انتشار کتابهای انحرافی بازدارنده جامعه از تفکر تعالی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم به مناسبت آغاز به کار نمایشگاه بینالمللی کتاب به پرسشهای خبرنگار ما درباره تعریف کتابهای ضاله و حکم شرعی مطالعه و فروش آنان پاسخ مفصلی ارائه داد.
یکی از پرسشها و پاسخ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم به شرح زیر است:
از نگاه دین اسلام چگونه میتوان دید وسیعی پیدا کرد؟ آیا مطالعه کتب شبهه انگیز میتواند مفید باشد؟
تلاش میشود در ضمن محورهای متعددی تمامی زوایای پرسش مورد بررسی و پاسخیابی قرار گیرد.
محور اول: اسلام و آگاهی یابی
آیا اسلام برای آگاهی و علم جویی ارزش قائل است و به طور کلی اسلام برای علم و آگاهی چه جایگاهی قائل است؟
از نظر اسلام چون علم و آگاهی نقش بنیادی در کمال و رشد آدمی دارد باید انسان در طول زندگیاش تلاش کند آگاهیهای خودش را خصوصاً در عرصههایی که در سعادت او تأثیر بسزایی دارد افزایش دهد اینک چند آیه و روایت در فضیلت و نقش علم از دیدگاه اسلام ذکر میشود.
1ـ واژههای علم، فکر، عقل، نظر، ذکر، فقه، لب، فؤاد، حکمت و مشتقات آنها که حدود هزار بار در قرآن کریم آمده، نمایشگر ارزش و اهمیتی است که قرآن برای شناخت و آگاهی قائل است. خداوند میفرماید: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ» آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟ (هرگز) و نیز میفرماید: إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ بدترین جنبندگان نزد خداوند کرها و لالهایی هستند که تعقل نمیکنند. و خداوند به جهت ارزش و جایگاه علم به پیامبرش دستور میدهد که قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً بگو پروردگارا دانش مرا بیفزا
2ـ پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ان الله یطاع بالعلم و یعبد بالعلم و خیر الدنیا و الآخرة مع العلم و شر الدنیا و الآخرة مع الجهل. اطاعت از خداوند و پرستش او بر اثر علم است، خیر دنیا و آخرت در پرتو علم بدست میآید و شرّ دنیا و آخرت از جهل و نادانی دامن گیر انسان میشود.
3ـ حضرت علی(ع) فرمود: «لیت شعری ایّ شیء ادرک من فاته العلم بل ای شیء فات من ادرک العلم. کاش میدانستم کسی که از علم بی نصیب مانده چه چیز بدست آورده است و آن کس که از علم بهرهمند شده چه چیز بدست نیاورده است.
محور دوم: مراد از وسعت دید
در وجود انسان دست کم دو نوع دیدگان وجود دارد.
1. دیدگان حسی که همان چشمان ظاهریمان میباشد.
2. دیدگان عقل و دل که همان چشمان باطنی ما هست و در قرآن به این دو دیدگان اشاره شده است از باب نمونه در آنجا که به کافرانی که چشمان باطنیشان را کور کردهاند هر چند دارای چشمان ظاهر هستند میفرماید: صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ.
یا اینکه میفرماید: «خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» خدا بر دلها و گوشهای آنان (کافران) مهر نهاده و بر چشمهایشان پردهای افکنده شده و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.
در نتیجه همانگونه که چشمان ظاهری گاه کور میشوند یا پردهای بر آنها قرار میگیرد چشمان باطنی هم چنین است و همان طور که چشمان ظاهری گاه کمسو و ضعیف میشوند چشمان باطنی نیز چنینند که گاهی ضعیف میشوند و وقتی ضعیف شوند وسعت دید خود را از دست داده و نمیتواند در کشف حق و حقیقت موفق باشد. از اینرو وسعت دید یعنی اینکه دیدگان باطنی ما چنان قوی باشند که بتوانند افقهای والاتر را ببینند و تمام ابعاد یک حقیقت را مشاهده کنند.
محور سوم: راههای توسعه دید
اکنون که روشن شد وسعت دید یعنی اینکه دیدگان باطنی انسان چنان قوی باشد که بتواند حقائق بیشتری را درک کند و افقهای والاتری را درک کند جای این پرسش است که راههای توسعه دید چیست و آیا مطالعه کتب ضاله میتواند یکی از این راهها یا بهترین راه توسعه دید باشد؟
همانگونه که گذشت علم واقعی و آگاهی حقیقی آنست که انسان را به منزلت اطاعت از خدا و پرستش او برساند و انسان را در دستیابی به سعادت دنیا و آخرت کمک نماید. اکنون باید دید شرایط دستیابی به چنین علمی چیست؟ علمی که مایه چنین آثاری است و افق دید انسان را چنان گسترش میدهد بگو نه ای که به خدا که اساس حقایق است نزدیک میشود و بر حقایق دنیا و آخرت آگاه میشود.
