۰۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۲
کد خبر: ۲۰۷۰۷۸
سبک زندگی اسلامی؛

تجمل و ساده زیستی در سیره اهل بیت(ع)

خبرگزاری رسا ـ جوامع بشری همواره میان تجمل و ساده‌زیستی دچار سردرگمی بوده و در بسیاری از مواقع گرفتار زیاده‌روی در این عرصه شده است؛ این مسأله در اسلام نیز به عنوان دغدغه‌ای مهم مطرح است. همین امر سبب شد تا با جستاری در آیات و روایات این باب و جمع میان آنان،‌ حد تجمل و ساده زیستی را از دیدگاه اسلام به دست آوریم.
اهل بيت

جوامع بشری همواره میان تجمل و ساده‌زیستی دچار سردرگمی بوده و در بسیاری از مواقع گرفتار زیاده‌روی در این عرصه شده است؛ این مسأله در اسلام نیز به عنوان دغدغه‌ای مهم مطرح است. این مهم سبب شد تا با جستاری در آیات و روایات این باب و جمع میان آنان،‌ حد تجمل و ساده زیستی را از دیدگاه اسلام به دست آوریم.

حد گرایش به تجملات و شیوه ساده زیستی در تمام امور زندگی به ویژه اموری همچون خرید منزل و اتومبیل و تهیه جهیزه، برخی از دغدغه‌های روز جامعه اسلامی است.

این مسأله ما را بر آن داشت تا برخی روایات باب فضیلت زینت کردن و تجمل، زهد اهل‌بیت(ع) در استفاده از نعمت‌های حلال خداوند و حدود گرایش به تجمل در زندگی فردی و اجتماعی را آورده و مورد بررسی قرار دهیم.

 

ترک دنیا تقرب نمی‌آورد

با توجه به آیات، روایات و سنت اهل‌بیت(ع) ترک دنیا و نعمت‌های حلال آن نمی‌تواند سبب تقرب به سوی خداوند شود؛ از همین‌رو حضرت رسول اکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) هیچ‌گاه شیعیان را به سخت گرفتن در زندگی اجتماعی خویش تشویق نکرده‌ و خود را نیز از نعمت‌های حلال خداوند منع نمی‌کردند.

خداوند متعال می‌فرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتىِ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ ای پیامبر بگو چه کسی زینتی را که خداوند برای بندگانش بیرون آورده و روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟»[1]

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه فوق می‌فرماید: «این خدای سبحان است که به الهام و هدایت خود انسان را از راه فطرت ملهم کرده تا انواع و اقسام زینت‏هایی که مورد پسند جامعه او و باعث مجذوب شدن دل‌ها به سوی او است ایجاد نموده به این وسیله نفرت و تنفر مردم را از خود دور سازد.»[2]

همچنین در روایتی آمده است، «عبدالله بن هلال گفت: به امام رضا(ع) عرض کردم مردم احوال کسی که طعام‌های بدمزه و ناگوار خورده، جامه‌های گنده می‌پوشد و اظهار شکستگی و خشوع می‌کند را بسیار دوست دارند.» امام رضا(ع) در پاسخ به هلال فرمودند: «مگر نمی‌دانی که یوسف خود پیامبر و فرزند پیغمبر بود و قباهای زیبای طلاباف می‌پوشید، بر مجالس آل فرعون می‌نشست و در میان مردم حکم می‌کرد، اما مردم با لباس او کاری نداشتند و از وی عدالت در حکم می‌خواستند. امام باید راستگو باشد، به وعده‌های خود وفا کرده و حکم به عدالت کند. خداوند حلال را بر کسی حرام نکرده، اما اندک حرامی را حرام کرده است.»[3]

 

حد استفاده از نعمت‌های الهی

در تعیین حد استفاده از نعمت‌های الهی باید گفت، کسی که به لطف پروردگارش صاحب ثروت و مقامی شده است، باید این نعمت را بر خود ظاهر کرده، ‌جامه فاخر بپوشد و از اموال خویش به برادران نیازمندش کمک کند.

