همه مسیرهای انحرافی دولت یازدهم
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، مسیرهای اصلی و اولویت هر دولتی را رویکردهای رئیس جمهور نسبت به مسائل و حوزههای مختلف از جمله سیاست، اقنصاد، فرهنگ، امنیت و غیره شکل می دهد و قطعا اظهار نظرهای رئیس دولت از اهمیت ویژهای برخوردار است. دیدبان در این یادداشت به بررسی برخی از الگوها و رویکردهای دکتر روحانی پرداخته و مسیرهای انحرافی در این الگوها را مورد نقد قرار داده است.
رویکردها در سیاست خارجی
با روی کار آمدن دولت یازدهم تغییراتی در نوع تعامل با کشورهای مختلف پدید آمد به گونهای که روحانی منطق دولت خود را این گونه معرفی کرد: «منطق دولت تدبیر و اعتدال با همه جهان این است "با دوستان مروت با دشمنان مدارا". آن کسی که گفت "آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا" یعنی حافظ شیرین سخن، خط سیاست داخلی ما و سیاست خارجی ما را ترسیم کرد. ما درس اعتدال و سیاست خارجی را از حافظ آموختیم. درس محبت و وحدت را از سعدی آموختیم که به ما گفت بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند.» حال باید دید برداشتی که روحانی از این جمله داشته به چه میزان در فضای روابط بین الملل امروز کاربرد دارد و همچنین با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران سازگار است.
بدون حاشیه پردازی، آیهی 29 از سورهی فتح صریحا بیان میکند «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ» محمد(ص) پیامبر خداست و کسانى که با اویند بر کافران سختگیر(و) با همدیگر مهربانند؛ پس باید لحاظ کرد که الگوی سیاست خارجی اسلامی سختگیری بر کافران و دشمنان است و مدارا با دشمنان به معنای لبخند زدن با آنها نیست بلکه مدارا با دشمنان در سیرهی حکومت داری حضرت امیرالمومنین معنی پیدا میکند به عنوان مثال در جنگ صفین، سپاه معاویه آب را بر روی سپاه حضرت امیر بستند اما وقتی آب توسط سپاه حضرت امیرالمومنین باز پس گرفته شد حضرت با دشمن مدارا کرد و اجازهی بستن آب را بر روی سپاه معاویه نداد ولی این مدارای حضرت با دشمن، به معنای نجنگیدن با سپاه معاویه نبود لذا منطق سیاست خارجی دولت یازدهم باید اولا در الگوگیری دقت کرده و الگوهای اصلی و اساسی را رها نکند دوما برداشت صحیح و منطقی از الگوهای خود داشته باشد به گونهای که در جهان سلطهگری به دنبال آرمانگرایی تخیلی نرود.
رگههایی از فمینیستی
روحانی در ایام انتخابات وعدهی تشکیل وزارت زنان را به مردم داده بود که تا به الان هم محقق نشده است همچنین گفته بود: «دولت وظیفه خود میداند که مسیر تعالی و پیشرفت زنان را فراهم کند و امکان بهرهمندی برابر آنان از فرصتهای اجتماعی را مهیا نماید.» توجه به امور زنان علی الخصوص ایجاد فضای مناسب برای بهرهمندی از برنامههای ترتبیتی، قطعا در شرایط کنونی لازم است اما با گذشت دو سال از عمر دولت یازدهم، با اقداماتی که دولت در قدم اول با انتصاب برخی افراد در امور زنان و در قدم دوم با اظهارات شخص رئیس جمهور تقریبا واضح شد که رویکرد دولت نسبت به امور زنان نه تنها شعار محور بوده بلکه در این رویکرد سایههای ناشیگرانهای از فمینیستی هم به چشم میخورد به گونهای که روحانی اظهار داشته بود: «در اسلام جنس اول و دوم نداریم و زن و مرد به لحاظ شخصیت و جایگاه با یکدیگر تفاوتی ندارند. اتفاقاً زنان دارای ویژگیها و مقاماتی مثل مادری هستند که مردان امکان دسترسی به آن را ندارند.» بله در اسلام جنس اول و دوم وجود ندارد اما به هیچ عنوان جایگاه زن و مرد یکسان نیست و وظایف، اختیارات و موهبتهایی که نسبت به هر کدام شده است متفاوت بوده و البته این تفاوتها دلیل بر برتری هیج کدام بر دیگری نیست لذا باید توجه داشت زن و مرد هرکدام دارای جایگاه مخصوص به خود هستند به این ترتیب نادرست بودن این سخن مشخص میشود که «زن و مرد در مسایل اجتماعی تفوق ذاتی بر یکدیگر ندارند و اینکه در نگاه برخی، امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه رفیع خود محدود به تذکر در خیابانها شده است، جای تأسف بسیار دارد.»
