۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۸
کد خبر: ۲۳۲۴۵۲

لزوم وحدت گرایی در جامعه و پرهیز از اختلاف‌افکنی

خبرگزاری رسا ـ مراجعه به قرآن ضرورت اتحاد و وفاق جامعه اسلامی، بلکه بشری را در دین و مراعات فرامین دینی را اثبات می‌کند. خلاصه دلیل، زندگی‌سازی وفاق و آفت‌زدایی آن است و در نقطه مقابل به خطر افتادن جان مردم و جامعه بشری در اثر تفرقه و نزاع است.
وحدت

 به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، فرج الله میرعرب عضو هیأت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن در یادداشتی به ضرورت اتحاد جامعه اسلامی و پرهیز از دامن زدن به اختلافات پرداخته است.

 

مراجعه به قرآن ضرورت اتحاد و وفاق جامعه اسلامی، بلکه بشری را در دین و مراعات فرامین دینی را اثبات می­کند. خلاصه دلیل، زندگی سازی وفاق و آفت زدایی آن است و در نقطه مقابل به خطر افتادن جان مردم و جامعه بشری در اثر تفرقه و نزاع است. از سخنان پیامبر اعظم(ص) به روشنی استفاده می­شود که حیات امت در اتحاد و وفاق، و نابودی و هلاکشان در تفرقه و پراکندگی است.

 

این حقیقت همان است که خدای تعالی در آیات 24 و 25 سوره­ی انفال ما را از آن آگاه کرده است. آیه­ی اول، به چیزی دعوت کرده که حیات بخش امت است و آن به نظر بعض مفسران وفاق و اتحاد است. رسول خدا(ص) به همین موضوع حیاتی دعوت کرده است. آیه بعد هم در واقع در همین رابطه است و امت را از خطر اختلافات و عوامل تهدید کننده­ی اتحاد برحذر داشته و آن فتنه، که آتشی امت سوز دارد، فتنه­ی اختلاف و شکننده­ی همدلی امت است.

 

خداوند در آیه 24، که مشتمل بر یک فرمان واجب الاطاعه است، فرموده: "یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکمْ لِما یحْییکمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیهِ تُحْشَرُونَ"؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، چون خدا و پیامبرش شما را به چیزى فرا خوانند که زندگی ‏بخش است (و حیات شما در گرو آن است)، دعوتشان را اجابت کنید و بدانید که خدا میان آدمى و قلبش حایل است و همه به پیشگاه او گرد آورده شوید.

 

علامه طباطبایی ذیل آیه 25 همین سوره؛ یعنی: "وَاتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ"؛ و بترسید از فتنه‏اى که تنها ستمکارانتان را در بر نخواهد گرفت و بدانید که خدا به سختى عقوبت مى‏کند، (انفال/ 25) مقصود از فتنه را، در عین اینکه ظاهر لفظ آن را به بعض افراد نسبت داده، فتنه‏اى با عواقب فراگیر می­داند که تمامى افراد امت بایستى در صدد جلوگیری از وقوع آن برآیند و با امر به معروف و نهى از منکر که خدا بر ایشان واجب کرده از شعله‏ور شدن آتش آن جلوگیرى کنند.

 

حال این فتنه و فراگیری عواقب آن چه ربطی به نیاز امت به وفاق و اتحاد دارد؟

پاسخ علامه این است که این فتنه همان از دست رفتن اتحاد و ابتلا به اختلاف است. پس، آیه در مقام تحذیر تمامى مسلمانان از سهل‏انگارى در امر اختلافات داخلى خواهد بود. نظر علامه این است که با این گونه اختلافات، خطر تفرقه و اختلاف دیدگاه (کلمه) آنان را تهدید می‌کند و (در نهایت) باعث مى‏شود که اتحاد مسلمین به چند حزبی شدن، تشتت و چند دستگى مبدل شود. معلوم است که در این صورت هر دسته که غالب شود، زمام را به دست مى‏گیرد «و بر سایر گروه­ها و احزاب ستم خواهد کرد». روشن است که این غلبه، غلبه فساد است نه غلبه کلمه حق و دین حنیف، که خداوند تمامى مسلمانان را در آن مشترک دانسته است.

 

پس گو اینکه فتنه(اختلاف) مختص به ستمکاران است، ولی اثر سوء آن دامن‏گیر همه شده، و در اثر اختلاف، همه دچار ذلت، بیچاره­گی، بلاها و تلخکامى‌های دیگرى مى‏شوند. در این فتنه همه در پیشگاه خداى تعالى مسئولند و خدا شدید العقاب است.

 

علامه معتقد است خداى تعالى، گر چه این فتنه را به اسم و رسم معرفى نکرده و لی جمله بعدى که مى‏فرماید: «لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکمْ خَاصَّةً» و جمله «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» مى‏فهماند که «فتنه» عبارت از اختلاف بعضى از امت با بعضى دیگر، در امرى است که تمامى امت حقیقت آن را مى‏فهمند و می‌دانند درست کدام است، ولی یک دسته از قبول آن سرپیچى نموده، و آگاهانه به ظلم و منکر اقدام مى‏کنند، آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کرده‏اند آنان را نهى از منکر نمى‏کنند و در نتیجه آثار سوء آن دامن‏گیر همه امت مى‏شود.

 

علامه فتنه‏هاى واقع شده در صدر اسلام را نمونه‏ای می­داند که آیه شریفه کاملا و به طور واضح بر آن فتنه‏ها منطبق مى‏گردد، چون فتنه‏هاى مزبور اتحاد دینى اسلام را منهدم و با ایجاد تفرقه قدرت و شوکت اسلام را در هم شکست، و خون‏هایى به ناحق ریخت و باعث اسارت و غارت و هتک نوامیس و حرمت‏ها گردید و کتاب و سنت متروک شد.

 

از جمله مفاسد شوم این فتنه این است که امت اسلام حتى بعد از آنکه به اشتباهات و اعمال زشت خود تنبه پیدا کند نمى‏تواند از آن عذاب دردناکى که این فتنه به بار آورده خود را نجات دهد، آرى "کلَّما أَرادُوا أَنْ یخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ"؛ هر گاه خواهند از دوزخ بدر آیند و از غم و اندوه آن نجات یابند باز فرشتگان عذاب، آنان را به دوزخ برگردانند و گویند باز باید عذاب آتش سوزان را بچشید.

 

علامه سخن یکی از مفسرین را که گفته "آیه شریفه امت اسلام را به فتنه‏اى تهدید کرده که اتحاد کلمه‏شان را بر هم زده و دچار تفرقه و پراکندگیشان مى‏کند، و اگر از آن فتنه پرهیز نکنند دچار عذاب شدیدى مى‏شوند و آیه شریفه متضمن خطابى است اجتماعى و متوجه به عموم و مجموع" مؤید نظر خود خوانده که خطاب «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ ...» را خطابى اجتماعى و متوجه به عموم مؤمنین دانسته‌اند.

 

با توجه به آنچه گفته شد، علامه معتقد است: «منظور از دعوت به خیرى که مؤمنان را زنده مى‏کند، دعوت به وفاق (اتفاق) و تمسک عموم به حبل اللَّه و اقامه دین و اجتناب از تفرقه و اختلاف است».

 

پس، آنچه باعث حیات است وفاق و آنچه باعث ایجاد فتنه مرگبار و نابود کننده است، تفرقه و اختلاف است و چه چیزی برای انسان مهم‌تر از عامل حیات و شناخت عوامل مخرب آن است؟/907/د101/ی

 

منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

ارسال نظرات