۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۱
کد خبر: ۲۶۸۶۹۰
11 فرزند دختر و پسر؛

زندگی به سبک روحانی جوان

خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام وافی یزدی، پدر پرجمعیت­ترین خانواده جوان ایرانی است؛ جوانی که قبل از ازدواج هم قصد تشکیل خانواده پرجمعیت و بانشاط را داشته و حالا بعد از 18 سال که زندگی مشترکش گذشته و پدر 11 دختر و پسر شده، همچنان از ایده افزایش جمعیت شیعیان دفاع می‌کند.
وافي

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، روح زندگی در این خانه موج می‌زند. هر قدر خسته و بی‌حوصله باشی. پا به این خانه که بگذاری، نشاط و شادابی بچه‌ها حالت را جا می‌آورد و لبخند را مهمان لپ‌هایت می‌کند. البته اگر وقت باشد و چند ساعتی در این خانه بمانی. باید کمی صبر و حوصله را هم چاشنی لبخندهایت کنی تا از بازی‌گوشی و هیاهوی بچه‌ها بیشتر لذت ببری.

 

اشتباه نکنید! اینجا مهدکودک نیست؛ اینجا خانه پرجمعیت‌ترین خانواده جوان ایرانی است. پدر 34 و مادر 32 ساله که 11 بچه قد و نیم دارند. بزرگ‌ترین فرزند این خانواده 17 سال دارد و 3 سال است که ازدواج کرده و کوچک‌ترین آن‌ها هم تقریبا یک‌ساله است؛ حجت الاسلام و المسلمین محمد مسلم وافی یزدی؛ پدر این خانواده است؛ جوانی که قبل از ازدواج هم قصد تشکیل خانواده پرجمعیت و بانشاط را داشته و حالا بعد از 18 سال که زندگی مشترکش گذشته و پدر 11 دختر و پسر شده، همچنان از ایده افزایش جمعیت شیعیان دفاع می‌کند.

 

البته نظرات او درباره تربیت فرزند و سبک زندگی هم از مواردی است که این روزها با توجه به مطرح شدن افزایش جمعیت، خواندنی و جالب توجه است. پدر و مادر این خانواده پرجمعیت، علاوه بر تلاش برای فرزندانشان، در حوزه علمیه هم تحصیل می‌کند و باور دارند که خدا روزی‌رسان بنده‌هایش است و خود در این میان واسطه‌ای می‌دانند که روزی به فرزندان خود برسانند و با پدر و مادر پرجمعیت هم‌کلام شدیم تا از سختی‌ها و شیرنی‌ها داشتن 11 فرزند بپرسیم.

 

تأمین مخارج و تأمین نیازهای 11 بچه کاری نیست که از عهده هر کسی بربیاید! به هر حال این روزها بسیاری از خانواده‌ها جوان نگران‌اند که چطور با شرایط سخت اقتصادی کنار بیایند و مخارج خودشان و حداکثر یک یا دو فرزندشان تأمین کنند. شما چطور در این اوضاع با داشتن 34 سال صاحب 11 فرزند شده‌اید؟

اگر کمی انتظاراتمان از زندگی متعادل کنیم، می‌توانیم به خوبی و خوشی زندگی کنیم و تعداد فرزندانمان هم هر اندازه که باشد اگر به برکت و لطف خدا امیدوار باشیم، حتماً نیازهای مادی هم تأمین خواهد شد.

 

درست اما به هرحال شما وسیله رساندن به این 11 بچه هستید، خودتان هم 34 سال دارید و جوانید، لابد باید مدام در حال کار کردن باشید تا نیازهای مادی بچه‌ها را تأمین کنید!

