رهبران جهان همواره نسبت به حوادث بین المللی در عرصه جهانی، زاویه دیدی دارند. با آن زاویه دید به تحلیل و بررسی آن حوادث می پردازد و در نهایت اقدام به تصمیم گیری می نماید. در این بین رهبران دینی، به دلیل سابقه ای که در تحصیل علوم دینی و رشدی که بر اساس آموزه های دینی داشته اند، نگاهی بر اساس همان تعالیم به تمام دنیا و به طور خاص عرصه روابط بین الملل دارند.
در این مجال در تلاشیم تا با بررسی بیانات و دیدگاه های رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای که در زمان های مختلف مطرح شده است، نظام فکری ایشان در این حوزه را ترسیم نماییم. از آنجا که تفکرات ایشان بر اساس مبانی دینی شکل گرفته است، روش های علوم اجتماعی که برخاسته از اندیشه انسان مادی است، نمی تواند به صورت تمام و کمال آنها را پوشش دهد.
مطالعه و بررسی مسائل و ماهیت روابط بین الملل، همواره مورد توجه صاحب نظران و متفکران حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل بوده و در قرن بیستم، به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده است.
در حال حاضر به دلیل افزایش سطح تعاملات بین المللی، روند رو به رشد ارتباطات جهانی و به هم وابستگی زندگی اجتماعی بین المللی، همچنین افزایش مسائل و مشکلات کشورها در سطح جهانی، مطالعه روابط بین الملل و سیاست جهانی به منظور دریافت فهم نظری و کاربردی آن، اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی اندیشه ها و دیدگاه های مقام معظم رهبری نسبت به سیاست و روابط بین الملل نشان می دهد که این دیدگاه ها، ریشه در جهان بینی توحیدی و آموزه های اسلامی و نوع نگاه اسلام به انسان، تعاملات انسانی و غایت زندگی بشری در سطح فردی، جمعی و جهانی دارد. لذا آنچه در بحث سیاست و روابط بین الملل اهمیت می یابد، توجه به کارگزاری انسان و اراده اوست. به همین دلیل محور بحث روابط بین الملل و سیاست خارجی با توجه به جایگاه نقش انسان معنی و مفهوم می یابد؛ زیرا مطالعه روابط بین المللی در خردترین سطح خود، به انسان و ماهیت انسان می پردازد. اسلام بیش از هر مکتبی به ابعاد وجود انسان توجه کرده و ماهیت دوگانه وی را مورد بحث قرار داده است. در این تحقیق تلاش می شود تا دیدگاه مقام معظم رهبری نسبت به روابط بین الملل با توجه به نگاه به انسان، نظام بین المللی موجود و نظام جهانی مطلوب مورد بررسی قرار گیرد.
فصل اول: ساختار روابط بین الملل موجودمجموعه اقدامات و کنش های متقابل واحدهای حکومتی و نهادهای غیردولتی و همچنین روندهای سیاسی میان ملت ها را روابط بین الملل می گویند.
روابط بین الملل در دهه سوم قرن بیستم، ابتدا به عنوان یک رشته دانشگاهی در دانشگاه های آمریکا، مثل هاروارد و کلمبیا و بعد از جنگ جهانی دوم شکل مشخص تری به خود گرفت. دانشمندان این رشته چهارچوب های مفهومی متفاوت خود را بر اساس مبانی مختلف ارائه کردند. از اواخر 1930، وجود تعارض در دیدگاه های نظری در این حوزه مورد توجه قرار گرفت و به یکی از مشخصه های پایدار رشته روابط بین الملل تبدیل شد.[ii] تفاوت روابط بین الملل، سیاست بین الملل و سیاست خارجی در این است که روابط بین الملل مجموعه اقدامات حکومت ها در عرصه بین الملل و فعالیت های شرکت ها و موسسات غیـردولتـی را شامل مـی شود؛ اما سیاست بیـن الملل، به رفتـار دولت ها و عکس العمل یا پاسخ دولت های دیگر اشاره دارد و در واقع تنـها به عملکرد دولت ها محدود است و این در حالی است که سیاست خارجی، در برگیرنده تصمیم های یک دولت در عرصه روابط خارجی است.[iii]
1- لیبرالیسم
