، نباید به او خوشبین باشد.

بهتر از نیکی و زیباتر از زیبایی: خیر من الخیر فاعله و أجمل من الجمیل قائله و أرجح من العلم حامله و شر من الشر جالبه و أهول من الهول راکبه. [مسند الامام الهادی، ص 304] بهتر از نیکی، نیکوکار است و زیباتر از زیبایی، گوینده‏ آن است و برتر از علم، حامل آن است و بدتر از بدی، عامل آن است و وحشتناک‏تر از وحشت، آورنده‏ی آن است.

توقع بیجا: لا تطلب الصفا ممن کدرت علیه و لا الوفاء لمن غدرت به و لا النصح ممن صرفت سوء ظنک الیه، فانما قلب غیرک کقلبک له. [همان، ص 305] از کسی که بر او خشم گرفته‏ای، صفا و صمیمیت مخواه و از کسی که به وی خیانت کرده‏ای وفا مطلب و از کسی که به او بدبین شده‏ای انتظار خیرخواهی نداشته باش، که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست.

برداشت نیکو از نعمت‏ها: ألقوا النعم بحسن مجاورتها و التمسوا الزیادة فیها بالشکر علیها و اعلموا أن النفس أقبل شی‏ء لما أعطیت و أمنع شی‏ء لما منعت. [همان، ص 305] نعمت‏ها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شکرگزاری افزون کنید و بدانید که نفس آدمی رو آورنده‏ترین چیز است به آنچه به او بدهی و بازدارنده‏ترین چیز است از آنچه که از او بازداری.

خشم به زیردستان: ألغضب علی من تملک لؤم. [مسند الامام الهادی، ص 304] خشم بر زیردستان از پستی است. نکته درباره زیارت جامعه کبیره که از امام علی النقی(ع) به ما رسیده است.

 

/934/702/ر

 

ارسال نظرات