شهید هاشمینژاد و انقلاب اسلامی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از نوید شاهد، خرداد ماه 1356 حکم دوساله زندان سید عبدالکریم به پایان میرسد. سید در تاریخ 20 خرداد آزاد میشود. اما پس از آزادی ساواک مرکز از ساواک خراسان خواست تا او را فوراً به همراه گارد و خودرو به تهران اعزام کنند. ساواک خراسان هم این دستور را عملی کرد. سید را به زندان اوین بردند. در آن جا توانایی و نبوغ سید در پاسخ گویی موجب شد تا ساواک مرکز نتواند راه به جایی ببرد و بعد از گرفتن تعهدی بدون ضمانت اجرایی او را آزاد کند. سید 31 خرداد به مشهد بازمی گردد. اما ساواک وی را ممنوع الخروج میکند. شاید بیم این داشته است که او به خارج از کشور و به دیدار امام خمینی و سایر مبارزین برود. از سویی دیگر به تمام سازمانهای تحت نظر خود دستور میدهد تا او را تحت کنترل شدید داشته باشند.
یک هفته بعد خبر درگذشت دکتر شریعتی در لندن منتشر میشود. مبارزین این اتفاق را توطئه رژیم میدانند. به همین دلیل خراسان مرکز مبارزات میشود. و مبارزات در قالب پیامها و مراسم ترحیم شروع شد. در کنار آن راهپیماییهایی به صورت پراکنده در بخشهای مختلف شهر مشهد شکل میگرفت. هاشمی نژاد هم به مناسبت چهلم دکتر شریعتی مراسمی برگزار نمود. دیگر اعتراضات و راهپیماییها جدی تر شده بود و شعارها صریح تر و تندتر. 9 شهریور در مدرسه علمیه نواب مجلسی برگزار شد که سید سخنران آن بود حدود 5000 نفر در آن حضور داشتند. پس از پایان مجلس مردم تظاهرات کرده و در میدان طبرسی با پلیس درگیر شدند که دو نفر به شهادت رسیدند.
اول آبان ماه 1356 خبر درگذشت ناگهانی آقا مصطفی خمینی منتشر میشود. مراسم ترحیم نیز توسط علما و بزرگان مشهد گرفته میشود. تعدادی از طلبهها هم به مناسبت هفتم ایشان در منزل سید عبدالکریم به دور هم جمع میشوند.
کمیسیون امنیت اجتماعی خراسان 23 آذر ماه آیت الله سید علی خامنه ای را عامل اصلی تظاهرات مردمی مشهد تشخیص داد و رأی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان ایرانشهر برای او داد. این مسئله نقصانی در کار برای مبارزات و افزایش فشار و حجم کار برای سایر مبارزین به خصوص سید عبدالکریم بود.
در این ایام اتفاقات بسیار سرعت میگیرد. مسئله توهین روزنامه اطلاعات به امام، راهپیمایی 19 دی و بعد راهپیمایی چهلم شهدای قم در 27 بهمن، تحریم عید نوروز سال 1357 و اعلان عزادار بودن در این ایام، تعطیلی روزهای 9 و 10 فروردین به مناسبت چهلم شهدای 29 بهمن تبریز و ... که در همه اینها سید عبدالکریم نقشی فعال بر عهده دارد. بنا بر اسناد ساواک در این ایام اطلاعیهها با هماهنگی او و بیانیهها توسط او نوشته میشده است. در این زمان شهریهی امام خمینی با هدایت او توزیع میگردد و نامهها و بیانیههایی با نام رسمی او در کنار سایر مبارزین مشهد منتشر میشود.
در تاریخ 21 خرداد ماه دوباره سید عبدالکریم هاشمی نژاد به همراه آقایان طبسی، محامی و موسوی توسط کمیته مشترک ضد خرابکاری بازداشت میشود. بلافاصله علمای مشهد مانند سید صادق شریعتمداری، سید محمد صالحی، میرزا علی فلسفی، ابوالقاسم روحانی، و عزالدین زنجانی، حسنعلی مروارید، سید جواد تهرانی و سید کاظم مرعشی به این عمل اعتراض کرده و بعضاً کلاسهای درس خود را تعطیل میکنند. در نتیجه این فشارها ساواک ناچار میشود تا برای جلوگیری از مناقشه ای بیشتر آنها را آزاد نماید.