شروع وسیطره ایدئولوژی لیبرالیسم به قرن هجدهم و نوزدهم باز می گردد. یکه تازی لیبرالیسم تا بعد از جنگ جهانی اول ادامه داشت؛ اما پس از آن ایدئولوژی های قدرتمندی(البته آن ها نیز مادی و دنیایی بودند) مانند مارکسیسم، فاشیسم و نازیسم در برابر لیبرالیسم قد علم نمودند. رقابت کمونیسم و لیبرالیسم، سرانجام با فروپاشی شوروی پایان یافت و به زعم بعضی نظریه پردازان، پایان تاریخ آغاز گردید. لیبرالیسم به باور بسیاری، اکنون ایدئولوژی بی رقیب دنیاست که شکل دهنده شالوده نظم مستقر جهانی در حال و آینده است. لیبرالیسم به عنوان مکتب مسلط در روابط بین الملل موجود، معتقد به کمال جویی انسان است و موجودی است که به سمت تعالی حرکت می کند و این تعالی در گرو ایجاد دموکراسی است و بدون وجود یک نظام دموکراتیک که امکان بروز استعدادهای فردی را دارد، انسان کمال جو معنا پیدا نمی کند. کمال جویی انسان در یک جامعه دموکراتیک رخ می دهد. نظام های دموکراتیک برابری رفاه، آموزش و خوشبختی را برای ملت ها به ارمغان می آورند و این بر آمده از تفکر لیبرالیسم است. کشوری که دارای دموکراسی است، خواه یا ناخواه به سوی حفظ وضع موجود می رود و اقتضائات و هنجارهای نظام لیبرالیسم را بهتر و بیشتر می پذیرد. ترویج لیبرالیسم و به وجود آوردن نظام های دموکراسی برابر است با به وجود آمدن دموکراسی غربی. این لیبرالیسم، اعتقادی به دولت ها به عنوان تنها بازیگران عرصه بین الملل ندارد و در کنار دولت ها، شرکت ها و کارتل های چند ملیتی را مهم می داند؛ چون دقیقاً در جهت تفکر لیبرالیسم حرکت می کنند. بنابراین سازمان های بین المللی می توانند خیلی موثر باشند. عمده ترین نظریه پردازان این مکتب کانت، ویلسون، نورمن آنجل و مبنای روابط بین الملل را دیپلماسی آشکار و ایجاد سازمان های بین الملل می داند و اهداف آن پرهیز از جنگ و برقراری صلح پایدار است.
1-1-لیبرالیسم در ایران و برخورد مقام معظم رهبری با آن
قطعاً رهبری یک کشور می تواند در نحوه جهت گیری به سمت لیبرالیسم نقش آفرین بوده و کشور را به سمت آن سوق دهد یا از آن دور کند. تاریخچه رشد و گسترش لیبرالیسم و تفکرات لیبرال، به دوران تاریخ معاصر و به ویژه دوران پس از نهضت مشروطه که دیدگاه های منورالفکرانه در فضای جدید به سرعت رو به افزایش یافت، باز می گردد و به باور برخی هم مسلکان معاصر وی، محمد علی فروغی را می توان بنیانگذار لیبرالیسم ایرانی دانست.[iv] اما لیبرالیسم در تاریخ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سرنوشت دیگری یافته و فراز و فرودهای مختلفی از سرگذرانده؛ به عبارتی جریانات لیبرالیستی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و به مدد فرصتی که حضرت امام خمینی (ره) در اختیار یکی از سران مذهبی این جریان نهاده و البته در عین حال از وی خواسته بودند تا بدون در نظر گرفتن وابستگی های حزبی و تعلقات گروهی، به اداره کشور بپردازد، به ناگاه شروع به رشد نموده و زمام امور را در تمامی عرصه های اجرایی کشور به دست گرفت و حتی تلاش کرد تا در مسیر قانون گذاری به سبک اسلامی نیز خلل ایجاد نماید. ولی عدم توانایی این جریان برای همراهی با ایده های انقلابی مردم و رهبر انقلاب که در جریان استعفای دولت موقت به دنبال تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، کاملا نمایان شد، سبب گردید تا به مرور این جریان از صحنه سیاسی کشور حذف شده و هرگز نتواند به عرصه بازگردد و حتی برخی تلاش هایی که در دوران اخیر صورت گرفت نیز کمکی به انزوای سیاسی آنان نکرد.[v] آنچه که در دوران رهبری مقام معظم رهبری در زمینه گسترش لیبرالیسم ممکن است مطرح شود، مربوط به تفکرات موجود لیبرالی که در قالب های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... خود را نشان می دهد، می باشد. از طرفی با بررسی دوران مقام معظم رهبری، در می یابیم که اگر چه جریان های منتسب به لیبرالیسم همچنان در این مقطع منزوی هستند، اما تفکرات لیبرالیستی در سه قالب اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به شدت فعال می باشند که اولی بیشتر در دوران موسوم به سازندگی رخ می نماید و بعد سیاسی در دوران موسوم به اصلاحات و بعد فرهنگی هم در هر دو مقطع فعال بوده است.
