طلبههای درسخوان دیروز؛ مراجع تقلید امروز
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از ویژگیها و افتخارات حوزههای علمیه پرداختن ویژه به مسائل اخلاقی و تربیتی است و از قدیم الایام یکی از درسهای مهم حوزه علمیه درس اخلاق بوده است. مروری بر بیانات مراجع تقلید درباره حوزههای علمیه و نقش روحانیان در جامعه امروز داریم.
حضرت آیت الله بهجت: هیچ شاگردی نباید در بهشت و جهنم رفتن به استادش نگاه کند
علم و تقوا دو بال پرواز برای هر طلبه است که اگر به هر کدام از این دو کمتوجهی شود زیانهای فراوانی متوجه طلبه خواهد شد. معراج السعاده مرحوم نراقی را روزی یک صفحه بخوانید و تا حد توان به آن عمل کنید.
هر شب محاسبه نفس کنید. حاسبوا قبل أن تحاسبوا. من عمل بما علم، علّمه الله علم ما لم یعلم. هر کس به آنچه میداند عمل کند خداوند دانش آنچه را نمیداند به او خواهد آموخت؛ هر کس محاسبه نفس کند و نیز به علمش عمل کند، خداوند محاسبه آخر عمر را به او الهام خواهد کرد.
قدم به قدم انسان باید مستغفر و تائب باشد تا خداوند او را نجات دهد؛ هیچ شاگردی نباید در بهشت و جهنم رفتن به استادش نگاه کند. «باید خود انسان فکر بهشت و جهنم خود باشد و به دیگران نگاه نکند. باید ببیند تکلیفش چیست و به آن عمل کند. باید موازین را شناخت و از موازین پیروی کرد، نه اشخاص.
با آدمهای امین مشورت کنید تا چنانچه زهر میخورید به شما بگویند.؛ نسان نباید برای چهار تا شاهی حقوق، خود را بفروشد. خدایی که رزّاق است، حتی حیوانات را روزی میدهد.
اگر خدا را نصرت نکردی، خداوند هم شما را یاری نخواهد کرد. اگر خدا را یاری نکردی و به کسی ظلم کردی، بعداً دیگری در حق تو ظلم میکند؛ عامل بودن با عالم بودن فرق دارد؛ درس را رها نکنید.
حضرت آیت الله وحید خراسانی: استمداد کنید، مدد میرسد
ما همه مسؤول ایم، اولاً کسی که کاری را تصدی کرد، باید آن کار را به خوبی بشناسد، علی بصیره من أمری ، این بصیرت کی پیدا می شود؟ سه مطلب است باز که آن کار شناخته بشود: یکی خود کار است، یکی مبدأ کار، یکی منتهای کار. راه بصیرت و معرفت هم این است؛ هم درخت را باید شناخت،هم ریشه و زمین را ، هم ثمر و نتیجه را. مبدأ، منتها، وسط.
این حوزه امروز مرکز روحانیت و علمیت مذهب شیعه شناخته شده است، باید حوزه متناسب با این باشد. این است که کارتان را خوب بشناسید ، بعد سنگینی این کار را ، بعد هم استمداد کنید؛ مدد می رسد. مدد، هر روز هست، منتها ما اهلش نیستیم. اللهم إن لم أکن أهلا أن أبلغ رحمتک فان رحمتک أهل أن تبلغنی وتسعنی لأنها وسعت کل شئ . این رحمت او . بعد پرتو وجود ولی عصر، آفتاب عالمتاب او ، اشراقش، تمام نفوس را منور می کند، منتهی راهش این است:
وظیفه شما چیست ؟ وظیفه این است: امام حسن عسکری از آبائش روایت کرده. مبدأ امام یازدهم ، منتهای حدیث، شخص عقل کل و ختم رسل . تعبیر بهت انگیز است، : أشد من یتم الیتیم الذی انقطع عن أبیه یتم یتیم انقطع عن إمامه . اصلا بیان خاتم، ختم بیانات است.
اولا: سخن از یتیم به میان آورده. قرآن را ببینید ، توصیه به حفظ ایتام چقدر است؟ خودش فرمود: أنا وکافل الیتیم کهاتین(اشاره به انگشت اشاره و انگشت وسطی). این کفالت یک یتیم است، دستی که به سر یتیم کشیده بشود، هر مویی که از زیر آن دست در برود، خدا یک درجه به آن شخص می دهد. باز اشد از یتم این یتیمی که از آن پدر جسمانی منقطع شده، یتم یتیمی است که انقطع عن إمامه.
