شهیدی که با چراغهای خاموش، راه انقلاب را روشن کرد

به گزارش خبرگزاری رسا، نوروز سال 1344 و خاموشی چراغهای حرم مطهر به مناسبت تحویل سال نو، برای او فرصت مناسبی بود تا بتواند پیام مبارزه را به گوش همهی مسافران حرم که به زیارت امام هشتم آمده بودند برساند. از این رو، اقدام به توزیع کارتهای تبریک سال نو مزین به تصویر امام خمینی(ره) و پرچم حریت، عدالت و آزادی نمود.
در نخستین روزهای گرم ماه مرداد سال 1325 ه.ش که مزارع سرسبز دشتهای گرگان زمین، با دستهای پرتلاش دهقانان آبیاری میشدند تا نویدبخش سالی پربرکت برای کشاورزان باشند، کودکی در یکی از روستاهای شهرستان کردکوی به دنیا آمد که والدینش به پاس عشق به پیامبر(ص) و امام اول شیعیان او را محمدعلی نامیدند.
میرزا سلمانی کشاورزی خرده پا، در روستای ایلوار بود که همواره همسرش زهرا را در کنار خود داشت. آنها اگرچه زندگی فقیرانه داشتند، ولی کانون زندگی آنها سرشار از محبت بود که تولد محمدعلی، گرمی و محبت آن را بیشتر کرد.
محمدعلی در سایه پرمهر خانواده بزرگ شد تا این که وارد مدرسه ابتدایی روستای خود شد. علاقهی پدر و مادر به کسب علوم قرآنی سبب گردید تا بعد از پایان کلاس سوم ابتدایی، او را جهت فراگیری قرآن به مکتب خانه ای واقع در روستای بالاجاده نزد شیخ حسن مهدوی بفرستند.
این روستا در سمت جنوب روستای ایلوار و در فاصلهی 5 کیلومتری آن قرار داشت که محمدعلی هر روز مسیر خاکی آن را با عشق میپیمود تا بتواند آیات کلام آ... مجید را بیاموزد.
هر بار که او آیات قرآن را برای پدر و مادرش میخواند. آنها لبخند میزدند و او را دعا میکردند. محمدعلی سالها نزد شیخ حسن تلمذ کرد تا این که احساس نمود باید به جای دیگر برود و آموزشهای خود را کامل کند، از این رو با راهنمایی پدر در سال 1338 به شهر گرگان آمد. آن موقع در این شهر علمای بزرگی بودند که هر یک حوزههای علمیه داشتند و به طلاب آموزش میدادند. محمدعلی این افتخار را داشت که طی دو سال حضور در گرگان از محضر بزرگانی چون آیت آ... سجاد علوی، نبوی و میبدی کسب فیض کند و از چشمههای جوشان علوم قرآنی بهرهها جوید.
عشق به فراگیری بیشتر علوم حوزوی سبب شد تا او همچون همهی شیفتگان علوم قرآنی راهی شهر مقدس قم گردد و طی دو سال اقامت در آن به کسب علوم دینی مشغول شود.
محمدعلی که همچون مهاجری در جستجوی علم بود. در سال 1342 راهی مشهد شد و در مدرسه علمیه خیرات رحل اقامت در جوار حرم حضرت رضا افکند. در این مدرسه، او از آموزشهای اساتیدی همچون ادیب نیشابوری، حجت هاشمی و عباس واعظ طبسی بهره جست.
آرام آرام آموزشهای محمدعلی کامل شد و او به مرحله ای رسید که میتوانست به لباس روحانیت درآید و سرانجام در سال 1343 طی مراسمی ملبس به این لباس گشت. عمامه را حجت الاسلام شهید عبدالکریم هاشمی نژاد بر سر او گذاشت و در این مراسم، بزرگانی همچون رهبر معظم انقلاب حضرت آیت آ... خامنه ای در آن حضور داشتند.
محمدعلی از آن روز همواره خاطرات خوش در دل داشت و از آن به نیکی یاد میکرد. عکسهایی که از این صحنه داشت، تداعی کننده آن خاطرات خوب بود.
مبارزه سیاسی
ارتباط محمدعلی روحانی فرد با چهرههای انقلابی همچون آیت آ... خامنه ای، شهید هاشمی نژاد و عباس واعظ طبسی و محافلی همچون مسجد جامع گوهرشاد، کانون نشر و دانشگاه مشهد، آرام آرام پای محمدعلی جوان را به دنیای جدید کشاند، دنیایی که سرنوشت او را تا به آخر تغییر داد.