استاد شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام بیان میکند: بدون شک بین زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد که در پرتو پیشرفتهای علوم امروزی این تفاوتها روشنتر شده است اما آنچه باعث تعجب انسان میشود این است که بعضی افراد سعی دارند این تفاوتها را به حساب نقص زن و کمال مرد بگذارند و از این عجیبتر این که برخی غربیان اخیرا میخواهند به هزار و یک دلیل ثابت کنند که بالعکس مرد وجود ناقص الخلقه است و زن موجود برتر؛ در حالی که این تفاوتها به هیچ وجه به برتری یا پستی یکی از این دو جنس مربوط نمی شود.
پس باید توجه داشته باشیم که ایجا فرصت برابر در اجتماع به معنای ایجاد عدالت نیست بلکه باید فرصت ها متناسب با شرایط وجودی هر جنس باشد به عنوان مثال ورود زنان به کارهای سخت جسمی نه تنها به نفع آنها نیست بلکه با توجه به شرایط فیزیولوژی زنان آسیبزا هم هست. روحانی در رابطه با این گفته بود «به آقای وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی تاکید کنم، نباید بین زنان و مردان امتیاز باشد. فرصتهای شغلی برابر را بوجود بیاوریم.» حال آنکه فرصت شغلی برار به دور از عدالت بوده و رفتار ماشینی با انسان را به نمایش میگذارد و شرایط و ویژگیهای طبیعی زنان را در نظر نمیگیرد و بیش از آن که یک رویکرد منطقی به امور زنان را داشته باشد در چهارچوبهای ناشیانهی شعارگونهی فمینیستی دچار گردیده است.
رفتار نامتناسب با منتقدان
جناب روحانی در بحبوحهی انتخابات جزء بارزترین کاندیداهایی بود که تاکید فراوانی بر آزادی بیان و فضای باز رسانهای می کرد و از اظهار نظر منتقدان و مخالفان استقبال میکرد به طوری که جزء شعارها و برنامههای دولت وی تلقی میشد؛ البته باید در آن زمان روحانی توجه میکرد که یکی از اصلیترین ملزومات آزادی بیان و نقد سازنده این است که انتقادپذیری در طرف مقابل هم وجود داشته باشد با این توضیح که اگر فضای انتقاد پذیری و نقد شنوی در بین مسئولان وجود نداشته باشد، آزادی بیان و استقبال از انتقاد، صرفا تبدیل به شعار انتخاباتی خواهد شد که جامهی عمل به تن نخواهد کرد. با این که وی الگوی خود در رفتار با منتقدان را منش حضرت علی علیه السلام بیان کردند: «مخالفان حضرت علی(ع) خیلی به ایشان آزار رساندند و علناً علیه او صحبت کرده و تبلیغ می کردند اما حضرت امیر(ع) تا روزی که مخالفان به روی نظام اسلامی شمشیر نکشیدند کاری به آنان نداشتند. منش حضرت علی(ع) راه و مسیر ماست و شیوه ایشان در برخورد با مخالفان نشان می دهد که باید با کشورهای دیگر و با صاحبان نظرات مخالف و مختلف در داخل کشور گفتوگو و مدارا کرد و اجازه داد مخالفان حرف و نظر خودشان را آزادانه بیان کنند. البته در جایی که لازم است باید روشنگری صورت گیرد، اما شیوه امیرالمؤمنین علی(ع) در مدارا با مخالفان، سرمایهای عظیم برای الگوگیری ماست.» اما در فضای داخلی کشور، نه دشمنی وجود داشت و نه کسی شمشیر کشیده بود با این حال روحانی منتقدان خود را با الفاظی مانند کم سواد، بیقانون، بیدین، حسود، افراطی، کاسب تحریم، جیب بر، دنیا ندیده، مستضعف فکری، متوهم، بی شناسنامه، عصر حجری، تازه به دوران رسیده، ترسو، بزدل سیاسی، دین نشناس، دارای خطای دید، تخریبگر، فاسد، هراسان، هوچی باز، تازه انقلابی شده و... خطاب قراردادند.
