۱۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۷
کد خبر: ۲۳۴۹۲۴
به مناسبت سالروز معرفی عراق به‌عنوان متجاوز جنگ علیه ایران؛

رژیم بعث عراق، عروسکی در دستان امپریالیسم غرب و شرق

خبرگزاری رسا ـ انقلاب اسلامی ایران، افزون بر آن‌که نقش به سزایی در دوباره‌سازی مسائل فرهنگی و دینی کشور داشت و توانسته بود رژیم مخدوم غرب پهلوی را در هم بشکند، کفه ترازوی ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی منطقه را نیز به سمت غرب‌ستیزی سنگین کرد.
18 آذر ، سالروز معرفي عراق به عنوان متجاوز جنگي

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، ایدئولوژی اصیل اسلامی و شعار وحدت جهان اسلام در تقابل با نظام لیبرال دموکراسی آمریکا و جهان غرب، سبب گردید نگاه مستضعفان جهان باری دیگر به سمت چراغ امید آرامش و معنویت بیافتد.

بر این اساس، استکبار جهانی پس از شکست در جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی ایران، توطئه‌ها و روش‌های متعددی را برای مقابله با انقلاب مردمی که خود خواهان تغییر سرنوشتشان بودند طراحی کرد.

ترور شخصیت‌های اصلی نظام، بر پا کردن کودتاهای نافرجامی همچون کودتای نوژه، مسلح ساختن معاندین نظام همچون گروهک‌های تروریستی وقت، دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی و نزاع بین شیعه و سنی، راه‌اندازی جریانات تجزیه‌طلب پان‌عربیسم و پان‌ترکیسم، حمله نظامی به طبس و تحریم‌های سیاسی و اقتصادی مختلف، تنها مواردی از توطئه‌هایی بود که با عنایت الهی و رهبری امام خمینی(ره) همراه با حضور پر قدرت ملت در برابر بداندیشی‌ها، موجب شکست ابرقدرت‌ها و دست‌نشاندگان منطقه‌ایی آن‌ها شد.

رؤیای صدام در جنگ تحمیلی، جداسازی خوزستان از خاک ایران و الحاق آن به عراق بود. پس از سرنگونی رژیم پهلوی و برقراری جمهوری اسلامی، ایران درگیر برخی بازسازی‌ها و ایجاد اصلاحات شد. ازاین رو، عراق و صاحبانش، زمینه را برای دست‌یابی به آمال شوم‌شان مناسب دیده و دست در دست هم، آماده حمله شدند؛ آماده حمله به کشوری که تا دیروز هر یک در گوشه‌ای از خاکش سهمی داشته و هر یک قسمتی از آن را به یغما برده بودند. کشوری گسترده در خاورمیانه، با ذخایر نفتی و منابع طبیعی بسیار که در مقابل دیدگان آن‌ها به قدرتی خلاف میل‌شان در منطقه تبدیل شده بود، آن را تهدیدی برای از بین بردن منافع و منابع خود در دیگر کشورهای منطقه با صدور انقلابشان می‌دیدند.

آمریکا که در فکر انتقام‌جویی از انقلاب اسلامی ایران بود، حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران را طراحی و اقدام به تحریک عراق به بهانه برتری عرب از عجم برای حمله به ایران کرد. اعزام مکرر و محرمانه برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا به عراق پیش از ماه سپتامبر 1980، نقش عمده‌ای در تحریک عراق برای آغاز جنگ علیه ایران داشت. صدام حسین نیز با روحیه قدرت‌طلبی و با طمع رهبری جهان عرب و پر کردن خلاء قدرت در منطقه، خود را مناسب‌ترین وسیله در دست غرب برای دستیابی به اهداف سلطه‌گرانه‌اش معرفی کرد. او با لغو قرارداد 1975 الجزایر و پاره کردن آن در برابر دوربین تلویزیون در 31 شهریور 1359، حمله سراسری خود را به ایران با عنوان جنگ القادسیه ثانی آغاز کرد.

حمایت همه‌ جانبه‌ کشورهای بلوک غرب و شرق از رژیم بعث عراق در جنگ با جمهوری اسلامی ایران در تمامی زمینه‌های سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، مالی و تسلیحاتی و تبلیغاتی دلیلی برای نگرانی آنان از بازتاب و انتشار انقلاب اسلامی ایران به دیگر کشورهای منطقه و حتی در حوزه بین‌المللی بود.