درست است که ما وسیله روزی‌رساندن هستیم اما بگذارید پاسخ تعجب شمارا از قران کریم بدهم و خداوند در آیه 6 سوره هود می‌فرماید «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللّهِ رِزْقُهَ؛ هیچ جنبده‌ای در زمین نیست مگر این که روزی او بر خداست.» در کتاب بحارالانوار هم نوشته شده که پیامبر اکرم (ص) فرموده است:‌«ازدواج کنید تا زیاد شوید؛ زیرا من در روز قیامت به واسطه شما بر امت‌ها مباهات می‌کنم.»

 من هسمرم این دستوارت دینی با بارو کرده‌ایم و با ایمان کامل نسبت به روزی دهنده بودن خدا خواستیم در افزایش تعداد مسلمانان شیعه مذهب نقش داشته باشیم.

 

پس به اعتقاد شما کسی نباید نگران تأمین نیازها نسل بعدی از خودش باشد. در این میان رسیدگی کردن به تربیت و نیازهای عاطفی بچه‌ها را چطور باید انجام داد؟

من باور دارم هیچ کس با داشتن فرزندان زیاد دچار مشکل نمی‌شود به این دلیل که روزی را خدا می‌رساند و تربیت بچه‌ها هم بر عهده خدا است که خود را مربی معرفی کرده است. در این شرایط، پدر و مادر وسیله‌ای برای رساندن روزی و تربیت هستند و در واقع مشکل کسانی که کم بودن روزی را دلیل فرزند کمتر می‌دانند این است که به رزاق بودن خداوند متعال باور ندارند و به اشتباه، خود را مسؤول این کار می‌دانند و من چنین اعتقادی ندارم و خدا هم به درآمد من برکت بسیار داده به طور که در کسب روزی خانواده‌ام کمک‌های الهی را بارها و بارها دیده‌ام.

 

وقتی درآمدتان کم است؛ چطور هزینه‌های خورد و خوراک و پوشاک و مسکن را تأمین می‌کنید؟ در واقع می‌خواهم بدانم این برکت الهی چطور وارد زندگی شما می‌شود و مصداق عینی می‌یابد؟

موضوع برکت پیدا کردن درآمد را باید در بطن زندگی جست‌وجو کرد و چون این مسأله چیزی نیست که بتوان با چند جمله آن را تعریف کرد و فرمول و قاعده مشخصی برایش به دست آورد. برکت، به اراده خداست و چون خدا خودش فرض کرد که روزی مخلوقاتش را تأمین کند؛ پس طبق قاعده‌ای که برای ما انسان‌ها نامشخص است امرش را اجرا می‌کند. درعین حال بسیاری از ما در زندگی شخصی شغلی‌مان می‌توانیم متوجه این موضوع شویم.

 

مادر خانواده: ماجرایی در این مورد نقل شده با این مفهوم که شخصی از یکی از علمای دین سؤال می‌کند که «چرا گفته شده پرداخت خمس روزی را تا 2 برابر زیاد می‌کند، به هر حال همه می‌دانیم ک اگر از 5 تومان، یک تومان را به عنوان خمس پرداخت کنیم؛ 4 تومان برای ما باقی می‌ماند و چرا می‌گویند دارایی فرد 10 تومان می‌شود؟» آن عالم دین پاسخ می‌گوید:‌«سگ در هر بار تولید مثل، توله‌های زیادی به دنیا می‌آورد اما گوسفند هر بار یک بره می‌آورد. در عین حال گوسفند در برابر بسیاری از بیمارها حساس است و می‌میرد اما بدن سگ مقاومت بیشتری دارد. با این استدلال لازم بود که روی زمین گله‌های زیادی از سگ وجود داشت، در حالی که تعداد گوسفندان بسیار بیشتر از سگ‌هاست.» به این ترتیب خداوند هرچه را بخواهد تکثیر می‌کند و به همین ترتیب به دارایی‌ها برکت می‌دهد.

