مبارزه در سلوک امام راحل
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، امام چگونه فردی بود و چرا موفق به فتح قلوب مستضعفین جهان شد و در نقطه مقابل، خشم ظالمان و ستمگران عالم را برانگیخت. چه چیزی حضرت امام (ره) را از سایر علما، فقها و مراجع متمایز میسازد؟ شخصیت اصلی امام که وجه تمایز ایشان با دیگران است، در کدام خصوصیت و ویژگی ایشان است؟
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بیانات بسیار ارزشمند خود به مناسبت سالروز رحلت جانسوز حضرت امام (ره) در تاریخ 14 خرداد سال جاری، پاسخ این سؤالات را اینچنین میدهند: «امام البته یک فقیه بزرگ بود؛ هم یک فقیه برجسته و بزرگ بود هم فیلسوف بود، هم صاحب نظر در عرفان نظری بود، در این مسائل و بخشهای فنی و علمی یک سرآمد به حساب میآمد، لکن شخصیت برجسته امام به هیچ کدام از اینها وابسته نیست، بلکه شخصیت اصلی امام در تحقق مضمون آیه «و جهادوا فی سبیلالله حق جهاده» بود. امام بزرگوار با داشتن آن زمینههای برجسته علمی، وارد میدان مجاهدت فی سبیلالله شد و این مجاهدت را تا آخر عمر خود ادامه داد و حرکت عظیمی را به وجود آورد؛ نه فقط در کشور خود، بلکه در همه منطقه ما و در همه دنیای اسلام و به یک اعتبار در همه جهان، محصول این حرکت، یک محصول بینظیر بود».
ماهیت جهاد و جهاد فی سبیلالله، مبارزه در راه خداست. آری حضرت امام(ره)، یک مبارز به تمام معناست و آن عزیز سفر کرده را نمیتوان خارج از سنگر مبارزه حتی تصور کرد. حضرت امام (ره) بر اساس آیه شریفه قرآن که میفرماید: «و جاهدوا فی الله حق جهاده»، حق جهاد را ادا کرد. بر همین اساس رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره شخصیت جهادی امام(ره) میفرمایند: «همچنان که درباره اولیای دین گفته میشود، این مرد بزرگ هم مصداق «جاهدوا فی الله حق جهاده» است».
البته نکته بسیار کلیدی و مهم در نتیجهبخش بودن جهاد حضرت امام(ره) در عصر ما، تکبعدی نبودن جهاد ایشان است. حضرت امام (ره) در دو عرصه جهاد نمود، عرصه جهاد با نفس که همان جهاد اکبر است و عرصه جهاد بیرونی با دشمنان اسلام و دشمنان بشریت که همانا جهاد اصغر است. موفقیت حضرت امام در مبارزه با طاغوت ایران و فرو ریختن یک رژیم 2500 ساله برخوردار از تمامی ابزارهای قدرت و سرکوب، ریشه در موفقیت ایشان در عرصه جهاد با شیطان درونی و نفس اماره دارد. درباره این واقعیت شخصیتی حضرت امام، مقام معظم رهبری میفرمایند: «جهاد این مرد بزرگ صرفاً جهاد سیاسی و اجتماعی یا جهاد فکری نبود، بلکه همراه با همه این جهادها، جهاد درونی، جهاد با نفس، پایبندی به ارتباط مستمر و دائم با خدای متعال هم بود».
حضرت امام مبارزه با طاغوت بر اساس مبانی دینی و آموزههای اسلامی را تنها راه نجات ملت ایران و رسیدن به استقلال واقعی و برخوردار شدن از عزت و آبرو میدانست و بر همین اساس قیام لله نمود و نهضت اسلامی را شکل داد. بر اساس همین منطق و مبنای دینی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رهایی ملت ایران از چنگال استبداد و استکبار، حضرت امام (ره) پرچم مبارزه را همچنان برافراشته نگه داشت و از موضع رهبری انقلاب و رهبر جمهوری اسلامی،تمام آزادیخواهان، مظلومان و مستضعفان جهان را به تشکیل هستههای مقاومت برای مبارزه با زورگویان عالم و خصوصاً امریکا به عنوان شیطان بزرگ فراخوان نمودند. حضرت امام پرچم مبارزه با امریکا را برافراشت و بر این اعتقاد بود که دنیا روی صلح و امنیت را نخواهد دید و بشریت به آرامش نمیرسد، مگر با به زیر کشیدن این قدرتهای شیطانی که فقط و فقط با مبارزه حاصل خواهد شد. بنابراین مبارزه با مستکبران و زورگویان یکی از ارکان اصلی تفکر امام است. ضدیت با استبداد و استکبار و در پیش گرفتن مبارزه با این دو جریان در سطح ملی و بینالمللی، از خصوصیات مکتب امام است. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ایستادگی بدون ملاحظه در برابر مستکبران و شیطان بزرگ و حمایت از مظلومان را از خطوط اصلی اندیشههای امام معرفی کرده و میفرمایند: «امام صریحاً در جبهه مخالف قلدران بینالمللی و مستکبران قرار داشت و هیچ ملاحظهای نمیکرد».
حضرت امام در مسیر مبارزه دفاع از مظلوم را یک اصل اساسی میدانست و رویکرد همیشگی ایشان در دفاع از مظلوم و مقابله با ظالم از طریق مبارزه ریشهای کاملاً اعتقادی داشت و برگرفته از تعالیم آسمانی دین مبین اسلام بود. از نظر حضرت امام (ره) هزینههای مبارزه در این مسیر با توجه به نتایج آن کاملاً معقول، منطقی و پذیرفتنی بود زیرا ایشان تنها راه نجات ملتها از چنگال ستمگران را مبارزه میدانستند. پیروزی انقلاب اسلامی نتیجه مبارزات امام (ره) با رژیم طاغوت حاکم بر ایران و حامیان آن مانند امریکا و رژیم صهیونیستی بود و آن حضرت بر این اعتقاد بود که گسترش این مبارزه در سراسر جهان، نتیجهاش رهایی مستضعفان عالم از چنگال مستکبران و قلدران بینالمللی خواهد بود.
حضرت روحالله به خوبی با سختیها و دشواریهای مبارزه با مستکبران و پیامدهای این مبارزه آشنا بودند و بر اساس همین شناخت از مبارزه و تبعات آن بود که در پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی در تاریخ 12/1/1368 با تذکر به مسئولان مبنی بر اینکه انقلاب اسلامی نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام است، در خصوص سختیهای این مسیر طولانی و توأم با مبارزه مینویسد: «چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقه مستضعف فشار میآورد، ولی هیچکس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دنیای دون امروز و پایهریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کردهاند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار میکنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب بیشهادت میسر نیست».
یکی از نکات بسیار مهم و اساسی در مکتب حضرت امام خمینی(ره)، عدم سازگاری مبارزه با رفاهطلبی و عافیتطلبی است. اکنون برخی از کسانی که به دنبال تحریف امام و کمرنگ کردن بعد جهادی ایشان هستند، افرادی میباشند که این خصوصیت رهبر کبیر انقلاب اسلامی را با رفاهطلبی و دنیاگرایی خود در تعارض میبینند. حضرت امام در این خصوص میفرمایند: «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست و آنها که تصور میکنند در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه مبارزه بیگانهاند و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته یا به آنان کمک میکنند، آب در هاون میکوبند».
بنابر این مبارزه و جهاد فی سبیلالله در مکتب حضرت امام (ره)، یکی از ارکان اساسی به حساب میآید و این رکن رکین از مختصات جداییناپذیر از افکار و اندیشههای آن حضرت است./907/د102/س
منبع: روزنامه جوان