نقش دولت در امنیت روانی جامعه و ارتباط آن با موضوع فرزندآوری
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا تبیین جایگاه خانواده در ساختار جامعه اسلامی به درک درست منطق دین استوار است زیرا انسان در نظام معرفتی و اعتقادی اسلام حقیقتی روحانی دارد؛ او آفریده شده است تا در پرتو معنویتگرایی و خودسازی دینی، حقیقت و روحانیت خویش را شکوفا کند و به قرب الهی برسد.
در نگاه قرآن کریم، ازدواج و تشکیل خانواده ریشه در خلقت انسان دارد از اینرو بر مبانی درک و تحلیل هستی شناسانه از انسان، همه امکانات موجود در عالم آفرینش، از جمله تشکیل خانواده در راستای تأمین سعادت انسان معنا مییابد.
خانواده عنصری اساسی است که نقشی بیمانند و تعیین کننده در شکلگیری شخصیت انسان دارد و به همین دلیل در کانون توجه اسلام قرار گرفته است؛ بایدها و نبایدهای آن آشکارا و شفاف مشخص میشود، بنابراین مطالعه خانواده، باید در چارچوب منطق اسلام باشد، تا کارکرد آن متناسب با همین منطق، درک و دریافت شود.
خانواده شکل میگیرد تا انسان، توحیدی پرورش یابد و جامعه توحیدی، تولید و باز تولید گردد چنان که پیامبر اکرم(ص) میفرماید «چرا مؤمن ازدواج نکند تا شاید خداوند به او فرزندی دهد و زمین را با گفتن «لا اله الا الله» سنگین کند».
رهبر معظم انقلاب، در مراسم خواندن خطبه عقد ازدواج در تاریخ 24/6/72، درباره جایگاه و اهمیت خانواده فرمودند «اگر در جامعهای خانواده مستحکم شد، آن جامعه به صلاح خواهد رسید و نجات پیدا خواهد کرد؛ اگر خانوادهای نبود، بزرگترین مصلحان هم بیایند نمیتوانند جامعه را اصلاح کنند، هر کشوری که در آن بنیان خانواده مستحکم باشد، بسیاری از مشکلات اخلاقی و معنوی به برکت خانواده سالم، برطرف میشود و یا اصلاً به وجود نمیآید، اگر در جامعهای، خانواده سالم وجود داشته باشد، آن جامعه مواریث فرهنگی خودش را به صورت صحیح منتقل خواهد کرد».
در بستر خانواده مطلوب اسلامی، ابعاد وجودی و فطرت توحیدی زن و شوهر، شکوفا مییابد و فرزندان صالح و یکتاپرست، پرورش مییابند، از همین خاستگاه است که کارکردهای خانواده، معنادار گردیده و کارویژههای خانواده مطلوب اسلامی با دیگر خانوادهها متفاوت میگردد.
دین در چارچوب اهداف شکل گیری خانواده؛ جایگاهها، نقشها و هنجارهای آن را تعیین و تعریف مینماید، ساماندهی مناسبات خانواده در چارچوب این هنجارها است که کارکردهای خانواده را در مسیر اهداف شکلگیری خانواده، هدایت میکند.
در جامعه شناسی، کارکردهای فراوان و گوناگونی به خانواده نسبت داده شده است که مهمترین آنها، آرامش، تولیدمثل، تنظیم روابط جنسی، ارضای نیازهای عاطفی، جامعهپذیری، حمایت و مراقبت هستند؛ بنابراین سلامتی، تأمین نیازهای مالی، قناعت، عفت، حسن معاشرت، صلهرحم، صبر، توکل، عبادت، شکرگزاری و قدردانی از جمله مؤلفههایی هستند که بر مبنای آنها آرامش در خانواده مطلوب اسلامی، تأمین میگردد.
آرامش و سکون از کارکردهای اصلی خانواده است، آرامش مطلوب، با تأمین نیازهای افراد در ابعاد سهگانه زیستی، روانی و معنوی تأمین شدنی است در همین زمینه گفتوگویی داشتهایم با خانم زهرا امین مجد، استاد حوزه و دانشگاه؛ پژوهشگر و محقق عرصه خانواده که تقدیم خوانندگان میشود.