اما در مورد نوع برخورد ایشان با هریک از جلوه های انکار لیبرالیستی مذکور باید بدانیم که ایشان نه تنها در مواجهه با این افکار سکوت نکرده اند، بلکه به عنوان رهبر اظهاراتی داشته اند که توجه به برخی از فرمایشات ایشان در این مقطع حاکی از اقداماتی است که ماهیت آن در واقع تقابل با حاکمیت چنین تفکراتی می باشد.
1-1-1- مقام معظم رهبری و لیبرالیسم اقتصادی
مقام معظم رهبری در برابر دیدگاه های اقتصاد لیبرال که در دوران پس از دفاع مقدس و به ویژه در دوران دولت سازندگی به شدت وارد جامعه شده و تلاش می کرد تا مسیر توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران را از کانال لیبرالیسم اقتصادی غربی هدایت کند، به طراحی و اجرای برنامه هایی پرداختند که ضمن توسعه و پیشرفت کشور مضرات دیدگاه های لیبـرالی نیز حداقل کمتـر دامن گیـر جامعه گردد. ایشـان در این زمینـه ضمن توجه دادن مسئولان کشور به اقتصاد اسلامی که از جمله اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی نیز می باشد، بر سالم سازی محیط اقتصادی، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، توامان بودن عدالت اجتماعی با توسعه و پیشرفت اقتصادی و در نهایت لزوم طراحی و استفاده از الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، به جای تکیه بر الگوهای وارداتی غربی، به عنوان راه حل اساسی مقابله با دیدگاه های اقتصادی لیبرال که به بهانه پیشرفت و توسعه کشور خود را بر دست اندکاران امر تحمیل می کردند، تاکید داشته و دارند:
«اقتصاد کشور باید بر اساس برنامه ها و سیاست هایی که در داخل کشور تنظیم و ترسیم شده، شکوفا گردد و نه با تسلیم شدن در برابر توصیه های بانک جهانی و صندوق بین الملل پول»[vi] «هر روش، توصیه و نسخه اقتصادی که این دو هدف را تامین کند، مورد قبول است و هر طرح و بحث دیگری که به افزایش ثروت ملی و عدالت اجتماعی بی توجه باشد، به درد کشور و مردم نمی خورد.»[vii] «راه حل مشکلات کشور از لحاظ اقتصادی افزایش تولید و کاهش مصرف است و دشمن نیز با آگاهی از این مسئله سیاست های خود را در ایجاد موانع و مشکلات مختلف و انواع خباثت ها در صحنه خارجی و نیز ترویج قاچاق و اجناس لوکس، به وسیله عوامل داخلی خود متمرکز کرده است؛ اما با این وجود دولت اسلامی موفق به حل بسیاری از مشکلات شده است و ان شا الله با همراهی مردم و مسئولین خباثت های دشمن بی اثر خواهد شد.»[viii] همان گونه که مشاهده می شود، بسیاری از دیدگاه هایی که توسط مقام معظم رهبری ارائه می شوند، همچون همراهی عدالت اجتماعی با پیشرفت اقتصادی، صرفه جویی، مبارزه با مفاسد اقتصادی، استفاده از الگوهای بومی و اسلامی ایرانی پیشرفت و... در تعارض آشکار با ایده های لیبرالیسم اقتصادی و در واقع با هدف مقابله با آنها مطرح شده است.
2-1-1- مقام معظم رهبری و لیبرالیسم سیاسی
جلوه سیاسی انکار لیبرالیستی در دوران پس از 2 خرداد 1376 که اصطلاحاً دوران اصلاحات نامیده شد، به شدت اوج گرفت و با طرح شعارهایی همچون جامعه مدنی، آزادی، گسترش مطبوعات و... نمود بیشتری به خود گرفت و به دلیل عدم شفاف سازی نبست به این مفاهیم توسط مبدعان آن، مورد سوء استفاده فراوانی قرار گرفت و تلاش های فراوانی تا از فرصت ایجاد شده به القای تفکرات لیبرالیستی در حوزه سیاست پرداخته شود که برخی از آنها به دلیل ناسازگاری با فرهنگ دینی و انقلابی مردم ایران می توانست در نهایت به هرج و مرج سیاسی منجر گردد و از طرفی سردمداران و طراحان این شعارها نیز حاضر به ابهام زدایی از شعارهای خود نبودند. در این مقطع بود که مقام معظم رهبری با طرح مفهوم «مردم سالاری دینی» و نیز طرح موضوعاتی همچون آزادی، حقوق بشر، جامعه مدنی به تبیین این مفاهیم از منظر اسلام و انقلاب اسلامی، تفاوت های آنها با انواع غربی و شرقی و نیز امتیازات نمونه های بومی آن نسبت به مشابهات دیگر آن، پرداختند.
