آیت الله موسوی جزایری تشریح کرد؛ ماجرای شکل گیری کتاب توحید مفضل
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز، آیت الله سید محمدعلی موسوی جزایری، نماینده ولی فقیه در خوزستان، سحرگاه چهارشنبه، یازدهم تیر ماه، در چهارمین جلسه از سلسله مباحث شرح زیارت جامعه کبیره که به مناسبت ماه مبارک رمضان از سیمای مرکز خوزستان پخش شد، با اشاره به عبارت « وَأَنْصَارا لِدِینِهِ وَحَفَظَةً لِسِرِّهِ وَخَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَمُسْتَوْدَعا لِحِکْمَتِهِ وَتَرَاجِمَةً لِوَحْیِهِ » اظهار داشت: ائمه اطهار، جانشینان پیامبر اکرم(ص) و حجت خدا بر مردم هستند.
امام جمعه اهواز به عبارت «وَأَنْصَارا لِدِینِه» اشاره و تصریح کرد: ائمه اطهار یاوران دین خدا بودند، و اساس شریعت محمدی هر گاه مورد هجوم شبهات قرار می گرفت، ائمه اطهار با استدلال های محکم به دفاع از اسلام می پرداختند.
وی با بیان این که برخی در دوران حیات ائمه اطهار با عنوان جانشین رسول الله حکومت جامعه اسلامی را غصب کردند، اظهار داشت: متوکل عباسی و منصور دوانقی و افرادی همچون آن ها هرگاه اسلام با تهاجمات فکری و فرهنگی مواجه می شد، هیچ اقدامی جهت دفاع از اسلام انجام نمی دانند؛ چرا که در توانشان نبود.
آیت الله موسوی جزایری با بیان این که انصار دین خدا را تنها بر ائمه اطهار می توان اطلاق کرد، گفت:در زمان حیات امام صادق(ع) فضای باز فرهنگی ایجاد شده بود و دشمنان اسلام در این زمان به سرکردگی ابن ابوالعوجاء و ابو شاکر دیسانی میدان خوبی به دست آوردند.
نماینده ولی فقیه در خوزستان با اشاره به تمسخر اسلام از سوی این افراد و یارانشان اظهار داشت: این افراد انکار اسلام و خدا را به صورت علنی انجام می دادند.
امام جمعه اهواز با بیان این که پاسخ محکم و مستدل پیرامون پرسش های مردم در هر زمینه ای نزد ائمه اطهار بود، خاطرنشان کرد: سینه ائمه اطهار خزانه علم رسول الله بود و در برخی مواقع خلفای وقت که در پاسخ به سؤالات دچار مشکل می شدند از ائمه یاری می گرفتند.
وی با اشاره به داستان چگونگی شکل گیری کتاب «توحید مفضل» اظهار داشت: مفضل داستان را چنین نقل می کند که «روزی در مسجد النبی(ص) نشسته بودم که ابن ابو العوجاء وارد شد و یارانش نیز یک به یک نزد او آمده و دور او حلقه زدند؛ در این میان ابن ابو العوجاء رو به یارانش گفت که از این پس با پیامبر کاری نداشته باشید؛ چرا که او فرع است و بروید به سوی خدا که اصل است».
آیت الله موسوی جزایری در ادامه تصریح کرد: مفضل داستان را چنین ادامه می دهد که «ابن ابوالعوجاء به ایجاد شبهه و کفر گویی خود پیرامون خداوند ادامه می داد، و من از شدت عصبانیت نتوانستم خود را کنترل کنم و بر سر آنها فریاد زدم و گفتم که ای دشمنان خدا آیا کافر شده اید؟ و او در پاسخ گفت که اگر تو از یاران جعفر بن محمد(ع) هستی، او نیز با این عصبانیت با ما بحث نمی کرد، من از مسجد با حالت عصبانی خارج شدم و با همان حالت به خانه امام جعفر صادق(ع) رفتم و ماجرا را برای آن حضرت تعریف کردم و آن حضرت فرمود که فردا صبح به نزد من بیا تا برای تو از حکمت خداوند متعال در آفرینش جهان سخن بگویم».
امام جمعه اهواز در پایان گفت: مفضل ادامه می دهد که من فردای آن روز به نزد امام جعفر صادق(ع) رفته و همراه با خود قلم و کاغذی بردم تا مطالب امام را یادداشت کنم و حضرت سه روز متوالی پیرامون خلقت عالم و آدم و آفرینش هستی برای من شرح داد و روز آخر حضرت فرمود مفضل نزدیک تر بیا و حضرت دست مبارکشان را بر قلب من گذاشتند و من از ابهت دست امام از هوش رفتم و پس از به هوش آمدن احساس کردم که تمام مطالبی را که امام در آن سه روز برای من شرح داده را از حفظ هستم./9464/پ202/ب2