اجتهادهایی که فقه شیعه را لکهدار میکند
به گزارش خبرگزاری رسا، از دیر باز فرهنگ و سبک عزاداری ایرانیان، برای ائمه معصومین علیهالسلام داری غَنا و فهم شیوایی از معرفت دینی بوده است. هر گوشهای از این کشور را بنگری، مردم با آداب و رسوم خاص خود برای معصومین و مخصوصاً حضرت اباعبدالله حسین علیهالسلام عزاداری میکنند.
فارغ از اینکه این آداب و رسوم چقدر از مبانی دینی و فرهنگ اصیل اسلامی نشأتگرفته و یا احیاناً منطبق با آموزههای اسلامی نباشند؛ متأسفانه گاهی اوقات شاهد بدعتهایی در این زمینه هستیم.
بدون شک، عزاداری نیز همانند بسیاری از امور دیگر، دارای حدّ و مرزهایی است که همگان باید ملزم به رعایت آن باشند؛ زیرا در غیر این صورت، ضررهای جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت، از این رو، وظیفه عالمان و حوزههای علمیّه است، که بدون مجمل گویی و با صراحت، حدّ و مرز آن را بیان کنند.
در سالیانی نه چندان دور، شاهد اموری مانند: رد شدن از روی زغال گداخته، سنگ زدن به سینه، قفل زدن، زنجیر و قلاده به گردن انداختن، پارس کردن مانند سگ و نمونههایی از این قبیل، در برخی مناطق بودیم که با مدیریت و راهنمایی و ارشادات مراجع و علما، رو به کاهش بوده است.
در این میان، یکی از نکات قابل تامل این است که علیرغم تاکید مراجع عظام تقلید مبنی بر حرمت و جائز نبودن افعالی که موجب وهن و خدشهدار شدن اسلام میشود، معالاسف نظارهگر ادامه مواردی مانند «قمهزنی» هستیم که در برخی نقاط صورت میگیرد و اسفبارتر اینکه با حمایت برخی از بیوت علما، قوت و گسترش مییابد، و این در حالی است که بایستی به تقویت فرهنگ حسینی و انسان سازی بپردازند؛ نه اینکه باعث شبهه پراکنی و تحریف فرهنگ اصیل حسینی شوند و بالتبع، افراد را از متن به حاشیه سوق میدهند.
از این رو، نگاهی به تاریخچه «قمهزنی» در ایران انداخته و پس از بررسی فلسفه قمهزنی، مستندات و رد آن، به اقوال مراجع و علما دربارهی این حرکت موهن میپردازیم.
قمهزنی از چه زمانی شروع شد
از نظر تاریخی مسلم است که قمهزنی در قبل از «صفویه» هیچ گونه سابقهای نداشته است و تردیدها در آن است که آیا در زمان صفویه به وجود آمده است؟ و یا اینکه بعد از صفویه و در زمان قاجاریه رواج یافته است؟
بعضی از محققان بر این عقیدهاند که قمهزنی در زمان صفویه تاٌسیس گردیده و صفویه آغازگر آن بوده است، به این صورت که در روز عاشورا سلاطین صفویه به بخشهای خاصی از افواج ارتش قزلباش خود که به گروه فدائیان قزلباش مشهور بودند دستور میدادند تا به طور منظم و دسته بندی شده، دستههای عزاداری راه بیاندازند. نصرالله فلسفی در کتاب تاریخ شاه عباس کبیر که یکی از دقیقترین تواریخ است فوج فدائیان را چنین تشریح میکند:
«فدائیان قزلباش که همیشه سرشان به نشانه خدمت تراشیده بود در رز عاشورا شمشیر به دست بیرون میآمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی با اصحاب امام حسین داشته باشند. آنان میگفتند: در چنین روزی که امام حسین و اصحابش تیر میخورند پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد میکنیم، یعنی نشان میدهیم که ما در راه امام حسین فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود و این شروع قمهزنی شد.»
