۱۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۶
کد خبر: ۲۲۴۷۵۵

نگاهی به نقش فتنه‌های اجتماعی در تخریب جامعه اسلامی

خبرگزاری رسا ـ یکی از بلادهای خانمان سوز اجتماعی فتنه است، که در صورت عدم بصیرت کافی ممکن است دامنگیر همگان شود و تر و خشک را با هم بسوزاند.
فتنه

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، یکی از بلادهای خانمان سوز اجتماعی فتنه است، که در صورت عدم بصیرت کافی ممکن دامنگیر همگان شود و تر و خشک را با هم بسوزاند. و از عوامل مؤثر در ایجاد ناامنی به شمار می‌رود که موجب قتل و غارت و ارتکاب انواع منکرات و مفاسد، در اجتماع می‏شود. با توجه به آثار شوم آن در جامعه، اولیای دین حساسیت خاصی نسبت به آن داشته و در سخنان بسیاری ویژگی‌ها و آثار و نتایج زیانبار آن را به مردم گوشزد نموده‌اند.

 

امام امیرالمؤمنین(ع) در تصویر وضعیف عرب جاهلی آنروز، که دچار فتنه‌های کمرشکن بود به همگان هشدار می‌دهد، می‏فرماید: «وَ النَّاسُ فی فِتَنٍ انْجَذَمَ فِیها حَبْلُ الدِّینِ، وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِی الیَقِینِ، وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الاْمْرُ، وَ ضَاق المَخرج، فَالهُدَی خَامِلٌ، و اَلعَمَی شَامِلٌ. عُصِی الرَّحْمنُ، وَ نُصِرَ الشَّیْطَانُ، وَ خُذِلَ الاْیمَانُ، ... طَاعُوا الشَّیْطَانَ فَسَلَکُوا مَسَالِکَهُ، وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلامُهُ، وَ قَامَ لِوَاؤُهُ، فی فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بأَظْلاَفِهَا و قَامَتْ عَلَی سَنَابِکِهَاًّ...».

 

«خداوند پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه‏ها گرفتار شده بودند، رشته‏های دین پاره شده و ستون‏های ایمان و یقین ناپایدار بود، در اصول دین اختلاف داشته و امور مردم پراکنده بود راه رهایی دشوار بوده و پناهگاهی وجود نداشت چراغ هدایت بی‏نور و کور دلی همگان را فراگرفته بود، خدای رحمان معصیت می‏شد و شیطان یاری می‏گردید، ایمان بدون یاور مانده بود، مردم جاهلی شیطان را اطاعت می‏کردند و به راههای او می‏رفتند و در آبشخور شیطان سیراب می‏شدند با دست مردم جاهلیت نشانه‏های شیطان آشکار و پرچم او برافراشته گردید، فتنه‏ها مردم را لگدمال کرده و باسُم‏های محکم خود نابودشان کرده و پا برجا ایستاده است.»

 

نکته قابل توجه در کلام مذکور این است که از دیدگاه آن حضرت هر جامعه‏ای که دچار فتنه گردد،مردم آن جامعه خوار و ذلیل و لگدمال فتنه‏گران خواهند شد و فتنه خود را برگرده مردم سوار خواهدکرد و بدنبال آن پشت مردم خمیده می‌شود ولی فتنه استوار و پابرجا می‌ایستد.

 

امام امیرالمؤمنین(ع) در کلام دیگری در ترسیم وضعیت عرب جاهلی می‏فرماید: «أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ، وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الاْمَمِ، وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ، وَ انْتَشَارٍ مِنَ الاْمُورِ، وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ، و الدُّنْیَا کَاسِفَةُ النُّورِ، ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ، عَلَی حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا، وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا، وَ اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا، قَدْ دَرَسَتْ أعْلامُ الْهُدَی، وَ ظَهَرَتْ أَعْلاَمُ الرِّدَی، فَهِی مُتَجَهِّمَةٌ لاِهْلِهَا، عَابِسَةٌ فِی وَجْهِ طَالِبِهَا، ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ، وَ دِثَارُهَا السَّیْفُ ...».