در این خصوص می‌توان به بیانی از علامه مجلسی(ره) در کتاب حلیة المتقین اشاره کرد؛ «موافق احادیث معتبره بسیار، زینت کردن و جامه‌هاى پاکیزه و فاخر پوشیدن، هر گاه از حلال به هم رسد و مناسب حال او باشد، سنت و موجب خوشنودى پروردگار است و اگر از حلال به هم نرسد، به هر چه میسر شود باید قناعت کند و تحصیل زیادتی‌هاى لباس را مانع عبادت الهى نگرداند و اگر حق‌تعالى روزى را بر او فراخ گرداند، در خور آن بخورد و بپوشد و صرف نماید و به برادران مؤمن بدهد و اگر روزى بر او تنگ شود، قناعت نموده و به حرام و شبهه خود را آلوده نکند».[4]

در حدیث معتبری از حضرت امام جعفر صادق(ع) نقل شده که هر گاه خداوند نعمتى به بنده خود کرامت کرده و اثر آن نعمت بر او ظاهر شود، وی را دوست خدا می‌نامند و او یاد کننده نعمت پروردگار خواهد بود و اگر اثر آن نعمت بر وی ظاهر نشود، او را دشمن خدا نامیده و تکذیب کننده نعمت پرودگار خواهد بود.[5]

 

تجمل و قناعت

همان‌ گونه که ملاحظه شد، بذل و بخشش به برادران مؤمن، یکی از موارد مصرف نعمت‌های حلال خداوند است؛ بنابراین ثروتمندان باید در خور شأن خود بخورند، بپوشند و در راه خدا به برادران مؤمن خویش بذل و بخشش کنند؛ بنابر این افرادی که از ثروت کافی برخوردار نیستند، باید طوری با قناعت زندگی خود را بگذرانند که این قناعت سبب نشود، ظاهر آنان از زینت و تجمل خالی گشته و مردم، فقیر خطابشان کنند.

 

زیاده‌روی در مصرف و تجمل

از سوی دیگر، ثروتمندان نیز نباید در استفاده از حلال دنیا زیاده روی کرده و طوری امورات خود را بگذرانند که در خور شأن آنان نباشد؛ امیر مؤمنان علی(ع) در ضمن روایتی می‌فرمایند: «فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب؛ روز قیامت حلال خداوند حسابرسی و حرام او عقاب می‌شود‏»[6] بنابر این ثروتمندان نیز در استفاده حلال از نعمت‌های الهی باید دقت کرده تا بیش از شأنشان استفاده نکنند.

 

زهد واقعی دست کشیدن از حلال دنیا از ترس قیامت

اگر جستاری در روایات داشته باشیم، خواهیم یافت که ائمه اطهار(ع) زهد را دست کشیدن از حلال دنیا معرفی می‌کنند؛ «امام حسن عسگری در بیان زهد واقعی می‌فرمایند: زاهد واقعی کسی است که از حلال دنیا از ترس حساب قیامت دست می کشد و حرام دنیا را از ترس عقاب آن ترک می‌کند.»[7] به نظر می رسد که این‌گونه روایات با احادیثی که درباره زینت کردن و جامه‌های فاخر پوشیدن آمده است، تعارض دارد.

برای جمع میان روایات فضیلت تجمل و زهد و دوری از دنیا باید گفت، مؤمن در زندگی شخصی خود می‌تواند رعایت زهد کرده و از ترس عجز از انجام وظایف خویش در برابر نعمت‌های الهی، در حد مقدور دست از حلال‌های خداوند بکشد؛ اما در زندگی اجتماعی باید طوری باشد که درخور شأن او بوده و سبب احترام گذاشتن مردم به او شود.

 

زهد و تجمل در زندگی فردی و اجتماعی

این‌گونه جمع میان روایات موافق احادیث و روایاتی است که از آن جمله می‌توان به روایتی از امام صادق(ع) اشاره کرد. سفیان ثوری به مسجد الحرام آمد و دید حضرت امام جعفر صادق(ع) نشسته و جامه‌هاى پرقیمت و نیکو پوشیده است؛ گفت واللّه بروم و او را بر این جامه‌ها سرزنش کنم. پس نزدیک آمد و گفت: اى پسر رسول خدا(ص)، پیغمبر چنین جامه‌اى نپوشیده و هیچ یک از پدرانت چنین جامه‌هایی نپوشیده‌اند. حضرت فرمود: حضرت رسول(ص) در زمانى بودند که روزى بر مردم تنگ بود؛ امروز بر مردم روزى فراخ است و سزاوارترین مردم به صرف کردن نعمت‌هاى خدا نیکانند. پس آیه 32 سوره اعراف را خوانده و فرمودند که ما سزاوارترین مردمیم به تصرف کردن در آنچه خدا عطا کرده است.