آنان هراسناک از آن‌که اسلام سیاسی و انقلابی جایگزین رژیم‌های فاسد و دست‌نشانده منطقه شود و از طرفی پایه‌های نظام‌های غربی که در نزدیکی منطقه بودند را نیز به لرزه درآورد. به ‌عبارت ‌دیگر حامیان عراق در اروپای غربی و آمریکا بیشتر از هر چیز نگران منافع مادی و سیاسی خود در منطقه بوده و برای از دست ندادن این منافع از هر کار پلیدی استفاده می‌کردند. از این‌رو در حمایت از عراق، از هیچ کمکی دریغ نورزیده و سازمان‌های بین المللی نیز به ‌عنوان ابزار تحقق منافع و خواسته‌های نامشروع آنان عمل می‌کردند. آنان با عملکرد خود در طول جنگ هشت ساله، نشان دادند مسائل اخلاقی و حقوقی و رعایت حقوق بشر، شعارهایی بیش نیست و هنگامی که منافع آن‌ها در پیش باشد، این مسائل رنگ می‌بازد.

ایالات متحده آمریکا به شکل فعال در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، حمایت‌های همه‌جانبه‌ای همچون کمک‌های مالی، اطلاعات نظامی و مشارکت مشاوران نظامی آمریکا به رژیم بعث عراق داشت، تا آمریکا یقین داشته باشد که عراق به‌ اندازه کافی تجهیزات نظامی در اختیار دارد تا در جنگ شکست نخورد. بنا بر دستورالعمل 114 امنیت ملی آمریکا به تاریخ 26 نوامبر 1983، آمریکا همه اقدامات لازم برای جلوگیری از شکست عراق در جنگ با ایران را اتخاذ کرد.»

در چنین شرایطی سازمان ملل متحد که فلسفه ایجاد آن به‌اصطلاح، تأمین صلح و امنیت جهان و پیشگیری از وقوع هر گونه جنگ و نزاع در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای است، در جنگ عراق علیه ایران، بااینکه شاهد تجاوز آشکار رژیم بعث به مرزهای ایران بود، تحت تأثیر و فشار قدرت‌های بلوک شرق و غرب سکوت اختیار کرده و در فجیع‌ترین صحنه‌های جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران که با استفاده از سلاح‌های شیمیایی، هزاران نفر، اعم از نظامی و غیرنظامی را به شهادت رساند، حتی یک بیانیه برای مقابله با اعمال ضد بشری صادر نکرد.

شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از گذشت مدت طولانی از استفاده عراق از حملات شیمیایی، عاقبت بیانیه‌های صادر کرد که در آن، از بردن نام عراق به‌عنوان استفاده‌کننده تسلیحات شیمیایی ابا داشته و بدون ذکر متجاوز، با جمله‌های کوتاه، به کار نبردن سلاح‌های شیمیایی از سوی هر دو طرف جنگ را خواستار شد.

در حقیقت یکی از دلایل ادامه یافتن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، برخورد جانب‌دارانه و یک‌طرفه بیشتر کشورهای جهان در قبال دو کشور ایران و عراق بود. این مواضع جانب‌دارانه در تمامی سال‌های جنگ از سوی شورای امنیت(به‌ویژه پنج عضو دائمی آن، آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه و چین) تا آخرین روزهای جنگ ادامه داشت. شورای امنیت در تصمیمات اتخاذ شده خود و قطعنامه‌های صادره، برخورد اصولی با جنگ و متجاوز را خواستار نشد و حتی در زمانی که نیروهای بعث عراق درصدها کیلومتر از سرزمین ایران مستقر بودند، خواستار عقب‌نشینی آن‌ها به مرزهای شناخته‌شده بین المللی نشد.

همچنین این شورا در طی هشت سال جنگ تحمیلی، هیچ‌گاه از عراق به‌عنوان آغازگر جنگ و متجاوز نام نبرد و مسئولیت آن را به رسمیت نشناخت. در این قطعنامه‌ها تجاوز عراق علیه ایران محکوم نشده، حتی از نیروهای عراقی خواسته نشده بود که خاک ایران را ترک کنند.

سرانجام پس‌ از آن‌که وضعیت جنگ به نفع نیروهای ایرانی تغییر یافت، این سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی علی‌رغم میل باطنی مجبور شدند آن‌طورکه باید، رفتار کنند؛ در ژوئیه 1982 زمانی که ایران اغلب سرزمین‌های خود را پس گرفته بود و حتی در چند نقطه وارد خاک عراق شد، شورای امنیت در قطعنامه‌ای برای اولین بار خواستار آتش‌بس و بازگشتن نیروها به مرزهای شناخته‌شده بین المللی گردید؛ اما جمهوری اسلامی همچنان از پذیرش این قطعنامه خودداری کرد؛ زیرا معتقد بود متجاوز هنوز معرفی نشده و تکلیف پرداخت غرامت جنگی مشخص نشده است.