3-1-1- مقام معظم رهبری و لیبرالیسم فرهنگی
لیبرالیسم فرهنگی نیز از جمله تفکرات لیبرالیستی بود که به دنبال پایان جنگ تحمیلی و فراهم شدن فضا برای روشنفکر نمایان از فرنگ برگشته به ایران، به شدت فعال شد و در واقع به ابزاری برای مبارزه با دشمنان نظام اسلامی با انقلاب اسلامی تبدیل شد. کما اینکه یکی از فعالان این عرصه در این زمینه در آن مقطع چنین گفته بود: ما با جمهوری اسلامی، مبارزه سیاسی نخواهیم کرد؛ بلکه کار ما صرفاً فرهنگی و اصولاً استراتژی جدید ما مبارزه فرهنگی است. ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود.[ix]
تفکرات لیبرالیستی فرهنگی مهمترین تفکراتی بود که در دوران سازندگی و دوران اصلاحات به شدت فعال شده بود و به ویژه در دوران اخیر با طرح موضوعاتی همچون تساهل و تسامح فرهنگی به شدت به تزریق باورهای لیبرالیستی در فضای فرهنگی جامعه مشغول شده بود. در این میان مقام معظم رهبری از همان آغازین روزهای اشاعه این تفکرات با طرح موضوعاتی همچون تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی، به مقابله جدی با این پدیده شوم و نامبارک برخاستند و در دوران اخیر نیز با طرح موضوع ناتوی فرهنگی، خواستار مقابله با امواج آن شدند که گذری به گفتمان ایشان در این زمینه گویای دیدگاه هایشان در تقابل با این امواج ضد فرهنگی دارد:
«درحال حاضر، یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست، صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه ها همراه است، مثل سیلی راه افتاده، تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آن جا هیچ تأثیری ندارد؛ آثارش هم به گونه ای(است) که تا به خود بیاییم گرفتار شده ایم.»[x] «لیبرالیسم غربی و کمونیسم و سوسیالیسم و غیره، همه امتحان خود را داده و ناتوانی خود را ثابت کرده اند؛ امروز هم مانند گذشته اسلام تنها نسخه شفابخش و فرشته نجات است.»[xi] «لیبرال دموکراسی غرب که یک روز گفته می شد اوج تکامل فکر و عمل انسان است و بالاتر از آن چیزی وجود ندارد، امروز به دست خود، خودش را رسوا کرده است. این لیبرالیسم همان چیزی است که امروز ماجرای افغانستان و سال هاست مسئله فلسطین را به وجود آورده است، این اومانیسم دروغین غرب همان چیزی است که پنجاه سال ملت فلسطین را ندیده می گیرد.»[xii] «نگذارید الگوهای لائیک یا لیبرالیسم غربی یا ناسیونالیسم افراطی یا گرایش های چپ مارکسیستی خود را بر شما تحمیل کند. اردوگاه شرق چپ فرو ریخت و بلوک غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سرپا مانده و عاقبت خیری برای آن متصور نیست. گذشت زمان به زیان آنها و به سود جریان اسلام است. هدف نهایی را باید امت واحده اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه دین و عقلانیت و علم و اخلاق قرار داد.»[xiii] «هیچ لزومی ندارد که ما به لیبرالیسم قرن هجدهم اروپا مراجعه کنیم و دنبال این باشیم که «کانت» و «جان استوارت میل» و دیگران چه گفته اند! ما خودمان حرف و منطق داریم...»[xiv] ولی امر مسلمین با اشاره به شکست و ناتوانی لیبرالیسم غربی، کمونیسم، سوسیالیسم و دیگر مکاتب بشری در حل مسائل و مشکلات جوامع انسانی فرمودند: «امروز هم مانند گذشته، اسلام تنها شفابخش و فرشته نجات بشر است؛ به شرط آن که چهره نورانی و بی پرایه اسلام، از ورای تصویر تیره ای که دوستان نادان و غافل، کج فهمی ها و سود طلبی های برخی خودی ها و به ویژه تبلیغات ظریف و موذیانه دشمنان ترسیم کرده است، دیده و شناخته شود.»
