برشی از نگاههای ضددینی برخی پزشکان
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، پزشکانی را دیدهایم که به دلیل طی مدارج علمی دچار احساس استغنای کاذب میشوند که متاسفانه بخشی از آن مربوط به حوزه باورها و دستورات دینی است.مطلب پیش رو برشی از نگاه های ضددینی برخی پزشکان ارائه می کند و برخی تجویزها و اظهارات تاسف بار را در این زمینه ارائه میکند.
بیان دینمداری ابن سینا و اهمیت او به جایگاه مذهب بخشی از این مطلب را به خود اختصاص میدهد.توصیههای تأسفبرانگیز برخی ارولوژیستها به بیماران مبتلا به افسردگی و همچنین، نگاه مغرضانه برخی اطبا به مراجع تقلید و احکام اسلامی در این مطلب به چشم می خورد.
تجویز آزمایشهای غیر ضروری و عدم پذیرش برخی بیماران به دلیل عدم توانایی مالی از سوی برخی پزشکان مادی گرا نیز بخش دیگری ازین مطلب را شامل می شود.
برخی مشاغل و موقعیتهای اجتماعی بار مسئولیتی سنگینی بر دوش صاحبانشان قرار میدهند. همانطور که مردم قانون شکنی را از پلیس نمیپذیرند یا رعایت حداکثر نزاکت و ادب را از معلمان و اساتید انتظار دارند، از پزشکان هم انتظاراتی دارند. از گذشته تاکنون، طبابت - یا به تعبیر امروزی آن پزشکی - نزد اعضای جامعه از جایگاه خطیر و احترامی ویژه برخوردار بوده است. اما چند سالی است که از گوشه و کنار میشنویم پزشکان وجدان ندارند، فقط پول را میبینند، اگر پول نداری مریض نشو، پزشکها کم فروشی میکنند و... یا شنیده میشود برخی از پزشکان دستورات دینی را چنان بیاعتبار میدانند که صراحتا آنها را رد میکنند و در حالی که میشود از طرق دیگر روند درمان بیمار را پیگیری کرد، راههای خلاف دستورات دینی را تجویز میکنند.
سیری در احوالات اطبای پیشین نشان از آن دارد که آنها در کنار علوم تجربی، نسبت به ادبیات، اخلاق، هنر و خصوصا علوم دینی محجور نبودهاند. پرداختن صرف به علوم و فنون مربوط به طبابت را میتوان یکی از آفات پزشکی امروز دانست. امری که موجب تک بعدی شدن پزشکان و فاصله گرفتن آنان از ملاحظات روحی و باورهای دینی میگردد.
ابن سینا که بخش اعظمی از شهرت جهانیاش به صاحب نظری و حاذقیت در وادی پزشکی بر میگردد و کتاب «قانون» او قرون متمادی محل مراجعه دانشگاههای غربی بوده است، در وهله اول به عنوان حکیمی متخلق شناخته میشود. در احوالات این دانشمند قرن چهارم آمده هنگامی که با گرههای علمی مواجه میشد، به خواندن نماز پناه میبرد و استعانت میجست. همچنین در توصیف ایمان راسخ ابن سینا آمده که وقتی نتوانست مسئله بازگشت آدمی در معاد را به نحو علمی توجیه کند، این چنین گفت: «چون صادق مصدق، محمد مصطفی (ص) فرمودهاند که معاد و بازگشت آدمی از دل خاک میسور است، من هم گردن مینهم و میپذیرم».
سر و کار دانشجویان پزشکی صرفا با ماده است و رویکرد قالب در آموزشهای پزشکی بر این مبناست که اعتبار علمی هر پدیدهای به میزان قرار گرفتنش در محاسبات مادی برمی گردد، از این رو اصول عقیدتی این قشر به شدت تحت تاثیر ماترالیسم قرار میگیرد؛ چراکه بخشی از باورهای دینی صرفا بر پایه تعبد بنا شده و اصولا با محاسبات مادی قابل بررسی نیست. بخش دیگر باورهای دینی نیز چون نیازمند مطالعات و بررسیهای حداقلی میباشد، به دلیل فقدان تدریس مکفی این مباحث - چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی - در دانشگاههای علوم پزشکی، چندان که باید در اتقان باورها و تثبیت عقیدتی آنان نقش آفرینی نمیکند.