البته از همان ابتدا و در جلسات مناظرات روحانی طوری صحبت کرد که، محسن رضایی، یکی دیگر از کندیداهای ریاست جمهوری در جوابشان گفتند: «آقای روحانی اگر بخواهد با این عصبانیت و این داد و بیدادی که کردند سکان کشور را بدست بگیرند، خداوند رحم کند به این کشور.» و حتی در یکی از سفرهای استانی دولت، با برخی از جوانان که در دستشان پلاکارد وجود داشت رفتار نامتناسب شد و و بدتر از آن رئیس جمهور گفته بود: « شیراز، شیراز محبت و مهمان نوازی است. اگر 2 الی 10 نفر کاری برخلاف ادب در گوشه ای از خیابان شیراز نشان دادند، آنها شیرازی نبودند.» حال آنکه تحمل کردن چند پلاکارد نیازی به نفی شهروندی برخی از منتقدان ندارد لذا دولت تا به الان نه تنها رفتار خود را در قبال منتقدان بهبود نبخشیده بلکه همانند دوران ابتدای انتخابات صرفا اکتفا به شعار آزادی بیان می کند.
چشم دوختن به خارج
مقام معظم رهبری با روی کار آمدن دولت یازدهم سعی بر آن داشته اند که تمرکز مسئولان بر سرمایه های داخلی و توسعه ی درون زا معطوف گردد و تحت عناوین مختلف این مسئله را بیان نموده اند به طوری که اعلام کردند: « کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست؛ در داخل کشور است. همه تلاش کنند، همه همت کنند.»
«همانطور که عرض کردیم مشکلاتی که وجود دارد اولا با گفتن و حرف زدن حل نمی شود؛ اقدام و ابتکار و عمل لازم است. ثانیا [حل] مشکلات مجموعهی اقتصادی کشور را در درون کشور باید پیدا کرد؛ ستون فقرات هم عبارت است از تولید؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، عبارت است از تقویت تولید داخلی؛ اگر این کار تحقق پیدا کرد و همتها متوجه به این مسئله شد، مسائل کار بتدریج حل می شود، کار ارزش پیدا میکند، کارگر ارزش پیدا می کند، اشتغال عمومی می شود، بیکاری که یک معضلی است در جامعه بتدریج کم میشود و از بین می رود. اساس کار، مسئلهی تولید است.
ممکن است بعضی بگویند این مسئلهی تولید که شما تکرار میکنید - و ما همیشه مرتبا تکیه می کنیم روی مسئله ی تولید، هم در اظهارات عمومی، هم در جلسات با مسئولان - لوازمی دارد؛ با وضع کنونی که تحریم هست و فشارهای بین المللی هست، رونق تولید و تقویت تولید تحقق پیدا نخواهد کرد. بنده انکار نمی کنم که این تحریم های ظالمانه ای که دشمنان ملت ایران و دشمنان انقلاب بر ملت ایران تحمیل کرده اند تأثیر دارد؛ بلاشک بی تاثیر نیست، منتها این را من انکار می کنم که این تحریم ها بتواند جلوی یک تلاش عمومی سازمان یافته ی برنامه ریزی شده برای رونق تولید را بگیرد؛ این را من قبول ندارم. بنده نگاه می کنم به سطح کشور، می بینم در بخش های مختلفی که اتفاقا در بعضی از این بخش ها فشار دشمنان و تحریم و امثال ذلک شدیدتر هم بوده است، به خاطر همت مسئولان و کارگران و جوانان علاقه مند، تولید پیش رفته است. این را من دارم مشاهده می کنم و می بینم؛ جلوی چشم همه است.»