در متون دینی اسلام راههای کسب چنین علمی بیان شده است که به شرح ذیل است:
1ـ عقل: امام کاظم (ع) میفرماید: خدای را بر مردمان دو حجت است حجتی بیرونی و حجتی درونی. حجت برون همانا پیامبران و امامانند و حجت درون عقل و خرد آدمیان.
2ـ حواس: خداوند میفرماید: خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج ساخت در حالی که هیچ نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و عقل آفرید تا قدردانی کنید. از این بیان قرآن کریم معلوم میشود که از نظر این کتاب آسمانی حس و عقل هر و در شناخت حقایق هستی نقش بنیادی دارند.
3ـ قلب: پیامبر اسلام(ص) میفرماید قلب انسان دو گوش دارد که وقتی او تصمیم به انجام گناهی میگیرد روح ایمان به او میگوید نکن و شیطان به او فرمان میدهد که بکن. بنابراین یکی از راههای شناخت قلب و دل آدمی است.
4ـ وحی: همان طور که در روایتی نقل شد خداوند دو حجت بر انسانها قرار داده است یکی عقل و یکی انبیاء و از اینرو یکی از راههای شناخت وحی است که توسط پیامبران به مردم ارزانی شده است.
و از اینرو خداوند خطاب به پیامبر اسلام میفرماید:
«کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ» این کتابی است که به سوی تو فرو فرستادیم تا مردم را از تاریکیها خارج کنی و به روشنایی وارد سازی از این بیان الهی روشن میشود که برای رسیدن به روشنی و یافت حقایق یکی از بهترین راهها استفاده از وحی و قرآن مجید است.
6ـ ائمه اطهار(ع) : از دیدگاه اسلام یکی از راههای حقیقتیابی استفاده از چراغ روشنگر امام(ع) است و از این رو در زیارت جامعه کبیره میخوانیم «السلام علی ائمه الهدی و مصابیح الدجّی. درود بر امامان هدایت و چراغهای تاریکیها.»
بنابراین راههای گسترش دید و فزونی علم و آگاهی عقل، حواس، قلب، وحی و امام است و مطالعه شبهات و کتب ضاله جزو این راهها به شمار نمیرود.
محور چهارم: مطالعه کتب ضاله و توسعه دید
عقل و دین حکم میکند که نه تنها کتب ضاله مایه توسعه دید انسان نمیشوند بلکه کسانی را که توان دفع و پاسخدهی آنها را ندارند به انحراف و گمراهی میکشاند کتب ضاله مانند امراضی میمانند که نه تنها به درد انسانها و بیماران نمیخورند بلکه برای آنها جز درد و مرگ و گمراهی و نادانی ارمغانی به بار نمیآورند و از اینرو وظیفه طبیبان علم و معرفت یعنی عالمان و حافظان حریم علم و معرفت است که انسانها را از آسیبدیدگی این شبهات و کتب ضاله محافظت کنند.
محور پنجم: حرمت و معصیت در مطالعه کتب ضاله و شبهات
حال که روشن گردید مطالعه کتب ضاله و شبهات نه تنها توسعه در دید نمیآورد بلکه انسان را از حقایق و جاده حقیقت منحرف میکند و ضررش مانند ضرر خوردن سم برای بدن است که گاه مایه از دست دادن حیات آدمی است میتوانیم از این مطالب نتیجه گیریم که آری مطالعه کتب ضاله و شبهات برای چنین کسی ضرر بخش است و ضرر در اسلام نهی شده است از اینرو مطالعه اینگونه کتب و شبهات از نظر دینی حرمت دارد و به همین جهت اسلام کسانی را که کتب ضاله را برای گمراهی مردم میفروشند مذمت کرده است خداوند در این باره میفرماید: برخی مردم، سخن بیهوده میخرند تا دیگران را از راه خدا بدون هیچ علم و آگاهی، گمراه سازند و آن را به مسخره میگیرند برایشان عذابی خوارکننده است. این آیه ناظر به عملکرد کسانی مانند نضر بن حارث است که در زمان پیامبر اکرم(ص) به ایران سفر میکرد و با تهیه کتابهایی تصمیم داشت جلوی هدایت قرآن را بگیرد.
نتیجه آنکه وسعت دید در گرو مطالعه کتب ضاله نیست بلکه مطالعه شبهات برای انسانی که علمیت کافی ندارد مایه گمراهی و ضرر است و از اینرو عقلاً چنین اقدامی مذموم است و از نظر دین چنین کاری درست نیست و حرام میباشد.