2- نظام بین المللی سلطه
مقام معظم رهبری با توجه به اینکه قدرت در سطح بین المللی در دست افراد فاسد و غیرخدایی است، از نظام بین المللی سلطه و نظام استکباری یاد می کند و مهمترین خصلت نظام بین المللی کنونی را نظام بین المللی سلطه می دانند. البته استکبار معنای وسیعی دارد. در قرآن هم شاخه و مشتقات استکبار به کار رفته است. کلمه استکبار مکرر هم در قرآن به کار رفته است. به نظر می رسد که استکبار غیر از تکبر است. شاید این طور بتوان گفت تکبر بیشتر اشاره می کند به یک صفت قلبی و روحی، یعنی انسان خود را برتر از دیگران بداند یا بگیرد. استکبار بیشتر به جنبه عملی این تکبر توجـه دارد. یعنـی کسـی که کبـر می ورزد و خود را بالاتر از دیگران می داند، حالا در رفتار خود با دیگران هم، جوری کار را سازماندهی می کند که این تکبر در عمل مشخص و واضح می شود دیگران را حقیر می کند، به دیگران اهانت می کند، در کار دیگران دخالت می کند، برای دیگران به عنوان تصمیم گیرنده ظاهر می شود این می شود استکبار...[xv]مفهوم استکبار در قرآن همین است که عنصری یا شخصی با جمعی یا جناحی، خود را بالاتر از حق به حساب آورد و زیر بار حق نرود و خود و قدرتش را ملاک حق قرار بدهد.[xvi] مقام معظم رهبری با توجه به نقش و قدرت کشورهای بزرگ در نظام بین المللی معتقدند، ساختار نظام بین الملل تحت ثأثیر بازی قدرت های استکباری بوده و آنچه ماهیت نظام بین المللی را شکل می دهد عبارت از نظام سلطه جهانی است.
امروز در دنیا نظام سلطه حاکم است. این یک نظام جهانی است. تسلط نظام سلطه بر دنیا و زندگی بشر، دو طرف دارد. یک طرف، سلطه گرها که همان ابر قدرتهایند و طرف دیگر، دولتهای سلطه پذیر هستند که دخالت های وقیحانه و گستاخانه ابرقدرت ها را قبول می کنند. اینها هم خود شریک جرمند.[xvii] ایشان می فرمایند: «ما در نظام سلطه طرفین را مقصر می دانیم، هم سلطه گر و هم سلطه پذیر را، استکبار به معنای همین نظام سلطه ای است.»[xviii] ایشان تفکر حاکم بر استکبار جهانی را تفکر قدرت می دانند که در پی اعمال سلطه بر ملت ها و انسان هاست و کمترین حقی برای آنها قائل نمی باشد.
امروز همه می دانند که فکر استکبار چیست؟ فکر اینها، سلطه بر همه عالم است... فکر استکباری، دنبالش نقشه هاست، این نقشه های ضد مردمی و ضد اسلامی، سر و کارش با انسان هاست.[xix] بر اساس دیدگاه ایشان، آنچه در نظام سلطه حیاتی و برای نظام استکباری اهمیت دارد، پذیرش این نظام از دو طرف سلطه گر و سلطه پذیر است و در بررسی ماهیت نظام سلطه جهانی، بر طبیعی جلوه دادن این نظام از جانب قدرت های بزرگ و حق به جانب بودن آنها در اعمال سلطه اشاره دارند. مسأله ابر قدرت ها را سیطره بر عالم می دانند و قدرت های بزرگ برای کسب انرژی، نفت و گاز، بازار و فروش محصولات خود در پی اعمال سیطره و نفوذ خود هستند.
درباره وضعیت کنونی نظام بین المللی و اعمال سلطه قدرت های بزرگ بر منابع ثروت و اقتصاد جهان می فرمایند: «قدرت های بزرگ مایلند که ملت ها بدون اجازه آنها نفس نکشند و ثروت و معادن و منابعشان به جای اینکه به درد خود ملت ها بخورد، به کار آنها بیاید... ابر قدرت ها می گویند آن مقدار که ما می گوییم نفت بفروشید و به کسی که ما می گوییم و به قیمتی که ما تعیین می کنیم عرضه کنید.»[xx]
قدرت های بزرگ و نظام سلطه جهانی برای اعمال قدرت و دستیابی به اهداف خود از ابزارها، فنون و شگردهای متعددی استفاده می نماید که هر یک می تواند به حفظ وضع موجود و افزایش وابستگی و نابرابرای میان قدرت های سلطه گر و سلطه پذیر کمک نماید.
