مبانی نظری غرب اخلاق، معنویت و انسانیت را قربانی کرده است
پیام رهبر معظم انقلاب در حقیقت دعوت به «درک و شناخت صحیح» از همه حقایق اسلام و در عین حال اندیشیدن درباره دلایل خصومتها با اسلام است از اینرو این پیام در بسیاری از شبکههای اجتماعی خارجی با نامه تاریخی امام خمینی (ره) به گورباچف مقایسه شد و برخی کاربران از آن به عنوان «نقطه عطف» روابط غرب با اسلام یاد کردند.
توصیه به جوانان اروپایی، دعوت به شناخت مستقیم و بی واسطه از اسلام، پیشینه اسلام هراسی، انگیزههای ترس و نگرانی از آن، اصرار نکردن بر پذیرش برداشت ایشان یا هر تلقی دیگری از دین، شناخت اسلام از طریق منابع اصیل، خودداری از پذیرش هرگونه پیشداوری درباره اسلام؛ از مهمترین و بیشترین تیترهایی است که از سوی رسانههای عربی از متن پیام رهبر انقلاب اسلامی انتخاب شده است در همین زمینه گفتوگویی داشتهایم با حجت الاسلام محمدعلی لیالی، قائم مقام فصلنامه حکومت اسلامی که تقدیم خوانندگان میشود.
رسا ـ با توجه به پروژه اسلام هراسی غرب، تحلیل حضرتعالی درباره ابتکار حکیمانه رهبر معظم انقلاب در ارسال نامه و پیام به جوانان اروپا و آمریکای شمالی چیست و این پیام چه تأثیراتی میتواند داشته باشد؟
پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکایی از تحولات جدی و اساسی در فضای گفتوگو و محاوره در عرصه پیام رسانی و رسانه محسوب میشود.
بسیاری از شبکههای بیگانه، رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی این پیام را پیام غیرمنتظره نامیدند.
ارسال پیام توسط عالیترین مقام دینی، مذهبی و سیاسی جهان اسلام و تشیع با حذف واسطهها و سخن گفتن با عموم جوانان اروپایی و آمریکایی سابقه چندانی نداشته و ندارد و شاید از نخستینها باشد.
توجه به شبکههای اطلاع رسانی، عنصر رسانه، پیام در رسانه و تبدیل فضای محور تروریسم و مبارزه با آن به محور گفتوگو، محاوره و درخواست حفظ حقیقت جویی جوان و جوانان از نکات قابل توجه در پیام رهبر معظم انقلاب بوده است.
نسبت به این پیام چند نکته وجود دارد، نخست زمان پیام است که در آن عبارت حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه آمده است، وقایع فرانسه توهین نشریه شارلی ابدو به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) و به تبع آن تحولاتی که در کشور فرانسه و دیگر کشورها اتفاق افتاد.
تحولات جهانی در سالهای اخیر و وقایع مشابه در اروپا، آمریکا و جهان اسلام اتفاق افتاد بیانگر نوعی رشد تروریست و افراط گرایی در بخشی از جهان اسلام و معرفی اسلام به عنوان مظهر و نماد ترور و اسلام افراطی داعش، القاعده و النصره به عنوان نمادی از اسلام پدیدهای است که در اروپا و غرب به طور جدی مطرح شد.
نمایی که در تحولات اخیر نسبت به اسلام و مسلمانان در غرب و اروپا وجود داشت این بود که اسلام مظهری از نماد خشونت، ترور، ارهاب، ارعاب و توحش است و این تصویری است که از اسلام توسط دولتهای غربی و رسانههای وجود دارد.
نکته دوم این که مخاطب این پیام دولتها و عامه مردم نیستند( هرچند آنها نیز می توانند از آن استفاده کنند) بلکه عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی هستند.
ویژگیهایی که در نسل جوان وجود دارد در متن پیام رهبر معظم انقلاب آمده است و ایشان میفرمایند «آینده ملت و سرزمین در دست شما است و حس حقیقت جویی در قلب شما جوانان وجود دارد.»
نکته سوم، هدف از این پیام بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب گفتوگوی مستقیم جهت دستیابی به حقیقت، واقعیت اسلام و برانگیختن حس حقیقت جویی نسل جوان و جوانانی است که متأسفانه تحت فضای شدید القائات رسانههای دولتی و امپراطوری رسانه در غرب وجود دارد.
