تحریم علمی میشل فوکو در فرانسه پس از مطالعه انقلاب اسلامی
«امام خمینی(ره)»، «انقلاب اسلامی ایران» و «اسلام» واژههایی که جهان غرب را در قرن 21 به ناتوانی کشانده است.
چندی است که امام خامنهای برمدار فرهنگ و اقتصاد بر امت مسلمان، هجوم بیشرمانه دشمنان اسلام در نقابهای مختلف را یادآور می شوند و تمام متفکران و اندیشمندان را به تفکر و پژوهش برمدار آن تشویق میکنند.
در این باره خبرنگار خبرگزاری رسا با پروفسور رشید بن عیسی، نظریهپرداز و اسلام شناس فرانسوی درباره «اسلام تنها دین الهی پیروز قرن» به گفت و گو پرداخته است، این اندیشمند اصالتاً الجزایری بوده و 45 سال است که در فرانسه زندگی میکند.
وی در زمان تبعید حضرت روحالله رهبر کبیر انقلاب اسلامی را در فرانسه ملاقات میکنند و امام خمینی(ره) و استراتژی انقلاب ایشان را مورد مطالعه قرار میدهند مطالعهای که تا امروز به طول انجامیده است.
رسا ـ نظر خود را درباره دیدگاه غرب نسبت به انقلاب اسلامی بیان کنید؟
برادران و خواهران ملت شریف ایران در تاریخ با یاریکردن حضرت روحالله کاری کردند که سرنوشت زمین را عوض کردند. 35 سال پیش از ایران زلزله بزرگی در سطح دنیا آغاز شد.
این عبارات من نیست این عبارات وزیر دفاع آمریکا است، که میگفت از انقلاب کمونیسم تا انقلاب اسلامی ایران چنین واقعهای به این بزرگی رخ نداده است.
این واقعه ظاهراً از ایران شروع شد؛ اما بعداً متفکران متوجه آنان شدند که این انقلاب تفاوتهای زیادی با کل حوادث قرن دارد.
انقلاب فرانسه یک شأنیت غربی داشت ولی انقلاب اسلامی ایران یک انقلابی بود که از خارج غرب میآمد یعنی اینکه شأنیت غربی ندارد. این انقلاب خارج از انقلابهای غربی بود که تا آن زمان به وقوع پیوسته بود. هیچکس تصور نمیکرد از ایران اینجور جای دوری یک پیرمرد؛ امام خمینی(ره) این زلزله بزرگ را راه بیندازد.
سازمانهای رصد کننده که در حال رصد تحولات جهانی بودند تصور نمیکردند که انقلابی از دل مردم ایران آنهم از شهر قم و با رهبری یک پیرمرد به ثمر بنشیند یا استکبار جهانی را حتی تهدید کند؛ اینچنین انقلابی پیشبینینشده بود که بتواند در سطح دنیا تمام مسائل دنیا را تحت شعاع قرارداد.
منجملهای را از امام خامنهای خواندم که ایشان فرموده بودند؛ هیچ انقلابی همچون انقلاب امام خمینی نتوانسته بود دنیا را در سیطره ارزشی خود قرار بدهد؛ بنابراین اولین عامل در انقلاب ما شخصیت امام خمینی(ره) بود چراکه اولین عنصر تأثیرگذار در یک جریان بزرگ، وجود رهبر آن جریان است.
رسا ـ در انقلاب اسلامی ایران چه چیزی باعث شد که جهان استکبار احساس خطر کند؟
حضرت عیسی مسیح میگفت من اینجا هستم ولی از اینجا نیستم؛ انقلاب امام خمینی با انقلاب حضرت مسیح مشترکاتی دارند و مهمترین مشترکات این دو انقلاب این است که امام و مسیح، روحالله هستند. امام از آسمان آمده بود و جهان غرب که خیلی بزرگ و قوی بود در نگاه امام پوچ و هیچ بود.
یعنی امام با غرب طوری سخن میگفت که انگار در مقابل او هیچچیزی نیست یا اصلاً قدرتی وجود ندارند. مهمترین ویژگی امام خمینی(ره) در مقابل غرب این بود که باوجود قدرت و سیطره غرب در سطح دنیا امام آنها را هیچ بهحساب نمیآورد. از کجا امام خمینی(ره) این اطمینان را گرفته بود و چه قدرتی باعث شده بود که اینهمه با اعتماد به نفس انقلاب بزرگی را به ثمر برساند.
ظهور امام خمینی برای دنیای غرب چیز عجیبی بود؛ چراکه قبل از امام شخصیتهایی همچون سید جمالالدین اسدآبادی هم اقداماتی داشتند.