پزشکانی را دیدهایم که به دلیل طی مدارج علمی دچار احساس استغنای کاذب میشوند که متاسفانه بخشی از آن مربوط به حوزه باورها و دستورات دینی است. این ویژگی تا جایی پیش میرود که این گروه از پزشکان حتی اگر راههای دیگری برای درمان بیماری وجود داشته باشد، دست به تجویز درمانهایی خلاف دستوراتی دینی میزنند. دکتر سمانه موهبتی، یکی از پزشکان عمومی و کارشناس ارشد طب سنتی میگوید: برخی از اورولوژیستها برای درمان افسردگی، به راحتی «استمنا» را برای بیمارانشان تجویز میکنند، در حالی که جدای از اینکه شرعا این عمل گناه کبیره محسوب میشود، طب سنتی ثابت میکند که این کار از چاله به چاه انداختن بیمار است.
بیماران وسواسی در زمینه عمل به دستورات دینی نظیر: غسل، طهارت و... اظهاراتی اسف بار از زبان برخی روانشناسان در این زمینه دارند. از زیر سوال بردن معصومان علیهم السلام برای تضعیف باورهای دینی تا متهم کردن مراجع تقلید به سلیقهای برخورد کردن نسبت به احکام و عدم لزوم توجه و پایبندی به رسالههای عملیه برای درمان وسواسهای دینی، در اظهارات این بیماران از دیگر معضلات موجود در نظام سلامت کشور که نشان از میل بیشتر بخشی از جامعه پزشکی به مسایل مادی و فاصله گرفتن آنان از اخلاقیات دارد، مشروط نمودن ارائه خدمات پزشکی، به دریافت مبالغ مورد نظرشان است. این واقعه مذموم در نظام سلامت را میتوان ذیل دو مولفه حاشیه نشینی اخلاق در پزشکی و نگاه تاجرانه به طبابت مورد بررسی قرار داد. در شرایط کنونی کشور که نابسامانیهای اقتصادی موجب سختی زندگی شده، از همه اقشار به ویژه جامعه پزشکی انتظار میرود که مساعدت لازم را با اقشار بیبضاعت و کم بضاعت داشته باشند، اما در همین شرایط هم عدهای از پزشکان با مطالبه مبالغ گزاف و تراشیدن هزینههای غیرضروری برای بیماران موجب رنجش آنان میگردند و در این شرایط، بیمار چارهای جز کنار آمدن با بیماری و گذشتن از خیر درمان ندارد.
تجویز آزمایشهای غیر ضروری که گاهی با اهداف مادی و گاهی نیز برای تشخیص ساده و بدون زحمت بیماری انجام میگیرد، یکی دیگر از مواردی است که حتی مورد انتقاد بسیاری از پزشکان متعهد و اخلاق مدار هم قرار گرفته است. بسیاری از مشکلات بیماران با معاینات ساده و با کمک گرفتن از اظهارات بیمار قابل تشخیص است و لزومی برای آزمایشها و عکسبرداریهای متعدد وجود ندارد.
عدم پذیرش بیماران به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینههای درمانی از هر زاویهای که مورد بررسی قرار گیرد، قابل توجیه نیست. این موضوع حتی از حیث قانونی نیز محل اشکال است. به موجب قانون مجازات اسلامی که بر گرفته از نصوص و متون شرعی است، اعضای جامعه در قبال حفظ جان یکدیگر، در مواردی که توان یاری رسانی دارند، موظف و مکلف هستند و ترک عمل یا انجام عملی که منافی این وظیفه است، مجازاتهای مقتضی را در پی خواهد داشت./907/د101/ی
منبع: هفته نامه زاهدان امروز