 

«خداوند پیامبر اسلام را هنگامی مبعوث فرمود که از زمان بعثت پیامبران قبلی مدتها گذشته بود و ملتها در خواب عمیقی فرو رفته بودند فتنه و فساد جهان را فرا گرفته بود و اعمال زشت و ناروا رواج یافته بود، آتش جنگ همه جا زبانه می‏کشید و دنیا بی‏نور و پُر از مکر و فریب گشته بود برگ‏های درخت زندگی به زردی گراییده بود و از میوه آن خبری نبود آب حیات فرو خشکیده بود و نشانه‏های هدایت کهنه و ویران شده بود، پرچم‏های هلاکت و گمراهی آشکار و دنیا یا قیافه زشتی به مردم نظاره می‏کرد و با چهره‏های عبوس و غم‏آلود با اهل دنیا روبرو می‏گشت، میوه درخت دنیا در جاهلیّت فتنه و خوراکش مردار بود در درونش وحشت و اضطراب و در بیرون شمشیرهای ستم حکومت داشت.»

 

آن حضرت در نامه‏ای به معاویه او را نصیحت می‌کند و از افتادن در فتنه بر حذر می‌دارد، می‏فرماید: «فَاحْذَرِ الشُّبْهَةَ وَ اشْتِمالَهَا عَلَی لَبْسَتِهَا فَإِنَّ الْفِتْنَةَ طَالَمَا أَغْدَفَتْ جَلاَبِیبَهَا وَ أَغْشَتِ الاْبْصَارَ ظُلْمَتُهَا ...».

 

«از شبهه و حق پوشی بپرهیز فتنه‏ها دیر زمانی است که پرده‏های سیاه خود را گسترانده ودیده‏هایی را کور کرده است».

 

با عنایت به خطر فتنه برای حیات اجتماعی باید دید که از دیدگاه مکتب علوی(ع) چه علل و عواملی موجب فتنه انگیزی شده و زمینه‏های بروز آنرا فراهم می‏آورد تا بواسطه شناخت آنها بتوان از مبتلی شدن به آن جلوگیری کرد.

 

امام امیرالمؤمنین(ع) در ارتباط با تبیین علل و عوامل فتنه به چند نکته مهم و اساسی در این زمینه اشاره می‌کند، می‌فرماید: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ، وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ، یُخَالَفُ فِیهَا کِتابُ اللهِ، وَ یَتَوَلَّی عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالاً، عَلَی غَیْرِ دِینِ اللهِ، فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَی الْمُرْتَادِینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ البَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ؛ وَ لکِن یُؤْخَذُ مِنْ هذَا ضِغْثٌ وَمِنْ هذَا ضِغْثٌ، فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلی الشَّیْطَانُ عَلَی أَوْلِیَائِهِ».

 

«همانا آغاز و ابتداء پدید آمدن فتنه‏ها، هواپرستی و بدعت‏گذاری در احکام آسمانی است، نوآوریهایی که قرآن با آن مخالف است و گروهی بر گروه دیگر سلطه می‏یابند که برخلاف دین خداست، پس اگر باطل یا حق مخلوط نمی‏شد بر طالبان حق چیزی پوشیده نمی‏ماند و اگر حق از باطل جدا و خالص می‏گشت، زبان دشمنان قطع می‏گردید، اما قسمتی از حق و قسمتی از باطل را می‏گیرند و به هم می‏آمیزند در این صورت تشخیص حق از باطل مشکل می‏شود و شیطان بر دوستان خود چیره می‏‌گردد».

 

در کلام مذکور امام(ع) عامل اصلی فتنه را پیروی از هوای نفسی و بدعت‏گذاری در دین معرفی می‏کند. و در کلام دیگر به علل و عوامل دیگر فتنه اشاره می‏کند، می‏فرماید: «أَیُّها النَّاسُ، شُقُّوا أَمْوَاجَ الفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ، وَ عَرِّجُوا عَنْ طَریقِ الـمُنَافَرَةِ، وَضَعُوا تِیجَانَ الـمُفَاخَرَةِ...».