سال پایانی جنگ تحمیلی به دلیل دخالت آشکار آمریکا در جنگ و انجام اعمال جنون‌آمیزی چون سرنگونی هواپیمای 655 ایران ایر از سوی ناور یو اس اس وینسنس نیروی دریایی آمریکا و رویدادهای دیگر، به شکل ناعادلانه‌ای در حال سپری بود و جمهوری اسلامی ایران، وارد جنگی نابرابر در مقابل استکبار جهانی شد.

تمامی این موارد سبب شد تا مقامات جمهوری اسلامی ایران، با قطع‌نامه 598  شورای امنیت که تا حدود زیادی خواسته‌های ایران را شامل می‌شد موافقت کند.

مفاد قطعنامه 598 شورای امنیت که در تاریخ 20 ژوئیه 1987 بیان شد به شرح زیر است:

«در 20 ژوئیه 1987، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه باوجود درخواست‌های این شورا برای آتش‌بس منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، با تلفات سنگین‌تر انسانی و ویرانی‌های بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابراز تأسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز کاملاً مسکونی غیرنظامی، حمله به کشتی‌های بی‌طرف و هواپیمایی مسافربری، نقض حقوق بین‌المللی درباره بشردوستی و سایر حقوق مربوط به درگیری‌های مسلحانه، و به‌ویژه به کار بردن سلاح‌های شیمیایی که برخلاف تعهدات مذکور در پروتکل 1925 ژنو می‌باشد، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه تشدید و گسترش بیشتر منازعه ممکن است وقوع یابد، با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات نظامی بین ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین ایران و عراق باید به نحو جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور ملل متحد و به‌ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو که اختلافات بین المللی خود را از راه‌های مسالمت‌آمیز و به‌گونه‌ای که صلح و امنیت بین‌المللی و عدالت دچار مخاطره نگردد، حل نمایند. با احراز این‌که نقض صلح در مورد منازعه بین ایران و عراق وجود دارد، با اقدام بر اساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد؛

1. آمرانه می‌خواهد که ایران و عراق به‌عنوان نخستین گام در حل اختلاف از طریق مذاکره، آتش‌بس فوری را رعایت کنند. کلیه عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا قطع کنند و نیروها را بدون درنگ به مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی بازگردانند.

2. از دبیر کل درخواست می‌کند که گروهی از ناظران سازمان ملل را برای تأیید، تحکیم و نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی اعزام دارد و همچنین درخواست می‌کند که دبیر کل ترتیبات لازم را با مشورت با طرفین فراهم آورد و گزارش آن را به شورای امنیت تسلیم دارد.

3. مصرا می‌خواهد که اسیران جنگی پس از قطع عملیات خصمانه، بر طبق کنوانسیون سوم ژنو، در اوت 1949 بدون درنگ آزاد شوند و به کشورهای خود برگردند.

4. از ایران و عراق می‌خواهد که در اجرای این قطعنامه و کوشش‌های میانجیگری برای دستیابی به یک راه‌حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه موردقبول دو طرف، درباره کلیه مسائل مهم، بر طبق اصول مندرج منشور ملل متحد با دبیر کل همکاری کند.

5. از کلیه کشورهای دیگر می‌خواهد که نهایت خویشتن‌داری را به عمل‌آورند و از هر اقدامی که ممکن است منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، خودداری کنند و به ‌این ‌ترتیب، اجرای قطعنامه حاضر را تسهیل کنند.

6. از دبیر کل درخواست می‌کند تا مشورت با ایران و عراق، مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت منازعه به هیئت بی‌طرفی را بررسی کنند و هر چه زودتر به شورای امنیت گزارش دهد.

7. با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول منازعه داده شده و ضرورت تلاش‌های بازسازی با کمک‌های مناسب بین‌المللی پس از خاتمه منازعه، از دبیر کل درخواست می‌کند که گروهی از کارشناسان را بری بررسی مسئله بازسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش کند.

8. همچنین از دبیر کل درخواست می‌کند از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راه‌های افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.

9. از دبیر کل درخواست می‌کند، که شورای امنیت را در مورداجرای این قطعنامه آگاه سازد.

