فقه حکومتی حلقهای از زنجیره گفتمان اجتهادی امام خامنهای است
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، سال هاست است که رهبر معظم انقلاب در منویات پربرکت خود به بیان و یادآوری مباحثی حیاتی و مهم میپردازند که بعضاً حتی پس از گذشت یک دهه، گاه روشنفکران رشتههای مختلف متوجه بخشی از عمق هدف ایشان در مواضع مختلف شده و بر آن صحه میگذارند.
بعد از حوادث طراحیشده فتنه سال 88 و رویکرد معظم له در برابر این واقعه، که عمق درایت ایشان را نشان داد و آنچه خداوند متعال تقدیر کرد با سرمایه دشمنان، نور ولایت در حل مسائل روز بر قلب جهانیان تابید، ابعاد دیگری از وجود مبارک و اندیشههای متعالی معظم له فروزنده گشت.
واقعیت آن است که از زمان تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دشمنان در حملات مختلف، منابع و استعدادهای این نظام را به مسائل گوناگون مشغول کردند تا انرژی این نظام و نیروهای فعال و اثرگذارش را از مسیر اصلی خویش منحرف کنند؛ که شاید اگر اینچنین نبود شاید مسیر انقلاب و نیروهایش در پیشبرد اهداف والای اسلام به نحوی دیگر رقم میخورد و جلوه بیشتری مییافت.
سیره عملی رهبر معظم انقلاب نگاه روشنفکران روز را به افق روشن و روش مبین اسلام و نظام اسلامی گرهزده است؛ به نحوی که امروز دیگر برای غرب باور پذیر نیست که این نظام بااینهمه تحریم و محدودیت و فشار بازهم به اهداف والای خود دستیافته باشد.
بر همین مبنا تصمیم گرفتیم که یکی از حلقههای مهم و حیاتی اندیشه امام خامنهای را که در حوزه علمیه فضای گفتمانی و جریانی بزرگی را ایجاد کرده است مورد بررسی قرار دهیم.
ایشان در زنجیرههای گفتمان علمی خویش به بحث تحول حوزههای علمیه پرداخته و نیز موضوع فقه حکومتی را مطرح نمودهاند.
دراینباره با حجتالاسلام دکتر یحیی جهانگیری نویسنده کتاب مصلحت در فقه که چندین سال است در راستای منویات مقام معظم رهبری در فضای حوزههای علمیه به امور پژوهشی مشغول هستند گفتوگویی داشته باشیم تا فقه حکومتی را موردبررسی قرار داده و به چیستی و چگونگی آن پیبرده و بتوانیم گامی صحیح را در پیشبرد این هدف متعالی در حوزه برداریم.
رسا ـ لطفاً بفرمایید ریشههای تاریخی فقه حکومتی به چه زمانی برمیگردد؟
فقه پویای شیعه جعفری در طول تاریخ با حکومت همگن نبوده است. البته به این معنا و مفهوم امروزی که ما با آن مواجه هستیم چراکه در طول تاریخ فقط در دوران آلبویه و صفویه حکومتهای شیعی را تجربه کردهایم اما آنهم ناقص و یا علما چندان در آن دخالتی نداشتند. بنابراین فقه شیعه جعفری با قالب و شالوده فعلی حکومت، در دوران تاریخی، تجربه عملی نداشته است.
پس فقه شیعه اصلاً با مسائل اجتماعی به معنای امروز درگیر نشده است البته نه اینکه فقه شیعه این مفهوم و معنا را در قلب خود ندارد بلکه به این معنا است که فقها در دوران مختلف نیاز به آن را احساس نکردهاند و به آن نپرداختهاند.
به همین دلیل بود که وقتی امام راحل قیام کرد و شالوده نظام جمهوری اسلامی ایران را پس از انقلاب طراحی میکرد عدهای از علما و فضلا و حتی روشنفکران دیگر به نظر ایشان نقد وارد میکردند.
این موضوع به خاطر آن بود که برخی از فقها و علما تصور میکردند که امام راحل یک مسئله جدید را طرح کرده و در فقه خود به نوعی تفسیر به رأی کردهاند این در حالی بود که خود آنان در این اشتباه بزرگ غوطهور بودند چراکه امام راحل نه تنها مسئلهای جدید را طرح نکرده بود بلکه ایشان نگرش متفاوتی به فقه و اسلام را مطرح کرده بود.
