۰۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۲
کد خبر: ۱۹۶۰۱۸
به مناسبت سالگشت رحلت سید مرتضی علم‏الهدی؛

فقیهی والا مقام با میراث علمی گرانبها

خبرگزاری رسا ـ سید مرتضی در 25 ربیع‏الاول سال 436 هجری قمری در سن هشتاد سالگی در بغداد رخت از این جهان برکشید و سپس بدنش به کربلا حمل شد و در جوار پدر و برادرش آرمید.
فقیهی والا مقام با میراث علمی گرانبها
درآمد
 
در طول تاریخ علمی و فرهنگی شیعه می‏توان نقاط نورانی را نشان داد که لحظات زندگی دانشمندانی برجسته بوده است که از همه استعدادهای ذاتی خود، برای پیشبرد گفتمان فکری، فرهنگی و سیاسی شیعه بهره برده‏اند.
 
تاریخ شیعه دوران‏های مختلفی را پشت سر نهاده است؛ شیعه زمان‏هایی را به یاد می‏آورد، که از همه جهات تحت فشارهای سیاسی و حکومتی سرکوب‏گر بوده است.
 
برای نمونه مرحوم علامه طباطبایی دوران بیست ساله حکومت معاویه را سخت‏ترین دورانی می‏داند که بر شیعه گذشته است؛ چه در این دوران، شیعه از همه سو، تحت ستم و اختناق مکارانه معاویه بوده است.(ن.ک: شیعه در اسلام)
 
در کنار این روزهای سخت، شیعه دوران‏هایی را نیز به یاد می‏آورد که یا حکومتی شیعی مانند دوران صفویه بر سر کار بوده است و یا در کنار مراکز قدرت سنی مذهب، این شیعیان بودند که در برآیند قدرت، صاحب چیرگی بودند. نمونه بارز این دوران را می‏توان دوران سلاطین آل بویه دانست که با وجود بر پا بودن خلافت ظاهری عباسیان، فرزندان بویه، خلیفه را در کف قدرت خود داشتند.(ن.ک: تاریخ مردم ایران)
 
دانشمندان شیعه از آن‌جا که خود را نواب عام امام غایب(عج) بر می‌شمردند، وظیفه خود می‏دانستند که در تمام ادوار، چه دوران سختی و عسرت و چه دوران گشایش و آزادی، وظیفه ارشادی و علمی خود را انجام دهند و اگر مثلا در دورانی هستند که فضا برای رشد علوم شیعی مناسب است، با تمام توان تلاش نمایند. سید مرتضی علم الهدی در چنین دورانی پا به عرصه علم شیعی نهاد و میراث عظیمی در علم شیعی بر جای گذاشت.
 
علم الهدی در مهد
علی بن حسین بن موسی بن محمد بن ابراهیم بن امام موسی کاظم(ع)، مشهور به سید مرتضی و شریف مرتضی و ملقب به ذوالمجدین و مکنی به ابوالقاسم، در ماه رجب سال 355 هجری قمری در محله کرخ، از مناطق غربی بغداد به دنیا آمد. دوران ولادت این بزرگ مرد، مصادف بود با دوران خلافت المطیع لله عباسی و تا هشت سالگی ایشان، در دوران این خلیفه قرار داشت.
 
پدر ایشان شریف ابو احمد حسین، ملقب به طاهر، از سادات بزرگوار و انسان‏های مشهور و صاحب مجد در دوران خود بود؛ چه این‌که ایشان نقابت خاندان سادات طالبیین را بر عهده داشته و نیز در مسائل اجتماعی عصر خود فعال و اثر گذار بود.
 
او انسانی اصلاح‏گر بود و بسیار اتفاق افتاده بود که بین حاکمان و مردم دوران خود به نفع مردم واسطگی نماید. همچنین او به عنوان واسطه بین حاکمان مختلف آن دوران قرار می‏گرفت؛ واسطه بین حاکمان آل بویه، خلیفه عباسی و حمدانیان شام و در سایه این واسطگی، از جنگ و درگیری در بلاد مسلمین جلوگیری می‏نمود. پدر شریف مرتضی، در سال 400 هجری قمری از دنیا رفت؛ در حالی که سال‏های آخر عمر را در نابینایی گذرانده بود.
 
