«صفر» چگونه دستاورد شد؟
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، وقتی تورم صفر درصدی نقطه به نقطه بهمن ماه از سوی رئیسجمهور به عنوان یک دستاورد اقتصادی عنوان شد، بیشک قلب هر فردی که با مبانی ابتدایی علم اقتصاد آشناست به درد آمد زیرا در هیچ کجای دنیا چنین امری را به عنوان یک دستاورد عنوان نمیکنند. برای توضیح چنین دستاورد پوچی لازم به توضیح است که برای استخراج تورم به طور معمول 360 قلم کالا دستچین میشود و تغییر قیمت این کالاها در یک بازه زمانی یک ماهه یا یک ساله مبنای محاسبه تورم قرار میگیرد.
حال اگر به هر دلیلی به یکباره قیمتها در یکبازه زمانی به طور مثال یکساله 100درصد رشد پیدا کند و تنها برای یک ماه قیمتهایی که در گذشته 100درصد رشد داشتهاند تغییری نکنند، این بدان معنی است که تورم نقطه به نقطه در ماه مذکور صفر درصد بوده است.
در این بین باید عنوان داشت که اساساً در تصمیمگیریهای اقتصادی به طور معمول تورم سالانه مدنظر قرار میگیرد زیرا به دلایل مختلف امکان دارد تغییر قیمت کالاها در ماههای مختلف سال متفاوت باشد به طور مثال ما میتوانیم از طریق واردات ارزان قیمت کالا به یکباره بازارها را مملو از کالای ارزان قیمت کنیم و حتی تورم را با اعداد منفی نیز رو بهرو کنیم، از سوی دیگر همانطور که عنوان شد تعداد اقلام برای محاسبه تورم 360 قلم کالاست و امکان دارد در جریان محاسبه تورم قیمت کالاها با سه گزینه رشد، کاهش یا بدون تغییر مواجه شود، حال از آنجا که تورم معدل تغییر قیمتی مجموعه 360 قلم کالاست امکان دارد به طور مثال تورم کالاهایی که در بخش خوراکی وجود دارد و مورد نیاز مردم است با رشد قیمت مواجه بوده باشد اما تورم بخش مواد دخانی با کاهش قیمت مواجه شده باشد که این نوسانها میتواند خروجی معدل را که همان تورم است به عدد صفر برساند.
گفتنی است در مورد فوق اگرچه تورم کل صفر معرفی میشود اما اگر به طور مثال تورم بخش خوراکی را به طور مجزا بخواهیم گزارش کنیم باید عنوان داشت که تورم در این بخش صعودی بوده و در بخش دخانی نزولی بوده است، بدین ترتیب میبینیم که در جریان معدلگیری از 360 قلم کالا برای محاسبه تورم فرودها و نزولهای قیمت کالاها به درستی نوسان قیمتها را گزارش نمیکند. در پایان از آنجایی که رئیس دولت یازدهم صفر شدن تورم نقطه به نقطه را یک دستاورد عنوان داشته لازم است متذکر شویم که اساساً نرخ تورم نقطه به نقطه گویای شرایط اقتصادی یک کشور نیست زیرا برای آنکه بخواهیم شرایط اقتصادی یک کشور را مورد ارزیابی قرار دهیم، باید به شاخصهای دیگر اقتصاد کلان یعنی رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و... رجوع کنیم. در این بین بهتر بود به جای آنکه دکتر روحانی نرخ تورم نقطه به نقطه را به عنوان یک دستاورد عنوان کند، هزینه حیات یک آدمی را در کشور ایران برای مردم بازگو کند.
انسان برای زنده ماندن ناگزیر است در روز سه وعده غذا بخورد، این در حالی است که حداقل هزینه سه وعده غذای روزانه را اگر با ارفاق فراوان 20هزارتومان در نظر بگیریم یک کارگر مجبور است کل حقوق 607هزار تومانی ماهانه خود راخرج هزینه خوراکش کند، لازم به ذکر است علاوه بر خوراک کارگر با هزینههای دیگری چون مسکن، کفش و پوشاک، حمل و نقل، آموزش، ارتباطات و... روبهرو است. در این بین آمارهای بانک مرکزی طی سالهای 83 الی 92 نشان میدهند که خانوارهای ایرانی برای جبران بخشی از کسری درآمدی خود، جلوگیری از افت قدرت خرید و مقابله با افزایش قیمتها، بخش قابل توجهی از نیازهای غذایی خود را کاهش دادهاند، به عبارتی آمارها نشان میدهد که میزان مصرف خانوار در حال کاهش است و این مسئله میتواند حتی سلامت جامعه را نیز تهدید کند که البته این مسئله در مورد خانوارهای کمدرآمد نمود بیشتری دارد. در پایان باید عنوان داشت کاش رؤسای جمهور ایران پیش از آنکه بخواهند سخنان اقتصادی را عنوان کنند آن را با چندین مشاور اقتصادی در میان بگذارند تا در صورت وجود نقایصی از طرح مباحث پیش پا افتاده اقتصادی آن هم پشت تریبونهای ملی جلوگیری شود./907/د102/
منبع : روزنامه جوان