آن جوان روستایی ساده که آشنایی چندانی با مسائل سیاسی نداشت، کم کم با دنیای سیاست آشنا شد و متوجه گردید که چگونه حکومتی بساط ظلم خود را پخش کرده است و بیدادگرانه حکمروایی میکند. از این رو پای به مبارزه گذاشت.
زمانی که روحانیون انقلابی (آیت آ... خامنه ای و شهید غلامحسین فغانی تهرانی) از مشهد برای سخنرانی به گرگان میآمدند تا به روشنگری بپردازند. محمدعلی جوان اعلامیه و خطابه در پای منبر آنان میخواند تا وظیفه دینی و انسانی خود را انجام دهد و همین امر سبب شد تا ساواک شهر گرگان او را دستگیر و برای مدتی بازداشت و زندانی نماید، اما این امر برای او نه فقط پایان، بلکه سرآغازی برای زندگی جدید بود.
مبارزه سیاسی محمدعلی روحانی فرد در مشهد ادامه یافت تا این که در سال 1343 توسط ساواک مشهد احضار و بازداشت گردید.
نوروز سال 1344 و خاموشی چراغهای حرم مطهر به مناسبت تحویل سال نو، برای او فرصت مناسبی بود تا بتواند پیام مبارزه را به گوش همهی مسافران حرم که به زیارت امام هشتم آمده بودند برساند. از این رو، اقدام به توزیع کارتهای تبریک سال نو مزین به تصویر امام خمینی (ره) و پرچم حریت، عدالت و آزادی نمود. این کارتها به دست تعدادی از مشتاقان آرمانهای امام رسید و او از این کار خود رضایت بسیار داشت، اما اقدام محمدعلی جوان باعث شناسایی و سرانجام دستگیری وی توسط ساواک که در همه جا حضور داشت، گردید و او را روانهی زندان ساخت.
برای روحانی فرد میدان مبارزه سرزمینی به وسعت ایران بود. از این رو، مشهد، قم و گرگان مکانهایی برای تبلیغ حقانیت آرمانهای امام بودند.
در سال 1346، او با چمدانی از اطلاعیهها به زادگاه خود گرگان بازگشت. ساواک که از قبل متوجه این حرکت او شده بود، اقدام به محاصره روستای محل تولد او نمود و در نهایت وی را دستگیر و بازداشت کرد. دادگاه فرمایشی رژیم پهلوی روحانی فرد را به جرم توطئه علیه رژیم نظام مشروطه، اهانت به شخص اول مملکت و اختلال در نظم و امنیت کشور محکوم نمود وقتی او را برای تجدید نظر رأی دادگاه به تهران اعزام کردند. دادگاه تجدید نظر بار دیگر حکم را تأیید و وی را در زندان قصر زندانی نمود.
اما این زندان برای روحانی فرد مکانی شد تا او با دیگر مبارزان از جمله آیتالله محی الدین انواری آشنا گردد و در جریان بیشتر مبارزهی سیاسی قرار بگیرد.
با پایان زندان، محمدعلی روحانی فرد در سال 1347 به شهر قم برگشت و دور جدیدی از فراگیری علم را در محضر بزرگانی همچون ناصر مکارم شیرازی، موسوی تبریزی، آیت آ... جعفر سبحانی، صالح نجف آبادی، فاضل هرندی و علی مشکینی آغاز کرد.
تحصیل در حوزه علمیه قم هرگز مانع از فعالیت سیاسی وی نشد و او هرگاه فرصتی پیدا میکرد، اعتراض خود را نشان میداد. در سال 1353 که طلاب قم به مناسبت سالگشت قیام خونین 15 خرداد 1342 دست به تظاهرات زدند، محمدعلی در آن بسیار فعال بود. از این رو، توسط ساواک دستگیر و به مدت 4 ماه بازداشت و زندانی شد.
روحانی فرد در انقلاب سال 1357 شهر قم فعال بود، حضور گسترده در تظاهرات، پخش اعلامیه امام و همکاری با انقلابیون از جمله اقدامات او محسوب میشد.
او یک بار در خیابان ارم مورد سوء قصد گشتیهای حکومت نظامی قم قرار گرفت که توانست از دست آنها نجات یابد.
زمانی که روحانیون، اساتید و دانشجویان تهران در اعتراض به ممانعت رژیم از ورود امام به میهن دست به تحصن زده بودند، او هم در آن شرکت و حضور فعال پیدا کرد.
بعد از ورود رهبر انقلاب میهن او به همکاری با دفتر امام پرداخت.