استاد یوسفی غروی در تاریخنگاری عاشورا و تحریفات آن چنین مینویسد: این احتمال نیز وجود دارد که نخست این عمل از سوی صوفیان و درویشان انجام میگرفته است. چنانکه «پیترو دلاواله» یکی از سیاحان عصـــر شاه عباس اول مینویسد: «بسیاری از دراویش در کوچههای پر رفت و آمد شهر، تمام بدن خود تا گلو و حتی قسمتی از سر خود را در خمرههایی از گل پخته که در داخل زمین پنهان شده فرو میکنند بطوری که انسان تصور میکند واقعاً مدفون شدهاند و از طلوع تا غروب خورشید و حتی تا پاسی از شب گذشته به همین نحو باقی میمانند ... جمعی دیگر در میدانها و کوچههای مختلف و جلوی خانههای مردم برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه ستر عورت کرده و تمام سر تا پای خود را با مادهای سیاه و براق رنگ زدهاند، حرکت میکنند. به همراه این اشخاص عدهای برهنه راه میروند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز در آوردهاند تا نشانی از خونهایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که آن روز نسبت به امام حسین (علیهالسلام) انجام گرفته است، باشد؛ و تمام این برای نشان دادن مراتب سوگواری و غم و اندوه آنان در عزای امام حسین (علیهالسلام) است...»
اما برخی دیگر از محققان و تاریخنگاران نیز بر این عقیدهاند که قمهزنی مربوط به دوره قاجار بوده و در عصر صفویه وجود نداشته است. استاد رسول جعفریان در اینباره میگوید:
«یک نظر جدی این است که بخشهایی از صورتهای عزاداری از هند آمده است. تشیع در زمان صفوی به هند رفت و در برگشتش، از بندر بوشهر و شیراز وارد ایران شد. در مورد لبنان هم همین طور است. در نبطیه یک عالم شیعه گفته یک عده ایرانی این جا آمدند و یک رسم و رسوم خاصی در عزاداری دارند که جلوی اینها باید گرفته شود. این عبارت مال اواخر زمان قاجار است.
عزاداری ریشهاش از خود ائمه است، ولی شکل عزاداری عربها به گونه دیگری است. شکل عزاداری ایرانیها بعدها به وجود آمد. راجع به سینه زنی و قمهزنی، تاریخش به بیشتر از اواخر قاجاریه نمیرسد. یکی از دلایل این است که فتاوایی که از علما داریم همهاش مال اواخر قاجاریه است و مطلقاً در استفتائات قدیمیتر راجع به این نصی نداریم. این سیستم سینه زنی یا زنجیر زنی یا قمهزنی مطلقاً در متون صفوی نیست. عزاداریها معمولاً در خانهها بر پا میشد، به این صورت که روضه الشهداء را رو به روی خودشــــــان میگذاشتند و از روی آن میخواندند.»
اما اگر بخواهیم به یک جمع بندی میان این دو نظریه دست یابیم باید گفت که ریشههای این گونه عزاداریها از زمان صفویه نشأت میگیرد ولی نه بصورت کنونی، بلکه بصورت فردی و بسیار محدود و بیضابطه انجام میگرفته است؛ و خواستگاه آن بیشتر در شهرهایی بوده است که در آن دراویش و صوفیان نفوذ بیشتری داشتهاند.
قمهزنی، مستندات و نقدها
قمهزنی و کارهایی همانند آن، پیشینهای در عصر امامان معصوم (علیهالسلام) ندارد، لذا برخی از پژوهشگران در اینباره به صراحت چنین گفتهاند: «قمهزنی عملی است که برخی از عوام در شهرهای عراق، ایران و لبنان انجام میدهند. این بدعت بد و ناپسند در روزگاری متأخر از امامان معصوم و علمای بزرگ شیعه پدید آمده است.»
