آن مطالبه رهبری از حوزه که نباید فراموش شود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز، بیشک حوزههای علمیه از آغاز تاکنون، خدمات بسیاری را به جهان اسلام و تمدن بشری ارائه کردهاند که از جمله میتوان به مهمترین و اصیلترین آنها یعنی تأسیس و ترویج علوم دینی، هدایت و اصلاح رفتار امت در حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام الهی اشاره کرد.
بر همین اساس پرواضح است که حوزههای علمیه از حیث فلسفه وجودی و کارکرد در جامعه دینی ما جایگاهی والا و مهم دارند و همواره نقش حوزهها و عالمان دینی در حرکت امت اسلامی بسیار حساس و سرنوشتساز بوده است.
در این میان و به رغم اینکه حوزه های علمیه با هدایت علمای بزرگ در مقاطع زمانی مختلف، راه بالندگی، شکوفایی و ثمردهی را پیمودهاند، اما تأکیدات اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر تحول حوزه و ضرورت پارهای اصلاحات در این نهاد، نشان میدهد که این مطالبه ولی امر مسلمین، باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.
تحول در حوزه علمیه از دوران سید مرتضی و سید رضی در نجف آغاز شده و در دوران مرحوم بهبهانی(ره)، مرحوم نائینی، امام خمینی(ره) و آیت الله حائری تا کنون ادامه داشته است؛ توجه به این تحولات، هم در مدیریت، هم در ساختار و هم در متون و محتوا ضرورت دارد.
با وجود اینکه حوزههای علمیه در روند تکاملی خود با حوزه آرمانی فاصله زیادی دارند، اما تلاشهای خوبی هم در این راستا شده است؛ با همه این اوصاف یکی از علل کندی تحولات در حوزهها نداشتن نقشه جامع علمی، فقدان چشم انداز حوزهها و نبود برنامههای کلان مدتدار شامل برنامههای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت است.
آنچه که باید در تحقق تحول در حوزه باید مد نظر باشد، این است که اولاً تحول و حرکت اصلاحی باید مثبت و صحیح باشد و نباید تحول انحرافی را با حرکت اصلاحی خلط کرد؛ ثانیاً تحول، گاهی در حوزه ساختار است و گاهی در حوزه محتوا و در هر دو گونه مزبور باید تحول، صحیح باشد.
در این خصوص که اصلاحات در حوزه، تدریجی باشد و یا انقلابی و سریع، باید توجه کرد که اصلاحات تدریجی و سریع، مانع الجمع نیستند؛ در بعضی موارد نیازمند اصلاح سریع و انقلابی هستیم، ولی در بسیاری از موارد باید دست به عصا پیش رفت. اگر یقین نداریم بتوانیم دیوار خوب بسازیم، دیوار موجود را نباید خراب کنیم؛ ضمن اینکه دست زدن به اصلاحات بدون زیرساختهای محکم، موقتی خواهد بود و ای بسا زمینه انحرافات را آماده کند. بر همین اساس میتوان گفت که تحول در متون باید تدریجی باشد و در بعضی از ساختارها، تحول سریع و انقلابی لازم است؛ لذا تحول گاهی تدریجی، گاهی انقلابی و گاهی تلفیقی خواهد بود.
مواردی که در حوزهها نیازمند تحول است
1- حوزه ها از علم محوری و حافظه محوری باید به سمت عقل و قلب محوری متحول شوند.
2- به جای تاکید در فهم متون، حداقل به همان اندازه تاکید بر روی فهمیدن مطلب باشد.
3- انگیزه سازی در حوزهها به ضرورت غیرقابل تردید تبدیل شده و نیاز به درمان دارد.
4- بخشی از متون درسی نیاز به تحول جدی دارند؛ البته در بحث مصداقی اختلاف نظرهایی وجود دارد.
5- حوزه در بحث پرسش زایی و تولید اندیشه نیازمند تقویت است.