مادر ایشان فاطمه، دختر ابی محمد حسن، ملقب به ناصر صغیر بود و این ناصر صغیر خود پسر احمد بن حسن، ملقب به ناصر کبیر یا "اطروش" بود که اولین حاکم علوی طبرستان بود. نسب این خاندان به امام حسین(ع) می‏رسد. ناصر کبیر حسن بن علی بن حسین بن علی بن عمر بن علی زین العابدین بن حسین بن علی(ع).
 
این بانوی بزرگوار از خاندانی عظیم الشأن و خود به هزاران زیور اخلاقی و الهی آراسته و زنی مؤمن و دانشمند بود. شیخ مفید کتاب "احکام النساء" خود را به نام این بانوی بزرگوار تألیف کرد.
 
ایشان در دیباچه کتاب خود می‏گوید: «چون از آثار سیده جلیله فاطمه، ادام‏الله اعزازها، آگاه شدم که خواستار احکامی است مخصوص به زنان که به طور خلاصه در یک کتاب جمع شده باشد، از خدای متعال استخاره کردم و به املای این مختصر دست یازیدم».(سید رضی ص34)
 
لوءلوء و مرجان
اما مهم‏ترین عضو خانواده سید مرتضی، بی‏‎شک سید رضی است. ادیب و دانشمند بزرگی که مهم‏ترین فعالیتش در تمام طول عمر با برکتش، تدوین و تجمیع کتاب گران‏سنگ نهج‏البلاغه حضرت امیر بیان علی بن ابیطالب(ع) است. نام این دو برادر عظیم‏القدر همیشه در کنار هم به ذهن می‏آید.
 
شریف مرتضی سه سال از شریف رضی بزرگ‏تر بود و این خود، اکرام و احترام همیشگی سید رضی را در مقابل برادر به همراه می‏آورد. چه بسیار نقل شده است که در دیوان شریف رضی، اشعاری به برادرش در مناسبت‏های مختلف تقدیم شده است؛ مانند تولد بچه‏‏‎های سید مرتضی.
 
از سوی دیگر سید مرتضی نیز به سید رضی عشق می‏ورزید؛ به طوری که در هنگام مرگ سید رضی، سید مرتضی از شدت سوگ، در تشییع برادر حاضر نشد و قصیده‏ای سوزان در مرگ برادر انشاد نمود که بیتابیتش سراسر حزن و اندوه عمیق است.
 
اما این دو برادر، گر چه هر دو دارای فضل بودند، اما از جنبه‏های مختلف با یکدیگر تفاوت داشتند. سید رضی جنبه شاعری و جنبه سیاسیش بر جنبه علمیش می‏چربید و شریف مرتضی جنبه علمی و فقهیش بر دیگر جنبه‏ها سیطره داشت.
 
"دکتر شیخ محمد هادی امینی" در باب تفاوت این دو برادر می‏گوید: «سید رضی به حول و قوه الهی، ادیبی استاد و برجسته بود و فقیهی متبحر و متکلمی حاذق و مفسر قرآن و حدیث. موقعیت علمی برادرش مرتضی مقداری از موقعیت علمی او را پنهان کرده بود؛ چنان‏که موقعیت و مقام شاعری این یک، موقعیت شعری برادرش مرتضی را تحت‏الشعاع قرار داده بود؛ لذا یکی از دانشمندان گفته است: اگر رضی نبود، مرتضی از همگان شاعرتر و اگر مرتضی نبود، رضی از همه مردم داناتر بود».(همان ص37)
 
خصوصیات شخصی علم‏الهدی
سید مرتضی انسانی سفید چهره و بشاش و از زبانی فصیح و گشاده برخوردار بود. بسیار باهوش و سریع الانتقال و بسیار مردم دار و اهل انفاق و اکرام مستمندان بود. او صاحب ثروت و مکنت و همین امر دست او را برای اکرام مستمندان باز گذارده بود؛ به طوری که خانه او تبدیل به دار الضیافه فقرا و در راه‏ماندگان شده بود. او انسانی با درجات عمیق انسانی و از عصبیت‏های مذهبی به دور بود.
 