رسا ـ با توجه به دغدغه رهبرمعظم انقلاب درباره امنیت روانی خانوادهها، درباره ضرورت توجه دولت به معضلات فرهنگی جامعه توضیح بفرمایید؟
آنچه موجب شد که به این بحث وارد شویم، نگاه عالمانه رهبر معظم انقلاب به مسأله امنیت روانی بود و مصدایقی را در ذیل امنیت روانی در دیدار با فرماندهان ناجا مطرح کردند؛ ایشان به طور صریح و روشن مطالبهای جدی از تمامی دستاندرکاران حوزه فرهنگ و امنیت جامعه داشتند و همین دغدغه و نگرانی که نباید در حد نگرانی باقی بماند را تئوریزه کردند و آن را به صورت یک دستور علنی و عمومی اعلام فرمودند.
نکتهای که رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان ناجا بر آن تأکید داشتند این بود که مسؤولان جامعه به امنیت روانی جامعه توجه داشته باشند زیرا تأمین امنیت روانی از تأمین امنیت فیزیکی مهمتر است؛ ایشان دو مصداق جدی مطرح فرمودند که قابل تأمل است و این دو برای انسان مدرنی که در شهرهای بزرگ به ویژه در جامعه اسلامی و ایرانی زندگی میکند، به مسائل جدی تبدیل شده است.
دغدغه و نگرانی خانوادهها برای حضور فرزندانشان در اماکن عمومی به دلایلی همچون اغفال، رفتارهای خلاف اخلاق، استفاده از مواد مخدر و تشویقی که ممکن است در این زمینه صورت بگیرد، تشویق به سبک رفتارهای خلاف عفت عمومی و عفت فردی و ترویج بیبندوباری که باید زمینه ورود به رفتارهای نامساعد در جامعه کمتر شود و امر تربیت برای خانوادهها به این سنگینی که در حال حاضر وجود دارد، نباشد؛ یعنی متصدیان امور فرهنگی و امنیت اجتماعی به این مسأله بیشتر توجه کنند که چه نسبتی میان ساختارهای فرهنگی و انتظاری که از ابعاد خانوادهها داریم، وجود دارد.
اگر شرایط ساختاری فرهنگی یا رفتارهای وابسته به فرهنگ، بدون هیچ کنترل، نظارت و هدایتی رها شوند و در بستر موجود حرکت کنند که سلیقهاش را از نظامهای تحت کنترل سلطه دریافت میکند؛ وضعیت به گونهای خواهد شد که خانواده مسلمان ایرانی به این نتیجه میرسد که یا فرزندآوری نداشته باشد یا اگر فرزنددار شد؛ بهگونهای مراقبت، نظارت دائمی همراه با تشویش و اضطراب بر فرزندش داشته باشد تا جایی که در امور طبیعی و ضرورت عینی همچون حضور در اجتماع نیز مراقبت دائمی را اعمال کند.
رسا ـ به طور کلی نگرانی برای فرزندآوری چگونه به وجود آمده است و در گام بعد فرزند پروری براساس چه متدی باید صورت بگیرد؟
یکی از مسائلی که در عصر جدید و در حوزه خانواده به شدت ذهن را درگیر میکند، نگرانی خانوادههای متدین درباره فرزندانشان است و متأسفانه این نگرانیها، گاهی به واسطه عدم ورود مناسب ساختارهای فرهنگی، نظام تربیت رسمی و عدم حمایتگری لازم از سوی این نهادها به کاهش انگیزه فرزندآوری خانوادهها منجر میشود.
در عصر حاضر مسأله فرزندآوری تا اندازهای برای خانوادههای مقید و مسلمان ایرانی، هزینهبر به نظر میرسد که برخی، از آن صرفنظر میکنند؛ برخی از خانوادهها، تربیت را در حد پرورش جسمی تنزل میدهند یا به دلیل مشکلات اقتصادی از آن طفره میروند و نگرانی خود را موجه میدانند؛ آنها مسائل اقتصادی را مانع پرورش فیزیکی مطلوب فرزندانشان و دستیابی به سطح مطلوبی از رفاه میدانند از این رو از مسأله فرزندآوری فاصله میگیرند.
