۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۸
کد خبر: ۲۳۹۶۴۱
برادر شهید علم الهدی در گفت‌وگو با رسا:

اعمال و رفتار حسین برگرفته از نهج البلاغه بود/تکلیف گرایی ویژگی شهید علم الهدی

خبرگزاری رسا ـ برادر شهید علم الهدی خصوصیت اصلی شخصیتی شهید را ذوب بودن او در نهج البلاغه عنوان کرد و گفت: او کل زندگیش را بر پایه تاریخ اسلام و سخنان امام علی(ع) شکل می‌داد.
حجت الاسلام علم الهدي ، برادر شهيد علم الهدي
به بهانه 16 دی و بزرگداشت یاد شهدای دانشجو، به گفت‎وگو با حجت الاسلام سید حمید علم الهدی، برادر شهید محمدحسین علم الهدی در خصوص زندگی، منش و تفکرات شهید پرداختیم.
رسا ـ لطفا از دوران کودکی و فعالیت های شهید محمد حسین علم الهدی برایمان بگویید.
خیابان های اهواز خاطرات زیادی از حسین علم الهدی دارند. امیدواریم جوانان اهوازی با این جوان مجاهد آشنا شوند و سرمشقی برای زندگیشان داشته باشند. حسین در دوران تحصیل ابتدایی و دبیرستان بسیار فعال و پرکار بود. ویژگی های خاص رفتاری او سبب شده بود همه دانش آموزان مدرسه به گرد او جمع شوند؛ فعالیت در انجمن اسلامی، کتابخانه دینی مدرسه، قرائت قرآن در صف، از جمله فعالیت های حسین در مدرسه بود.
رسا ـ چه چیزی را عامل شکل گیری خط فکری و رفتاری شهید در همان سال های مدرسه می دانید؟
در همان دوران، حسین در انجمن دانشوران و مکتب قرآن که محل حضور بزرگانی نظیر آیت الله مطهری، آیت الله سبحانی، آیت الله مکارم شیرازی بود، رفت و آمد داشت و از فرصت حضور بزرگان بهره می‌برد.
همان طور که می‌دانید منزل ما در اهواز مرکز مبارزه با رژیم شاه و حمایت از امام خمینی(ره) بود؛ به همین واسطه شخصیت‌های بزرگی مانند آیت الله مفتح و آیت الله محمد یزدی بارها حضور پیدا می‌کردند. سال 42 ابوی ما مرحوم آیت الله علم الهدی جلسات روحانیون را تشکیل دادند؛ به این صورت که هفته‌ای یک بار یکی از روحانیان قم تشریف می آوردند اهواز و در مسجد مرعشی سخنرانی می‌کردند. حسین هم در محیط منزل و هم در انجمن دانشوران و مکتب قرآن با شخصیت ها آشنا می شد و از وجود آنها بهره می برد.
 
