گفتوگوی رسا با استاد حوزه و دانشگاه؛
اهمیت پدر بودن در آموزههای اسلامی
خبرگزاری رسا ـ هیچ هدیهای از طرف پدر برای فرزند بهتر از تربیت نیک نیست؛ در نامه حضرت علی(ع) به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) اولین پیام، استفاده از هر فرصتی برای تربیت فرزند است که نشان میدهد والدین اگر میتوانند از فرصتهایی مانند گفتار، نوشتار، یک فیلم خوب، مسافرت و بازی برای تربیت فرزندشان استفاده کنند، دریغ نکنند.
در آستانه میلاد با سعادت حضرت امیرالمومنین علی(ع) و روز پدر قرار داریم؛ در ایران اسلامی به مناسبت تولد دو انسان بزرگ که همه ارزشهای والای انسانی خاصه در قامت پدرانگی و مادرانگی در این دو بزرگوار جمع گردیده است, به عنوان روز پدر و روز مادر, از مقام شامخ و والای پدران و مادران, تقدیر و سپاسگزاری می شود؛ با توجه به اهمیتی که اسلام برای والدین قائل بوده، احترامی ویژه به این دو رأس خانواده گذاشته می شود. اما همانطور که احترام به والدین وظیفه فرزندان است، والدین نیز وظیفه پدری و مادری خود که همان تربیت موفق است را بر دوش دارند.
همانطور که روز مادر و روز پدر فرصتی برای احترام گذاشتن به آنهاست، فرصتی برای یادآوری وظایف پدری و مادری نیز هست. از آن جا که مادر مهارت تربیت را دارد همگان عمده وظایف تربیت را به عهده مادر دانسته و پدر را فقط عامل وجود و بقا فرزند می دانند؛ این تصور غلط ناشی از درک ناصحیح از مقوله تربیت و خاصه تربیت صحیح است.
تصور غلط از وظیفه پدری بسیاری از فرزندان را نسبت به پدر دل آرزده کرده است اما پدر چگونه میتواند تربیتی موفق داشته باشد و در امر تربیت با مادر همکاری کند؟ وظیفه پدری از چه زمانی آغاز می شود و یک پسر چه زمانی باید خود را آماده تربیت فرزند خود کند؟
مطمئنا کسب مهارت هایی از پیش از ازدواج برای تعامل با همسر، خانواده او و فرزند، امر تربیت را از پیش از ازدواج آغاز میکند و هر چه مهارت بیشتری برای تعامل و افزایش صبر و حوصله کسب شود، امر تربیت، راحتتر و موفقتر میشود.
به مناسبت روز پدر بر آن شدیم تا چیستی نقش پدری را از حجت الاسلام محمدرضا حاتمی نویسنده کتاب های "علم النفس"، "مدیریت روابط خاص همسری"، "معمای روانشناسی" و مدیریت استرس" و همچنین عضو هیأت علمی و استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان جویا شویم. متن پیش رو حاصل گفت و گوی خبرنگار خبرگزاری رسا در کرمان با حجت الاسلام حاتمی با عنوان نقش تربیتی پدر در قلمرو خانواده امروزی است.
رسا ـ اهمیت پدر بودن در آموزه های اسلامی چیست؟
پدر بودن در آموزه های اسلامی از قبل از تولد مورد توجه قرار گرفته است؛ بر اساس آموزه های اسلام 6 دوره تحول برای انسان قرار داده شده است که اولین دوره آن پیشزادی و دوران قبل از تولد فرزند است؛ دوره دوم دوره سیادت که از تولد فرزند تا 7 سالگی او است؛ دوره اطاعت از 7 تا 14 سالگی را شامل شده و از 14 تا 21 سالگی را دوران وزارت نامگزاری می کنند؛ پس از آن دوره بزرگسالی و نهایتا دوران کهنسالی ششمین دوران تحول انسان بوده که دوره حمایت نامگزاری می شود.