دسته دوم خانوادههایی هستند که تربیت را در سطح مطلوبی تصویر کرده و به آن معنا میدهند که نگرانی آنها مقدس و ستودنی است؛ البته باید این نگرانی مدیریت و حل شود نه این که باقی بماند و سبب شود خانوادهها نگرانی را درون خود بازتولید کنند تا به حدی برسند که تصمیم و اراده عمومی مبنی بر کنترل موالید در آنها ایجاد شود و با فرزند نیاوردن، صورت مسأله را پاک کنند.
مسأله فرزندآوری نباید هرگز در حد یک نگرانی باقی بماند بلکه با حمایت نهادهای عمومی باید به سوی تغییر و اصلاح ساختارها، تغییر نظام معنایی و در مجموع به سمت تغییر در رویهها برود و تربیت مطلوب دینی امکانپذیر شود.
حضور در پارک برای یک نوجوان و جوان نمادی از حضور اجتماعی و بهرهبرداری از طبیعت و نشاط، تفریح، لذتهای حلال و حضور در کنار همسالان است و خانوادهها به دلیل نگرانیهای بجایی که دارند، فرزندانشان را از حضور در این مکانها منع میکنند که رهبر معظم انقلاب، متصدیان را به تمامی این موارد توجه دادند از اینرو متصدیان فرهنگ، امنیت و قانون باید به این مسأله ورود پیدا کنند که چگونه میتوان بدون بازخورد منفی و وازدگی، به این امر، ورود امنیتی و قانونی داشت تا این بار سنگین مسؤولیت از دوش خانوادههای مسلمان ایرانی برداشته شود و فضاهای عمومی همچون پارکها، سالمسازی شوند.
رسا ـ نگرانی خانوادهها در زمینه فرزند پروری چگونه کاهش مییابد و در این زمینه چگونه میتوان به حد مطلوب رسید؟
سالم سازی فضاهای عمومی ذیل عنوان کلی، اصلاحات کلان ساختارهای فرهنگی معنا پیدا میکند؛ در حقیقت ما با سادهانگاری و طبیعی تصور کردن برخی مسائل، از آثار بلندمدت، عمیق و ماندگار آنها غافل شدهایم؛ شاید به عنوان مثال، برخی تغییرات رفتاری و سلیقههای تغییر شکل یافته جوان معاصر ایرانی به ویژه در اواخر دهه 80 و اوائل دهه 90 در تحلیلها میآید و این در حالی است که اگر این رفتارها، فردی و قائم به اراده فرد باشد، بعدها تبدیل به سلیقه عمومی و اجتماعی میشود.
شباهت به گروه صاحبان ثروت و طبقات اجتماعی بالا و نزدیک کردن رفتارها به این گروه، برای جوان معاصر ایرانی به تمنا و تلاش برای کسب موقعیت و سرمایه اجتماعی تبدیل میشود، پس امکان ندارد که جوان را از آن منع کنیم بلکه باید دو کار را انجام داد، نخست این که باید آسیبهای این رفتار را به صورت غیر جانبدارانه و از موضع یک جوانی که در این شرایط زندگی میکند مطرح کرد و در مرحله بعد باید بدیل و جایگزین مناسب برای این فضا و سلیقه جدید معرفی شود.
اشاره رهبر معظم انقلاب به این فضاها، برای دسته قابل ملاحظهای از مسائلی است که به صورت متکثر در ذهن تحلیلگران اجتماعی، خانواده پژوهان و کارشناسان امور تربیت ایجاد میشود که باید به آنها پاسخ داده شود و برای حل آنها تلاش کرد و حاصل همه این تلاشها باید در اختیار نیروهای انتظامی قرار داده شود تا آنها که با مردم به طور مباشر در ارتباط هستند، در حوزه عمل نیز به کار بگیرند.