تا قبل از انقلاب جمهوری اسلامی ایران نگاه خیلی ها به غرب دیدی وزغانه بود؛ چراکه طوری به غرب نگاه میکردند که خود را نسبت به غرب پایینتر فرض میکردند. جهانیان تا آن زمان خود را در مقابل غرب تسلیم کرده بودند.
در زمانی که همه مسلمانان به کشور غربی سفر میکردند خود را در مقابل غرب تسلیم میدیدند، دقت داشته باشید که در دیدگاه وزغ صفتانه به غرب همیشه وزغ از پایین به بالا نگاه میکند؛ بنابراین این نگاه به غرب امکان بروز یک انقلاب را به صفر میرساند.
کشیش بزرگی از واتیکان اجازه گرفت که لباس روحانیت خودش را کنار بگذارد تا به جمعیت مسلمانان نفوذ کند او جاسوس قدرتهای غرب بود و در سال 1920 با لورنس عرب به بغداد آمد.
شهید مطهری برخلاف دکتر شریعتی متفکری با اعتماد مطلق بود که تسلیم در مقابل خدا بود و غیر از فرمان الهی دستوری را قبول نمیکرد.
ایشان پیشرفت بر محور اسلام و یادگیری برخی از علوم تازه را نیز تشویق میکردند و دیانت اسلام را برتر میدانستند اینگونه که غرب را بالاتر از اسلام نمیدانست و مطمئن بود فرهنگ و دیانت ما کافی است ولی برای تأمین برخی از مقتضیات علمی روز میتوانیم از غرب دانشهایی را فرابگیریم ولی اساس و پایه، باید انقلاب خود ما باشد.
من قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با دوستان ایرانی خود هر یکشنبه به دیدار امام در پاریس میرفتم.
اعلامیههای امام خمینی(ره) علیه شاه را برای من ترجمه به عربی میکردند و من آنها را با ترجمه و معانی خیلی عالی به زبان فرانسه ترجمه میکردم؛ هشت سال قبل از پیروزی انقلاب ما این کار را انجام میدادیم.
رسا ـ مهمترین تأثیر امام خمینی(ره) بر شما چه بود؟
اعتماد بیش از حد به خودشان و به دیانتشان روی تفکراتم تأثیر بزرگی گذاشته بود؛ شما هیچچیزی پیدا نمیکنید که بهاندازه این اعتمادبهنفس غرب را به لرزه انداخته باشد امام با اعتماد به خدا غرب را به ناچاری و شکست وادار کرد.
وقتی خاتمی چند سال پیش به یونسکو آمد من به او گفتم که در ادبیات دیپلماتیک خود شروع نکنید که ما نیستیم! وقتی اینجوری شروع میکنید که تروریسم نیستیم؟ در حقیقت خود را در معرض اتهام قرار میدهید و جایگاه متهم را به خود داده و کشورهای غربی را بهعنوان یک مرجع قانونی شناختهاید.
پس نگوید که ما تروریسم نیستیم، ما عقبمانده نیستیم، اگر اینگونه به سخنرانی بپردازید سیاست منفعلانه را بهعنوان سیره کاری خود برگزیدهاید.
رسا ـ انقلاب امام چه تأثیری بر وجهه غرب در جهان گذاشت؟
امام وقتی انقلاب کرد برای اولین بار غرب به خودش شک کرد. آنان اولین باری بود که فهمیدند کامل نیستند و بزرگترین نیستند؛ چون فرهنگ ناب اسلامی در جهان موجود است که چیزهای جدیدی را باید از آن یاد بگیرند.
میشل فوکو برای تحقیقات میدانی برای انقلاب جمهوری اسلامی، به ایران آمد. یعنی یکی از بزرگترین متفکران غرب برای شناخت قدرت جدید دنیا به محل تولد این انقلاب آمده بود.
وقتیکه امام خمینی(ره) به پاریس تبعیدشده بودند من به میشل فوکو که آن زمان استاد دانشگاه من بود، تماس گرفتم.
به ایشان گفتم که من دانشجوی شما هستم همه مردم دنیا از هویت انقلاب امام خمینی(ره) سؤال میکنند نظر شما نسبت به این انقلاب چیست؟
من میخواهم بدانم میشل فوکو در مورد انقلاب اسلامی ایران چه فکر میکند؟ ایشان جواب داد من از خودم هم همین سؤال را میپرسم!