تمام این شیعه ، ایتام هستند امروز. شما در مقام کفالت این ایتام هستید. این کار شما است، این کار چقدر مهم است؟ بعد اجر چقدر است؟ بعد که اهمیت مطلب را فرمود، آن وقت فرمود: ألا فمن کان من شیعتنا عالما بعلومنا – ألا از پیغمبر خاتم برای تنبیه است که متعلق این کلام چقدر عظیم است – آن کسی که از شیعه ما عالم باشد به علومی که از ما صادر شده است، بعد چه بکند؟ کار او این است: اگر یکی از این ایتام را از حیرت در آورد، از یک جهالت در دین نجات بدهد، کان معنا فی الرفیق الأعلى . کار شما سنگینی اش آن ، ثمره اش این. کان معنا ، عقل مبهوت است. شما همه اهل فضل اید، محتاج به بیان نیستید. معیت با خاتم النبیین محیر العقول است، کار شما به اینجا منتهی می شود. حقایق این مذهب اگر بر مردم روشن بشود؛ ریشه تمام افکار را میکند.
حضرت آیت الله سیستانی: شوق و عشق به تحصیل
اولین توصیه ایشان شوق و عشق است که اساس موفقیت هرگونه فعالیت دینی یا دنیوی به ویژه برای طلاب است؛ چرا که راه طلاب راهی پررنج و مشقت است و اگر طلبه عاشق باشد و بخواهد مراتب بالای علمی دست یابد؛ با تلاش و کوشش به ان دست می¬یابد و علما و مجتهدان شیعه نیز با همین عشق و شوق به مقامات عالی و معارف علمی و تألیفات متعدد دست یافته اند. از دیگر اموری که ایشان به طلاب متذکر شدهاند عبارت است از«اخلاص، فراگیری، زبان عربی، حضور در کلاس، مباحثه، احترام به استاد، تواضع، پرهیز از حزب گرایی، تهذیب نفس، هم نشینی با خوبان، پرهیز از غیبت؛ حفظ قرآن و تأکید بر قدردانستن فرصت.
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: طمع به مقامات دینی نیز مذموم است
حقیر اولاً به همه حضرات مدرسین محترم و طلاب عزیز که به شرف افتخار تعلیم و تعلم مشرفند، و عمر گرانمایهی خود را مصروف تحصیل، درس و کسب معارف قرآنی و علوم و معارف اهل بیت (ع) ـ این معلمان حقیقی ـ مینمایند، تبریک عرض میکنم و از خداوند متعال برای همگان توفیق بیشتر و نیل به مقامات و درجات عالیه را مسألت مینمایم. امید آن که در ظل توجهات حضرت صاحب الامر ارواح العالمین له الفداء قلّههای بلند علم و معرفت را فتح نمایند و در فقه احکام و مسائل حلال و حرام و شناخت علوم قرآن، نخبگان و مفاخر زمان شوند.
اولین نکتهای که خود و طلاب عزیز و مدرسین عالیمقام را به آن توصیه مینمایم این است که در سیر دانشوری و دانشجویی، دو بال کتاب و سنت؛ قرآن مجید و احادیث شریفه را وسیله پرواز و عروج به معارج علم و معرفت بدانند و الهام از کتاب خدا و هدایتهای اهل بیت (ع) را در خودسازی و معرفتافزایی و تکمیل بصیرت دینی، مصدر همه بینشها و کمالات علمی و عملی بدانیم.
نکته دوم که باید طلبه این علوم و شاگرد این مکتب وحیانی به آن آراسته باشد، خود نگهداری در برابر دنیا، جلوههای مادی و شهوات حیوانی و مقامات و مناصب ظاهری است که هرچه یک عالم دینی به آن بیشتر مقیّد باشد، توفیقش، شجاعتش در امر به معروف و نهی از منکر و حفظ شئون دینی بیشتر خواهد شد. طمع به این زخارف دنیا، انسان را ذلیل و از استقلال ساقط مینماید. علاقه به ریاست و برتریجویی هم، انسان را ضعیف و خودباخته مینماید حتی به مقامات دینی نیز نظر استقلالیداشتن، مذموم است.