رسا ـ با توجه به آموزههای اسلام درباره سبک زندگی، مؤلفههای دینی چقدر در امنیت روانی جامعه مؤثر هستند؟
فرد با استفاده از گزارههای دینی و توحیدی میتواند به تربیت نفس بپردازد یا این که در معرض تربیت یافتگی قرار بگیرد زیرا همواره رشد و تربیت به طور ناگزیر همراه انسان است اما به دلیل این که اساس شخصیت انسان در کودکی و در مرحله نوجوانی و جوانی شکل میگیرد؛ پس از آن تغییرات در انسان سختتر است چنان که متون و گزارههای دینی نیز تغییر مطلوب را حداکثر تا دوران جوانی مورد تأیید قرار دادهاند.
مسأله تقوی و ورع در جوانی اهمیت دارد و در این دوران زمینه و شرایط نیز برای افراد فراهم است؛ در دوران کودکی بیشترین تغییراتی که فرد میپذیرد متأثر از خانواده است و به طور قطع همه این عوامل در کنار هم منجر به تولید یک انسان متدین، خدا باور و خدا ترسی میشود که از خود رفتار دینی بروز میدهد؛ البته رفتارهایی که فرد بروز میدهد تحت تأثیر نظام معنایی او و ساختارها است اما نقش ساختارهای کلان همچون ساختارهای اجتماعی و نظام تعلیم و تربیت رسمی را نمیتوان نادیده گرفت.
یعنی این گونه نیست که اگر خانوادههای تربیت دینی را درباره فرزندش روا داشت، خیالش آسوده باشد که فرزندش در هر مواجه اجتماعی و با هر تغییری از جمله درس خواندن در هر مدرسهای و یا این که با مشارکت در هر گروه دوستی، دیگر هیچ اتفاقی بر سر اعتقادات دینی و رفتارش رخ نمیدهد.
رهبر معظم انقلاب بر روی این مسأله تأکید کردند که خانوادهای نظام معناییاش دینی است که درباره فرزندش نگران میشود؛ بنابراین خانواده اسلامی و ایرانی دغدغهمند و پیگیر است و براساس متد دینی حرکت میکند و به همین دلیل نگران است.
رسا ـ نقش خانواده و نهادهای رقیب را در فرزند پروری توضیح بفرمایید و این که فرزند پروری براساس چه متدی صحیحتر و بهتر است و باید صورت بگیرد؟
طبق گفتههای روانشناسان، پایههای شخصیت انسان در هفتسال نخست زندگی او است از این رو معاشرتهایی که خانواده با فرزندش دارد در شکل گیری شخصیت او بسیار تأثیرگذار و انکار ناپذیر است اما همان طور که گفتیم، نهادهای رقیب، نقش خانواده را میتواند تضعیف یا تقویت کنند و در جامعه اسلامی این نهادها باید نقش خانواده را تقویت کنند و بازو و کمککار خانواده باشند.
به طور قطع خانواده در تربیت دینی فرزند مؤثر است و این که آن فرزند به چه میزان از نعمت امنیت روانی برخوردار باشد و چه میزان شرایط را برای خود فراهم کند از جمله این که چه دوستهایی را برای خود انتخاب کند تا امنیت و آرامش روانی او تحت تأثیر واقع نشود، در چه مکانهایی رفتوآمد کند که این اتفاق بیفتد؛ چه مصرف فرهنگیای داشته باشد و از چه رسانههایی استفاده کند؛ این الگوها از خانواده آغاز میشود و بعد با حضور در نهادهای اجتماعی تثبیت میشود اما بخش قابل توجهی که با اجتماع پیوند میخورد، به تنهایی تحت اراده فرد به عنوان عامل کنشگر نیست و توسط ساختارها ساخته میشود.