امام صادق(ع) در ادامه می‌فرمایند: «اى ثورى این جامه را که مى‌بینى براى مردم پوشیده‌ام؛ سپس حضرت دامن جامه را بالا برده و نشان دادند که در زیر آن جامه‌ای گنده پوشیده‌اند و فرمودند که این جامه گنده را براى خود و این جامه‌هاى نیکو را براى مردم پوشیده‌ام. پس دست زدند و جامه بالاى سفیان را بالا بردند، او در زیر جامه گنده، جامه نازکى پوشیده بود؛ امام(ع) فرمودند که جامه پایین را براى لذت نفس خود پوشیده و جامه بالا را براى فریب دادن مردم پوشیده‌اى.»[8]

همان‌طور که ملاحظه شد، امام صادق(ع) میان استفاده از حلال‌های خداوند در زندگی فردی و اجتماعی تفاوت قائل شدند؛ در زندگی شخصی رعایت زهد کرده و به خود سخت گرفتند، اما در زندگی اجتماعی خویش،‌ لباس‌های فاخر و پرقیمت پوشیدند.

 

هم‌خوانی تجملات با شرایط اقتصادی جامعه

نباید این نکته را نادیده گرفت که با توجه به روایت فوق(پاسخ امام صادق به سفیان ثوری)، هم‌خوانی با شرایط اقتصادی مردم زمان نیز حائز اهمیت است. بنابر این ثروتمندان هر زمان باید مراعات حال مردم زمان و اطراف خود را کرده و اگر ایشان در شرایط اقتصادی بدی به سر می‌برند، آنان نیز زندگی اجتماعی خود را در حد متعارف آسان بگیرند.

 

اتومبیل، منزل و جهیزیه در شرایط اجتماعی امروز

به نظر می‌رسد سوار شدن بر برخی اتومبیل‌های پرقیمتی که امروزه رایج شده است، به نوعی زیاده روی در مصرف باشد و نیز اینچنین خودروهایی با شرایط اقتصادی عموم مردم هم‌خوانی ندارد. بنابر این حتی ثروتمندان نیز باید بر اتومبیل‌هایی متعارف اما در خور شأنشان سوار شوند؛ با این وجود باید دقت کرد، در شرایط امروزی، منزل نیز باید در خور شأن مؤمن باشد.

 

رعایت حال مستضعفان از سوی حاکم

ممکن است اشکال شود که حضرت رسول اکرم(ص) و امیر مؤمنان حضرت علی(ع) در زندگی اجتماعی خویش نیز به خود سختی می‌دادند که در پاسخ به این اشکال باید گفت؛ با توجه به روایت امام صادق(ع) و پاسخ ایشان به سفیان ثوری، پیامبر اکرم(ص) و حضرت امیر مومنان(ع) رعایت شرایط اقتصادی زمان خویش و نیز  مراعات حال فقرا و مستضعفان حکومت خویش را می‌کرده و در زندگی اجتماعی به خود سخت می‌گرفتند.

 

پاسخ به یک شبهه درباره باغ امام صادق(ع) در کربلا

یکی از مواردی که در مورد این بحث مورد بررسی قرار گرفته، این است که برخی می‌پندارند، باغ امام صادق(ع) در حاشیه چند کیلومتری حرم حضرت سید الشهداء(ع) می‌تواند نشانی بر تجمل‌گرایی این حضرت در زندگی اجتماعی خویش باشد. حال آن‌که برداشت چنین مطلبی از این موضوع به هیچ‌وجه صحیح نیست.

آن‌چنان که از روایات استفاده می‌شود، کربلا مکانی برای تفریح و خوشگذرانی نیست؛ به‌ویژه این‌که اهل‌بیت(ع) شیعیان را از بردن سفره‌های رنگارنگ به کربلا نهی کرده و از زائرانی که کنار قبر ابی عبدالله(ع) محزون نیستند، شکوه می‌کنند.