فرمودهاید از این تأکید بالاتر نیست که سومین نکته اینکه در درس، تدریس، بحث و تحقیق، خلوص نیت و خدمت به بسط علم و دفع جهل از خود و دیگران را وجهه همت قرار دهند و بدانند که بزرگترین خدمت به بندگان خدا و بالاترین سعی، در افزایش بینش و معرفت بندگان خدا به خدا و جهلزدایی است.
قرآن کریم و حدیث در رشتههای مختلف کمالات انسانی در نهایت ایجاز، جامعترین دستورات را در اختیار بشر قرار داده است. از شخص حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم علاوه بر قرآن کریم که کلام الهی است، هزاران کلمات علم و حکمت روایت شده است و بحمدالله در فرهنگ و علم و معرفت غنیترین و بهترین مکتبها و تعلیمات را در اختیار داریم.
نکته چهارم این است که در مقام هدایت مردم و دعوت آنها به خدا و عمل به احکام، باید از کمال حسن خلق، نرمی، خوشبرخوردی و ادب استفاده نمود که خداوند به پیامبر اکرم میفرماید: «فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ الله لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک» به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [=مردم] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند. (آل عمران/آیه 159)
یک روحانی باید همیشه با مردم بوده و ملجأ و پناهگاه آنان در مشکلات دینی، اجتماعی و فکری مردم باشد و همیشه و در همه حال، خودش به یاد حضرت بقیه الله الاعظم ارواح العالمین له الفدا بوده و مردم را نیز به آن امام عزیز و مهربان دعوت نماید. انشاء الله همیشه موفق باشید.
در جمع ائمه جماعات مشهد مقدس، به تبیین وظایف مهم روحانیت پرداخت و تاکید کرد که علما و روحانیت در زمان های مختلف ملجا و پناهگاه مردم بودهاند و با زبان و قلم جامعه را به سمت رستگاری و سعادت هدایت کرده اند.
ایشان مردم داری، برخورد خوب با مردم، تواضع، حسن خلق و رعایت ادب را از ویژگی های مهم روحانیت دانست و در این راستا توصیه های مهمی خطاب به حاضران ارائه کرد.
ایشان از علما به عنوان مرزبانان راستین دین و ارزش ها یاد کرد و یادآورشدند: در هر برهه ای که دین و ارزش ها در خطر بوده، روحانیت پیشگام مبارزه شده و دین را از تحریف و انحراف حفظ کرده است.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی: حوزهها باید بکوشید تا زیر بنای نظام اسلامی را محکم کنند
اگر افراد بهرههای متفاوت میبرند ناشی از تفاوت ظرفیت و گنجایششان است، بنابراین باید ظرفیت وجودی خود را با تقویت و ارتقای ایمان و معرفت گسترش دهیم. هر اندازه اخلاص ما بیشتر شود گنجایش وجودی ما بیشتر خواهد شد و در نتیجه بهتر و بیشتر خواهیم توانست از فیوضات الهی استفاده کنیم و بهره ببریم.
در حوزه افراد زیادی سراغ داریم که استعدادهای خوبی داشتند اما به دلیل نداشتن تحمل به جایی نرسیدهاند، از سویی دیگر افرادی نیز بودند که استعداد متوسطی داشتند اما به دلیل برخورداری از روحیه تحمل و صبر به مقامات و درجات عالیه دست یافتند و علمای بزرگ ما از چنین روحیهای برخوردار بودند.
در حال حاضر زحمت طالبان علم در مقایسه با زمانهای قدیم بسیار کمتر است و از این جهت شما باید قدر خود را بدانید و میتوانید با قدرت بیشتر با استفاده از امکانات و منابع در خدمت ترویج معارف اهل بیت(ع) باشید. به هر میزان خلوص نیت و تقوای شما بیشتر باشد زمینههای موفقیت شما بیشتر فراهم خواهد شد.
تمام خواهران و برادران طلبه امروز باید مجهز به سلاح سخن و قلم باشند تا بتوانند به خوبی سخنرانی کرده و خوب بنویسند. امروز مسائل اخلاقی شدیدا مورد هجوم دشمنان است و اگر ما از این نکته غافل شویم بر سرمان همان میآید که بر سر مردم اندلس آمد. اگر غفلتی که آن زمان رخ داد، نبود امروز تمام اروپا مسلمان شده بودند اما دشمنان با برنامهریزی فساد اخلاقی و عقیدتی را در میان مردم اندلس رواج دادند و با یک هجوم همه چیز را از بین بردند.