تصمیم می‌گیرد که در صورت لزوم برای بررسی اقدامات دیگر به منظور تضمین اجرای این قطعنامه تشکیل جلسه دهد.»

حضرت امام خمینی(ره) به‌ عنوان عالی‌ترین مقام کشور و فرمانده کل نیروهای مسلح که حفظ ایران و حکومت جمهوری اسلامی را واجب‌تر و مهم‌تر از پیروزی در جنگ می‌دانست، موافقت خود را با پذیرش قطعنامه اعلام کرد و در پیغامی به مردم ایران فرمود:

«...به‌ واسطه‌ حوادث و عواملی که از ذکر آن خودداری می‌کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت کردم.»

 

در ادامه بخش‌هایی از نامه محرمانه امام خمینی(ره) در رابطه با پذیرش قطعنامه 598 خطاب به مسئولان لشکری و کشوری آمده است که:

«...حال که مسؤلان نظامی ما، اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می‌باشند، صریحاً اعتراف می‌کنند که ارتش اسلام به این زودی‌ها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد و نظر به این‌که مسئولان دلسوز نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی از این ‌پس جنگ را به‌ هیچ ‌وجه به صلاح کشور نمی‌دانند و با قاطعیت می‌گویند که یک‌دهم سلاح‌هایی را که استکبار شرق و غرب در اختیار صدام گذارده‌اند، به ‌هیچ ‌وجه و با هیچ قیمتی نمی‌شود در جهان تهیه کرد و با توجه به نامه تکان‌دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از ده‌ها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکست‌های اخیر به این‌جانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ می‌باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاح‌های شیمیایی و نبود وسایل خنثی کننده آن، این‌جانب با آتش‌بس موافقت می‌نمایم...

...شما عزیزان از هر کس بهتر می‌دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است؛ ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی ایران، اگر آبرویی داشته باشم خرج می‌کنم. خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش‌بس را قبول می‌کنیم...!

...گفتم جلسه‌ای تشکیل گردد آتش‌بس را به مردم تفهیم نمایند. مواظب باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند؛ صریحاً می‌گویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد. قدم انحرافی حرام است و موجب عکس‌العمل می‌شود. شما می‌دانید که مسئولان رده‌بالای نظام، با چشمی خون‌بار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامی‌مان چنین تصمیمی گرفته‌اند؛ خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق می‌افتد از دوست بدانید...»

پس از اعلام پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، حاکمان عراق و در رأس آن‌ها صدام که هیچ توضیح و دلیلی برای مردم خود از تحمیل جنگ هشت ساله به ایران نداشتند و از طرفی هیچ دستاوردی هم از این جنگ نصیب آن‌ها نشده بود، با این توهم که ایران به دلیل ضعف مجبور به پذیرش قطعنامه شده است، بار دیگر بدون در نظر داشتن این‌که آن‌ها یک سال قبل از ایران، قطعنامه 598 را که اولین بند آن بیان می‌دارد: «تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا متوقف شود و تمام نیروهای مسلح بی‌درنگ به مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی بازگردند» قبول کرده‌اند، دوباره با سوءاستفاده از موقعیت غیرجنگی که بین دو کشور به وجود آمده بود، به مرزهای ایران حمله کرده و در بعضی مناطق تا 100 کیلومتر داخل خاک ایران پیشروی کردند. از طرفی با مسلح نمودن گروه تروریستی منافقین(سازمان مجاهدین خلق) در تلاش برای ناامن کردن مرزهای غربی ایران و در نهایت نابود کردن جمهوری اسلامی بودند.

با انعکاس خبر حمله دوباره رژیم بعث عراق و منافقین به خاک ایران، نیروهای ایرانی بار دیگر با دفاعی مقدس، از ورود متجاوز به خاک ایران جلوگیری کرده و شهیدان بسیاری را در راه حفظ خاک جمهوری اسلامی ایران تقدیم اسلام کردند.

 

در پایان در 17 مرداد 1367 شورای امنیت سازمان ملل متحد با حضور نمایندگان ایران و عراق تشکیل جلسه داد.

در طول مذاکرات ایران و عراق که با نظارت دبیر کل وقت سازمان ملل «آقای خاویر پرزدکوئیار» صورت گرفت، عراقی‌ها تلاش کردند امتیازاتی را که در جبهه‌های نبرد نتوانسته بودند از ایران بگیرند، در پشت میز مذاکره به دست آورند. ولی این تلاش آن‌ها هم با درایت و تلاش گروه دیپلماسی کشورمان خنثی شد.