الف) تبلیغات
«امروز وقتی که بر سر مشکلات بشریت بحث می شود، سراغ چیزهایی می روند که بلیه ها و دردهای درجه دوم بشر است، برای این که دردهای درجه اول بشر را در سایه قرار بدهند و کسی متوجه آنها نشود... بحث می کنند برای اینکه مساله اتم و جنگ اتمی و محیط زیست را در دنیا اصلاح کنند، امروز مگر مسائل اولی بشری اینهاست؟ امروز برای بشریت، خطر اتم، یک خطر فوری و فوتی و نقدی نیست، آن خطری که خطراتم هم پشت سر و تابع آن است، خطر قدرت و زورگویی استکباری است.»[xxi]«امروز مهمترین شگرد دشمنی استکبار جهانی، در کیفیت تبلیغات اوست... ما امروز با ترفندهای تبلیغاتی مواجه هستیم.»[xxii] «امور دستگاه های تبلیغاتی مراکز استکباری دنیا در روشنفکران وابسته به آنها اینجور در سطح عالم تبلیغ می کنند که هیچ حرکتی در مقابل نظم ظالمانه کنونی نیست. با فکر انقلاب مبارزه می کنند؛ با آرمان گرایی مبارزه می کنند. می خواهند ملت ها را قانع کنند، متقاعد کنند که به همین وضعیت کنونی ظالمانه دنیا بسازند و در مقابل آن هیچ عکس العملی نشان ندهند.»[xxiii]
ب) حقوق بشر
«ما به ادعاهای طرفداری از حقوق بشر، که امروز از طرف دولت ها و سازمان های وابسته به ابر قدرت ها در دنیا اعلام می شود، کوچک ترین اعتقادی نداریم. ما اینها را فریب و خدعه و دروغ می دانیم. ما معتقدیم تروریسم در دامان رژیم آمریکا و بسیاری از حکومت های غربی و قدرت های زورگوی جهانی پرورش می یابد و رشد می کند.»[xxiv] و با توجه به دفاع آمریکا از حقوق بشر بیان می دارند: «دفاع امثال آمریکا از حقوق بشر، برای ملت ها و مظلومان دنیا، هم خنده آور است و هم گریه آور! از طرفی، خنده آور و مضحک است، چون خود نقض کنندگان درجه اول حقوق بشر، سنگ حقوق بشر را به سینه می زنند... از طرف دیگر، گریه آور هم است، برای بشریت، مصیبتی از این بالاتر نیست که مفاهیم و ارزش های انسانی، این طور در دست و پای این سیاست بازان خبیث بیفتد.»[xxv]
مقام معظم رهبری با توجه به این نکته که علم وسیله قدرت و وسیله ثروت است می فرمایند: «علم با ارزش است و از جمله عواملی که ارزش علم را بیشتر می کند این است که علم با غایت مشخصی و با هدف های مشخصی که بر طبق نیازها تنظیم شده است به طرف پیشرفت و توسعه سیر کند.»[xxvi]
استفاده ابزاری از علم و فن آوری در قرن بیست و یکم از اهمیت و ویژگی خاصی برخوردار گردیده است که ما در عصر ارتباطات، اطلاعات، رسانه ها و اینترنت شاهد آن هستیم: «... از لحاظ ابزار قدرت امروز... با سابق فرق می کند. علم قطعاً امروز از ابزار قدرت سیاسی است. فرض بفرمایید که به وسیله ماهواره، به وسیله ابزارهای کامپیوتری، به وسیله همین شبکه های عظیم اطلاع رسانی در دنیا مثل همین اینترنت و دیگر چیزها می توانند خواسته های خودشان را به هرجایی از اعماق این عالم بزرگ که بخواهند برسانند. این از ابزار سلطه سیاسی است سابق اینجور نبود.»[xxvii]
«نظام سلطه به خود حق می دهد که سازمان های بین المللی را زیر فشار خود قرار دهد. نمونه حاضر آن فشار آمریکا بر شورای امنیت و یونسکو است. نظام سلطه منافع سلطه گران را مطلق و موجب نادیده انگاشتن منافع دیگران می شود. نمونه آن حضور تشنج زا و خطر آفرین ناوهای آمریکا در خلیج فارس است که به استدلال حفظ منافع آمریکا و بدون توجه به منافع کشورهای منطقه انجام گرفته است.»[xxviii]
«خیال نکنید که طواغیت عالم به مردم کمک نمی کنند؛ به مردم کمک می کنند، اما کمک آنها برای خاطر احترام به مردم نیست، برای خاطر کمک به مستضعفان نیست، برای خاطر غبن یا کسب یک موقعیت برای خودشان است. لذا قرآن می فرماید: آیا دیدی آن کسی را که هوای نفس خود را فدای خود قرار می دهد.»[xxix]