 

«ای مردم امواج فتنه‏ها را با کشتی‏های نجات درهم شکنید و از راه اختلاف و پراکندگی‏ بپرهیزید و تاج‏های فخر و برتری جویی را بر زمین نهید».

 

در این کلام امام(ع) به عوامل دیگر فتنه اشاره می‏کند: 1ـ عدم تمسک به کشتی‏های نجات (اهل‏بیت رسول اکرم(ص) 2ـ اختلاف و تفرقه 3ـ فخر فروشی و برتری‏طلبی.

 

 در مورد نشانه‏های فتنه و فتنه‏جویان می‏فرماید: «إِنّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهِتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ، یُنْکَرْنَ مُقْبِلاَتٍ، وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ، یَحُمْنَ حَوْمَ الرِّیَاحِ، یُصِبْنَ بَلَداً وَ یُخْطِئْنَ بَلَداً...».

 

«فتنه‏ها آنگاه که روی آورند با حق شباهت دارند و چون پشت کنند حقیقت چنانکه هست نشان داده می‏شود فتنه‏ها چون می‏آیند شناخته نمی‏شوند و چون می‏گذرند شناخته می‏شوند، فتنه‏هاچون گرد بادها می‏چرخند، از همه جا عبور می‏کنند در بعضی از بلاد و شهرها حادثه می‏آفرینند و از برخی شهرها می‏گذرند» پس شناخت فتنه کار دشواری است چون به حق شباهت دارد، و ممکن است برای افراد مختلف مشتبه شود و در نتیجه آن را حق بپندارند.

 

بنابراین بر علما و فرهیختگان جامعه فرض و لازم است که همواره در صدد شناخت فتنه‏ها باشند و چهره واقعی آن را به مردم معرفی نمایند و جامعه را از وجود آن مطّلع کنند. سیره امام امیرالمؤمنین(ع) چنین بود، آن حضرت مردم را از فتنه خوارج آگاه نمود و نقاب از چهره واقعی آنان بر افکند و اگر ایشان چنین آگاهی و بصیرتی را در اختیار مردم قرار نمی‌داد، مردم هرگز نمی‌توانستند آنان را بشناسند و از فتنه هایشان آگاه شوند. آن حضرت در این زمینه می‏فرماید: «أَمَّا بَعْد، أَیُّهَا النَّاسُ فَإِنِّی فَقَأْتُ عَیْنَ الْفِتْنَةِ، وَ لَمْ یَکُنْ لِیَجْتَرِیءَ عَلَیْهَا أَحَدٌ غَیْرِی بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَیْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ کَلَبُهَا».

 

«ای مردم من بودم که چشم فتنه را کندم و جز من هیچ کس جرأت چنین کاری را نداشت آنگاه که امواج سیاهی‏ها بالا گرفت و به آخرین درجه شدّت خود رسید».

 

همچنین در مورد نشانه‏های فتنه و فتنه‏جویان می‏فرماید: «تَغِیضُ فِیهَا الْحِکْمَةُ، وَ تَنْطِقُ فِیهَا الظَّلَمَةُ، وَ تَدُقُّ أَهْلَ الْبَدْوِ بِمِسْحَلِهَا وَ تَرُضُّهُمْ بِکَلْکَلِهَا یَضِیعُ فِی غُبَارِهَا الْوُحْدَانُ، وَ یَهْلِکُ فِی طَرِیقِهَا الرُّکْبَانُ، تَرِدُ بِمُرِّ الْقَضَاءِ، وَ تَحْلُبُ عَبِیطَ الدِّمَاءِ وَ تَثْلِمُ مَنَارَ الدِّینَ وَ تَنْقُضُ عَقْدَ الْیَقِینِ، یَهْرُبُ مِنْهَا الاْکْیاسُ وَ یُدَبِّرُهَا الاْرْجَاسُ مِرْعَادٌ مِبْرَاقٌ، کَاشِفَةٌ عَنْ سَاقٍ تُقْطَعُ فِیهَا الاَرْحَامُ، وَ یُفَارَقُ عَلَیْهَا الاِسْلاَمُ بَرِیُّهَا سَقِیمٌ، وَ ظَاعِنُهَا مُقِیمٌ».