6- مدرک گرایی و مقایسه با مدارک دانشگاهی و نظام آموزشی حوزه نیازمند بازنگری جدی است.
7- برنامه ریزی روزانه طلاب برای بحث و تثبیت سازی مطالب متاسفانه آسیب دیده است؛ به نحوی باید احیا شود.
8- باید مدیریتهای حوزوی در اختیار افرادی که فارغ البال مشغول تربیت طلابند باشد و از سپردن این امر مهم به افرادی که چندین مشغولیت دارند، خودداری شود.
9- در پژوهش محوری مرسوم در حوزهها که اخیراً راه افتاده و غالباً رونویسی و جمع آوری مطالب از منابع بوده و مانع فرضیه سازی، پرسش زایی و تولید علمی است، دقت شود.
10- به روز بودن حوزه و آگاهی از مسایل جامعه جهانی و نگاه کاربردی به فقه و عملیاتی سازی اندیشههای حوزوی از ضروریات حوزه است.
11- توسعه سریع حوزهها در بعد کمی، لطمه غیرقابل جبران به کیفیت زده و تامین استاد از اساتید غیرحوزوی باید با احتیاط کامل صورت گیرد.
12- راه اندازی مرکز فلسفه و علم عقلی و کلام خصوصاً کلام جدید به طور فعال و در همه حوزه ها لازم است.
13- رصد جامعه توسط حوزههای علمیه و ایجاد ارتباط دو طرفه بین مراجع تقلید و مردم و صدور فتاوای متناسب با زمان در اولین فرصت ضرورت دارد.
14- متاسفانه بعضی از موارد علوم انسانی شامل اقتصاد، علوم اجتماعی، روانشناسی و... به راحتی از دانشگاهها به حوزهها منتقل شده و طلاب به جای علوم انسانی مبتنی بر قرآن، مشغول مطالعه علوم انسانی غربی شدهاند. البته تبادل اندیشه و نقد آرا بحث دیگری است.
آنچه که در حوزهها باید تثبیت شده و به تحول نیازی ندارد
1- متد اجتهاد و شیوه رایج در حوزهها بهترین روش است.
2- شیوه سنتی در درس، بحث، پیش مطالعه و انتخاب آزاد استاد و توجه به درس اخلاق حفظ شود.
3- توجه به آراء و نظریه پردازی و نقد آراء در حوزهها تثبیت شود.
4- در تحکیم رابطه ویژه بین طلبه و استاد و اولویت تهذیب بر تحصیل باید کوشید.
5- استقلال حوزههای علمی هم در بعد اقتصادی و هم در بعد مدیریت تداوم یابد.
6- محوریت قرآن و عترت نباید ذرهای تحت تاثیر قرار گیرد.
7- «ذیطلبگی» به عنوان سیره مستمر فقها، عرفا و علما در طول تاریخ باید تداوم یابد.
کلام آخر اینکه نهاد با این عظمت در بعد استاد، علم، تهذیب، پویایی و استعداد طلاب در دنیا بینظیر است؛ باید این انرژی عظیم آزاد شود تا برکاتش فراگیر گردد. حوزه میتواند چمران سازی، مطهری سازی، باکری سازی و... را راه بیاندازد؛ نهادی با این عظمت در بعد ارتباط با مردم و نفوذ در دل مردم در عالم بینظیر است؛ باید مراقب اعتماد مردم بود.
نهادی با این عظمت باید نقش اصلی خود در تربیت استاد خصوصاً مراجع تقلید، تربیت طلاب و اعزام به مجموعههای مختلف، تربیت جامعه، پاسخ به شبهات عصر ما، پاسخ به کتب ضاله، حفاظت از تاریخ اسلام و رصد دقیق و به روز جامعه را به خوبی ایفا کند.
/935/703/ر
حجت الاسلام مجتبی نظری؛ استاد حوزه و دانشگاه
مرتضی شفیعی؛ کارشناسی ارشد حقوق بینالملل