مبارزه فرهنگی
محمدعلی روحانی فرد در طول حیات خود در تلاش برای کسب علم و دانش بود. از این رو، به حوزههای علمیه گرگان، قم و مشهد میرفت. او هم زمان با فراگیری علوم دینی در تلاش برای کسب علوم جدید هم برآمد تا این که توانست در سال 1350 دیپلم ادبی خود را به صورت متفرقه در شهر قم بگیرد. بعدها او در کنکور سراسری شرکت و در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد و در آن به ادامه تحصیل پرداخت. مشغلهی کاری او در تهران سبب شد به دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران انتقال یابد و فراگیری علم را در این مرکز آموزش ادامه دهد.
محمدعلی روحانی فرد کار نوشتن را از سال 1342 طی همکاری با مجلات نوردانش، ندای حق، نسل جوان و پیام اسلام قم آغاز کرد که طی سالها ادامه یافت، حاصل این همکاری، چاپ دهها مقاله در مجلات مختلف بود. او همچنین کتابهایی با نام «ما و مسائل روز» و «کتاب مستضعفین» را به نگارش درآورد. یکی از کتابهای او «اسلام در ایالات متحده آمریکا و کانادا» نام دارد. روحانی فرد در این کتاب، چگونگی پیدایش و نفوذ اسلام در آمریکا، رشد نهضت اسلامی در آمریکا و حوادث ناگواری که بر مسلمانان گذشته را شرح میدهد. معرفی پایه گذاران نهضت اسلام در آمریکا، سازمان مسلمان سیاه پوست آمریکا، معرفی فعالیت شیعیان و آشنایی با مراکز و مساجد اسلامی آمریکا از دیگر بخشهای این کتاب است. پیروزی انقلاب اسلامی 57 برای او پایانی در فعالیتهای فرهنگی نبود، بلکه سرآغاز دوره جدیدی بود. با تأسیس جمهوری اسلامی، وی اقدام به راه اندازی نهادهای فرهنگی مختلف از جمله کانون فرهنگی ـ اسلامی گرگان و دشت و ... نمود.
یکی از مهمترین اقدامات فرهنگی شهید محمدعلی روحانی فرد انتشار نشریه پیام مستضعفین است. این نشریه با روش خبری، انتقادی، مذهبی و سیاسی در سال 1358، در گرگان منتشر میشد. مطالب این نشریه شامل مقالات سیاسی، اجتماعی، مذهبی و بزرگداشت مناسبتها متناسب با فضای انقلابی و پرتب و تاب جامعهی ایران در سالهای اولیهی انقلاب بود.
شهید محمدعلی روحانی فرد در راستای کارهای فرهنگی با رادیو گرگان همکاری و 150 ساعت سخنرانی در موضوعات مختلف در آن ایراد نمود.
فعالیتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
محمدعلی روحانی فرد، پیشتاز فعالیتهای انقلابی در غرب گرگان از جمله شهرستان کردکوی بود. این امر در بعد از انقلاب هم ادامه یافت. همکاری در تأسیس نهادهای انقلابی و راه اندازی آنها در غرب گرگان از جمله فعالیتهای مهم او است.
در خرداد 1359 او به سمت بازپرس و سپس دادیار دادسرای انقلاب اسلامی گرگان مشغول به کار شد. او همچنین به عنوان اولین سرپرست بنیاد شهید انقلاب اسلامی کردکوی و بندرترکمن منصوب شد. محمدعلی روحانی فرد طی مدت 3 سال در سمت فرمانداری شهرستان کردکوی دست به اقداماتی زد که حاصل آن انجام کارهای زیربنایی و اساسی است. اقدامات او در جهت کانال کشی جهت ممانعت از سیل در شرق کردکوی همچنان در ذهن مردم است.
روحانی فرد از سال 1362 به وزارت خارجه پیوست و در این وزارتخانه مشغول به کار شد. او در اداره ششم سیاسی وزارت خارجه اشتغال داشت و در راستای وظایف خود به سفرهای خارجی از جمله کشورهای آفریقا و آسیایی رفت تا در راستای سیاست دولت جمهوری اسلامی ایران به محرومان و مستضعفان کمک نماید.
شیخ محمد روحانی فرد در طول حیات، بارها به جبهه رفت تا وظیفهی خود را انجام دهد. او به رزمندگان عشق میورزید و وظیفهی خود را در همراهی و همدلی با آنها میدید که سرانجام در یکی از مأموریتها، هواپیمایی که او و جمعی از مقامات عالی رتبه را به اهواز میبرد، مورد حمله هواپیماهای عراقی قرار گرفت و محمدعلی روحانی فرد و دیگر همراهانش به شهادت رسیدند.
پیکر مطهر شهید روحانی فرد بعد از تشییع جنازه باشکوه در تهران به زادگاه او حمل و برای همیشه در روستای محل تولد او به خاک سپرده شد./998/د101/ی
منبع: نوید شاهد