با صرف نظر از نکات فوق؛ برای جواز قمهزنی به دلیلهایی استناد شده، که به اهم آن اشاره، و سپس به نقد و بررسی آن میپردازیم:
روایت خالد بن سدیر از امام صادق (علیهالسلام)
خالد بن سدیر، در باره واکنش تند و خشن برخی از عزاداران در مرگ عزیزان خود از امام صادق (علیهالسلام) پرسشهایی از جمله: حکم پاره کردن لباس، کندن مو و لطمه و سیلی زدن به صورت، سؤال کرد، که امام پس از اشاره به حرمت کارهای یاد شده و وجوب کفاره، فرمودند:
«و لا شی ء فی اللطم علی الخدود، سوی الاستغفار و التوبه، و قد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی علیهما السلام، و علی مثله تلطم الخدود و تشقّ الجیوب؛ لطمه و زدن دست بر صورت کفارهای جز استغفار و توبه ندارد چرا که دختران فاطمه در سوگ امام حسین (علیهالسلام) گریبانهای خود را پاره کردند و بر صورت خود سیلی زدند. البته جا دارد که بر مثل چنین مصیبتی سیلی به صورت زده شود و گریبانها پاره گردد» .
روایت فوق درباره کفاره است و کفاره نیز در مواردی است که انجام کار حرام باشد، پس این روایت به روشنی بر حرمت لطمه زدن به صورت در مصائب دلالت دارد و جمله: «لا شی ء فی اللطم» ، ثبوت کفاره را نفی میکند، اما حرمت آن به جای خود باقی است. و اما فراز پایانی آن: «علی مثله تلطم الخدود»، حرمت را در خصوص مصائب امام حسین(علیهالسلام) استثناء میکند؛ یعنی لطمه و سیلی زدن به صورت در عزاداری افراد عادی حرام است، ولی برای امام حسین(علیهالسلام) جایز است.
برخی از فقهای معاصر، با استناد به روایت فوق و روایاتی همانند آن، لطمه و سیلی زدن به صورت و سینه را در عزاداری پیشوایان معصوم و به ویژه امام حسین (علیهالسلام) جایز دانستهاند.
اما حتی با توجه به شرح فوق، این روایت در مورد لطمه و سیلی زدن به صورت و... است و ربطی به قمهزنی ندارد و استفاده جواز قمهزنی از روایت که در موضوع لطمه و سیلی زدن بر صورت، قیاس است و قیاس، از دیدگاه شیعه روا نیست.
حضرت زینب (سلاماللهعلیه) سرش را به چوبه محمل کوبید!
برخی برای جواز قمهزنی به عمل حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در شکستن سر خود به هنگام ورود به کوفه استناد کردهاند. تاریخنگاران آوردهاند: هنگامی که کاروان اهل بیت را به کوفه وارد کردند، زن و مرد از خانهها بیرون آمدند؛ و زنان در حالی که گریه میکردند، ناگهان سرهای شهدا و پیشاپیش آنها سر امام حسین(علیهالسلام) را که بر نیزه کرده بودند وارد کردند وقتی چشم حضرت زینب به سر بریده برادر افتاد، سر خود را به چوبه محمل زدند، به گونهای که خون از زیر موهایشان جاری شد و سپس اشعاری در مصیبت برادر زمزمه کردند.
در استناد به این گزارش تاریخی، مدعیان جواز قمهزنی گفتهاند: اگر قمهزنی و سر شکافتن در عاشورا و عزای امام حسین روا نیست، پس چرا زینب سرش را به چوبه محمل کوبید و سر و صورتش را آغشته به خون کرد؟ مگر امام سجاد همراه زینب نبود و این اقدام عمهاش را ندید، اگر سر شکافتن حرام است، پس چرا امام به این کار اعتراض نکرد؟ آیا سکوت امام معصوم در این جا نمیتواند تایید و تقریر این عمل باشد.