نکته چهارم، در این پیام نحوه ورود و گفتوگوی رهبر معظم انقلاب با جوانان با سؤالات دهه گانه جدی شروع میشود که این پرسشها از تحولات جهان امروز و به چالش کشیدن گزارشهای دولتها و رسانههای غربی از این تحولات است.
سؤالات بسیاری در غرب نسبت به اسلام و غرب وجود دارد که ضرورت پاسخ به این سؤالات سبب شد تا رهبر معظم انقلاب این پیام را برای جوانان آنجا صادر کنند.
رسا ـ با توجه به سیاهنماییهایی رسانههای غربی چگونه جوانان اروپایی شناخت مستقیم و صحیحی نسبت به اسلام پیدا کنند و چگونه میتوان این پیام پر محتوا را به گوش مخاطبان و جامعه هدف آن رساند و زمینههای تأثیرگذاری آن را فراهم کرد؟
فهم پیام رهبر معظم انقلاب منوط به فهم رابطه اسلام و غرب، اسلام و اروپا و اسلام و آمریکا در فضای تحولات کنونی است.
در مغرب زمین اندیشه امنیت برای مردم اهمیت دارد و اساس غرب این است که نوعی آرامش و امنیت را برای مردمشان تأمین کنند، ایجاد آرامش و امنیت منوط به وجود دشمن خارجی است.
در گذشته دشمن لیبرالیسم غرب سوسیالیسم و کمونیسم بود؛ بعد از فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم، مارکسیسم و کمونیسم، غرب به دنبال رقیبی بود که جامعه خود را از آن بتراسند.
دو گانه لیبرالیسم و مارکسیسم به دوگانه اسلام و لیبرالیسم، اسلام و سکولاریسم و اسلام و لیبرال دموکراسی غرب تبدیل شد، از این رو تبلیغات شدیدی در غرب علیه اسلام و مؤلفههای آن وجود دارد.
در کنار تبلیغات اسلام هراسی و توهین به مقدسات اسلامی، رشد روز افزون اسلام و مسلمانان و تفکر اسلامی در اروپا و آمریکا افزایش یافت ، به هر دلیلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و موج بیداری اسلامی، رشد روز افزون گرایش جوانان به اسلام زیاد شدت گرفت.
غرب در مقابله با این رشد روز افزون گزارشهای اشتباهی میدهد، دولتها و رسانههای غربی گزارشات بدلی و دروغین نسبت به اسلام و مسلمانان ارائه میدهند که متأسفانه این گزارشها در اروپا و آمریکا غالب است.
افزون بر آن پیدایش اسلام افراطی، سلفی، تکفیری و وهابی که تولید محصول غرب بود به اسلام هراسی و دوگانگی افزود.
ترویج و گسترش اسلام سبب شد که غرب فکر جدی برای مقابله با رشد اسلام کند، واقعیت این است که اسلام پس از مسیحیت دومین اقلیت دینی قدرتمند با مبانی فکری و نظری در اروپا و آمریکا است.
غرب به دنبال دشمن تراشی و دشمن هراسی است و از این رو ایران هراسی و اسلام هراسی را ترویج میکنند.
غرب در فضای اسلام هراسی و وحشت از مسلمانان سرمایهگذاری میکند و تبلیغ میکنند که مسلمانان محور جنگ و خشونت هستند.
اگر دولتهای غربی با ابزار هنر، سینما و ماهوارهها به مقدسات مسلمانان اهانت میکنند و قرآن میسوزانند و پیامبر اکرم(ص) اهانت میکنند، ما باید چگونه این فضا را بشکنیم؟
به نظر من پیام رهبر معظم انقلاب و مخاطبه مستقیم ایشان با جوانان بسیار زیاد توانست بر این فضا غلبه کند و فضای ترور، رعب و وحشت از مسلمانان را نزد انظار عمومی به ویژه جوانان اروپا و آمریکا بشکند.
باید دقت کنیم فهم این پیام به فهم پیشداوریها و تبلیغات منفی رسانهها و دولتهای غربی علیه اسلام و مسلمانان بستگی دارد.
غرب میداند که نباید گزارش واقعی از اسلام اصیل و ناب به جوانان و مردم اروپا برسد، غرب میداند که برای مقابله با اسلام اصیل و ناب باید گزارههایی از اسلام بدلی و تقلبی را ارائه دهد که نماد و مظهر آن جریانهای تکفیری و سلفی مثل القاعده و داعشی و وهابی است.