بهطورکلی باید بگوییم که امام خمینی(ره) آنقدر در تهذیب نفس و تهذیب علم اسلامی خود به حقیقت نگرش واقعی اسلام رسیده بود که عملکرد ایشان به جهانیان اثبات کرد که اسلام گذشته از آموزههایش، یک نگرش است.
بنابراین فقه حکومتی در حقیقت، روش محور است نه مسئله محور؛ لذا حکومت مقدس جمهوری اسلامی ایران با ظهور بهموقع خود توانست اسلام را به ریل اصلی آن برگرداند. فقه حکومتی نیز از مسائلی است که در آینده نزدیک جهان اسلام عمق اهمیت آن را درک خواهد کرد چراکه ما متوجه آن شدیم که جهان امروز تشنه فقه جعفری است.
رسا ـ بفرمایید که تفاوت اصلی فقه حکومتی با فقه خرد یا همان فقه مصطلح چیست؟
امام خمینی (ره) با پایهگذاری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و اصل ولایت مطلقه فقیه در حقیقت، فقه و مراکز فقهی امروز را به سمتوسوی جدیدی هدایت فرمودند بهنحویکه ما امروز شاهد آن هستیم که علما و فضلای حوزه علمیه قم بهمحض طرح یک گفتمان از سوی رهبر معظم انقلاب با مباحث زیاد تحقیقی که انجام میشود، در حقیقت آن را تبدیل به یک جریان واقعی کرده و میکنند.
بنابراین فقه حکومتی را نمیتوان در سطح یا همردیف فقه مصطلح قرار دهیم چراکه فقه حکومتی یک فقه کلان و همهجانبه است ولی مسائلی که در فقه مصطلح مطرح است در حوزه فردی و شخصی است.
پس در این نگاه فقهی، ما از فقه خرد به فقه کلان و از فقه صرفاً فردی به فقه اجتماعی حرکت میکنیم و این چیز جدیدی نیست چرا که اصل پیام اولیه و مهم انقلاب و جمهوری اسلامی ایران همین بوده است.
وقتیکه امام راحل به مسئله مهمی همچون ولایتفقیه بهعنوان یک اصل ولایت مطلقه مینگرند و وقتیکه متأسفانه برخی از به ظاهر علما با شاخص فقه خرد خود به بررسی ابعاد اصلی کلان میپردازند بدیهی است که امام خامنهای بعد گذشت سه ده از انقلاب این فقه را برای ایجاد یک گفتمان و جریان در حوزه با نامی همچون فقه حکومتی مطرح میکنند.
امام خامنهای در حقیقت به احیای فقه حکومتی با طرح این گفتمان علمی پرداختهاند بنابراین ما باید با نگاه فقه حکومتی به حل مسائل نظام اسلامی برسیم پس تابهحال آنچه اتفاق افتاده فقههای مضافی بوده است که صرفاً در محدود فقه خرد کلان نگری کرده است.
در فقه حکومتی، فقه به نگرشی جامع و کامل و مانع به بحث میپردازد نه فقط به فقه سیاسی بلکه به تمام ابعاد فقه؛ چنانچه امام خامنهای میفرمایند باید خلأ را دید و باید این خلأ را پر کرد. بنابراین در برداشتهایی که نسبت به فقه حکومتی است میتوان این را استنباط کرد که اگر امام خامنهای این مهم را مطرح نمیکرد شاید برخی از فضلا حتی در این شرایط هم این مسئله را احساس نیاز نمیکردند.
رسا ـ با این نگاهی که حضرتعالی مطرح فرمودید و با توجه به عقبه قوی حوزه علمیه قم در طی این سه دهه چرا به بحث این مسائل پرداخته نشده است؟
اول این که سیره رفتاری علما در طول تاریخ احساس نیاز از سوی جامعه بوده است و اینکه در طول مدت سی سال گذشته چرا این احساس نیاز صورت نگرفته جای بحث دارد و اینکه چرا علما باوجود مشاهده پیشرفتهای فنّاوری به طرح این مسائل با این جامعیت آنهم در بستر حکومتی عادل و شیعی نپرداختند، بحثی مفصل است.