اسلام در همه این مراحل نقش مهمی برای پدر در نظر گرفته است؛ مرد لازم است قبل از ازدواج آمادگی ازدواج و مدیریت زندگی را برای خود فراهم کرده و رشد و تحولی در خود ایجاد کند و همچنین خود را در زمینه اخلاقی و رفتاری توسعه دهد؛ طبق آموزه های اسلام مهم ترین آمادگی برای ازدواج رشد اخلاقی فرد است تا بتواند تعامل خوبی با همسر، فرزند و اقوام آن ها برقرار کند.
در واقع هدف ازدواج تربیت نسل است که همه روایات و سفارشاتی که برای انتخاب همسر و اظهار محبت به همسر است نهایتا برای تربیت فرزندی نیکو است اما برای بهتر شدن روابط و تعامل با همسر و فرزندان توجه به ملاک های همسر مناسب بسیار مهم است.
در دوره پیشزادی نقش پدر بسیار مهم است و اسلام به گونه ای به این قضیه اهمیت داده که شرایط انتخاب همسر را تعیین کرده و پس از آن شیوه رفتاری تعامل و نزدیکی با همسر را به طور کامل گفته تا آن جا که خوراکی های خاصی را معرفی و دعا هایی را به مردان و زنان توصیه کرده است.
در روایاتی از رسول خدا داریم که هیچ هدیه ای از طرف پدر برای فرزند بهتر از تربیت نیک نیست؛ یعنی ثروت و مدرک بهترین هدیه نیستند و ارزش اصلی را ندارند؛ از حضرت علی روایات مختلفی داریم که سرآمد آن ها نامه حضرت علی به فرزندش امام حسن مجتبی است؛ اولین پیام این نامه استفاده از هر فرصتی برای تربیت فرزند است که نشان می دهد والدین اگر می توانند از فرصت هایی مانند گفتار، نوشتار، یک فیلم خوب، مسافرت و بازی برای تربیت فرزندشان استفاده کنند، دریغ نکنند.
نامه حضرت علی به فرزندش ابعاد مهم دارد؛ تربیت اخلاقی و معنوی فرزند و توصیه به تجربه اندوزی و استفاده از فرصت ها می کند.
حضرت زین العابدین در دعای 25 صحیفه سجادیه از خداوند می خواهد تا او را در تربیت فرزندانش کمک کند؛ پیام این دعا این است که هر چه قدر هم انسان توانایی
تربیت فرزندش را دارا باشد بازهم لازم است چشمش به پیشگاه خداوند باشد.
رسا ـ در کل نقش پدری در آموزه های اسلامی چیست؟
مجموعه ای از فعالیت ها و مسؤولیت ها را می گوییم نقش پدری که در هر دوره ای متناسب با سن فرزند تعاریف متفاوتی دارد؛ کسی که پدر می شود نقش پدری تا آخر حیاتش با او است؛ کسی که قبول کرد پدر باشد تمام وقت پدر است و پدر بودن او در طول زندگی گسترده شده است و باید این نقش را خوب انجام دهد؛ در بعضی از مقاطع سن کودک، نقش پدری کمرنگ تر می شود و تعریف خاص خود را پیدا می کند اما از بین نمی رود.
بسیاری از دانشمندان به اهمیت نقش پدر اذعان دارند برای مثال خواجه نصیر الدین طوسی که از بزرگان علمای شیعه است می گوید فرزندان از طریق پدر تدبیر و کمالات نفسانی را فرا می گیرند.
اگر پدر وظیفه خود را به خوبی انجام دهد کمالات نفسانی پدر در پسر و دختر او نهادینه می شود.
رسا ـ نقش پدر در چه مقطع سنی از کودک پر رنگ تر است؟
تا سه سالگی کودک، نقش اصلی تربیت را مادر دارد و از این سن تا 7 سالگی نقش پدر پر رنگ می شود و به خصوص برای پسران نقش پدر مهم تر از مادر است؛ اگر پدری خوب پدری نکند یا پدری نداشته و جایگزینی به جای پدر نباشد ممکن است فرزندان او بزهکار شوند؛ اگر پدر برای دختران در سنین 3 تا 7 سالگی پدری کند فرزندان این پدر زندگی مشترک خوب و مناسبی خواهند داشت.