تعبیری که رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره) در عبارات شان داشتند این است که غرب مظهر و نمادی از اسلام انگلیسی و اسلام آمریکایی و بدلی باید ارائه بدهد که بتواند با پدیده اسلام ناب و اصیل مقابله کند.
رسا ـ چرا غرب که مدعی آزادی بیان است، اجازه نمیدهد گفتمان اسلام ناب و انقلاب اسلامی به گوش ملتها و مردمشان برسد؟
با شناخت فضای روانی غرب به این نتیجه میرسیم که باید نوعی گفتوگو، مفاهمه، تعامل و دیالوگ رهبران دینی و سیاسی جهان اسلام مثل رهبر معظم انقلاب نه با دولتها و نه با رسانهها بلکه با توده مردم و جوانان اروپا و آمریکا ایجاد شود که در این فضای تعامل و گفتوگو بتوان از عنصر رسانه و شبکه اجتماعی استفاده کرد که به طور عمومی در اختیار جوانان است در حالی که رادیو، تلویزیون و برخی از روزنامهها در اختیار دولتها است.
ارتباط با جوانان از طریق شبکههای اجتماعی بسیاری از فضاهای غبارآلود را از بین خواهد برد و وجدان بیدار و حقیقت جوی جوانان را بیدار خواهد کرد.
پس از فضای بیداری اسلامی که اتفاق افتاد، گرایش و تفکر اسلامی در خاورمیانه و جهان شدت یافت.
گزارههای یهودیت و مسیحیت به دلایل مختلف نمیتوانند اندیشههای نسل جوان امروز آمریکا و اروپا را راضی کند.
جوانان اروپایی در اطلاعات و اخبار تولید شده از رسانههای غربی تردید دارند و نوعی تشنگی برای فهم حقایق وجود دارد.
در همین فرصت محدود نامه رهبر معظم انقلاب مورد استقبال جوانان اروپا و آمریکا قرار گرفته است، اگر کسی به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و سایر زبانها آگاهی داشته باشد و فضاهای شبکههای اجتماعی و عمومی را پیگیری کند حتی رسانههای دولتی غرب مثل رادیو و تلویزیون مجبور شدند این پیام را کارکنند و مورد استقبال رسانهها و مطبوعات قرار گرفته است.
رسا ـ با توجه به متن پیام رهبر معظم انقلاب مطالبات ایشان از مخاطبانشان چیست؟
متن پیام رهبر معظم انقلاب بسیار زیبا و با تأمل است در کمترین عبارت بیشترین مطالبه از نسل جوان اروپایی انجام شده است و با استقبال همگان مواجه میشود و کسی با آنها مخالفت و مقابله نمیکند زیرا به حس حقیقت جویی و فطرت درونی جوانان برمیگردد.
به برخی از این مطالبات در متن پیام اشاره میکنم؛ دعوت به حقیقت و حقیقت جویی، دعوت به شناخت مستقیم و بیواسطه از اسلام، توجه به پیشینه اسلام هراسی در غرب، توجه به منابع اصیل اسلام، خودداری از پیشداوریها درباره اسلام و مسلمانان، دعوت به تفکر و تدبر در اسلام، قرآن و زندگی پیامبراکرم(ص)، توجه به نسخههای بدلی از اسلام و مسلمانان، داوری بیطرفانه درباره اسلام و طرح پرسش و چالش درباره سؤالاتی که وجود دارد.
تمام موارد ذکر شده در جهت اصلاح ذهنیت جوانان مغرب زمین و جدایی جوانان از گفتار رسمی دولتها و رسانهها است.
در این جا یک سؤال جدی مطرح میشود و آن این که وظیفه ما چیست؟
به نظر من ورود رهبر معظم انقلاب در این عرصه شاید به این معنا باشد که نهادهای رسمی ما از جمله حوزههای علمیه، دولتها و سازمانهای دولتی و رسمی کم کاری و کوتاهی شده است.
و این خیری است که رهبر معظم انقلاب وارد فضا شدهاند و این مطالبات را انجام دادهاند، وظیفه همه ما از حوزههای علمیه، دانشگاهها، اندیشمندان، رسانهها و جوانان این است که تبیین، تفسیر و تحلیل نامه رهبری انجام شود.
اندیشمندان و روشنفکران ما در حوزه و دانشگاه بتوانند با اندیشمندان و روشنفکران اروپا و آمریکا محاوره و گفتوگو کنند، فضای گفتوگو را باید باز کرد، جوانان ما نیز بتوانند با جوانان اروپا و آمریکا گفتوگو کنند.