ساواک در 30 خرداد ماه 13 نقر در کشور و از جمله سید عبدالکریم را ممنوع المنبر میکند. در این زمان سید نه تنها در مشهد به مبارزات خود ادامه میداد بلکه هر از گاهی به بهشهر سفر کرده و آنجا با «انجمن جوانان مسلمان بهشهر» جلساتی داشته و آنها را هم راهنمایی و هدایت میکرد.
25 مرداد ماه جامعه روحانیت خراسان اعلامیه ای صادر کرده و نسبت به اتفاقاتی که در آن ایام روی میداد موضع گیری میکند و از مردم میخواهد تا به مبارزات خود ادامه دهند. در آن ایام اتفاقات فراوانی در مشهد در حال روی دادن بود، از خرابکاریهای خود ساواک به اسم انقلابیون گرفته تا راهپیماییها و درگیریهای پراکنده. در این درگیریها هم تعدادی به شهادت رسیده بودند. از این رو این اعلامیه ضمن اعتراض مردم را به مبارزه دعوت میکرد. این اطلاعبه با امضای واعظ طبسی، محامی و هاشمی نژاد منتشر شده بود. چند روز بعد هم سید بی اعتنا به ممنوع المنبر شدنش توسط ساواک در مدرسه علمیه نواب سخنرانی کوبنده ای کرد. این سخنرانی در تاریخ 9 اردیبهشت و به مناسیبت چهلم فوت شیخ احمد کافی دوباره تکرار شد.
با اوج گیری حرکتهای مردمی و به خصوص بعد از واقعه جمعه سیاه میدان ژاله در 17 شهریور دستور سرکوب شدید توسط دولت داده شده و از 19 شهریور حکومت نظامی اعلام شد. در همین روز دستور بازداشت سید عبدالکریم داده میشود. سید زندگی مخفیانه را شروع میکند. او سه هفته مخفیانه زندگی میکند. در این زمان رفتار برخی از علما و دفاترشان از یک سو و گزارشات ساواک نشان میدهد که با دستگیری سید مشکلاتی برای آنها به وجود میآید لذا دستگیری او منقضی اعلام میشود.
اندکی بعد آیت الله خامنه ای از تبعید بر میگردند. ستادی توسط ایشان، آقای طبسی و سید عبدالکریم هاشمی نژاد در مسجد کرامت تشکیل میشود. ستادی که ساواک را به شدت عاجز و برافروخته کرده بود. اینها اعتصابات و راه پیمایی های تمام شهرهای خراسان را ساماندهی کرده، در بسیاری از این تظاهرات پرشکوه شرکت میکردهاند. خود سید عبدالکریم در راهپیماییهای قوچان، گناباد، شیروان، اسفراین، درگز، نیشابور، و سبزوار شرکت کرده بود.
در جلسات ستاد مرکزی انقلاب تصمیم گرفته میشود که در تجمعات مردمی، به تناوب از آیت الله خامنه ای، حجت الاسلام طبسی و سید عبدالکریم هاشمی نژاد برای سخنرانی استفاده شود. ظاهراً در اکثر مراسم، آقایان خامنه ای یا سید عبدالکریم که تسلط بیشتری در خطابه داشتند، سخنرانی میکنند.
گزارشات ساواک نشان میدهد که سید فقط در 4 ماه آبان، آذر، دی و بهمن در بیش از 100 تجمع و راهپیمایی در مشهد و سایر شهرهای خراسان سخنرانی کرده است. در روزهای پایانی دی ماه و اوائل بهمن و تا زمانی پیروزی انقلاب این سخنرانیها هر روزه میگردد.
تا این که سرانجام این تلاشها نتیجه میدهد و پس از 20 ماه تلاش نفس گیر و پرمخاطره از زمان آزادی از زندان تا بهمن 57، انقلاب اسلامی به پیروزی میرسد. و دور جدیدی از فعالیتها در جهت حفظ و تثبیت آن آغاز میگرد./998/د101/ی