رفتار پدر در سن خردسالی برای فرزند درس آموز است؛ فرزند نشاط، سرزندگی، وفاداری، صداقت، درستکاری، شجاعت، ادب، تواضع و عزت نفس را در این سن از پدر فرا می گیرد؛ نقش پدری آن قدر مهم است که روانشناسان در اهمیت آن می گویند به من بگو چه آدمی هستی تا من حدس بزنم چه کودکی خواهی داشت.
رسا ـ شرایط تأثیر گزاری پدر بر روی فرزند چیست؟
حضور فیزیکی و حضور عاطفی پدر برای فرزند بسیار مهم است و وجود او در محیط خانه موضوعیت دارد و در دسترس هست و می توان سؤالی از او پرسید و از وجودش استفاده کرد؛ پس شرط اثر گزاری پدر وجود سایه او بر روی خانواده بوده و لازم است حضور عاطفی او پر رنگ باشد به نحوی که پذیرای فرزند خود باشد.
رسا ـ با توجه به این که مراحل رشد کودک را تقسیم کردید بفرمایید نقش پدر از چه مرحله ای پررنگ می شود؟
عرض شد انتخاب همسر و نوع غذا و حلال بودن آن در فرزند تأثیر دارد اما پدر در زمان حاملگی نقش مهمی دارد یعنی باید همسر خود را در فضای امنی قرار داده و با همسر باردار خود مهربان باشد و محبت خود را ابراز کند؛ چون لازم است زن شوهر خود را تکیه گاه خود بداند و ابراز محبت همسر خود را ببیند؛ صحبت کردن شوهر با همسر و نوازش کردن آن بر روی جنین تأثیر گذاشته و حتی اگر شوهری شکم همسر خود را نوازش کند جنین گرمای دست او را حس می کند و با خوشحالی مادر خوشحال شده و با غصه های او غمگین می شود.
همانطور که عرض شد به دلیل این که تا 3 سالگی آغوش مادر همه چیز را برای فرزند تعریف می کند نقش تربیتی مادر پر رنگ تر است؛ تغذیه، امنیت، محبت به او و اعتماد به محیط برای کودک از آغوش مادر است اما در همین دورانی که نقش مادر پررنگ است پدر با نوازش کردن و محبت کردن بر روی کودک خود تأثیر گزار باشد.
پس از این دوران که کودک زبان باز می کند و حرف می فهمد نقش پدر در تربیت برجسته می شود و پدر می تواند با رفتار های و گفتار های خود فرزند خود را بزرگ کند؛ از همین دوران 3 تا 7 سالگی است که نقش بازی در زندگی کودک مهم می شود و آن قدر مهم است که بازی شغل بچه ها است. بچه نیاز به تحرک دارد و باید این انرژی و نیروی کودک از روش صحیح خود تخلیه شود تا مشکلی برای او پیش نیاید زیرا کودکان در این سن هر چه قدر تحرک داشته باشند بهتر است.
بچه ها برای بازی کردن با پدر رغبت بیشتری نسبت به مادر دارند؛ چون بازی برای بچه مهم است هر کسی که همبازی خوبی برای بچه باشد بچه او را دوست دارد بنابراین ممکن است بچه عموی خود را از پدر بیشتر دوست داشته باشد زیرا همبازی خوبی است؛ بازی کردن می تواند دل بچه را به دست بیاورد یعنی پدر را محبوب فرزند خود کند اما با ایجاد محبوبیت همه چیز تمام نمی شود.
پدر با بازی کردن با فرزند خود می تواند استعداد های او را کشف کند و عیب های فرزند خود را بشناسد؛ فرزند در خود بازی نظم، رعایت حق و حقوق دیگران را یاد گرفته و مسؤولیت پذیری را می آموزد؛ از آن جا که بازی های پدرانه هیجان بیشتری دارند کودکان رغبت بیشتری برای بازی با پدر دارند.