من فکر میکنم اکنون زمانی است که باید در فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی حضور جدی پیدا کرد، مقالات مختلف در فضای رسانهها تولید و باز تولید شود و شبکههای اجتماعی بر مبنای مطالبات رهبری ایجاد شود.
احساس میشود که شاید بتوان برخی مراکز علمی و دانشگاهی غرب را برای گفتوگو پیرامون مطالبات رهبری دعوت کرد، از صاحب نظران غرب، اروپا و آمریکا در فضای رسانههای ما برای گفتوگو راجع به این مطالبات دعوت شود و احساس میشود که استفاده از عنصر رسانه، فضای سایبری، مجازی و اینترنت و شبکههای مجازی برای تبیین، تفسیر و تحلیل پیام رهبری ضرورت پیدا میکند.
نکته مهمتر این است که دیپلماسی محاوره و گفتوگوی ما باید راه بیفتد، نمایندگیهای ایران در خارج کشور مثل رایزنهای فرهنگی ایران در سایر کشورها و دفاتر نمایندگی وزارت خارجه ما در کشورها بتوانند زبان دیپلماسی و محاوره را برای تبیین مطالبات رهبری باز کنند.
از این فرصت باید به خوبی استفاده کنیم تا اسلام رحمانی که پیامبرش «رحمة للعالمین» است و قرآنی که مظهر عطوفت، رحمت و محبت است به جوانان اروپا و آمریکا معرفی کنیم و به امید خدا برای گرایش بیشتر به اسلام اصیل و ناب این پدیده مبارکی باشد.
و به نظر میرسد اندیشمندان و متفکران ما به بهانه پیام رهبر معظم انقلاب، تأملی جدی نسبت به وضع کنونی غرب داشته باشند.
رسا ـ چرا غرب از رواج اندیشه اسلام نگران است و به دنبال قرار دادن افکار عمومی دنیا در مقابل اسلام است، مگر اسلام دارای چه عناصری است که سردمداران و سیاستمداران غربی از آن هراس دارند و آن را تحت سانسور شدید قرار دادهاند؟
من احساس میکنم نوعی تحجر و سرگردانی در فرهنگ غرب امروزی وجود دارد البته نمیخواهم فرهنگ غرب را تمجید یا نفی کنم، میخواهم بگویم برخورد واقعی با فرهنگ غرب کنیم و ایجاد این سؤال، معضل و اشکال که آیا فرهنگ و تمدن غرب در حل بحرانها و مشکلات بشر امروز موفق بودهاند؟ آیا مبانی فلسفه غرب، لیبرالیسم و مدرنیته میتواند معضلات بشر امروز را حل کند؟ آیا میشود فرهنگ و تمدن غرب را براساس خواستههایی که رهبر معظم انقلاب در این نامه داشتند به چالش کشید و به گونهای دیگر به مبانی فلسفه غرب نگاه کرد؟
واقعیت این است که مبانی فلسفه غرب براساس اصالت لذت، ثروت، نفع و قدرت است، آیا این اصالت لذت و قدرت میتواند پاسخگوی نیازهای بشر امروز باشد؟
اوج فرهنگ و تمدن غرب در توسعه قدرت و ثروت است، اما تمام نیاز بشر امروز قدرت و ثروت نیست، بشر محتاج معنا، معنویت و اخلاق است.
جوانان امروز در اروپا و غرب میبینند که اخلاق، معنویت و انسانیت بشر در دام مبانی نظری فلسفه غرب قربانی شدهاند، نسل امروز اروپا شاهدند که اومانیسم انسان را به هلاکت رسانده است.
در چنین فضایی جوان غربی میتواند تحلیل کند و گزارشهایی که دولتهای غربی به مردمشان میدهند واقعی نیست.
به جوانان غربی باید گفت ای جوانان این دولتهای غربی هستند که تروریست پرور بودند و اسلام سلفی و تکفیری در خود غرب پرورش یافته است.
به جوانان غربی باید اعلام کرد که ما مسلمانان قربانی تروریسم هستیم، اسلام اصیل و ناب مخالف با تروریسم است.
به طور طبیعی شکستن فضای اسلام هراسی و ایران هراسی با پیام رهبر معظم انقلاب، وظیفه همه ازجمله اندیشمندان و متفکران حوزه و دانشگاه است و امیدواریم بتوانیم وظیفه خودمان برای معرفی اسلام ناب محمدی انجام دهیم، انشاء الله./908/ت300/ج