رسا ـ شهید علم الهدی در سنین خیلی پایین وارد مبارزات علیه رژیم شاه شد، از فعالیت های او در دوران پیش از پیروزی انقلاب و ماجرای دستگیری توسط ساواک بگویید.
حسین کوچکترین زندانی سیاسی دوران شاهنشاهی بود. ماجرا از این قرار بود که در راهپیمایی روز عاشورا، حسین جمعیت دانش آموزان را پیش از رسیدن به فلکه ای که مجسمه شاه در آن قرار داشت، به مسیر فرعی هدایت کرد و این امر سبب شد ساواک پس از چند روز پیگیری او را شناسایی و دستگیر کند.
پس از پیروزی انقلاب در تابستان 58 حسین علم الهدی، علی جمالپور و مهرداد مجدزاده، سه جوان مخلص و با سواد در مدارس اهواز برای دانش آموزان کلاس های قرآن و نهج البلاغه برپا می کردند. با پایان آن تابستان پر کار و آغاز جنگ تحمیلی حسین و دوستانش در مدرسه دکتر شریعتی پایگاهی را راه اندازی کردند که 100 نفر از جوانان اهوازی بودند. شب ها به ارتش عراق که تا نزدیکی های اهواز آمده بود شبیخون می زدند. در همان زمان حسین به همراه دوستانش طرح بسیج مساجد را تنظیم و در مساجد سراسر اهواز پایگاه های بسیج را تشکیل دادند.
با حضور نیروهای مردمی از سراسر کشور برای اعزام به جبهه ها حسین در مدرسه پروین اعتصامی اهواز کار اعزام نیروها را انجام می داد. در همان ایام برنامه جنگ های پیامبر را نیز در رادیو اهواز اجرا می کرد و به سبب دوستی و رفت و آمد با شهید چمران، در جلسات فرماندهان شرکت می کرد. از اوضاع جبهه ها آگاه می شد و نیروها را که از سراسر کشور آمده بودند، به جبهه ها اعزام می کرد.
رسا ـ ماجرای فرماندهی سپاه هویزه و ترتیب دادن دیدار عشایر با حضرت امام(ره) از چه قرار بود؟
با شهادت اصغر گندمکار در هویزه، حسین خود مسؤلیت سپاه هویزه را به دست گرفت؛ او می گفت «تا حالا نهج البلاغه درس دادم حالا می خوام برم عمل کنم.»
از کارهای مهم حسین در هویزه ترتیب دادن دیدار عشایر عرب منطقه با حضرت امام خمینی(ره) بود؛ این کار بیعت عشایر عرب با امام(ره) و پاسخی عملی به فرافکنی های صدام در خصوص اعراب بود.
حسین اصرار داشت که در هویزه عملیات انجام شود. او معتقد بود هویزه بهترین محل انجام عملیات است؛ چرا که ارتش عراق از یک طرف تا اهواز و از طرفی تا سوسنگرد پیش روی کرده و اگر از هویزه عملیات شود، می توانیم عراق را دور بزنیم. بالاخره اصرارهای او سبب شکل گیری عملیات نصر شد؛ روز اول عملیات موفقیت آمیز بود و نیروهای ایران 800 اسیر عراقی گرفتند، اما در روز دوم 16 دی ماه 59 حسین و همرزمانش در محاصره ارتش عراق گرفتار شدند و همگی به شهادت رسیدند.
همرزمان شهید حسین علم الهدی، جمعی از دانشجویان پیرو خط امام(ره) بودند. شهادت آنها دارای اثرات مهمی در کل جنگ بود. شهادت آنها باعث شد مردم از سراسر کشور داوطلبانه برای حضور در جبهه ها بیش از پیش حاضر شوند و آن زمان بود که جنگ مردمی ما شکل گرفت.
پس از شهادت حسین و همرزمانش تا 18 ماه، منطقه در دست عراق بود. با آزاد شدن منطقه، تمام میدان مین بود و سنگرهای عراقی که این وضعیت نیز تا 18 ماه به طول انجامید. بالاخره اجساد تفحص شد و حسین را از قرآنی که همراه داشت شناسایی کردند، به مادر ما اطلاع دادند و ما از دفتر یکی از مراجع در قم پرسیدیم که گفتند مستحب است پیکر شهدا را همان جا بگذارید. ما هم گفتیم همان جا دفن شوند و سایر خانواده ها همراهی کردند؛ٰ به این ترتیب چند سال بعد مزار شهدای هویزه ساخته شد.
 