استناد به این گزارش تاریخی، برای قمهزنی و کارهایی همانند آن، از چند جهت مخدوش است، که عبارتند از:
1. اولا این روایت مرسله است و علامه مجلسی که این گزارش را آورده، به مرسله بودن آن تصریح کرده است. آن بزرگوار می نویسد: رأیت فی بعض کتب المعتبره، روی مرسلاً عن مسلم الجصاص در برخی از کتابهای معتبر دیدهام که به گونهای مرسل از مسلم گچ کار نقل شده است. با چنین روایتی چگونه میتوان این عمل را به زینب کبری نسبت داد و یا بر اساس آن مسئلهای فقهی را اثبات کرد؟
محدّث قمی در نقد سند روایت یاد شده مینویسد:
. «ذکر محامل و هودج، در غیر خبر مسلم جصاص نیست؛ و این خبر را گرچه علامه مجلسی نقل کرده، لکن مآخذ آن منتخب طریحی و کتاب نورالعین است که حال هر دو کتاب بر اهل فن پوشیده نیست.
محدث قمی پس از نقد سند روایت به نقد محتوایی آن پرداخته، که بدان اشاره خواهیم کرد.
2. از نظر محتوایی نیز، این روایت دارای اشکالاتی است؛ از جمله این که این روایت با سفارش پیامبر به فاطمه زهرا و با سفارش امام حسین به زینب کبری معارض است. امام حسین خواهر را سوگند دادند، که اقدام به لطم و پریشان کردن مو نکنند، آیا با چنین سفارشهایی میتوان گفت که عقیله بنی هاشم به چنین کاری دست زدهاند.
3. افزون بر این، همان گونه که محدث قمی اشاره کردهاند، این کار با مقام والا و روح بزرگ حضرت زینب منافات و با شأن و جایگاه آن حضرت سازگاری ندارد و نسبت سر شکستن به جناب زینب سلام اللّه علیها و اشعار معروفه نیز بعید است از آن مخدره، که عقیله هاشمیّین و عالمه غیر معلّمه و رضیعه ثدی نبوّت و صاحب مقام رضا و تسلیم است. بدون شک، زینب کبرایی که متون معتبر اسلامی آن را توصیف کردهاند، با زینبی که این گونه راویان و ناقلان آوردهاند از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
4. افزون بر همه اینها، علامه مجلسی از لهوف نقل کرده، که شتران، محمل و هودج نداشتهاند. بر همین اساس، شیخ عباس قمی در ادامه سخنان یادشده آورده است: آنچه از مقاتل معتبر معلوم میشود، حمل ایشان بر شتران بوده که جهاز ایشان پلاس و روپوش نداشته، بلکه در ورود ایشان به کوفه موافق روایت حذام بن ستیر که شیخان [شیخ مفید و شیخ طوسی] نقل کردهاند به حالتی بوده که محصور میان لشکریان بودهاند، چون خوف فتنه و شورش مردم کوفه بوده، چه در کوفه شیعه بسیار بوده.
5. افزون بر همه اینها، قیاس قمهزنی بر این عمل (بر فرض ثبوت که معلوم نیست با قصد صورت گرفته باشد یا نه) قیاس معالفارق است.
مواسات و همدردی با امام حسین (علیهالسلام)
دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان میدارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین (علیهالسلام) است، در جواب گفت، ابتدا باید تعریف و محدوده مشخصی برای مواسات مشخص کرد سپس حکم کرد که قمهزنی مصداق مواسات است یا نه؟
مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی شویم، پس اطلاق مواسات بر قمهزنی از نظر معنای لغوی غلط است، در اینجا چیزی به امام حسین (علیهالسلام) داده نشده است، زیرا انجام این امور یا به خاطر دنیای ایشان است که آن حضرت در دنیا نیستند و یا به خاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند، پس اگر سیدالشهدا به خاطر نبرد در راه خدا متألم میشد، همدردی ما این است که ما هم به خاطر نبرد در راه خدا متألم شویم، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار گیریم.