مقام معظم رهبری با توجه به نقش کارت لها و تراست ها در نظام بین المللی سلطه می فرمایند: «محور سلطه در دنیا، امروز دستگاه های بسیار خطرناک و بسیار بی رحمی هستند که یک مجموعه کارتل ها و تراست ها، بعضی شرکت ها و کمپانی های اقتصادی را در سرتاسر دنیا تشکیل می دهند.»[xxx] «کمپانی ها و تراست ها و کارتل های بین المللی اصلاً چیزی که به فکرش نیستند و برای آنها اندک احترامی قائل نیستند، حقوق ملت هاست، حقوق بشریت است... در محاسبات... آن شرکت جز سود برای خود و برای کمپانی و جیب های پرنشدنی خودشان، محاسبه دیگری وجود ندارد.»[xxxi]
و) مداخله نظامی
«امروز می بینید قدرت استکبار با چهره نظامی گرانه با زبان زور با دنیا حرف می زند حتی لعاب ضخیم تبلیغات فریبنده رسانه های غربی هم دیگر نمی توانند این چهره زشت زورمداری و قدرت طلبی را بپوشانند.»[xxxii]
«در اندیشه الهی اسلام، همه هستی آفریده خدا و جلوه گاه علم و قدرت او و پوینده به سوی اوست و انسان برترین آفریده و جانشین اوست. انسان می تواند با استخراج گنجینه های استعداد که در نهاد اوست، خود را و جهان را که برای او آفریده شده به زیباترین وجهی بسازد و بیاراید و با دوبال علم و ایمان به عروج معنوی و مادی نایل آید و می تواند با تضییع و یا به انحراف کشیدن این استعدادها، جهنمی از ظلم و فساد در جهان بیافریند. چراغ هدایت بشر، ایمان او به خدا و تسلیم او در برابر امر و نهی الهی است.»[xxxiii]
مقام معظم رهبری به نقش انسان، اراده و قدرت انسان تاکید زیادی دارند و می فرمایند «چون انسان بنده خداست، وابسته به خداست و با نیروی اندیشه و اراده می تواند حرکت تکاملی را به طرف خدا طی کند.»[xxxiv] «و انسان در جهان بینی اسلام آن موجودی است که در او استعدادهای فراوانی نهفته است این انسان می تواند در میدانهای علم و دانش و کشف رمزها و حقایق خلقت تا بی نهایت پیش برود، در سیر مراتب معنوی و مراحل روحی می تواند تا بی نهایت پیش برود.»[xxxv] «درد بزرگ بشریت، از زمان حضرت آدم و ماجرای پسران آدم تا همیشه دنیا، خودخواهی و خود پرستی و سرتافتن از اطاعت خدا و ظلم و تبعیض و جهل است که بر اثر جهالت و ناآگاهی، راه را خطا می کند و پیامبران و راه هدایت را نمی شناسند.»[xxxvi] «و عدم اطمینان، عدم آرامش، عدم نقطه اتکاء روحی، عدم انس و تواصل بین انسانها، احساس قربت، احساس انکسار، اینها امروز دردهایی است که تمدن غربی دچار آن است.»[xxxvii] مقام معظم رهبری درباره ریشه عقاید فاسد می فرمایند: «ریشه عقاید فاسد چند چیز است... گاهی ریشه یک اعتقاد غلط، خصوصیات نفسانی یک انسان است، بعضی انسان ها لجوج اند، بعضی متعصب اند، بعضی خودخواه اند... بعضی انحرافات ناشی از هوسرانی ها و هواپرستی ها و شهوت رانی هاست، سود پرستی است... بعضی به خاطر منافع خودشان یک عقیده درست را قبول نمی کنند... گاهی دور ماندن از شنیدن محض حق تک ماندن، انسانها را دچار انحراف فکری و عقیدتی می کند.»[xxxviii] با توجه به دیدگاه مقام معظم رهبری، منشاء گرفتاریهای بشر در دنیا این است که قدرت و سیاست در دست انسان های فاسد و ظالم است و ریشه همه خطاها، محبـت دنیـا است. محبـت دنیـا مذموم این است که شخـص برای شهوات نفسانی، ارزش ها را زیر پا می گذارد و همه جنگها و جدالها و انحرافات بزرگ از همان جا شروع می شود.[xxxix] بیان این وضعیت، روابط بین الملل موجود را به خوبی نشان می دهد که در آن سیاست قدرت و زور حاکم است و جایگاهی برای اخلاق انسانی در رفتار سیاست خارجی قدرت های بزرگ وجود ندارد.
جدایی دین از سیاست یکی از محوری ترین آموزه های جهان سیاست است که همواره تحت تاثیر تبلیغات، بزرگ نمایی می شود. بسیاری از کشورهای جهان که مدل غربی توسعه اقتصادی و سیاسی را در پیش گرفتند به این آموزه پایبند شدند. سکولاریسم همواره یکی از پایه های نظم مستقر جهانی پس از رنسانس تاکنون بوده است و معدود کشورهایی جدایی دین و سیاست را بر نتافتند و به آن پایبند ماندند.
