۱۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۷
کد خبر: ۲۴۵۳۳۹
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران:

تمدن اسلامی به پشتوانه علمی و معرفتی حوزه علمیه نیازمند است

خبرگزاری رسا ـ تمدن اسلامی به پشتوانه علمی و معرفتی نیاز دارد و تنها نهادی که صلاحیت دارد این پشتوانه علمی و معرفتی را ایجاد کند حوزه علمیه است و آیا حوزه علمیه در عرصه سیاست خارجی، سیاست داخلی و اداره جامعه توانسته است به صورت کاربردی، نگرش‌های دینی را تبدیل به اصول و فرم‌هایی کند که در این عرصه قابل عرضه باشد.
کوشکي

نقش و کارکرد روحانیت به عنوان یک گروه مرجع تاثیرگذار اجتماعی همواره در بستر فراز و فرود ارزش های اجتماعی بازتعریف می شود، در حال حاضر این نقش‌ها و وظایف دچار تحویل و دگرگونی هایی شده است که توجه به خطوط اصلی و راهنمایی‌های رهبر معظم انقلاب می تواند جایگاه و ساختار دقیق‌تر و بهینه‌تری را پیش روی نهاد روحانیت قرار دهد.



اصل شکل گرفتن انقلاب یک مرحله است و مرحله شکوفایی انقلاب، تداوم و صدور آن به دنیا مرحله بسیار حساس، مهم و سرنوشت ساز امت است که اگر روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی در سیاست دخالت کرد، در تداوم و صدور انقلاب نیز باید به وظیفه و مسؤولیتش عمل کند که این مهم بدون دخالت روحانیت متعهد و مبارز غیرممکن است.


حضرت امام خمینی(ره) در باره نقش و اهمیت روحانیت متعهد و دغدغه‌مند در انقلاب اسلامی فرمودند «برای مردم بگویید تا بدانند که توطئه‌گران پشت پرده، دست ‌اندر کارند تا بار دیگر روحانیت را از صحنه بیرون کنند، همان طور که در زمان مشروطه چنین توطئه ای وجود داشت».

 

اگر یک برش افقی بر خرده نظام های سیاسی، اقتصادی، قضایی و اجتماعی بزنیم و آن را نظام فرهنگی بنامیم، طلاب و حوزه های علمیه باید مسؤول طراحی و نظارت بر این نظام فرهنگی و معنوی باشند؛ طلاب و روحانیت باید نسبت به تغییرات در شاخص‌های فرهنگی حساس باشند و به طور دائم آن را رصد کنند؛ در این زمینه گفت‌وگویی داریم با محمد صادق کوشکی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران که تقدیم خوانندگان می‌شود.

 

رسا ـ نهاد حوزه علمیه، چه نسبتی با انقلاب اسلامی دارد و آیا توانسته است نسبتش را با انقلاب اسلامی مشخص کند و به تکالیفش عمل کند؟

در دهه فجر هستیم و به سی و ششمین سالگرد انقلاب اسلامی وارد می‌شویم و این بحث از این جهت اهمیت دارد که انقلاب اسلامی را در همه جای جهان و حتی در کشور، انقلاب روحانیت می‌دانند و روحانیت را سرسلسله‌دار و به عنوان راهبر انقلاب می‌شناسند.

 

واقعیت این است که حضرت امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب و شاگردانشان به عنوان واسطه‌های میان مردم و رهبری پیشرو انقلاب بودند و چهره‌هایی همچون شهید آیت الله سعیدی، شهید آیت الله غفاری، شهید اندرزگو و بسیاری از شهدای شاخص انقلاب در کسوت روحانیت بوده‌اند که این‌ها همه برای نهاد حوزه و روحانیت، سند افتخار است.

 

اما واقعیت این است که انقلاب اسلامی توقعاتی از حوزه داشته که برآورده نشده است و به تعبیر دقیقتر، انقلاب اسلامی محصول گوش سپردن مردم به وظایف و تکالیفی بود که روحانیت، مرجعیت و در رأس آن امام خمینی(ره) برای مردم تعیین کردند و مردم تلاش کردند تا تکالیف شرعی خود را در قبال انقلاب اسلامی ادا کنند و در این راه از بهترین داشته‌هایشان یعنی جان و مالشان و جان عزیزانشان نیز گذشتند تا انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

 

ما بعد از پیروزی انقلاب بنا داشتیم به عنوان ثمره انقلاب اسلامی و طبق فرموده حضرت امام خمینی(ره) یک نظام دینی و تمدن اسلامی بنا کنیم. ساخت تمدن اسلامی به پشتوانه علمی و معرفتی نیاز دارد و تنها نهادی که صلاحیت داشت این پشتوانه علمی و معرفتی را ایجاد کند حوزه علمیه بود.