من سعی کردم که با میشل فوکو ملاقات کنم و بالاخره موفق شدم نیم ساعت از ایشان وقت بگیرم و البته ایشان در موعد قرار محل قرار را تغییر داد چون ایشان از این ارتباطات میترسید.
من برای ملاقات ایشان به مکان دیگری رفتم و جالب این بود که دو ساعت و نیم صحبت کردیم و آنجا فهمیدم که میشل فوکو برای تکمیل تحقیقاتش به ایران میآید.
نمیگویم که من سبب آمدنش به ایران شدم او میآمد یا با من یا بدون من و برایش هم تفاوتی نداشت. ولی برای این است که این مرد بزرگ میخواهد به اطمینان شخصی خودش برسد نه چیزی که من میگویم.
رسا ـ امام در نگاه نظریهپردازان غرب چگونه شخصیتی بود؟
امام «لسان الحال» است، یعنی اینکه هم برای زمان خود و هم برای امروز و هم برای آینده دنیا برنامه داشت.
نظریهپردازان غربی میبینند که امام شخصی غریب است! از کجا ! این جرأت و جسارت را پیداکرده بود و با چه پشتوانهای با دنیای غرب اینگونه مقتدرانه سخن میگفت؟ این کار کوچکی نیست که در آن زمان با بزرگترین و قویترین قدرت دنیا با این لحن صحبت شود. این قدرت عجیب را از کجا به دست آورده بود که غرب با این عظمت را همانند یک موجود کوچک و بیارزش مورد خطاب قرار میدادند.
غربی ها اولین بار بود که این مرد خدایی را از نزدیک دیدند؛ غربی ها میگفتند او همانند عیسی (ع) است چراکه معتقد بودند اگر میخواهید ببینید آینده خود را، به امام خمینی(ره) باید نگاه کرد.
وقتی میشل فوکو از ایران برگشت یک مقاله برای یک روزنامه ایتالیایی نوشت به خاطر ترس از دولت فرانسه مقاله خود را در یک روزنامه فرانسوی منتشر نکرد، میگفت این چیزی که در ایران امروز ما شاهد آن هستیم اصلاً یک شأن و فرهنگ محلی نیست، شأن یک ایرانی نیست، اینیک شأن جهانی است.
رسا ـ بعد از برگشت میشل فوکو به فرانسه چه اتفاقی افتاد؟
میشل فوکو وقتی برگشت به فرانسه، در مقاله خود بابیان اینکه آنچه در ایران در حین اتفاق افتادن است مسألهای است که فقط به ایرانیها ربط ندارد بلکه مسألهای است که به همه جهانیان مرتبط است.
او دیگر صراحتاً میگفت من میدانم که تمام فرانسویها مخالف من خواهند ماند ولی این را هم میدانم که امام خمینی و انقلاب جمهوری اسلامی ایران تنها پیروز آینده دنیا است؛ و غرب با آنهمه سازمانهای رصد کننده در اشتباه بزرگی است.
غربیها تا قبل از انقلاب امام خمینی(ره) میگفتند که ما از مقدسات و خدا و معنویات بینیازیم و خسته شدیم و اینها پیش ما تمامشده است؛ ولی میشل فوکو با ظهور انقلاب امام خمینی(ره) به آنان میگفت نه اینگونه نیست.
میشل فوکو با این همه مباحث علمی قویی که داشت بعد از طرح این مسائل خیلی مظلومانه و غریبانه او را تحریم کردند تا درگذشت و چهبسا او را کشتند.
وقتی که متفکران غربی دیدند که میشل فوکو انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) را پذیرفت و آن را تنها راه نجات بشریت میداند به این نتیجه رسیدند که نمیتوان جلوی نفوذ انقلاب و امام خمینی(ره) را بگیرند و صراحتاً اذعان کردند که امام دیگر به کجا مانده است که دست نیافته باشد.
امام خمینی(ره) در قلب میشل فوکو رسوخ کرد؛ بنابراین به کجا مانده که نرسیده باشند و این اولین زلزلهای بود که غرب را لرزاند.
فرهنگ غربی احساس کرد که ضعیفتر از فرهنگ اسلامی است؛ بنابراین وقتی روشنفکران غربی با تائید میشل فوکو مواجه شدند و دیدند که امام روی ایشان تأثیرات زیادی گذاشته است این سؤال برایشان ایجاد شد که امام به چه قلبی نمیتواند نفوذ کند و برای اولین بار غرب ناتوانی خود را در مقابل یک فرهنگ اصیل احساس کرد.
رسا ـ با تشکر از این که وقت ارزشمندتان را در اختیار ما گذاشته است./837/پ200/س