قمهزنی و شعائر الهی
برخی برای جواز قمهزنی گفتهاند: قمهزنی از شعائر الهی است و تعظیم شعائر، مورد ترغیب و تمجید قرآن و اهلبیت (علیهالسلام) است.
در پاسخ باید گفت: درست است که بر اساس قرآن بزرگداشت شعائر الهی از وظایف همه مسلمانان است، ولی شعائر به چه معناست؟ چه چیزهایی جزو شعائر به شمار میآیند؟ آیا قمهزنی و امثال آن رامی توان جزو شعائر دانست؟
شعائر، جمع شعیره به معنای علامت و نشانه است. شعائر الهی به آموزههایی گفته میشود که نمایشگر نشانهها و مشخصههای روشن دین باشد؛ مانند مراسم حج، نماز جمعه، نماز جماعت و اصل عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) و اما قمهزنی و امثال آن که مشروعیت آن ثابت نشده است، چگونه میتواند جزء شعایر تلقی شود؟
مسئله جواز یا عدم جواز قمهزنی
مسئله جواز یا عدم جواز قمهزنی از دیر باز مورد اختلاف علما و مراجع تقلید بوده است و همواره عدهای از فقها حکم به جواز آن داده و گروهی دیگر آن را جایز ندانستهاند.
برای اولین بار حکم این مسئله از مرحوم آیتالله العظمی نائینی سؤال شد و فتوای ایشان محور فتوای دیگر مراجع معاصر و بعد از ایشان شد.
ایشان بعد از ذکر این نکته که هیچ آیه و روایتی در تأیید یا رد قمهزنی نداریم به شرط این که ترس از ضرر در کار نباشد، به جواز آن فتوا دادهاند. بعد از ایشان دهها تن از مراجع تقلید بدون دادن فتوای جدیدی نظر ایشان را قبول کردهاند. در مقابل این گروه از آن جایی که قمه زدن و خون از سر جاری کردن در دید برخی از غیر مسلمانان تأثیر سوء داشت و موجب بدبینی و تبلیغات سوء بر علیه تشیع میشد - برخی از علما از جمله آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) به حرمت آن فتوا دادند .البته فقهایی هم که در گذشته قائل به جواز بودهاند در صورت داشتن ضرر بدنی آن را جایز نمیدانستند.
اما امروزه این شیوه عزاداری جدا از این که نصی درباره شعائر بودن آن وجود ندارد و حتی نمیتوان حکم به استحباب آن داد، موجب سوء استفادههای تبلیغاتی دشمنان اسلام نیز شده است. به طوری که با پوشش خبری گستردهای این مراسم را پخش کرده و نتایج اسفباری میگیرند که موجب وهن اسلام و مذهب در نگاه بینندگان میشود.
به همین جهت حضرت امام خمینی (ره) در پاسخ به استفتایی که در این زمینه میگوید: در وضع موجود قمه نزنند. همچنین با توجه به همین تبلیغات منحرف کننده غرب از این مراسم است که مراجع معظم تقلید حضرات آیات عظام خامنهای، فاضل، مکارم، نوری همدانی و تبریزی در استفتائاتی که از آنان شده است، انجام این مراسم را در زمان حاضر، جایز ندانستهاند.
البته بعض از مراجع معظم تقلید امروزه نیز حکم به جواز آن دادهاند و این به خاطر آن است که چنین اعمال و شیوههایی را موجب وهن و بد نام شدن مذهب نمیدانند.
تبیین دلایل حرمت قمهزنی
1-بدعت بودن قمهزنی
قمهزنی از امور اختراعی است که هیچگونه سابقهای در عصر ائمه (علیهالسلام) و حتی قرون نزدیک به آن نداشته است، شهید مطهری در این رابطه میگوید: قمهزنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.