رسا ـ توقعی که کودک از پدرش دارد چیست؟
اول باید ببینیم کودکان چه تصوری از پدر خود دارند و بعد بر چه اساسی چه توقعی از او خواهند داشت؟ معمولا فرزندان تصور می کنند که پدر عامل اجرای قانون و انضباط خانه است و وقتی پدر باشد همه می دانند چه وظیفه ای دارند. با این تصور فرزندان توقع دارند پدر آن ها بگوید تا چه کاری را چگونه انجام بدهیم به جای اینکه بگویند چه کاری را انجام ندهیم.
فرزندان توقع دارند پدرشان آن ها را درک کند و با آن ها بازی کند و یا حتی بعضی ها می گویند دوست داریم پدرمان زود به خانه بیاید و با ما بازی کند و صمیمی رفتار کند؛ و حتی وقتی پدر مسافرت است زود به زود به ما زنگ بزند.
برداشتی که مردم از پدر دارند خیلی ابتدایی است یعنی نقش پدر را در تربیت فرزند فقط در حد علت وجود و بقا بچه می دانند که نان آور خانه است اما به کیفیت بقا توجه نداشته و از این نکته غافل هستند و همه چیز های دیگر را از خرید و درس گرفته تا همبازی بودن او را به عهده مادر قرار می دهند.
رسا ـ چه چیز باعث شده تصور مردم این گونه شود؟
وقتی به اجتماع رجوع می کنیم می بینیم کاری برای هر کسی در نظر گرفته شده است؛ در اصطلاح یک تقسیم کار برای هر انسان ایجاد شده است؛ همانگونه که مردم شخصی را به عنوان نجار می شناسند و تصور می کنند که حرفه نجاری با تمام وجود برای این فرد است برای پدر و مادر هم تقسیم کار می کنند.
معمولا در میان مردم مطرح است که کار های بیرون خانه در تمامی ابعاد به عهده پدر است و کار های درون خانه هم در تمامی ابعاد به عهده مادر است بنابراین تربیت را که امری درونی است، به عهده مادر می گذارند.
متأسفانه در جامعه امروز تربیت فرزند ارزش نبوده و دیگر تربیت موفق مایه فخر هر خانواده نیست؛ متأسفانه ریزگرد های فرهنگی از کشور های غربی با طوفان رسانه ها و ماهواره ها وارد آسمان فرهنگی کشور شده اند و فضای ارزشمند زندگی های ما را غبار آلود کرده اند؛ امروزه مردم پز پولداری و مدرک می دهند چون پول و رفاهیات به عنوان ارزش مطرح شده است و در نتیجه تربیت را نیز با خود ذبح کرده است؛ از این جا است که می بینیم مادر هم شاغل شده و نقش تربیتی او کمرنگ شده است؛ حتی بعضی خانواده ها به درآمد مادر نیازی ندارند اما برای فراهم کردن رفاه بیشتر بچه کمتری می آورند و وقت بیشتری برای افزایش مادیات در نظر می گیرند.
رسا ـ آیا ضرورت وجود پدر به اندازه ی وجود مادر است؟
وجود پدر خوب به اندازه مادر و حتی در مواقعی بیشتر از مادر برای فرزندان ضروری است و همچنین نبود پدر بد از بودن او بهتر است؛ اگر پدری احساس می کند خوب نیست لازم است به سمت خوب شدن حرکت کند تا تربیتی موفق داشته باشد.
البته اگر فرزندان به عقل و شعوری رسیده باشند می توانند پدر را مایه درس عبرت خود قرار داده و از بی ادبی او ادب را یاد بگیرند؛ دو برادر بودند که اخلاقیات کاملا نقیضی داشتند و از یکی پرسیدند تو چرا این قدر اخلاق خوبی داری؟ گفت خدا رحمت کند پدرم را؛ پرسیدند که پدر تو اخلاق خوبی نداشت و انسان پستی بود آن جوان هم در جواب گفت که همین که او اخلاق درستی نداشت باعث شد من تلاش کنم که مثل او نشوم. از برادر دیگر پرسیدند تو چرا اخلاق خوبی نداری؟ گفت تقصیر پدرم بود چون همه چیز را از او یاد گرفته ام و با اخلاقیات او تربیت شده ام.