خوابی شگفت
بی‏تردید می‏توان این دو برادر بزرگوار را حاصل عمر شیخ مفید دانست. شاگردی این دو سید بزرگوار به واسطه خوابی شگفت حاصل شد که بر عظمت نسب و شخصیت این دو بزرگوار دلالت دارد. نخستین منبع این داستان شرح نهج‏البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی است.
 
ابن ابی الحدید نقل می‏نماید: «فخار بن معد علوی موسوی نقل می‏کند که شیخ مفید در خواب می‏بیند که گویی فاطمه زهرا(س) بر او که در مسجد خود در کرخ نشسته بود، وارد شد و دو فرزندش حسن و حسین(ع) در سن کودکی به همراه اویند. به وی سلام کرد و فرمود: به این دو، فقه بیاموز! با شگفتی از خواب بیدار شد. بامداد همان روز، هم‌چنان که در محل درس خود نشسته بود، دید که فاطمه دختر ناصر، وارد مسجد شد؛ کنیزکانش پیرامون او و دو پسرش محمد رضی و علی مرتضی هم کودک بودند و پیشاپیش او. شیخ جلوی او برخاست و سلام کرد. فاطمه گفت: شیخ این دو فرزندانم هستند، آنان را به حضورت آورده‏ام تا بدانان فقه بیاموزی. ابو عبدالله مفید گریست و داستان خواب خود را برایش بازگو کرد و تعلیم فقه بر آن دو را بر عهده گرفت؛ خدا نیز نعمت خود را بهره آنان گردانید و درهای علوم و فضایل را بر رویشان گشود و در سراسر جهان مشهور شدند».(سید رضی ص33)
 
مقام علمی علم‏الهدی
آن‏چنان که گذشت مذاق سید مرتضی بیشتر علمی بود تا ادبی، گر چه ایشان ادیبی بسیار بلند قدر بودند لذا ایشان فقیهی چیره دست و متکلمی ماهر و در تمام علوم اسلامی متبحر و یگانه بودند. این جایگاه و پایگاه علمی را شاگرد بلند قدر ایشان شیخ طوسی بهتر آشکار می‏نماید.
 
"شیخ طوسی" در کتاب "الفهرست" خود در باره استادش سید مرتضی می‏گوید: «علی بن حسین کنیه‏اش ابوالقاسم و لقبش علم‏الهدی الاجل المرتضی رضی‏الله عنه است. در علوم بسیاری منحصر به فرد است. همگان بر فضل او اتفاق نظر دارند و در دانش‏هایی مانند علم کلام، فقه، اصول فقه، ادبیات، نحو، شعر، معانی شعر، زبان و مانند این‎ها بر دیگران پیشی گرفته است. دیوان شعری دارد که بیشتر از بیست هزار بیت است. تألیفات و پاسخ به سؤال شهرهای فراوان دارد که فهرست آن معروف است؛ لیکن من مشهورترین و بزرگترین آنها را در این‎جا می‏آورم؛ از جمله کتاب "الشافی فی الامامه" که رد بر کتاب "الامامه" از کتاب "المغنی عبد الجبار بن احمد معتزلی" است و کتابی مانند الشافی، در امامت نوشته نشده است. کتاب الذریعه در اصول فقه، کتاب الغرر و الدرر و کتاب التنزیه».(همان ص35)
 
قاضی ابن خلٌکان، در کتاب وفیات الاعیان درباره سیدمرتضی می‏گوید: «او امام بود در علم کلام و ادب و شعر و فضایلش بسیار بود».
 
ابوالعباس نجاشی صاحب کتاب رجال و شاگرد ایشان درباره او می‏گوید: «او حائز علومی بود که دیگران در زمان او به آن دسترسی نداشتند. او متکلمی شاعر بود و انسانی عظیم‏المنزله در علم و دین و دنیا بود».
 