به چند دلیل تشکیل حوزههای علمیه در عصر و زمان ما ضرورت دارد. حوزههای علمیه خواهران و برادران باید بکوشند تا زیربنای نظام اسلامی را محکم کنند. انقلاب اسلامی برخاسته از حوزههای علمیه و مرجعیت است، بنابراین حوزههای علمیه باید پاسدار و پشتیبان نظام اسلامی باشند که اگر این از بین برود امیدی به دوام نظام اسلامی نخواهد بود.
در عصر و زمان حاضر بیش از زمانهای گذشته وسائل فساد فراهم شده است. هیچکس تصور نمیکرد زمانی برسد که کسی بتواند در خانه خود بنشیند و با یک ماهواره به تمام دنیا مرتبط شده و تمام مفاسد به سمت وی سرازیر باشد. گرچه این وسائل و ابزارها قابل استفاده دوگانه است اما اکثرا از آنها استفاده نامشروع میشود.
مسائل مذهبی و سیاسی با یکدیگر گره خورده است. در گذشته تنها مخالفین مذهبی بودند که با اسلام و مسلمانان مبارزه میکردند اما امروزه چون مذهب و سیاست با یکدیگر گره خورده است سران سیاسی کشورهای غربی که اسلام را مانع منافع نامشروع خود میبینند دست به دست هم دادهاند و با ماهوارهها و کانالهای تلویزیونی خود به شکل مستقیم بر ضد اسلام بسیج شدهاند. چون مبارزه مسلمانان نیز یک مبارزه دفاعی است فرقی بین زن و مرد وجود ندارد و همه باید به میدان بیایند و از اسلام دفاع کنند.
مسیحیت از نظر فرهنگ و معارف واقعا مرده است اما میبینیم که آنان چگونه برای دین خود تبلیغ میکنند و اسلام نیز با معارف قوی و دنیا پسندی که دارد باید بسیار فعالتر به تبلیغ بپردازد.
برای فراگیری علوم، استعداد، تلاش و ممارست باید توأمان باشد. در سال تحصیلی جدید، طلاب و فضلا باید کارهای جانبی را کم کرده و به درس و بحث خود داشته باشند، رادیو گوش دادن، تماشای تلویزیون، پیگیری مباحث و مسائل سیاسی، جزء مسائل جانبی است.
طلاب باید در شبانهروز حداقل هشت ساعت مطالعه مفید داشته باشند. تحصیل، تدریس، مطالعه و نوشتن، زمینهساز رشد علمی انسان است و اگر این اشتغالات علمی وجود نداشته باشد، موفقیتی حاصل نخواهد شد. دیگر اینکه تقریرات دروس گذشتگان را با دقت بیشتر بخوانید. طلاب باید بدانند که درس را برای هدایت دیگران میخوانند و اگر از این مقوله استفاده نکنند درس خواندن فایدهای ندارد.
برای اعزام مبلغ به یکی از کشورهای همسایه برای مقابله با بهائیت و تبلیغات مسیحیان دچار مشکل هستیم. آن تعداد اندکی هم که قول مساعد دادهاند دو دل هستند و این نشان دهنده عدم مسئولیتپذیری طلاب در امر تبلیغ است.
هنگامی که آیت الله بروجردی به آیت الله خوانساری پیشنهاد دادند که امام جماعت یکی از مساجد تهران شود، وی در حد آیات عظام حجت و صدر بود، اما دستور آیت الله بروجردی را اجابت کرد. آیت الله خوانساری در جواب منتقدین نیز گفت: بر من واجب است که دستور مجتهد جامع الشرایط را اطاعت کنم و این به خوبی نشاندهنده احساس مسئولیت آن بزرگوار در امر تبلیغ بود.
سختکوشی برای طلبه امری حیاتی است و امروزه با بهرهگیری از یک سیدی نمیتوان آن سختکوشی را محقق کرد. باید طلاب را تشویق کنیم تا به مسائل مشکل بپردازند و تنها در این صورت است که رشد خواهند کرد و گرنه با تنبلی هیچ دانشی حاصل نخواهد شد.