 

«فتنه‏گران مانند گورخران یکدیگر را گاز می‏گیرند و رشته‏های سعادت و آیین محکم شده شان لرزان می‏گردد و حقیقت امر پنهان می‏ماند، حکمت و دانش کاهش می‏یابد، ستمگران به سخن می‏آیند و بیابان نشین‏ها را درهم می‏کوبند و با سینه مرکب‏های ستم آنها را خرد می‏نمایند تک روان در غبار آن فتنه‏ها نابود می‏گردند و سواران با قدرت در آن به هلاکت می‏رسند، فتنه‏ها با تلخی خواسته‏ها وارد می‏شوند و خون‏های تازه را می‏دوشند، نشانه‏های دین را خراب و یقین را از بین می‏برند، فتنه‏هایی که افراد زیرک از آن بگریزند و افراد پلید در تدبیر آن بکوشند، آن فتنه‏ها پر رعد و برق و پر زحمت است در آن پیوند خویشاوندی قطع شده و از اسلام جدا می‏گردند فتنه‏ها چنان ویرانگرند که تندرست‏ها بیمار و مسکن گزیدگان کوچ می‏کنند».

 

با توجه به خطر فتنه و رهآورد آورد شوم آن برای امت اسلامی، باید دید راه مقابله با آن از دیدگاه مکتب علوی(ع) چیست؟

 

بدون شک یکی از عوامل مؤثر در مقابله با فتنه و نابود کردن آن، آگاهی و بصیرت لازم نسبت به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و دینی است تا در سایه آن بتوان از پیچیدگی‏های لازم جهت مقابله با فتنه برخوردار بود.

 

 امام امیرمؤمنان علی (ع) در این زمینه می‏فرماید: «وَ تَثَبَّتُوا فِی قَتَامِ الْعِشْوَةِ وَ اعْوِجَاجِ الْفِتْنَةِ عِنْدَ طُلُوعِ جَنِینِهَا، وَ ظُهُورِ کَمِینِهَا، وَ انْتِصَابِ قُطْبِهَا، وَ مَدَارِ رَحَاهَا. تَبْدَأُ فِی مَدَارِجَ خَفِیَّةٍ، وَ تَؤُولُ إِلَی فَظَاعَةٍ جَلِیَّةٍ، شِبَابُهَا کَشِبَابِ الْغُلاَمِ، وَ آثَارُهَا کَآثَارِ السِّلاَمِ ...».

 

«در فتنه‏های درهم پیچیده به هنگام پیدایش نوزاد فتنه‏ها و آشکار شدن باطن آنها و برقرارشدن قطب و مدار آسیای آن، با آگاهی قدم بردارید، فتنه‏هایی که از رهگذرهای ناپیدا آشکار گردد و به زشتی و رسوایی گرائید آغازش چون دوران جوانی پر قدرت و زیبا و آثارش چون آثار باقیمانده بر سنگ‏های سخت زشت و دیرپاست».

 

علاوه بر شناخت فتنه و آگاهی و بصیرت نسبت به آن، باید اطراف فتنه‏جویان را خالی کرد و هر گونه همراهی و همکاری با آنان را ممنوع نمود تا در انزوا قرار گرفته و از صحنه خارج گردد.

 

امام امیرالمؤمنین(ع) در این خصوص می‏فرماید: «فَلاَ تَکُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ، وَ أَعْلاَمَ الْبِدَعِ، وَ الْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَیْهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ، وَ بُنِیَتْ عَلَیْهِ أَرْکَانُ الطَّاعَةِ...».