علامه شیخ عبدالحسین امینی در کتاب شریف الغدیر، درباره ایشان می‏گوید: «او امام در فقه و مؤسس در علم اصول بود. استاد در کلام و نابغه در شعر و روایت و حدیث بود. در لغت سرآمد بود و در همه علوم عربی اسوه بود. او مرجع در تفسیر کتاب الهی بود».
 
ابوالعلاء معری شاعر و ادیب معاصر با سید مرتضی، در دو سالی که در بغداد بود، در جلسات سید شرکت می‏کرد. زمانی از او پرسیدند که سید را چگونه دیدی؟ او این‏گونه سرود:
یا سائلی عنه لما جئت تسأله                    الا و هو الرجل العاری من‏العار
لو جئته لرأیت الناس فی‏الرجل                    والدهرفی‏ساعةوالارض‏فی‏ دار
 
یعنی: ای آن‎که آمده‏ای درباره او از من بپرسی، هان بدان که او شخصی است عاری از هر عیب و ننگ.
اگر به نزدش روی بی‏گمان همه مردم را در یک شخص می‏بینی و همه روزگار را در لحظه‏ای و جهان را در خانه‏ای!(نهج البلاغه و گرداورنده آن ص33)
 
اساتید علم الهدی
برای ایشان در تاریخ تا بیست و دو نفر از فحول علمای عصر را به عنوان استاد بر شمرده‏اند که بی‏شک شیخ مفید سرآمد ایشان است. از دیگر اساتید ایشان می‏توان به افراد زیر اشاره کرد:
1.  شیخ صدوق
2. ابوالحسن جندی
3. ابوالعباس جوهری
4. برادر شیخ صدوق
5. قاضی طبرانی
6. سهل بن احمد دیباجی
7. ابوالقاسم دقاق و ...
 
نیز از سرآمدان دوران تا چهل و سه نفر را به عنوان شاگرد ایشان بر شمرده‏اند که بی‏شبهه در رأس آنان شیخ طوسی است. از دیگر شاگردان سید می‏توان به افراد زیر اشاره کرد:
1. نقیب رازی
2. ابوالحسن طیوری
3. ابوالحسین حاجب
4. ابو غانم هروی
5. خطیب بغدادی صاحب تاریخ بغداد
6. سلار دیلمی
7. شیخ مفید ثانی
8. ابن براج
9. عثمان ابن جنی و...
 
سیدمرتضی علاوه بر مقامات علمی، دارای مقمات اجتماعی نیز بود؛ از جمله نقابت طالبیین، امارت حجاج و قاضی القضاتی.
 
میراث علم‏الهدی
سیدمرتضی در طول دوران زندگی خود میراث عظیمی از کتب و رسالات به جای نهاد که از گران‏بهاترین مواریث کتبی شیعه به شمار می‏آیند. از جمله آنها می‏توان کتب زیر را بر شمرد:
1. امالی
2. الانتصار در فقه
3. الانصاف
4. تنبیه الغافلین
5. دیوان اشعار
6. الشافی فی الامامه
7. الذریعه الی اصول الشریعه در اصول فقه
8. انقاذ البشر من الجبر و القدر
9. الشهاب فی الشیب والشباب و...
 
غروب علم‏الهدی
سرانجام این یگانه دوران و این دانشمند بی‏مانند، در 25ربیع الاول سال 436 هجری قمری در سن هشتاد سالگی در بغداد رخت از این جهان بر کشید و پس از اقامه نماز توسط پسرش و غسل و تدفین توسط نجاشی و سلار دیلمی، در خانه‏اش واقع در بغداد دفن و سپس بدنش به کربلا حمل شد و در جوار پدر و برادرش آرمید.
 
منابع:
 
1.    سید رضی- محمد مهدی جعفری
2.    شیعه در اسلام- سید محمد حسین طباطبایی
3.    تاریخ مردم ایران- عبدالحسین زرین کوب
4.    نهج البلاغه و گرداورنده آن- علی دوانی
5.    الکنی و الالقاب- شیخ عباس قمی
6.    رجال نجاشی
7.    الفهرست- شیخ طوسی
8.    وفیات الاعیان- ابن خلکان
 
هادی شاملو
 
/979/703/ر
 
   
 
ارسال نظرات