 

اگر معنی انقلاب را دگرگونی و تغییر بدانیم؛ این انقلاب به معنی آن بود که هر آنچه در جامعه ما می‌گذرد به شکل اسلامی آن دگرگون شود و تغییر حالت دهد؛ از اخلاق و رفتارهای شخصی گرفته تا اخلاق‌ها و هنجارهای اجتماعی، حوزه تربیت اجتماعی، حوزه سیاست، مدیریت کشور و سایر عرصه‌ها حتی عرصه‌های زندگی مادی انسان‌ها؛ روابط داخلی، روابط خارجی و همه آنچه که انسان به آن احتیاج دارد قرار بود بر مبنای اسلام تغییر پیدا کند که این فلسفه و هدف انقلاب اسلامی بود و به طور طبیعی این مسؤولیت مهم بر عهده نهاد حوزه و روحانیت گذاشته شد.

 

در حال حاضر در سی و ششمین سالگرد انقلاب اسلامی می‌توانیم بپرسیم مردمی که مایلند فرزندانشان را بر اساس روش‌های دینی تربیت کنند آیا منابعی با زبان عامه مردم و پشتوانه قوی دینی در دسترسشان قرار دارد تا چنان که در مسائل فقهی به رساله توضیح المسائل مراجعه می‌کنند و از روحانیان برای حل مسائل شرعی خود استفتا کرده به سرعت به جواب سؤالشان می‌رسند در مسائل تربیتی نیز طبق موازین دینی، فرزندشان را تربیت کنند؟

 

آیا نهاد حوزه این امکان معرفتی را در اختیار عامه مردم قرار داده است تا مناسبات اجتماعی‌شان را بر اساس دین تنظیم کنند؟

 

ممکن است کسی بپرسد صد هزار کتاب تخصصی و 5000 هزار دوره فصلنامه‌های پژوهشی  چاپ رسیده است اما این مشکلی را از عامه مردم رفع نمی‌کند.

 

از افتخارات نهاد حوزه و روحانیت در طول بیش از هزار سال که از عمرش می‌گذرد این است که فقه شیعه را با همه گستردگی و عظمت در دسترس مردم قرار داده و به صورت کاربردی و سبک زندگی تحت عنوان توضیح المسائل در اختیار مردم قرار داده است که مردم هر زمانی که مشکل فقهی داشتند می‌توانند به مبلغان و کارشناس دینی مراجعه کرده و پاسخ مسائل فقهی خود را دریافت کنند.

 

اما در حال حاضر مردم در مسائل خانوادگی، ازدواج، روانشناختی، تربیتی و مشاوره‌های دیگر به مشاورانی مراجعه می‌کنند که هر چند انسان‌های دلسوزی هستند اما متونی که مطالعه کرده‌اند اسلامی نیست بنابراین راهکارها نیز بر اساس همان متون غربی و غیر دینی است.

 

آیا حوزه علمیه در عرصه سیاست خارجی، سیاست داخلی و اداره جامعه توانسته است به صورت کاربردی، نگرش‌های دینی را تبدیل به اصول و فرم‌هایی کند که در این عرصه قابل عرضه باشد.

 

برخی می‌گویند همایش‌های زیادی برگزار شده و کتاب‌ها و مقالاتی نوشته شده است اما این کافی نیست؛ آیا اینها به گونه‌ای عرضه شده است که فرماندهان، بخشداران و شهرداران بتوانند بر اساس آن بتوانند حکومت کنند.