طلبه باید خود را از مردم مستغنی بداند و تمام تلاش خود را در راه حق انجام دهد. نظام پرداخت باید به گونهای باشد که بر غنای طلاب و عزت نفس ایشان آسیب نرساند چرا که انسان بدون عزت نمیتواند در جامعهاش اثرگذار باشد.
کار استاد تنها القای مطالب به ذهن طلبه نیست بلکه باید ببیند که این طلبه بعد از چهار سال که پیش او درس خوانده چه مقدار از علوم را فرا گرفته است. در قدیم که تعداد شاگردان کمتر بود این نظارت بیشتر انجام میشد اما اکنون با ازدیاد طلاب و قلّت اساتید روبروییم و به این دلیل این اشراف بسیار کم شده است.
ما برای این اهل علم نشدیم که به ما بگویند دانشمند محترم خطیب تواناو القاب مختلف به ما بدهند تا شهرت پیدا کنیم وظیفه ما تکفل ایتام آل محمد (ص) است یعنی روی عمامه ما نوشته شده است ایها الکافل لایتام محمد(ص).
ما اهل علم شدیم که به داد بیچارههایی که از نظر دین ضعیفاند برسیم. احکام اسلام را به آنها یاد دهیم نه این که از نظر دنیای جلودار مردم باشیم اگر مردم ببینند که ما دنبال دنیا هستیم. آنها نیز یاد میگیرند. واقعا ما باید فکر کنیم خدا و پیغمبر(ص) و امام زمان(عج) از ما چه انتظاری دارند و توقعی که آنها از ما دارند این است که مردم را ارشاد کنیم و آنها از دنیا دور نمانیم.
آیا عمل ما مورد پند امام زمان(عج) هست؛ آیا رفتا و کردار و حرکات اجتماعی و خانوگی ما درست است؟ آیا وضع درس خواندن و مباحثه ما طوری است که اگر آقا امام زمان اروحنا فداه تشریف آورند به ما بارک الله بگویند.
اگر خدای ناکرده غیر از این باشد یعنی در درس ها مرتب حاضر نشویم و مباحثه و مطالعه نکنیم آیا آن حضرت کارهای ما را امضا میکند، خوشا به حال کسی که اعمالش را امضا میکند.
عزیزان خودمان را اصلاح کنیم طوری رفتار کنیم که حضرت مهدی (عج) از کارهای ما راضی باشد و لذت ببرد و بگوید احسنت تو مظهر من هستی، تو روحیهای داری که من قبول دارم تو در بین مردم طوری هست یکه خیال میکنند من در بینشان حضور دارم.
عزیزان؛ مردم روحانی را جای امام زمان می بینند کاری کنید که دل آقا همیشه راضی باشد و شما میخواهید مردم را هدایت کنید؛ آن ها را اصلاح و از گرفتاراها هوای نفس حفظ نمایید پس اول باید خود را اصلاح کنید تا مردم شما را قبول داشته باشند و مسأله بسیار ظریف است مگر می شود و سخن کسی که خود را نساخته در مردم اثر گذارد.
خدا رحمت کند مرحوم امام خمینی را وقتی در درس ایشان شرکت می کردیم میفرمود: در کارهایتان یک به یک دقت کنید آنها را در مقابل امام زمان(ع) که میزان الاعمال است بگذارید ا گر رضایت دارد و امضا می کند انجام دهید. واقعا اگر خدایی ناکرده آقا ناراضی باشد و بگوید چرا چنین کردی باید جواب قانع کننده بدهیم؛ بنایراین در جملیه « ایا ایها الذین آمنو»، «آمنو» چند معنا شده، یکی این که یا ایها الذین آمنو یعنی آمنوا بالقول، آمنوا یعنب آم ن وبالعمل پس ما باید با عمل ثابت کنیم که پیرو دستورات الهی خاندن عصمت و طهارت هستیم.
ماباید باورمان بیاید که اعمال مار را خدا میبیند و امام زمان ان را نگاه میکنند که اگر چنین شد خیلی ازکارهای ما اصلاح میشود. و به هر حال؛ مشکل و وظیفه ما سنگین است و فردای قیامت باید پاسخگوی اعمال خود باشیم.
ایشان تقویت روحیه و فرهنگ جهاد و شهادت در جامعه را وظیفه دیگر روحانیت ارزیابی کرد و اظهار داشتند: آنچه کشور ما را به این نقطه از عظمت و اقتدار رسانده است، برخورداری از همین روحیه است و باید بیش از گذشته این روحیه را در جامعه حفظ و تقویت کنیم.
