دلواپسی تهدید یا فرصت؟
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، اصطلاح «دلواپسی« برای اولین بار پس از برگزاری همایشی با این عنوان قریب به یکسال پیش وارد ادبیات سیاسی کشور شد؛ همایشی که در آن برخی از تشکلهای دانشجویی و منتقدان توافق ضعیف با 1+5 در سالن اجتماعات لانه جاسوسی امریکا اردیبهشت ماه 93 گرد هم آمده بودند تا دغدغهها و نگرانیهای خود را از بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن امریکاییها به گوش مسئولان دولتی برسانند. همان امریکایی که امام آنها را گرگ میدانست و مواضع مقام معظم رهبری طی چند سال گذشته گویای این مدعاست که امریکاییها دست از خصومت و دشمنی با ملت ایران برنداشتهاند. اما همین دغدغهها و دلواپسیها بهانهای شد برای جماعتی تجدیدنظرطلب و شیفته امریکا که از فردای روز آن همایش هجمههای خود علیه منتقدان هستهای را به شدیدترین شکل ممکن آغاز نمایند. جماعتی که در پوشش حمایت متملقانه و دروغین، پشت دولت پنهان شده و میکوشند پس از سالها بیاعتنایی ملت به آنها، مجدداً خود را به نهادهای حاکمیتی نزدیک کنند.
پس از آن بود که فضای بسیار سنگینی بر جریان رسانهای کشور حاکم شد که کوچکترین نقد و ابراز نگرانی از روند مذاکرات هستهای به مخالفت با دولت و دیپلماسی کشور تعبیر و تفسیر شد و حتی برخی مسئولان خواسته یا ناخواسته اسیر این عملیات روانی شدند و منتقدان هستهای را با بدترین عبارات مورد خطاب قرار دادند.
اکنون که 18 ماه از مذاکرات هستهای پس از روی کار آمدن دولت یازدهم میگذرد و تجربه مذاکرات سوئیس و برداشتهای (فکت شیتها ) متعدد، غلط و بعضاً متناقض طرفهای غربی از بیانیه لوزان پیش روی ملت و افکار عمومی است، شاید بتوان بهتر به این سؤال پاسخ داد که آیا داشتن دغدغه و دلواپس شدن نسبت به رفتارهای امریکا به صواب نزدیکتر بوده یا رویکرد جماعتی ولو اندک، اما با بوقهای تبلیغاتی گسترده که این نگرانیها را منکوب کرده و نسخه سازش میپیچیدند؟
گرچه رهبر معظم انقلاب بارها بر غیرقابل اعتماد بودن امریکاییها تأکید کردهاند، اما پس از اعطای مجوز مذاکره با امریکاییها، ضمن تأکید چندباره بر خوشبین نبودن به مذاکرات، طی سخنانی در دیدار دانشآموزان و دانشجویان به مناسبت روز ملى مبارزه با استکبار جهانىدر دوازدهم آبانماه 92 تصریح کردند: «... مذاکره در موضوعات خاص اشکالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذنالله ضررى نمیکنیم. یک تجربهاى در اختیار ملت ایران است، این تجربه ظرفیت فکرى ملت ما را بالا خواهد برد... من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهاى را که ملت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهاى است و پشتوانه تجربى ملت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادى ندارد اما لازم است ملت بیدار باشد...» معظم له البته در همین جلسه ضمن حمایت قاطع از فرزندان دیپلماسی کشور میفرمایند: «... ما از مسئولان خودمان که دارند در جبهه دیپلماسى فعالیت میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، اما ملت باید بیدار باشد، بداند چه اتفاقى دارد مىافتد تا بعضى از تبلیغاتچىهاى مواجببگیر دشمن و بعضى از تبلیغاتچىهاى بىمزد و مواجب - از روى سادهلوحى – نتوانند افکار عمومى را گمراه کنند.»
با این توصیف دغدغه منافع ملی و دلواپسی برای حفظ حقوق ملت ایران نه تنها مذموم که ممدوح است و برخلاف تریبونها و تبلیغاتچیهای مواجب بگیر و بعضاً بیمزد دشمن، دلواپسی را میتوان فرصتی ارزشمند تلقی کرد که مسئولان محترم تیم مذاکرهکننده هستهای ضمن شنیدن نظرات اصلاحی و سازنده منتقدان با هوشیاری بیشتری به مصاف دشمن در جهاد دیپلماسی بروند. لذا آنچه که میتواند برای کشور غیرسازنده و خطرناک باشد، اندیشهای است که چشم بسته بر واقعیات سه دهه گذشته ضمن ترسیم چهرهای بزک شده از امریکا، میکوشد اینگونه القا کند که ریشه حل همه گرفتاریها در سازش و خزیدن به دامان امریکاست.
بیانات راهگشای رهبر معظم انقلاب در جمع زائران حرم رضوی در ابتدای سال جاری و در سالی که به شعار همدلی و همزبانی دولت و ملت مزین شده است، میتواند معیار و محک مناسبی برای سنجش رفتارهای متقابل دولت و منتقدانش باشد. معظم له ضمن تأکید بر به رسمیت شناختن نقد و منتقدان از سوی دولتها، در عین حال معتقدند انتقادها میبایست در چارچوب منطقی باشد و بایستی جوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکر دادن باید جوری باشد که موجب بیاعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشمآلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئله ارتباطِ میان دولت و ملت نگاه کنند و با آن شیوه رفتار بکنند.
در مقابل به مسئولان کشور در سه قوه تأکید میکنند: «... آنها هم باید با منتقدین خود و با کسانی که از آنها انتقاد میکنند رفتار مناسبی داشته باشند، آنها را تحقیر نکنند، به آنها اهانت نکنند؛ تحقیر مخالفان از سوی مسئولان، خلاف تدبیر و خلاف حکمت است... . ممکن است در یک قضیهای، یک عدهای دغدغه داشته باشند؛ دغدغه داشتن جرم نیست؛ دلواپس بودن جرم نیست. میتوانند کسانی حقیقتاً نسبت به یک مسئله مهم و حساس کشور، احساس دلواپسی و دغدغهمندی کنند؛ هیچ مانعی ندارد؛ اما این بهمعنای متهم کردن نباشد، بهمعنای نادیده گرفتن زحمات و خدمات نباشد. از آن طرف هم دولت و طرفداران دولت به کسانی که ابراز دغدغه و دلواپسی میکنند، بایستی اهانتی نکنند. من این را صریحاً به ملت عزیزمان عرض میکنم – قبلاً هم گفتم – من از همه دولتها در دوران مسئولیت خودم حمایت کردم؛ از این دولت هم حمایت میکنم. هرجا هم لازم باشد تذکر میدهم؛ البته چک سفید امضا هم به کسی نمیدهم. نگاه میکنم به عملکردها و برحسب عملکردها قضاوت میکنم و به توفیق الهی و به کمک الهی، برحسب عملکردها هم عمل خواهم کرد.»
بنابراین اکنون که اجماع ملی در حمایت از فرزندان دیپلماسی کشور از یک سو و تنفر عمومی از بدعهدی طرفهای غربی خصوصاً امریکاییها زبان حال همه ایرانیان است، بیاییم این فرصت گرانبها را قدر بدانیم و مردم و جریانهای مختلف سیاسی کشور با درک مسئولیت تاریخی خود، تمام توان کشور را برای توجه به ظرفیتهای داخلی که در اقتصاد مقاومتی نهفته است، بسیج کنند./907/د102/ح
منبع : روزنامه جوان