2- وهن و تضعیف مذهب
مهمترین دلیلی که برای حرمت قمهزنی ذکر شده وهن نسبت به مذهب است تا کنون در شبکههای تلویزیونی و رسانههای ضد اسلامی در جهان، با استناد به صحنههای قمهزنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است، هجمههای زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین صورت دادهاند و در تولیداتشان چهرهای خشن و زشتی از اسلام معرفی کردهاند.، نظیر فیلم «شمشیر اسلام» که توسط شبکه تلویزیونی بی بی سی تهیه شده و یا فیلم «ترور شیعی» که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونهای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمیکنند و در پایان نیز صحنههای از قمهزنی در روز عاشورا پخش شد.
فتاوی فقها و مراجع معاصر بر حرمت قمه زنی
بعضی اینگونه تصور میکنند که فتوا به حرمت قمه زنی مربوط به چند سال اخیر است این در حالی است که در گذشته نیز بسیاری از علما با این عمل مخالفت نموده و در مقابل آن ایستادهاند و حکم بر حرمت قمهزنی نمودهاند؛ که از این میان میتوان از فقها بزرگی همچون:
آیتالله العظمی سید محمد حسن شیرازی مشهور به میرزای شیرازی (1230-1312ق)
آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(مؤسس حوزهی علمیهی قم) (1267- 1355ق)
زعیم بزرگ جهان تشیع آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (1284-1365ق)
دانشمند پرآوازهی شیعی آیتالله العظمی سید محسن امین عاملی (1284- 1318ق)
فقیه نامدار آیتالله العظمی سید محسن حکیم (متوفی 1348ش)
علامه شیخ محمد جواد مغنیه (1322 - 1400ق)
فقیه مجاهد آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم جزائری (1289- 1342ق)
آیتالله العظمی شیخ محمد حسین کاشف الغطاء(1294-1373ق)
آیتالله محمد باقر بیرجندی(1276- 1352ق)
آیتالله سید محمد مهدی قزوینی (متوفی 1358ق)
آیتالله هبةالدین حسینی شهرستانی(1301-1386ق)
آیتالله شیخ جعفر بدیری (متوفی 1369 ق)
علامه شیخ محسن شراره (متوفی1365 ق)
آیتالله شیخ محمد خالصی(متوفی 1383 ق)،
عالم و زاهد معروف آیتالله شیخ علی قمی (متوفی 1371 ق)
آیتالله شیخ غلامحسین تبریزى(1260- 1359ش)
مرحوم امام خمینی (ره)
آیتالله شهید سید محمد باقر صدر
فتوای مراجع تقلید در مورد قمهزنی
سؤال: قمه زدن چه حکمی دارد
آیتالله سیستانی:
باید از کارهایی که عزاداری را خدشه دار میکند اجتناب شود.
آیتالله فاضل لنکرانی (ره):
توجه به گرایشی که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در اکثر نقاط جهان پیدا شده است و ایران اسلامی به عنوان ام القرای جهان اسلام، شناخته میشود و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام، مطرح است، لازم است در رابطه با مسائل سوگواری و عزاداری سالار شهیدان، حضرت امام حسین علیه السلام به گونهای عمل شود، که موجب گرایش بیشتر و علاقهمندی شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وی گردد. پیداست در این شرایط، مسئله قمه زدن نه تنها چنین نقشی ندارد، بلکه به علت عدم قابلیت پذیرش، و نداشتن هیچ گونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد؛ لذا لازم است، شیعیان علاقهمند به مکتب امام حسین علیه السلام از آن خودداری نمایند؛ و چنان چه در این مورد، نذری وجود داشته باشد؛ نذر واجد شرایط صحت و انعقاد نیست.
آیتالله جوادی آملی:
چیزی که مایه وهن اسلام و پایه هتک حرمت عزاداری است جایز نیست، انتظار میرود از قمهزنی و مانند آن پرهیز شود.