رسا ـ لطفا از آرا، اندیشه ها و تفکرات شهید علم الهدی بگویید.
او اراده قوی و پشتکار بالایی داشت. اما خصوصیت اصلی شخصیتی حسین ذوب بودن او در نهج البلاغه بود؛ نهج البلاغه آیین نامه زندگی او بود. کلیه رفتارها و اعمال حسین علم الهدی برگرفته از تاریخ اسلام و کلام امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه بود. یعنی او کل زندگیش را بر پایه اسلام و سخنان امام علی(ع) شکل می داد.
شهید حسین علم الهدی پیش از انقلاب، پس از پیروزی انقلاب و در جنگ دقیقا کار مناسب همان زمان را انجام داد؛ دوران شاه یک چریک مبارز بود، با پیروزی انقلاب یک معلم و سخنران و در جنگ یک فرمانده، یعنی او تکلیف هر زمان را شناخت و انجام داد. اگر محمد حسین علم الهدی در شرایط امروز حضور داشت، قطعا یک عنصر فرهنگی پرتلاش و خستگی ناپذیر برای نظام بود.
نکته بسیار مهم دیگر در منش شهید علم الهدی آن بود که او پیش از انقلاب و پس از پیروزی انقلاب اسلامی متحمل رنج های بسیاری شد. حسین توسط ساواک زندانی شد و مورد شکنجه قرار گرفت. همچنین فعالیت ها و زحمات زیادی را که در خاطرات او آمده است، متحمل شد؛ اما با پیروزی انقلاب خود را مدیون می داند نه طلبکار و این بسیار مهم است. اخلاص همین است که انسان همیشه خود را در مقابل اسلام مدیون بداند و روحیه شهید علم الهدی این گونه بود.
چند ماه از آغاز جنگ گذشته بود؛ در آن زمان من دانشجوی دندانپزشکی بودم. از حسین پرسیدم جنگ کی تمام می شود؟ آینده انقلاب چه خواهد شد؟ ما چه کنیم؟ حسین مثل همیشه بعد از تاملی کوتاه گفت: «جنگ تمام می شود اما مهم ترین مشکل ما در آینده مشکلات فرهنگی خواهد بود» و ادامه داد «شما به قم برو و در مدرسه ای ثبت نام کن؛ من هم بعد از پایان عملیاتی که در پیش است بر می گردم در قم درس می خوانیم که بتوانیم خدمت به فرهنگ اسلام کنیم.» حسین در همان عملیات شهید شد.
 
رسا ـ با توجه به آغاز اکران فیلم «زیباتر از زندگی» که سعی در معرفی شخصیت شهید داشته و به دوران حضور او در هویزه می پردازد، لطفا ارزیابی خانواده شهید علم الهدی را از این فیلم بفرمایید. ضمن اینکه به نظر می رسد حتی در انتخاب بازیگری که شباهت ظاهری به شهید علم الهدی داشته باشد، دقت کافی نشده است.
واقعیت این است اگر بخواهیم یک انسان را در چند جمله تعریف کنیم یا در قالب یک فیلم در بیاوریم، کار بسیار سخت است؛ خصوصا اگر آن شخصیت معاصر باشد.
خانم انسیه شاه حسینی از هنرمندان مومن، مذهبی، انقلابی و پرتلاش نظام است. او 3 سال در روستاهای اطراف هویزه از عشایری که هنوز و پس از گذشت سال ها از شهید علم الهدی خاطراتی دارند تحقیق کرد که ماحصل آن فیلمنامه زیباتر از زندگی شد. فیلم نامه به ما داده شد، خواندیم و هر جا نکته ای داشتیم ابراز کردیم؛ اما در زمان تولید و ساخت فیلم، از آنجا که حوزه حرفه ای است و ما دانش و آشنایی با آن حوزه را نداریم، حضور نداشتیم.
تاکید می کنم افراد را در قالب فیلم درآوردن خیلی سخت است و حق مطلب ادا نمی شود. این مسئله را در فیلم «چ» نیز شاهد بودیم؛ لکن اتفاق مثبتی که پس از اکران «چ» افتاد، تصمیم برای ساخت سریال در خصوص زندگی شهید چمران بود که امیدواریم پس از اکران «زیباتر از زندگی» در خصوص زندگی شهید علم الهدی نیز شاهد این مسئله باشیم.
در فیلم «زیباتر از زندگی» بسیاری از جنبه های شخصیتی و زندگی فرهنگی شهید علم الهدی مغفول مانده است. خانم شاه حسینی بیش از 500 صفحه فیلم نامه از زندگی شهید علم الهدی نوشته است و این پتانسیلی است که در مجال یک فیلم سینمایی با زمان 90 دقیقه نمی گنجد. امیدواریم پس از اکران فیلم سینمایی، شاهد ساخت سریال نیز باشیم.
کارگردان زیباتر از زندگی به دنبال نمایش انس و نزدیکی رزمندگان با مردم در دوران دفاع مقدس است که این را به خوبی حاصل کرده است. جا دارد از گروه سازنده، به ویژه کارگردان توانا و اهل اطلاع فیلم قدردانی شود و امیدواریم با معرفی شهدا، جوانان ما بدانند چه گنجینه هایی دارند.
رسا ـ ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
/9462/403/ر
ارسال نظرات