 

«پس سعی کنید شما پرچم فتنه و نشانه‏های بدعت‏ها نباشید(شما یار و همکار فتنه نباشید) و آنچه را که پیوند امت اسلامی بدان استوار و پایه‏های طاعت برآن پایدار است برخود لازم شمارید».

 

همین مطلب را در کلام دیگری بگونه دیگر ترسیم می‏کند، می‏فرماید: «کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ، وَ لاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ».

 

«در فتنه‏ها مثل بچه شتر دو ساله باش که نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی دارد تا اورا بدوشند».

 

این تعبیر بسیار ظریفی است برای کناره‏گیری از فتنه زیرا بچه شتر نه توان بارکشی را دارد تا از آن بار بکشند و برگردهُ آن سوار شوند و نه استعداد شیر دوشی را دارد تا از او شیر بدوشند و ازجهت بارکشی و شیردهی کاملاً معذور است. می‏فرماید شما هم در فتنه‏ها چنین باشید و اجازه ندهید از شما، عده‏ای فتنه‏گر برای رسیدن به آمال و مقاصد شوم خویش استفاده کنند.

 

لازم به یادسپاری است که این سخن متوجه کسانی است که در شناخت فتنه توانایی لازم را ندارند و در نتیجه ممکن است در دام فتنه گران گرفتار آیند و ناخواسته در راه تحقق اهداف پلید آنان اقدام نمایند. بنابراین آنان که اهل بصیرت و آگاهی بوده و دارای تحلیل درست‌اند وظیفه دارند دیگران را روشن نمایند و از افتادن در دام فتنه جویان نجات دهند.

 

آن حضرت در مورد فتنه بنی‏امیه و فراگیرشدن آن در میان امت اسلامی، می‏فرماید: «أَلاَ وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِی عَلَیْکُمْ فَتْنَةُ بَنِی اُمَیَّةَ، فإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ مُظْلِمَةٌ عَمَّتْ خُطَّتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِیَّتُهَا ... تَرِدُ عَلَیْکُمْ فِتْنَتُهُمْ شَوْهَاءَ مَخْشَیَّةً وَ قِطَعاً جَاهِلِیَّةً، لَیْسَ فِیهَا مَنَارُ هُدی، وَ لاَ عَلَمٌ یُرَی».

 

«آگاه باشید همانا ترسناک­ترین فتنه‏ها در نظر من فتنه بنی‏امیة بر شما است، فتنه‏ای کور و ظلمانی که سلطه‏اش همه جا را فراگرفته و بلای آن دامنگیر نیکوکاران است، فتنه‏های بنی‏امیه پیاپی باچهره‏ای زشت و ترس آور و ظلمانی، با تاریکی عصر جاهلیّت بر شما فرود می‏آید، نه نور هدایتی در آن پیدا و نه از پرچم نجاتی در آن روزگاران بچشم می‏خورد».

 

آن حضرت در این زمینه می‌فرماید: «عُقِدَتْ رَایَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ، وَ أَقْبَلْنَ کَالْلَیْلِ الْمُظْلِمِ، وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ...».

 

«پرچم‏های سیاه فتنه از هر سو به اهتزاز در آید و چونان شب تار و دریای متلاطم به مردم روی آورند.»

 

و در مورد مبتلی شدن مردم بصره به فتنه بصره می‏فرماید: «فِتَنٌ کَقِطَعِ الْلَّیْلِ الْمُظْلِمِ لاَ تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ، وَ لاَ تُرَدُّ لَهَا رَایَةٌ، تَأْتِیکُمْ...».

 

«فتنه‏هایی چون تاریکی شب که هیچ نیرویی نمی‏تواند در برابر آن بایستد و کسی نمی‌تواند پرچمهای آن را پایین بیاورد، به سوی شما می‏آید»./907/د101/ی

 

منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

 

ارسال نظرات