 

آیا به گونه‌ای تدوین شده است که منابع علمی دانشکده‌های سیاسی و دیگر علوم انسانی فراهم شود تا دانشگاه‌ها محتاج ترجمه کتاب‌های اروپایی و آمریکایی نباشند؟

 

اگر این اقدامات انجام گرفته است که حرفی نیست اگر این معضلات وجود دارد یعنی هنوز حوزه علمیه نتوانسته‌ است پاسخگوی نیاز مردم، دانشگاهیان، حوزه داخل و حتی نیاز مشتاقان در خارج کشور باشد و باید بر تلاش و همت خودش بیفزاید تا تکلیفش را به نحو احسن انجام دهد و پاسخگوی نیازهای مردم و جامعه جهانی باشد.

 

غیر از مردم ایران، انسان‌های بسیاری در خارج کشور هستند که به انقلاب اسلامی عشق می‌ورزند و می‌خواهند زندگی خویش را بر شیوه و سبک زندگی اسلام ناب تنظیم کنند و در عرصه‌های مختلف زندگی نیازمند رهنمود هستند، رهنمودهایی که علمای دین از متن دین استخراج کرده‌اند.

 

حوزه‌ علمیه هنوز نتوانسته است سازوکار محکمی برای رساندن پیام و اندیشه انقلاب که پیام محتوایی اسلام و تشیع است را به جهان ارائه دهد.

 

ما چقدر مبلغ داریم که بتوانند به زبان‌های مختلف دنیا صحبت کنند؛ چین کشوری با بیش از یک میلیارد جمعیت است، آیا حوزه علمیه برای رساندن پیام انقلاب اسلامی به این کشور که همان پیام اسلام و معارف الهی است برنامه‌ریزی کرده است؟

 

در آسیای جنوب شرقی، ویتنام، لائوس و کامبوج، ژاپن، کره و دیگر کشورها که اینها همان مردمی هستند که حوزه علمیه وظیفه داشت با استفاده از امکانات بعد از انقلاب، پیام اسلام را به گوش این کشورها برساند.

 

آیا این اتفاق افتاده است و ما مبلغانی به زبان ژاپنی، کره‌ای یا چینی داریم که بتوانند حتی از طریق فضای مجازی، معارف دینی را به گوش آنها برسانند؟

 

کشوری به بزرگی برزیل است که بیش از دو میلیون شیعه در آن زندگی می‌کنند آیا حوزه علمیه مبلغانی به زبان پرتقالی و اسپانیولی دارد که پاسخ‌گوی نیاز شیعیان برزیل باشند و با فرهنگ مردم آنجا آشنا باشند؟

 

این در حالی است که ما هنوز به تعداد کافی مبلغانی به زبان عربی نداریم چه رسد به زبان‌های دیگر که در مراحل بعدی اولویت قرار دارد.

 

ما بیش از حد نیاز، مؤسسات پژوهشی، فصلنامه، کتابخانه و سی‌دی‌خانه در قم داریم و حوزه علمیه اولویت رسالات الله در جهان را در اولویت بعد قرار داده است و اولویت نخست افزایش تعداد پژوهشکده‌ها، هیأت علمی‌ها، حجت الاسلام دکترها و مراکز پژوهشی است که هیآت علمی شوند و امثال خودشان را تکثیر کنندو در این مراکز مشخص نیست که چند تا مبلغ انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف از سیاست اسلامی تا روانشناسی دینی و جامعه شناسی دینی تربیت شده است که به دنیا بفهماند که روحانیت و متون شیعه می‌تواند پاسخگوی نیاز مردم جهان در عرصه‌های مختلف باشد که آیا این اتفاق افتاده است؟

 

رسا ـ با توجه به فرمایش شما،‌ بسیاری از مسؤولان و طلاب دغدغه‌مند حوزه علمیه، حرکت‌هایی در این زمینه به صورت خودجوش اما پراکنده داشته‌اند که اگر این فعالیت‌هابه صورت منسجم و هم‌افزا صورت بگیرد تأثیر مطلوبی در نشر و گسترش دین خواهد داشت، نظر شما در این زمینه چیست؟

این حرکت‌های خودجوش همیشه بوده است و روحانیت شیعه‌ای در تاریخ داریم که حدود پانصد سال قبل به طور شخصی برای تبلیغ دین به تایلند رفته است و اسلام را تبلیغ کرده و در حال حاضر قبرش زیارتگاه مسلمانان تایلند است.