ساختارها به صورت انتزاعی به وجود نمیآیند بلکه توسط افراد انسانی ساخته میشوند و زمانی که سلیقهها و رفتارهایی که به عنوان کنشگر انسانی در این ساختارها تولید میشوند؛ از شاخصهای زیست دینی و تراز اسلامی فاصله داشته باشند از جمله این که اگر در جامعه اسلامی، امنیت روانی وجود نداشته باشد و شرایط جامعه برای تربیت دینی مساعد نباشد، حداکثر اتفاقی که میافتد این است که خانواده فرزندش را قرنطینه کند، رفتوآمدها بسیار محدود باشد که این خود سبب مشکلاتی همچون پناه آوردن به فضای مجازی به صورت افراطی خواهد شد و آثار مخربی که برای فرزندان خانوادههایی دینی به دنبال میآورد، از این رو باید شرایط مطلوبی در خارج از محیط خانه برای فرزندان توسط نهادهای تربیت رسمی، فرهنگسازان و متصدیان امور اجتماعی برنامه ریزی شود و کنترل و نظارتهای لازم به عمل آید تا زمینه برای فرزندپروری بر مبنای اصول دینی فراهم شود.
رسا ـ با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب به جایگاه حاکمیت درباه تأمین امنیت روانی جامعه، وظیفه و نقش دولت در تأمین امنیت روانی خانوادهها چیست؟
بازوی اجرایی حاکمیت اسلامی باید به این نکته اعتقاد داشته باشد که متصدی زیست سالم، دینی، مطلوب و هر دو جهانی مردم است؛ حاکمیت اسلامی به عنوان نهادی که زمینه را برای زندگی سعادتمندانه مردم فراهم میکند؛ میتواند سلیقه سازی کند؛ حامی و مراقب تفکر دینی و زیست دینی مردم باشد؛ در فضای جامعه اسلامی تصمیمگیری، اجرا، حمایت و بازپروری کند و شرایط را برای زیست دینی داشتن جامعه فراهم کند چنان که اگر شخصی از زیست ایمانی فاصله گرفت، او را به زیست اسلامی برگرداند.
دولت اسلامی وظیفه دارد از همه ظرفیتها برای ایجاد زندگی مطلوب دینی برای مردم استفاده کند و این هرگز به معنای نادیده گرفتن مسائل عینی مردم همچون بهداشت و معیشت نیست؛ حاکمیت اسلامی باید به فکر معیشت مطلوب مردم نیز باشد.
از شاخصهای زیست مطلوب این جهانی، تأمین امنیت مردم است چنان که حضرت علی(ع) فرمودند «مادری که فرزندش را از دست داده است با خواب آرام میگیرد اما نا امنی با خواب جمع نمیشود و اگر فردی احساس امنیت نداشته باشد، نمیتواند بخوابد» از این رو مسأله امنیت در تفکر اسلامی بسیار مهم است و اگر امنیت نباشد نمیتوان به سایر سطوح زندگی هر دو جهانی فکر کرد.
فردی که امنیت روانی ندارد نمیتواند به تعالی فکر و مسأله آموزش و پرورش بیاندیشد و نمیتواند در خود و جامعهاش تغییر ایجاد کند همان گونه که در روایت آمده است « نعمتان مجهولتان الصحة و الامان»، اگر دو نعمت سلامتی و امنیت در جامعه نباشد هیچ امکانی برای تغییر و حرکت مثبت در جامعه اسلامی وجود ندارد بنابراین اگر حاکمیت اسلامی خود را متصدی میداند و با تمامی متدهای خود برای زیست مطلوب این جهانی مردم تلاش میکند؛ تأمین امنیت در تمامی سطوح آن از جمله امنیت روانی، مهمترین شاخصهای زندگی مطلوب مردم است که باید به آن توجه ویژهای داشته باشد.
حاکمیت اسلامی میتواند با استفاده از ظرفیتها و راهکارهای عینی ارائه شده در دین برای استقرار امنیت روانی تلاش کند و در مرحله بعد برای پیوند زدن میان شاخصهای دینی و فضاهای عینی اجتماع از کارشناسانی که صلاحیت دارند استفاده کند.