اگر انسان به عقل و شعور خوبی رسیده باشد می تواند دیگران و حتی پدر خود را آیینه عبرت خود قرار دهد و انسان های موفق را الگوی رفتاری خویش قرار دهد.
پدر می تواند نقش منحصر به فردی در کودک خود داشته باشد برای مثال آداب معاشرت، موفقیت تحصیلی و حل مسائل عاطفی و احساسی کودک نیز توسط پدر شکل می گیرد و حتی پدر می تواند مسائل عاطفی مانند تنفر و دلهره کودک خود را مدیریت کند؛ وقتی پدر می بیند بچه او خویشتن دار نیست می تواند این خصیصه او را مدیریت کند به او آموزش دهد اما متأسفانه در کشور ما تقوا و خویشتن داری کمرنگ شده است؛ به مدیریت خواسته های آنی درونی خویشتن داری می گویند؛ دلیلی که کودکان ما خویشتن دار نیستند این است که پدران آن ها نقش فعالی نداشتند.
وجود پدر در خانه می تواند بسیاری از ویژگی های خوب را در کودک نهادینه کند و اگر پدر وظیفه خود را انجام دهد آسیب های زیادی را متوجه فرزند خود می کند؛ برای مثال اگر پدری نقش خود را به خوبی ایفا نکند در نهایت ممکن است به خانه گریزی فرزند برسد.
مادران مهارت بیشتری در تربیت فرزند دارند اما تأثیر پدر بیشتر است و به همین دلیل در احکام اسلام نقش ولایت را به پدر داده اند و او است باید اجازه ازدواج فرزند خود را بدهد تا ازدواج او صحیح باشد. یا حتی مرد مسلمان و شیعه می تواند با زنی از مذهب دیگر ازدواج کند اما زن شیعه نمی تواند با مردی از مذهب دیگر ازدواج کند چون تأثیر پدر در تربیت بیشتر است.
از آن جا که پدر مظهر قدرت است و حرف او خریدار دارد و بچه ها نیز گرایش به قدرت دارند و از او تأثیر می گیرند.
اگر پدری نقش خود را خوب انجام ندهد آسیب هایی را ما در فرزند خود ایجاد می کند؛ آمار نشان می دهد 70درصد زندانیان، 82درصد اخراج شدگان از مدارس، 55 درصد دختران فراری و اکثر معتاد ها از خانواده هایی هستند که یا پدر نداشتند یا پدر وظیفه خود را انجام نداده است؛ این آمار که واقعیت ها است نشان می دهد نبود سایه پدر باعث بزهکاری فرزند می شود.
متوسط سهم هر فرزند ایرانی از پدر خود در روز کمتر از نیم ساعت است که بسیار کم است و باید بیشتر شود؛ ممکن است پدری که با فرزندش رابطه کلامی نداشته و یا حتی قهر باشند که این فاجعه است. بعضی پدر ها هم تمام وقت با فرزندانشان هستند و بعضی دیگر فقط مواقع خاصی در معرض دید فرزند شما هستند اما به طور متوسط هر پدر ایرانی نیم ساعت برای فرزند خود وقت می گذارد.
هر پدری باید روزی حداقل نیم ساعت فعال و متمرکز برای فرزند خود بگذارد نه این که در همان زمانی که برای کودک خود در نظر گرفته است تلوزیون نگاه کند و یا از بی حوصلگی با فرزند خود ارتباط بگیرد.
رسا ـ وظیفههای پدری و در واقع بایدهای پدری چه چیزهایی هستند؟
شغل پدر در خارج از خانه و حضور او در خانه هر دو به جای خود لازم است و بر اساس نیاز فرزند و سطح اقتصادی خانواده و با هماهنگی مادر این حضور در خارج یا درون خانه باید مدیریت شود.