اما روحانی از همان ابتدا چرخ اقتصادی مردم را به چرخ سانتریفیوژها مرتبط کرد و تا به الان هم وعدههای اقتصادی خود را به موضوع مذاکرات هسته ای مرتبط می کند: «در شرایط سخت تحریم های فصل هفتمی دولت قدم های بزرگ و زیادی برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور برداشت و خوشحالم که این اتفاق در زمان تحریمها رخ داد، اما باید قبول کنیم که ما برای رونق اقتصادی کشور و تکمیل انبوه طرح های نیمه تمام، به سرمایه بسیار عظیمی نیاز داریم و رشد کشور بدون حضور سرمایه و تکنولوژی خارجی در آن حدی که مردم توقع دارند، بسیار دشوار است.» همچنین وی اظهار داشت: «ممکن است کسانی بگویند ما با زنجیر هم راه می رویم، اما اگر به همین راه رفتن اکتفا می کنند، مسألهای نیست ولی اگر بخواهیم با منطقه و دنیا رقابت کنیم، دیگر راه رفتن کفایت نمی کند.» اما صرفا نگاه اجمالی به آمارهای اقتصادی قبل از تحریمها نشانگر آن است که حتی با برداشتن تحریم ها مشکلات اقتصادی حل نخواهد شد بلکه رفع مشکلات اقتصادی نیازمند تقویت تولید داخلی است.
الگوی روزنامه واری در مبارزه با فساد
یکی از مشکلات جدی که در کشور گریبان مردم را گرفته است وجود فساد در سطوح و لایه های مختلف است و بدون شک با برگزاری همایش و شعار سر دادن این مشکل حل نخواهد شد به طوری که گاهی مسئولان فراموش می کنند که مرجع رسیدگی به مشکلات خودشان هستند و نه دیگران، اینکه گفته شود: « مردم گاهی از اینکه چرا اولویت ها در برخورد با جرم ها رعایت نمی شوند، عصبانی می شوند. باید با هماهنگی در کنار هم کار کنیم و اولویت ها را در جامعه مدنظر قرار دهیم. منکر اصلی و ریشه فساد در جامعه فقر، بیکاری، فساد و ریا است و مواد مخدر و عدم استحکام خانواده، اولویتهای آسیب اجتماعی ما است.» این گونه اظهار نظرات نه تنها هیچ مسئولیتی را از دوش مسئولان برنمی دارد بلکه نشان از اکتفا به سخنرانی برای ریشه زدایی فساد را هم به نمایش میگذارد. جالب تر آنکه دکتر روحانی بیان کرده است: « فساد با شعار، دستگیری و زندانی کردن از بین نمی رود بلکه باید راه فساد را بست. کاستن از مقررات و شفافیت در اطلاعات ، لازمه مبارزه با فساد است.» اما ابهامی که برای مخاطب ایجاد میشود این است که اگر بناست مبارزه با فساد صورت بگیرد، مگر خود مسئولان نیستند که اولویتها را مشخص میکنند و مگر وظیفهی اساسی بر دوش آنها نیست؟
در رابطه با این موضوع مقام معظم رهبری کرارا تذکر داده اند که: « حرف زدن راجع به فساد که فایده ای ندارد؛ با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدی دست برنمی دارد؛ باید رفت، وارد شد. مسئولان کشور، روزنامه که نیستند که راجع به فساد حرف می زنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممکن است حرف بزند، من و شما که مسئول هستیم باید اقدام کنیم؛ حرف دیگر چیست؟ وارد بشوید؛ اگر بلدیم اقدام کنیم، جلوی فساد را به معنای واقعی کلمه بگیریم.»