ایشان امنیت کنونی کشور و سن جوانی را دو نعمت با ارزش برای طلبه های جوان دانست و ادامه داد: این امنیت و امکاناتی که کشور ما دارد و نعمت جوانی را قدر بدانید و به مسائل فرعی نپردازید. اگر از جلسات درسی معمولی فارغ میشوید در جلسات دیگر درسها را با هم مباحثه کنید تا مطالب و بحثها پخته شود و از یاد نرود. اگر بحثها پخته شد، می توان نظایر آن را استخراج کرد که خود این موضوع یکی از مقدمات اجتهاد میشود.
حضرت آیت الله شبیری زنجانی در ادامه به ذکر خاطره ای از دوران تحصیل خود پرداخت و بیان داشت: تا ششم ابتدایی درس خواندم، وقتی که کلاس سوم ابتدایی بودم، حل کردن مسائل ریاضی برایم مشکل بود. استاد جمع و تفریق را یاد ما می داد و ما هم همین کار را میکردیم ولی روح مطلب دستمان نمیآمد.
امتحان داشتیم و دو مسئله در امتحان طرح شده بود که یکی از آن دو، درباره مستطیل بود. من سر امتحان مستطیل را تطبیق کردم با اتاقی که در آن نشسته بودیم و گفتم این اتاق مستطیل است و من اگر بخواهم اندازه آن را حساب کنم باید چکار بکنم؟ بالفطره همانگونه عمل کردم که برای به دست آوردن مساحت مستطیل عمل میکنند. فکر کردم و مسئله برایم حل شد. در آن امتحان نمره بیست گرفتم و هیچ کسی غیر از من در مدرسه بیست نگرفت. در اینجا بود که فکر من باز شد و نکته مسئله دیگر دستم آمد و در نتیجه در ریاضی من اولین فرد کلاس بودم و هیچ کسی همپای ما نبود، چون مطلب ریاضی به دستم آمده بود.
وی با تاکید بر لزوم مباحثه کردن دروس حوزوی افزود: طلبه ها درسهایی را که میخوانند اگر طوطیوار یاد بگیرند نمی توانند پاسخگوی سوالهای نظیر آن باشند، ولی اگر روح مطلب دستشان باشد، فرع مشابه آنچه را که در درس خوانده اند، حل میکنند.در اثر مباحثه و مذاکره با هم است که مطلب پخته میشود. مذاکره علمی همان درسی که خواندید را تکرار و مطلب را خوب هضم کنید؛ خوب که هضم شد، مشابه آن مسائل را با هم طرح کنید و اگر مشابه را هم حل کردید و یکی دو مرتبه مشابهات حل شود، روح اجتهاد که همان رد فروع بر اصول است در شخص زنده میشود. پس اگر درس خواندید، اولاً خوب تکرار کنید و خوب بفهمید و بعد که فهمیدید خوب تمرین کنید.
استاد برجسته حوزه علمیه در ادامه سخنان خود به نقد سیستم آموزشی دوره مقدمات حوزه علمیه پرداخته و اظهار داشت: برنامه های علمی طلاب را زیاد نکنید چون اگر زیاد باشد طلبه خسته می شود و ممکن است دیگر ادامه ندهد. آقای خویی گاهی در درس این حدیث را می خواندند که «قَلیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ اَرْجی مِنْ کَثیرٍ مَمْلُولٍ مِنْه» یعنی اگر انسان در برنامه زندگیش یک مطلبی را آرام آرام و کم کم ادامه دهد بهتر از این است که یک کاری را با شدت شروع کند اما ادامه ندهد. اگر برنامه آموزشی طلاب زیاد و فشرده باشد باعث کاهش مداومت می شود. برنامه درسی باید متناسب با تحمل طلبه باشد.
وی درباره نحوه استفاده طلاب از اوقات فراغتشان گفت: طلاب نیاز به اوقات فراغت دارند و دائم نمیتوانند به مسائل علمی و امثال آن بپردازند، چون انسان خسته میشود و نمیتواند فعالیت علمی خود را ادامه دهد و برای همین نیاز به تفریح هم دارد. یکی از تفریحهایی که هم تفریح است و هم در علمیت و معنویت اشخاص مؤثر، خواندن شرح حال علماء است. این علمایی که از نظر علمی، اخلاقی و عملی موفقیت پیدا کردند، چگونه بودند. این کار هم تفنن است و خستگی آدم را رفع میکند و هم یک معلوماتی یاد گرفتیم و در تزکیه نفس و جهات اخلاقی و تهذیب هم دخالت دارد.