لائیسم آموزه ای است که صراحتاً در برابر دین و معنویت قرار می گیرد و نوعی تضاد اجتناب ناپذیر در برابر آن ایجاد می نماید. لائیسم به ظواهر غربی به حدی بها می دهد که اموری را که در گذشته در دست روحانیون و آدم های مذهبی بود (مانند آموزش و قضاوت) شایسته نمی داند و در این امور، اشخاص غیرمذهبی را ارجحیت می دهد.
6- مادی گرایی و توجه به ارزش های دنیویپس از رنسانس توجه به ابعاد مادی در زندگی بشر بار دیگر قوت گرفت و باورهای قرون وسطایی به کنار گذاشته شد. این مهم به ویژه پس از جنگ جهانی اول که آثار زیان بار روانی بر جوامع انسانی تحمیـل کرد باعث شد کشورهای اروپایی- در سطوح معیشتی، روحی و مادی- برای رهایی از آن مصائب، ارزش های دنیایی را برای کاهش فشار روانی بیشتر مستقر نمایند و از آن زمان تاکنون، بر ابعاد آن افزوده شده است.
[i]جمالی، حسین، تاریخ و اصول روابط بین المللی، قم، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، 1358، چاپ پنجم، ص 208 [ii]مشیرزاده، حمیرا، تحول در نظریه های روابط بین الملل، تهران، سمت، 1385، چاپ دوم، ص 1 و2 [iii]جمالی، حسین، تاریخ و اصول روابط بین المللی، قم، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، 1385، چاپ پنجم، ص 210 [iv]رامین جانبگلو، فروغی و بنیاد لیبرالیسم ایرانی، ترجمع حسین فراستخواه، نقل از سایت آفتاب [v]جهاندار امیری، لیبرالیسم ایرانی، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی [vi]بیانات رهبری در تاریخ 10/4/1380 www.leader.ir [vii]بیانات رهبری در تاریخ 30/11/1385، www.leader.ir [viii]8/10/1372، نقل از سایت راسخون، مروری بر دیدگاهها و راهبردهای اقتصادی مقام معظم رهبری [ix]شعاع الدین شنا، نویسنده ضد انقلاب در خارج از کشور، کتاب هویت، ص 19 به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه [x]7 آذر 1368، ماه های آغازین دولت سازندگی [xi]18/9/1376، مراسم گشایش هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی [xii]12/8/1380، در دیدار جوانان استان اصفهان [xiii]بیانات در نخستین اجلاس بیداری اسلامی 26/6/1390،www.leader.ir [xiv]دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه مدرس، 24/6/1377، www.leader.ir [xv]دیدار با دانش آموزیان و دانشجویان در آستانه سیزده آبان و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی 9/8/1375 [xvi]دیدار با دانش آموزان و دانشجویان در آستانه سیزده آبان، 10/8/1382 [xvii]25/4/1368 (بیانات رهبری) www.leader.ir [xviii]10/8/1368(بیانات رهبری) www.leader.ir [xix]دیدار با دانشجویان و دانش آموزان به مناسب سیزده آبان 15/8/1370 [xx]25/4/1368 (بیانات رهبری) www.leader.ir [xxi]دیدار با فرماندهان و جمعی از اعضای سپاه 18/11/1370 [xxii]7/9/1369 (بیانات رهبری) www.leader.ir [xxiii]دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت شعبان 30/7/1381 [xxiv]بیانات رهبری درتاریخ 7/4/1368 www.leader.ir [xxv]بیانات رهبری درتاریخ 7/9/1369 www.leader.ir [xxvi]در دیدار با اساتید دانشگاه شهید بهشتی 22/2/1382 [xxvii]دیدار با اعضای هیات علمی و کارشناسان جهاد سازندگی 14/1/1383 [xxviii]دیدار با اعضای مجلس خبرگان 15/11/1376 [xxix]بیانات در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد 31/6/1366 [xxx]بیانات رهبری در تاریخ 24/8/1379 www.leader.ir [xxxi]بیانات رهبری در تاریخ 16/4/1383 www.leader.ir [xxxii]بیانات مقام معظم رهبری در دانشکده افسری [xxxiii]بیانات در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل 31/6/1366 [xxxiv]بیانات در مجمع مسئولین مخابرات 13/6/1364 [xxxv]خطبه های نماز جمعه 19/10/1365 [xxxvi]دیدار با مسئولان و کارگزاران به مناسبت عید مبعث 24/11/1369 [xxxvii]دیدار با روحانیون و وعاظ در آستانه ماه محرم 3/3/1374 [xxxix]بیانات رهبری در تاریخ 7/8/1381 www.leader.ir
علی رضایی
975/701ب/ر