امنیت اجتماعی یک بعدی
در دیدار اخیر مقام معظم رهبری با فرماندهان نیروی انتظامی، وی با تاکید بر اینکه نیروی انتظامی نمایندهی حاکمیت اسلامی و نمایندهی نظام جمهوری اسلامی است اقدامات آنها را خدمت به اسلام دانستند و بیان کردند: «در بعضی از کارها قصد خدایی کردن خیلی راحت تر است؛ از جمله کار شما. چون کار شما خدمت به جامعه است، خدمت به مردم است، خدمت به جمهوری اسلامی است، خدمت به اسلام است، نصرت اسلام است. کار شما جزو کارهایی است که حقیقتا می تواند نصرت اسلام باشد، نصرت دین باشد، کمک به مردم باشد».
همچنین ایشان وظایف نیروی انتظامی را فراتر از اجرای امنیت فردی و اجتماعی دانستند لذا باید سطح دیگری از امنیت که مانع از ترویج منکرات و فحشا در جامعه است تحقق یابد: «یک مسئله ی مهم این است که امنیت اجتماعی و امنیت فردی که می گوییم، صرفا این نیست که شما از خانه که بیرون می آیید تا اداره یا دکان و محل کسب یا مدرسه، فرض کنید کسی در خیابان به شما چاقو نزند. خب بله، این یکی از شعب امنیت است که تعرض جسمی به انسان نشود - بلاشک این هست - اما در کنار این، امنیت های رقیق تر از لحاظ رؤیت و مشاهده اما گاهی به مراتب خطرناک تر وجود دارد. اگر فرض بفرمایید جوان های ما در مقابل کشاندن به سمت فحشا و منکرات، ایمنی نداشته باشند، این ناامنی بزرگی است. شما لابد اطلاع دارید، ما هم گزارش هایی داریم که افرادی با خرج پول و با الهام از مراکز دستوردهنده، سعی شان این است که جوان های ما را در محافل شبانه در جاهای گوناگون به سمت فحشا و به سمت منکرات بکشانند! این غیر از این است که حالا یک جوانی یک حرکت غلط غیر شرعی انجام می دهد؛ نه، این کشاندن جوان ها به سمت منکرات ناامنی است؛ شما باید نگذارید؛ باید مانع بشوید. اینکه مثلا فرض بفرمایید خیابان ما از لحاظ ایجاد حوادث گوناگون جسمانی ایمن باشد اما جوان ما ایمن نباشد که او را با وسوسهها از داخل مدرسه، از داخل دانشگاه، از داخل پارک، از داخل فروشگاه، از داخل رفاقتهای خیابانی بکشانند به یک محفل شبانهای و او را با فحشا و منکرات و مانند اینها آشنا کنند یا غرق در این چیزها بکنند؛ یا تجاوزهای ناموسی؛ اینها چیزهایی است که جزو مسائل مهم امنیت است. یعنی اگر ما امنیتی داشته باشیم که این چیزها در آن ملاحظه نشود، این در واقع امنیت نیست.»
این درحالی است که نگاه نادرست و ناقص روحانی به امنیت اجتماعی از اظهار نظر ایشان پیداست: «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست بلکه وظیفه پلیس اجرای قانون است و اگر غیر از این باشد، در مخمصه فکری قرار گرفته و مردم را نیز گرفتار خواهیم ساخت.» حال باید سوال کرد که آیا نماینده حاکمیت جمهوری اسلامی ایران وظیفهی اجرای اسلام را ندارد؟ آیا با رویکردهای ناقص به معضلات اجتماعی مشکلات فرهنگی کشور حل خواهد شد؟ البته بررسی اقدامات فرهنگی دولت برای حل معضلات اجتماعی در سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» خود گویای رویکرد دولت یازدهم در این مسئله بوده و میزان جدیت دولت را در این امر نشان میدهد.
نتیجهگیری
همواره مسیرهای انحرافی که برای دولتها ایجاد میگردد ناشی از عدم مشورت پذیری و الگوگیری ناصحیح میباشد و به هر میزان که فضا برای انتقاد از دولتها فراهم باشد روند حل مشکلات و بهبود الگوهای رفتاری تسریع بخشیده میشود و همگرایی و همدلی بین دولت و مردم گسترش پیدا میکند. قطعا دولت یازدهم هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیازمند نقد و بررسی در محافل عمومی و نخبگانی است./907/د101/س
منبع: دیدبان