پدر باید به همه ساحت های تربیت توجه کند؛ تربیت ساحت های مختلفی دارد مانند ساحت جسمی ساحت شناختی ساحت مذهبی ساحت اخلاقی ساحت اجتماعی توجه داشته باشند. به عبارتی به رشد جسمی فرزند خود اهمیت دهد و غذاهای طیب و طاهر برای او تهیه کند یعنی پاک باشد و برای بدن مفید باشد.
پدر می تواند به کودکش معنویت ببخشد و نماز و روزه فرزندش را کنترل کند؛ وظیفه پدران است که تلاش کنند فرزندانشان نماز خوان شوند؛ در سفر حج جوانی همسفر بنده بود که دیدم هر سحر بیدار و در مسجد النبی نماز شب می خواند از او پرسیدم چه چیز باعث شده که شما مقید به نماز شب شوید؟ گفت پدر ما عادت به بیداری سحر داشت و بچه های خود را نیز عادت داده بود به طوری که هدایا و خوراکی های خوب را در وقت سحر به بچه هایش می داد و این شد که من در کنار دیگر فرزندان به بیداری نماز شب عادت پیدا کردم.
وظیفه دیگر پدر ابراز همیشگی محبت به فرزندان خود است؛ وظیفه بعدی احترام به فرزند خود است به طوری که هیچ گاه او را تحقیر نکند و همچنین بر عهده پدر است که ویژگی های سنی فرزند خود را بشناسد و به مقتضای سن او فرزند خود را درک کند و واکنش مؤثری داشته باشد.
وظیفه مهمی که به عهده پدر است رعایت عدالت بین فرزندان خود است که فرزند در هر سنی باشد متوجه تبعیض می شود.
زمانی پدر می تواند تأثیرگزار باشد که خودش به آن چه که می گوید عمل کند و اگر رفتار و گفتار او تطبیق نداشته باشد فرزند الگوی خوبی را در اختیار ندارد.
رسا ـ به توهین اشاره کردید؛ گاهی اوقات الفاظ توهین آمیز در قالب محبت است. منشأ این رفتار چیست؟
وقتی انسان نتواند هیجانات خود را کنترل کند این گونه برخورد می کند مانند کسی که از شدت هیجان مشت محکمی روی میز می کوبد و یا به فردی ضربه ای می زند ممکن است این هیجان هم مثبت باشد اما رفتار شخص مثبت نیست و این نشان می دهد که شخص کنترلی بر هیجان های خود ندارد
پدر لازم است مثبت اندیش باشد یعنی به جای این که بگوید بچه ها بدو بدو نکنید بگوید بروید روی حیات بازی کنید؛ به جای این که بگوید تلوزیون نگاه نکنید بگوید کتاب بخوانید و یا کتاب برایتان بخوانم. این مثبت اندیشی در حرف گوش کن بودن بچه تأثیر گذاشته و مدیریت او را راحت خواهد کرد و حتی می تواند در هیجان ها و واکنش های فرزند تأثیر گزار باشد.
رسا ـ برخی از افراد مهارت ارتباط کلامی ندارند؛ به عبارتی یاد نگرفتهاند چگونه حرف بزنند پدر خانواده چگونه میتواند این مهارت را در فرزند خود پرورش دهد؟
وقتی قرار است تصمیم مهمی در خانواده گرفته شود پدر می تواند با برگزاری یک جلسه همفکری مهارت های زیادی از جمله خوب حرف زدن را به فرزند خود بیاموزد؛ برای این کار لازم است پدر در ابتدا خوب گوش کند که نیاز به صبر بالایی دارد و بعد از صبر با مهارت های خاص نظریات و تفکرات فرزند خود را رشد دهد.
رسا ـ پدر برای تقویت مادر چه نقشی میتواند ایفا کند؟
فرزندان باید با تمام وجود حس کنند که پدر به شدت به مادرشان احترام می گذارد و مادر هم باید متقابلا احترام بگذارد؛ کودک باید حس کند که مادر موجود ارزشمندی است که فرزندان نیز مانند پدر باید احترام او را نگه دارند؛ مهم ترین ویژگی حضرت امام خمینی احترام فراوان به همسرش بود که همه فرزندان این را اذعان کرده اند.
/403/9704/م
ارسال نظرات