بخشی از این روایات در باب 47 و 48 کتاب کامل الزیارات مرحوم ابن قولویه آمده و شیخ عباس قمی نیز این روایات را در مفاتیح الجنان از کتاب کامل الزیارات نقل کرده است.

 

حزن در کربلا

در روایتی از حضرت امام صادق(ع) آمده است که فرمودند: «زیارت بروید بهتر است از این‌که به زیارت نروید و زیارت نروید بهتر است از این‌که به زیارت بروید.» راوى مى‏گوید: محضر مبارکش عرض کردم: کمر من را شکستید با این کلام. حضرت فرمودند: به خدا قسم یکى از شما وقتى به زیارت قبر پدرش مى‏رود غمگین و اندوهناک مى‏رود، ولى به زیارت قبر مطهّر آن حضرت مى‏روید، در حالى که با خود سفره‏ها مى‏برید! نه، این‌طور نباید به زیارت آن جناب رفت؛ بلکه زیارتش کنید با حالى افسرده و حزین و گرفته.»[9]

در روایتی دیگر آمده است که روای می‌گوید امام صادق(ع) به من فرمودند: «آیا به زیارت قبر حضرت ابا عبداللَّه الحسین(ع) مى‏روید؟ عرض کردم: بلى. فرمودند: آیا با خود سفره‏ها را برداشته و مى‏برید؟ عرض کردم: بلى. فرمودند: قطعى است که اگر به زیارت قبور پدران و مادران خود بروید چنین کارى نمى‏کنید. وى مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: پس چه چیز بخوریم؟ حضرت فرمودند: نان و شیر بخورید.» [10]

 

نهی از سکونت دائمی در کربلا

آن‌چه که از این روایات و احادیث مشابه فهمیده می‌شود، آن است که مؤمنان در کربلا باید محزون بوده و حتی به امور دنیوی همچون خوراکشان نیز توجه زیادی نکنند.

بنابراین باغ امام صادق(ع) که در زمان ایشان از کربلا فاصله داشته است، دلیلی غیر از خوشگذرانی دارد؛ به ویژه این‌که در روایتی از سکونت گزیدن در کربلا نهی شده و شیعیان را امر فرموده‌اند که پس از زیارت، کربلا را ترک گویند.

امام صادق(ع) در این خصوص می‌فرماید: «إذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ ع فَزُرْهُ وَ أَنْتَ کَئِیبٌ حَزِینٌ مَکْرُوبٌ شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً فَإِنَّ الْحُسَیْنَ قُتِلَ حَزِیناً مَکْرُوباً شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً وَ سَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ عَنْهُ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَنا؛ هنگامى که اراده زیارت حضرت حسین(ع) را نمودى پس آن حضرت را با حالى غمگین، اندوه‌ناک، ناراحت، ژولیده، گرفته، گرسنه و تشنه زیارت نما؛ زیرا حضرتش کشته شدند در حالى که غمگین، اندوه‌ناک، ناراحت، ژولیده، گرفته، گرسنه و تشنه بودند و از آن جناب حوائج و خواسته‏هاى خود را بخواه و سپس از آنجا برگرد و آن مکان شریف را وطن‏ براى خود قرار مده.»[11]

نتیجه‌ای که از بحث یادشده گرفته می‌شود، این است که ثروت و شأن مؤمن، همچنین اقتضائات روز جامعه باید در خرید اتومبیل، اختیار کردن منزل، تهیه جهیزیه و بقیه امور لحاظ شود؛ تنگ گرفتن در زندگی و زیاده‌روی در مخارج برای یک مؤمن شایسته نیست.

منابع:

[1]. سوره مبارکه اعراف، آیه 32

[2]. ترجمة المیزان، جلد 8 ، صفحه  100

[3]. کافی، جلد 6، صفحه 453

[4]. حلیة المتقین، فصل اول از باب اول درفضیلت تجمل و زینت کردن

[5]. کافی، جلد 6، صفحه 438

[6]. کافی، جلد 2، صفحه 459

[7]. وسایل الشیعه جلد ۱۶ صفحه ۱۶

[8]. کافی، جلد 6 صفحه 442

[9]. کامل الزیارات، النص، باب 47، صفحه 130

[10]. همان

[11]. کامل الزیارات، النص، باب 48، صفحه 131

 

بهروز ملکی، حوزه علمیه قم

997/702/ر

ارسال نظرات