۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۱
کد خبر: ۲۶۰۰۱۰
مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات بررسی کرد؛

حکم حرمت نشر کتب ضاله از مسمومیت اندیشه جامعه جلوگیری می‌کند

خبرگزاری رسا ـ حکم حرمت نشر و خواندن کتب ضاله تا میزان زیادی از ترویج باطل و مسمومیت فضای اجتماعی جامعه اسلامی جلوگیری به عمل می‌آورد و اگر این حکم نتواند مانعی برای نشر کتب ضالّه باشد حداقل می‌تواند در فراوانی نشر این کتب و جلوگیری از رواج آن‌ها مؤثر باشد.
کتاب

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم به مناسبت ایام فعالیت نمایشگاه بین‌المللی کتاب به پرسش‌های خبرنگار ما درباره تعریف کتاب‌های ضاله و حکم شرعی مطالعه و فروش آنان پاسخ مفصلی ارائه داد.

 

یکی از پرسش‌ها و پاسخ مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم به شرح زیر است:

 

آیا حکم حرمت چاپ و فروش کتب ضالّه در زمان حال که امکان مخفی کردن فکر و اندیشه نیست و اثری در انتشار و عدم انتشار این اندیشه‌ها ندارد، بی معنا نیست؟

 

پیش از پاسخ به سؤال مذکور لازم است به اختصار مراد از کتب ضاله روشن گردد و نیز به اجمال معلوم شود چرا اسلام فروش و چاپ کتب ضالّه را حرام شمرده است. در اینجا با سخنی از مرحوم مطهری در این زمینه آغاز می‌کنیم:

 

مرحوم مطهری می‌گوید: «اغوا و اغفال یعنی کاری توأم با دروغ، توأم با تبلیغات نادرست انجام دادن. مثلاً فرض کنید کسی قسمتی از جمله‌ای یا آیه‌ای را حذف کند و قسمتی را خود به آن اضافه کند و بعد این عبارت تحریف شده را به عنوان حجت و دلیل مطرح کنید آنکه از مسائل تاریخی قسمت‌هایی را حذف کند و بعد با استفاده از این اطلاعات ناقص، نتایج دلخواه خودش را بگیرد و یا فی‌المثل ادعای علمی بودن داشته باشد و حال آنکه حرفش اساساً تحریف علم باشد.

 

اغفال کردن به هیچ عنوان نمی‌تواند و نباید آزاد باشد اینکه در اسلام خرید و فروش کتب ضلال حرام است و اجازه فروش هم داده نمی‌شود بر اساس همین ضرر اجتماعی است» دقت در کلام ایشان نشان می‌دهد که از دیدگاه شهید مطهری کتب ضلال آن‌هایی هستند که رویکردی علمی به مسائل نداشته‌اند بلکه بر اساس تحریف و اغوا و اغفال مردم شکل گرفته‌اند و هدف اصلی از تألیف آن‌ها پیشبرد علم و دانش نیست بلکه اغوای مردم و دستیابی به منافع و مقاصد تألیف کنندگان و ترویج کردن آن کتب است و دلیل اصلی حرمت آن‌ها همین زیان اجتماعی کتب مذکور است.

 

یعنی از آن جهت که این کتب مایه اضلال جامعه و در نهایت موجب ضرر اجتماعی و زیان مردم می‌گردد چاپ و نشر چنین کتبی در اسلام ممنوع شمرده شده است و حرمت کتاب سلمان رشدی از سوی امام امت در همین راستا بود، یعنی از آن رو که با اغواگری و تبلیغات انحراف گرایانه تألیف شده بود، حرام گردید، چرا که هدف اصلی دین الهی و انبیاء الهی هدایت جامعه و نجات آن‌ها از گمراهی بوده است و لذا قرآن می‌فرماید: «و لِکُلّ قَومٍ هادٍ» هر قومی دارای هادی و راهنمایی از سوی خدا بوده‌اند و درباره قرآن کتاب آسمانی اسلام می‌فرماید: آإَنَّ هذا القُرآن یَهدی لِلَّتی هِیَ أَقْوَم» قرآن رهبری می‌کند به آنچه استوارتر است.

 

با توجه به آنکه اسلام نمی‌تواند نسبت به هدایت و گمراهی انسان‌ها بی تفاوت باشد، آنچه را که مایه گمراهی آدمی می‌گردد مانند. اغواگری و ترویج تحریفات را ممنوع کرده است و آنچه را که مایه هدایت یافتن او می‌شود مانند اندیشه و تفکر، آزاد نموده است. از این‌رو در اسلام بر علم اندوزی بسیار تأکید شده است و از پیروی‌های کورکورانه به شدت پرهیز داده شده است. اینک باز گردیم به پاسخ به این پرسش که آیا چنین منع‌هایی مطلقاً و در همه زمان‌ها سودمند و نتیجه‌بخش است یا در چنین شرایطی که امکان جلوگیری از ترویج افکار و اندیشه‌ها نیست منع و جلوگیری از آن لغو و بیهوده می‌باشد؟

 

می‌توان به این پرسش چنین پاسخ داد. چنان نیست که حکم حرمت امروزه کارآمد باشد زیرا کمتر تأثیر این حکم آن است که دین‌داران عاملی در ترویج و تکثیر این کتب نباشند و نیز جامعه با دیده منفی به این‌گونه کتاب‌ها بنگرند و اقبال عمومی پیدا نکند و همچنین این حرمت موجب می‌گردد تا میزانی که در توان مؤمنان است از ترویج باطل و مسمومیت فضای اجتماعی جامعه اسلامی جلوگیری به عمل آورند و اینکه اگر این حکم نتواند مانعی در جهت اصل نشر کتب ضالّه باشد می‌تواند در فراوانی نشر این کتب و جلوگیری از رواج آن‌ها مؤثر باشد.

 

شاهد بر این مدعا یعنی شاهد بر آنکه حرمت کتب ضالّه می‌تواند مؤثر در نشر آن‌ها باشد عملکرد دولت‌های غربی است مشاهده می‌کنید در جوامع غربی برای تبلیغات اسلامی محدودیت‌های زیادی قائل می‌گردند و حتی آزادی‌های مسلمانان تابع کشورهای غربی را محدود می‌سازند از باب نمونه می‌توان به منع انتشار کتاب دانشمند محترم آقای روژه گارودی اشاره کرد که توسط دولت‌های غربی از رواج آن جلوگیری به عمل آمد و نویسنده آن به مجازاتهایی دچار گردید.

 

این کتاب که در نقد صهیونیسم نوشته شده بود در میان هزاران کتابی که در ترویج صهیونیسم و یهود نوشته می‌شود و تبلیغات گستردهای که در رادیو تلویزیون و اینترنت از صهیونیسم به عمل می‌آید اقدامی قابل توجه نبود ولی ملاحظه شد که دولت‌های غربی همین اقدام را نیز اثربخش تلقی کردند. از این رو با آن به مقابله برخاستند و حتی منع از انتشار این یک کتاب را هم نتیجه‌بخش دانستند بنابراین چنان نیست که منع از نشر کتب و نوشتارها در عصر اینترنت بی ثمر باشد و کسی به آن اقدام نکرده باشد./997/ت302/ف

ارسال نظرات