 

 در آن زمان جمهوری اسلامی نبوده است اما ما از نهاد حوزه تعریف می‌کنیم؛ بالاخره از ابتدای انقلاب چقدر حوزه علمیه پیشرفت داشته و پژوهشگاه، هیأت علمی، حجت الاسلام و دکتر اضافه شده است.

 

اگر در هر پژوهشگاه و مرکز علمی یک مبلغ زباندان داشتیم بیشش از تعدادی بود که الان داریم و با آشنایی با فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف می‌توانستند اندیشه‌های ناب اسلام را بدون نقص تبلیغ کنند؛ پاسخگوی شبهات باشند و در عرصه‌های مختلف به انسان‌های غیر مسلمان بگویند که پاسخگوی نیاز تو اسلام و اندیشه‌های بلند شیعی است.

 

رسا ـ البته این مطالبه و برنامه‌ریزی برای داخل کشور نیز وجود دارد که حوزه علمیه در تبلیغ اسلام و پاسخ به شبهات اعتقادی و تهاجم فرهنگی بتواند موفق عمل کند اما نقش رسانه به‌ویژه خبرگزاری رسا برای توجه دادن مسؤولان مربوطه به مشکلات و نواقص چیست؟

اگر خبرگزاری رسا یک بازوی رسانه‌ای برای حوزه علمیه قم و روحانیون محسوب می‌شود باید این دغدغه‌های انقلابی و اصیل شیعه را یادآوری کند و مصداق این آیه شریفه باشد که «وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ» با تذکر دادن این دغدغه‌ها، انشاءالله شاهد جوشش و رویشی در حوزه علمیه باشیم که بتواند نقش اساسی و پیشگام حوزه در ابلاغ پیام خداوند به جهان و زمینه‌سازی ظهور را داشته باشد.

 

رسا ـ چرا این دغدغه‌ها که از اهداف انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) و مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده ‌است از سوی برخی مسؤولان پیگیری نشده و بیشتر به مسائل فرعی و حاشیه‌ای پرداخته می‌شود؟

من نمی‌دانم مسؤولان کشوری این مطالب را مطالعه می‌کنند یا نه؛ اما احتمالا مسؤولان حوزوی این مطالب را ‌بینند؛ یک زمانی شهید آیت الله سعیدی چون احساس تکلیف می‌کرد؛ در ماه رمضان، پشت موتور گازی پسرش می‌نشست و برای تبلیغ به روستاهای اطراف تهران می‌رفت که مورد هجوم تبلیغات وهابیت قرار گرفته بودند و تک‌تک خانه‌های مردم را در می‌زد و از مردم خواهش می‌کرد که به مسجد بیایند تا نماز جماعت برگزار شود و گاهی چند پیرمرد بیشتر به مسجد نمی‌آمدند و با زبان روزه بعد از نماز و بیان مسائل شرعی به منزل برمی‌گشت و بعد از چند ساعت افطار می‌کرد و این روحانی است که برای ابلاغ رسالات الله، احساس تکلیف شرعی می‌کند.

 

امام خمینی(ره) یک عالم دینی بود که زندگی‌اش را وقف دین، شریعت الهی، تذکر و رهنمود به مردم کرد اما این که چرا برخی شنوای این تذکرات نیستتند به اطلاق‌ روایت امام حسین(ع) برمی‌گردد که فرمودند « اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ » که این روایت اطلاق دارد؛ مردم بنده دنیا هستند و دین بازیچه زبان آنها است، تا وقتی که دین بر چرخ معیشت آنها می‌چرخد، دیندار هستند و اگر سختی پیش آید، دینداران کاهش می‌یابند.

 

مهم نیست مردم در چه لباسی هستند، حوزوی یا دانشگاهی، کشاورز و کاسب فرقی نمی‌کند و این حدیث متوجه آنها نیز هست که شیطان قسم یاد خورده است که «لاغوینهم اجمعین» همه را غیر از عده معدودی فریب می‌دهم و این افرادی که فریب می‌خورند شامل همه اقشار می‌شود و پوشش و کسوت مانع از تأثیرگذاری نیست.

 

امام خمینی(ره) بارها فرمودند که حوزه به ساختمان‌ها، کتابخانه‌ها و ادارات مجلل نیاز ندارد که اگر این نهاد به تشریفات ظاهری و تجملات روآورد دچار رکود و سکون می‌شود./908/گ403/ج

ارسال نظرات