اما این مسئله که فقه حکومتی در بطن انقلاب ما بوده است یک موضوع غیرقابلانکار است چراکه زنجیره سیره عملی امام خامنهای و امام خمینی (ره) نشان از این نکته هم هست که این موضوع از اساس، انقلابی و مبنای انقلاب شیعی ما هم بر اساس آن بوده است.
بنابراین امام خامنهای رسالت بزرگی را که در طول مدت امامتشان به دوش کشیدند گفتمان سازی در مواضع مختلف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است. باید بدانیم که فقه حکومتی صرفاً یک فقه نیست بلکه یک نگرش فقهی به حکومت است و این آن چیزی است که در دروس خارج علما و فضلا باید موردبحث قرار گیرد.
باید در نظر داشت که در سیر گفتمان سازی مقام علمی رهبری که ابتدا تحول حوزه بعد به بحث فقه حکومتی را آنهم در بستر جامعه طلبگی مورد طرح قرار میدهند از آنسو نتیجه بحث فقه حکومتی را با طرح مسئلهای همچون سبک زندگی اسلامی بسط داده و اینها در حقیقت نشان از آن است که شیوه زیست الهی را آموزش دادهاند.
رسا ـ آیا بحث سبک زندگی اسلامی با جریانات فکری حوزوی تبیین شده از سوم مقام معظم رهبری مرتبط هستند؟
سبک زندگی اسلامی در حقیقت یک عقبه تئوریک میخواهد و در دانشهای ناهمگن الهی نمیگنجد بنابراین به این موضوع باید با نگرش فقه حکومتی پرداخت.
بهعنوانمثال در امور شهری اگر هرکس بخواهد درب خانه خود را رنگی که خودش بخواهد بزند این یعنی آزادی فردی اسلام اما در فقه حکومتی اسلام قانون فقه این اجازه را به شخص نمیدهد و باید شخص برمدار دستورات حکومت حرکت کند.
یا مثلاً امام راحل وقتی میفرماید که حج یک بحث گستردهتری از محدوده فقه فردی است، باید مردم آن زمانی به حج بروند که ولایت مطلقه فقیه اجازه آن را بدهد. بنابراین مثلاً در مسئله حج خونین سال 66 ولایتفقیه به خاطر مسائل حکومت اسلامی رفتن به حج را حرام میداند بنابراین مرجعی نمیتواند بیاید و به مقلدین خود در این شرایط بگوید که تبعیت از امر ولایتفقیه در این زمینه لازم نیست و فریضه حج نباید ترک شود این همان فقه حکومتی است و این استدلال نشان از آن است که در بیان انقلابی امام راحل، فقه حکومتی مدنظر است.
وقتی ما میگوییم فقه حکومتی برخلاف فقه خرد، همه جوانب را در نظر میگیرد منظور همه ابواب فقه است حتی ابوابی همچون حج و نماز که گستردهترین ابواب فقه خرد هستند.
رسا ـ آیا در شرایط فعلی دنیا این مدل حکومت و فقه را میپذیرند و وظیفه حوزه علمیه برای تقویت بیشتر این جریان چیست؟
باتجربه تبلیغی که بنده در خارج از کشور که دارم بهجرئت میگویم که دنیا تشنه فقه پویای جعفری است چراکه من در اجلاس علمی که در ژاپن دعوت بودم بهصورت عینی مشاهده کردم که محققین آنها میآمدند و از ما درخواست ارائه راهحل در مواضع مختلف حکومتی از دید اسلام میکردند.
حوزه علمیه باید یک رصدخانه مطالعات راهبردی و دیدبانی را برای خود تأسیس کند که نه تنها در بحث فقه حکومتی بلکه در مسائل جدیدتر بتواند قبل از مواجهه، آماده پاسخگویی باشد. حوزه علمیه باید با تأسیس این واحد بداند که در آینده مثلاً چند مبلغ انگلیسیزبان نیاز دارد که با این پشتوانه بتواند به طرح راهکارها و مسائلی برای رساندن جامعه جهانی به سر مقصد امن بپردازد.
/837/403/م