از شاخصهای دینی امنیت روانی در جامعه، استقرار منظومه عفتورزی است که افراد بتوانند حضور سالم و فراجنسیتی در اجتماع داشته باشند و هیچ انحرافی در حوزه بینش، نگرش و رفتار در جامعه نباشد بنابراین اگر حاکمیت اسلامی، عفتورزی را لازمه استقرار امنیت روانی بداند، باید سازوکارهای عینی و اجرایی آن را نیز پیشبینی کند که بتواند سلیقهها را به سمت عفتورزی هدایت کند.
میتوان شرایط را به نحوی فراهم کرد که مردم و نهادهای انسانی، لسان قوانین اسلامی را در حوزهای همچون عفت ورزی، اقناعی بدانند زیرا به صورت روشن فواید آن از جمله استقرار امنیت روانی، نصیب مردم خواهد شد و حضور افراد در جامعه تؤام با آرامش خواهد بود.
در جامعه اسلامی نباید تبعیض وجود داشته باشد تا فردی به واسطه بهرمندیاش از جذابیتهای قهری و خارج از اراده انسانی یا از موقعیتهای شغلی، سوء استفاده کند؛ نباید اختلاس وجود داشته باشد و نباید فضای جامعه بهگونهای ناسالم باشد که اگر دختر یا پسر جوانی بخواهد از منزل خارج شود به دلیل عدم رعایت عفتورزی در جامعه، والدین نگران آنها باشند از این رو در جامعهای که شاخصه عفتورزی رعایت میشود امنیت روانی تأمین شده و افراد جامعه از آسیبهای فوق مصون خواهند ماند.
اختلاف طبقاتی از دیگر شاخصهای تأمین امنیت روانی جامعه است همان گونه که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز مطرح شد؛ اختلاف طبقاتی نباید به مجموعهای از رفتارهای غیرهنجاری تبدیل شود؛ ثروت که میتواند مولد و در پیشبرد جامعه مؤثر باشد اگر به اسبابی برای تبرج، تفاخر و خودبرتریینی تبدیل شود، باعث برهم زدن امنیت روانی جامعه خواهد شد زیرا افراد میان وضعیت عینی خود و گروه صاحبان ثروت فاصله میبینند و همواره احساس سرخوردگی و تحقیر میکنند از اینرو نشاط لازم را برای زندگی سالم از دست خواهند داد.
رسا ـ در پایان توصیه شما به مسؤولان و متولیان امور فرهنگی چیست؟
در پایان از جامعه نخبگانی کشور، متصدیان و متولیان امور فرهنگی تقاضا میکنم که پیام رهبر معظم انقلاب را به عنوان یک مانیفست جدی بگیرند و به تمامی اجزا و جزئیات آن توجه کنند؛ به طور قطع رهبری با پیام خود قصد داشتند که تغییرات مثبتی در جامعه ایجاد شود و افرادی که کنشگر عرصه فرهنگ هستند نخست باید دلیل تغییرات را تحلیل کرده و در مرحله بعد راهکار عینی برای برون رفت از این فضا ارائه کنند.
در گام بعد مسأله فرزند پروری نیز باید از این حالت نگران کننده و هشدار، فاصله پیدا کند و بر اساس الگوهای دینی، همه شاخصهای زیست اسلامی از جمله مسأله امنیت روانی به یک امر دستیافتنی و به وضعیت مطلوب تبدیل شود زیرا این مسأله به عنوان یکی از سرفصلهای اصلی فرزندپروری مورد نظر است و جامعهای که وضعیت مساعدی از لحاظ امنیت روانی دارد فضا را برای فرزندپروری مطلوب، مناسب ساخته است.
لازم به ذکر است؛ برخی از مسؤولان بجای اقدامات جدی و کار عملی، گاهی اوقات تصویر نازلی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب صادر میکنند که موجب وهن بیانات ایشان است، من فکر میکنم؛ ما باید تصویر مناسبی از بیانات ایشان ارائه کنیم و فراخوانهایی نیز داده شود تا کارهای انفرادی که در این عرصه صورت گرفته است جمعآوری شود یا از سوی خبرگزاری، بسته تحلیلی و خبری از چندین کارشناس در زمینه نسبت فرزندپروری با مقوله امنیت روانی تهیه شود.
رسا ـ با تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.
/403/908/م