آیتالله بهجت (ره) :
ازهر عملی که باعث وهن به تشیع میشود باید پرهیز نمود.
آیتالله خامنهای:
قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمىشود و سابقهاى در عصر ائمه «علیهم السلام» و زمانهای بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم «علیه السلام» در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مىشود بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست.
آیتالله مکارم شیرازی:
قمهزنی قطعاً حرام است و باید از انجام اعمالی که موجب وهن مذهب و یا آسیب به بدن میشود اجتناب کرد.
آیتالله نوری همدانی:
قمه زدن اشکال دارد.
آیتالله مظاهری اصفهانی:
قمه زدن و مانند آن جائز نیست.
آیتالله سید کاظم حائری:
خرافاتی مانند قمهزنی، موجب بدنامی اسلام و تشیع است.
آیتالله نوری همدانی:
عزاداران محترم و متعهد به جای اینکه قمه را بر فرق خود بکوبند در فکر آن باشند قمه را بر سر دشمنان اسلام که اراضی آنان را اشغال و در فکر تضعیف آنان میباشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزی با ترفند جدیدی حیات اسلامی آنها را به مخاطره میاندازند بکوبند. خداوند توفیق بیشتر برای پیمودن این راه به همهی مسلمانان عنایت بفرماید.
و در پایان چند سؤال...
باید گفت تا کنون در شبکههای تلویزیونی و رسانههای ضد اسلامی در جهان، با استناد به صحنههای قمهزنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی، هجمههای بسیاری را علیه اسلام و مسلمین تهیه واسلام را چهرهای خشن و زشت معرفی کردهاند. تصاویر قمهزنی و چهرههای خونین افراد عاملی برای اسلام ستیزی شده و این کار، یقینا آب به آسیب ریختن دشمن است.
سؤال اینجاست آیا افراد و اشخاصی که به مسئله قمهزنی و ترویج آن، کمر همت بسته و آن را جزء شعائر اسلامی و مستحب موکد میدانند؛ درک صحیحی از مسائل جهانی، وضعیت جهان اسلام و تشیع را در دنیا دارند؟!
آیا با قمه زدن و ترویج آن میتوان اسلام ناب محمدی (ص) و تفکر ناب شیعه را به جهانیان شناساند و صادر نمود؟
به نظر شما آیا زمان این نرسیده است اجتهاد درستی از فقه و متون دینی داشته باشیم. مخصوصا از فقه شیعهای که به اذهان خیلی از علمای جهان اسلام، سرآمد فقه اسلام است؟ چرا باید به خاطر برخی کجسلیقیها و نادانیها، فقه غنی شیعه لکهدار شود و مورد جسارت و شماتت دشمنان و اسلام ستیزان قرار گیرد؟
آیا راههای دیگری برای احیاء شعائر دین و عزاداری برای اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) وجود ندارد!
و در آخر با اشاره به متن فوق یادآور می شود، در طول تاریخ، هیچیک از فقهاء، حکم به وجوب قمه زنی نداده است، بلکه فقط عدهای، آن را در روز عاشورا جایز و مباح دانستهاند و در مقابل، عدهای هم حکم به حرمت آن دادهاند. لذا شخصی که این عمل را ترک کند، در حقیقت به فتوای همه فقهای شیعه عمل کرده است زیرا در فرض استحباب داشتن، ترک آن موجب عقوبت نمیشود. اما چنانچه این عمل را انجام دهد، طبق نظر عده از بزرگان و فقیهان برجسته، مرتکب فعل حرام شده است. از اینروی، عقل حکم میکند برای ابراز ارادت به ساحت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، از راههایی استفاده شود که مورد اتفاق همه مراجع و بزرگان دین باشد.
------------------------------------------------------------
پی نوشت:
ناسخ التواریخ
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.؛ و...
منبع: شبکه اجتهاد/916/د102/ع