مذاکرات زیادی بین وزرای خارجه دو کشور صورت گرفت و نامه‌نگاری‌هایی بین ریاست جمهوری وقت ایران و حاکم عراق، صدام حسین به عمل آمد و سرانجام در 14 اوت 1990 میلادی، صدام با ارسال آخرین نامه و قبول تمام خواسته‌های ایران، تسلیم اراده ملت ایران گردید. بخشی از نامه صدام به این شرح است: «...برادر علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، با این تصمیم ما دیگر همه‌چیز روشن‌شده و بدین ترتیب همه آنچه را که می‌خواستید و بر آن تکیه می‌کردید، تحقق می‌یابد...»

با وجود پذیرش و برقراری آتش‌بس و انجام برخی بندهای قطعنامه 598 همچون عقب نشینی و بازگشت به مرزهای بین المللی، تبادل اسرا، هنوز برخی بندهای این قطعنامه نظیر اعلام متجاوز و پرداخت غرامت در هاله‌ای از ابهام بود. تنها پس از تجاوز عراق به کویت در سال 1991 بود که خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل پس از یازده سال از آغاز تجاوز نظامی رژیم بعث عراق علیه ایران و سه سال پس از صدور قطعنامه 598 شورای امنیت و اتمام جنگ و با تلاش‌های پی‌گیر سیاسی مسؤلین نظام جمهوری اسلامی، متجاوز بودن عراق را در جنگ با ایران مورد تاکید قرار داد.

خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370 - 9 دسامبر 1991 - طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که عراق در 31 شهریور 1359 به ایران حمله کرده و متجاوز است. در تعدادی از پاراگراف‌های گزارش دبیرکل آمده است:

«پاراگراف 5- آشکار است که جنگ بین ایران و عراق که طی چندین سال ادامه یافت، با نقض حقوق بین الملل آغاز شد. موارد نقض حقوق بین الملل نیز به مسئولیت آغاز درگیری که مسئله اصلی(در بند 6 قطعنامه 598) است، منجر می‌شود...

پاراگراف 6- پاسخ عراق به نامه 14 اوت 1991 من پاسخی ماهوی نیست... واقعیت این است که این توضیحات برای جامعه بین المللی کافی یا قابل‌قبول به نظر نمی‌رسد. به راین اساس، برجسته‌ترین رویداد در بین موارد نقض اشاره ‌شده دربند 5 این گزارش «حمله روز 22 سپتامبر 1980 علیه ایران» است که بر اساس منشور ملل متحد و هر گونه قواعد و اصول شناخته‌شده بین المللی و با اصول اخلاق بین المللی نمی‌توان آن را موجه دانست و متضمن مسئولیت آغاز جنگ است.

پاراگراف 7 - حتی اگر پیش از آغاز جنگ نیز ایران به خاک عراق دست‌اندازی کرده باشد، چنین دست‌اندازی‌هایی تجاوز عراق به ایران را که اشغال مستمر خاک ایران از سوی عراق را در طول درگیری به دنبال داشت و با نقض ممنوعیت کاربرد زور، یعنی یکی از قواعد آمره صورت گرفت توجیه نمی‌کند.»

بر این اساس حضرت آیت‌الله خامنه ای درباره اعتراف سازمان ملل متحد به آنکه عراق آغازگر جنگ بوده است فرمود: «سازمان ملل، پس از یازده سال که روشن‌ترین حقایق را کتمان کرده بود، سرانجام به‌رغم خواست ابرقدرت‌ها و کسانی که هنوز هم از اسلام و جمهوری اسلامی می‌ترسند، به‌طور صریح دشمنان ما را محکوم کرد و ما این پیروزی را مدیون بینش حکیمانه امام بزرگوارمان و از مصادیق روشن نصرت خداوند می‌دانیم.»

معرفی عراق به‌عنوان متجاوز از سوی بالاترین مقام نهاد بین المللی و بر اساس مستندات و دلایل مستحکم متعدد، پیامدهای حقوقی و سیاسی مهمی را به دنبال داشت؛ ازنظر سیاسی حقانیت نظام مقدس اسلامی در دفاع مشروع از تمامیت ارضی خود در مقابل تجاوز همه‌جانبه عراق و قدرت‌های بزرگ را به اثبات رسید. اعلام اینکه در جنگ تحمیلی، عراق آغازگر و مسؤل جنگ بوده است، یک پیروزی بزرگ سیاسی است.