این جملهای که فرمودند: «العلماء ورثة الأنبیاء» این را اگر به یک ادیب بدهید، بگویید این را ترکیب کن، میگوید «العلماء» مبتدا، «ورثة الانبیاء» خبر، اما اگر این را به یک دست فقیه بدهی، به دست یک حکیم بدهی، می گوید این جمله خبریه است که به داعی انشا القا شده، اینکه مبتدا و خبر نیست؛ یعنی « ایها العلماء»! بکوشید وارث انبیا شوید، این کم مژدهای نیست و این دعا برای این است که خدایا! ما را وارث اینها قرار بده و آنها اعلام کردند که ما شما را به عنوان فرزندی قبول کردیم ما به وظیفهای داریم به عنوان « علم الدراسه» در س بخوانیم «تا ی سر رود به سر رو و تا پا به پا بپو.»
اما این گوشه ضعفی از کار را به عهده دارد، عمده آن «علم آموزی» است، «علم الوراثه» پیوند میخواهد؛ رابطه می خواهد به درس و بحث نیست. الان اگر میراث فراوانی از پدری به پسر ارث برسد از او سؤال نمیکنند که تو چه کار کردی این مال نصیب تو شده؟ این که کسب نکرده، این پیوند داشت، «علم الدراسه» که کسبی است و حوزه دانشگاه است، یک مرز خاص دارد؛ اما «علم الوارثه» چیر دیگر است.
همه ما شناسانامهای داریم، کد ملی داریم؛ وقتی بهدنیا آمدیم، پدر ومادر ما برای ما شناسنامه میگیرند، این دیگر در اختیار ما نیست، اما وقتی بالغ شدیم؛ وچود مبارک پیغنبر (ص) صریحا اعلام کد فرمود، بیایید یچهاهای ما شوید؛ ما شما را بهعنوان فرزندان قبول داریم. اعلام کرد و فرمود: «انا و علی ابوا هذه الامه»بیایید فرزندان ما شوید؛ مما شما را به عنوان فرزندی قبول داریم، اگر رفتیم و این شناسامه را گرفتیم؛ فرزند علی بن ابی طالب شدیم، مادر ما چه کسس خواهد بود؟! ما چرا این افتخار ارا ازدست بدهیم؟! این فخر را چرا ما ازدست بدهیم؟! فرمود انا و علی ابوا هذه الامه» بیایید بچههای ما شوید؛ این کم فرخی است! این می شود «علم الوراثه»؛ این راه دارد، این دعاهایی که خوانده می شود برای این است که عالم ربانی شویم. فرزندان این ها شویم؛ این ها مرا فراموش نمیکنند.
کسی که در این لباس آمده سعی کند؛ هیچ وقت بی طهارت نباشد، همیشه نمار خود را اول و قت بخواند؛ وعلم ر ا ابرای رضای خدا فرا بگیرید؛ این علم؛ آدم را حفظ میکندو حوادث زیاد است، بیماریها زیاد است، شیطنتها زیاد است، اگر چنین علمی داشته باشیم که فرمود:«انا و علی ابوا« این علم خافظ ماست؛ ما بالاخره حافظی میخواهیم...
غرض آن است که مردم دین خود ر از شماها دارند؛ از حسینه و مسجد دارند؛ وقتی حسینیه و مسجد و روحانیت عرضه شد، انقلاب اسلامی شده، وقتی این ها عرضه نشد همان جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم و کودتای ننگین 28 مرداد بود، بنابریان اکر مملکت در سیاه قرآن و روایت و مسجد و حسینیه است؛ نظام هست در سیاه این است، دنیا هست در سایه این است ، آخرت هست در سایه این است و این فضیلتی است که خدای سبحان به برکت قرآن و اهل بیتش؛نصیب امت اسلامی قرار داد که امیداواریم همگان بهرهمند شوندوو همکگان مشمول ادعیه زاکیه ولی عصر باشند./998/ت300/س
منبع: ماهنامه خط