این نبرد، در حالی پایان یافت که جهانیان، بانی جنگ را می‌شناختند و حتی به کمک او شتافته بودند. آنان زمانی به خود آمدند که سلاح‌های ارسالی به عراق، علیه خودشان به کار گرفته شد و عراق، منطقه خلیج فارس را درگیر جنگی مهیب و عظیم کرد. از سوی دیگر شعارهای فریبنده در زمینه حقوق بشر، تأمین صلح و امنیت جهان و دموکراسی تنها مواردی بود که سبب شد چهره واقعی غرب رسوا شود.

اگر شورای امنیت همان ابتدا عراق را مسئول جنگ می‌شناخت قطعاً جنگ تا 8 سال به درازا نمی‌کشید و قریب نیم میلیون نفر کشته و میلیاردها دلار خسارات مادی بر جای نمی‌گذاشت و احیاناً عراق جرئت نمی‌کرد دو سال بعد کشور کوچک همسایه خود، کویت را مورد تهاجم قرار دهد و منطقه را در یک بحران بزرگ بین المللی فرو ببرد.

بی‌شک نکته مهم و ضروری در مشخص شدن مسؤلیت عراق در جنگ علیه ایران، پرداخت خسارات و غرامت به کشور ایران است. هر چند متأسفانه می‌بینیم که سازمان ملل متحد باز هم به دلیل وابستگی و تسلط قدرت‌های بزرگ در این موضوع کارشکنی می‌نماید و در حالی که در قطعنامه‌های متعددی مسئولیت عراق را در جنگ علیه کویت خاطرنشان ساخته و مکانیزم‌های اجرایی چون کمیسیون جبران خسارات و صندوق جبران غرامات سازمان ملل را ایجاد کرده و عراق را مجبور به پرداخت غرامات به بسیاری از کشورها، سازمان‌ها، شرکت‌ها و اشخاص نموده، ولی هیچ سخن جدی در خصوص پرداخت غرامات از سوی عراق به جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد مطرح نبوده است. تنها بعد از سرنگونی صدام حسین به دست نیروهای ائتلافی تحت رهبری آمریکا در سال 2003، دولت جدید آن کشور با معرفی صدام به‌ عنوان مسئول آغاز جنگ، از ایران عذرخواهی کرد.

متجاوز اعلام شدن عراق در جنگ هشت ساله تحمیلی سبب گردید تا استکبار جهانی به‌عنوان مهم‌ترین حامی رژیم بعث عراق در برابر مقاومت ملت ایران در سایه ولایت‌فقیه سر فرود آورده و غرب را که در پس ژست پرطمطراق و چهره حاکی از تفرعنش دارای حقیقتی توخالی است، رسوا کند.

 

سارا دانیالی 

9454/703/ر

 -----------------------------------------------------------------------------------------------

منابع:

1.شورای امنیت و جنگ تحمیلی، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه

2.معرفی عراق به عنوان متجاوز از سوی سازمان ملل متحد، تقویم انقلاب، پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

3.کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی

4. عملکرد شورای امنیت در قبال دو جنگ، سعید خالوزاده، ماهنامه همشهری دیپلماتیک، مهر 1383، ش 22.

5. زندگی‌نامه دبیر کل‌های سازمان ملل و فعالیت‌های سیاسی آنها، علی میر سعید قاضی، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه.

4. شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، عباس هدایت، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

6. سازمان ملل متحد، مسئولیت حفظ صلح و امنیت بین المللی؛ ناصر ثقفی عامری‌؛ انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه.

7. معرفی عراق به عنوان متجاوز از سوی سازمان ملل، تاریخچه و دائره المعارف جنگ هشت ساله، تبیان.

8. روزنامه کیهان؛ 28/4/1373.

9. نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، منوچهر پارسادوست، تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار، 1371.

10. تلاشهای صلح‌آمیز در هشت‌سال دفاع مقدس، حماسه مقاومت، حسن فتحی، تهران: ستاد فرماندهی کل قوا، 1369.

11. نویسندگان 598 ‌‌- جنگ‌ ایران‌ و عراق‌ و سازمان‌ ملل‌ متحد، ‌‌مرتضی‌ شیرودی‌، نشریه زمانه.

12. محمدحسین جمشیدی و دیگران، سازمانهای بین‌المللی و جنگ ایران و عراق، تهران، انتشارات دانشگاه امام‌حسین علیه‌السلام، 1374، 13. تحلیلی بر جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ج1، تهران، اداره کل امور حقوقی وزارت امورخارجه، 1370

ارسال نظرات