 

خانم وافی، شما از ابتدا با این خواست همسرتان که بچه‌های زیادی داشته باشید، موافق بودید؟ به هر حال زحمت ومسؤولیت شما به عنوان مادر بچه‌ها بسیار سنگین است؟

بله. همسرم از همان مجلس خواستگاری این مطلب را مطرح کرد که می‌خواهد تعداد فرزندانش زیاد باشد و این خواسته را با دلایل منطقی مطرح کرد. به همین دلیل من هم قانع شدم و خواسته او را پذیرفتم. خانواده‌ام تا اندازه‌ای نگرانی سلامتی‌ام بودند اما برای آن‌ها توضیح دادم که هدفمان از داشتن بچه‌های زیاد، زیاد شدن نسل شیعیان است.

 

این نکته هم باید باور کنیم که روزی ما به دست خداست نباید به بهانه تأمین معیشت خانواده از تولد بچه‌ها جلوگیری کرد و نگران مادیات شد. ما هم هرچند درآمد کمی برای زندگی داریم اما خداوند به لطف خود به همین درآمد کم برکت داده است به اندازه‌ای که تا حال محتاج کسی جز خدا نبوده‌ایم.

 

پدر خانواده: من هم تا حد امکان در کارهای خانه به هسمرم کمک می‌کنم. حتی وقتی به سفرهای تبلیغی می‌روم بچه‌هایی را که مدرسه نمی‌روند با خودم می‌برم تا کمکی به او کرده باشم. اگر هم سفرم در ایام تعطیلات باشد حتی الامکان همه خانواده را با خود می‌برم تا هم تفریحی کرده باشند و هم در رسیدگی به بچه‌ها کمک کرده باشم. در مورد تربیت بچه‌ها هم سعی می‌کنم کوتاهی نکنم. البته به نظرم باید در تربیت نخستین فرزند به خوبی دقت شود تا بقیه بچه‌ها با الگو گرفتن از فرزند اول به درستی رفتار کنند.

 

ما بچه‌ها را به گونه‌ای تربیت کرده‌ایم که حامی یکدیگر باشند و در عین حال اشتباهات یکدیگر را تذکر بدهند. به این ترتیب انس بیشتری با هم برقرار می‌کنند و کمتر به اسباب‌بازی و همبازی بیرون از خانه نیاز دارند. البته همسرم در تربیت فرزند بسیار کوشا است و در کنار مسؤولیت‌های بسیار که در خانه دارد، در حوزه علمیه هم تحصیل می‌کند.

 

 خانم وافی، شما از این نوع همکاری در خانواده‌تان رضایت دارید؟

 بله. این موضوع را یادآوری کنم که همسر من به دلیل مشغله‌های شغلی خیلی کم در خانه حضور دارد اما همان زمان کم را هم به طور کامل به امور خانواده رسیدگی می‌کند و کنار بچه‌ها می‌نشیند و با آن‌ها با زبان خودشان صحبت می‌کند و حتی با آن‌ها مشغول بازی و شوخی می‌شود. به طور کلی من باور دارم که تربیت خوب فرزندانم و ادب آن‌ها به دلیل توجه پدرشان است که رابطه خیلی خوبی با آن‌ها برقرار کرده است. حتی زمانی که خسته از محل کار به خانه می‌آید و بچه‌ها سر و صدا می‌کنند نه تنها ناراحت نمی‌شود بلکه با آن‌ها بازی می‌کند تا آن‌ها از آمدن پدر به خانه خوشحال باشند و در کارهای منزل هم به من کمک می‌کند و هر بار به سفرهای تبلیغی می‌رود چند تا از بچه‌ها را با خودش می‌برد تا کار من کمتر شود.

 

آقای وافی شما در ضمن صحبت‌هایتان به لطف و حکمت خدا اشاره کردید، می‌توانید نمونه‌های ملموس و قابل درک را برای ما هم مثال بزنید؟

 حقیقت این است که درآمد من در ظاهر برای گذران زندگی و پرداخت هزینه خوراک و پوشاک کافی نیست اما همیشه ایمان داشته‌ام که خدا حکیم و روزی‌رسان است. در حال حاضر تلاش خودم را می‌کنم تا همسر و بچه‌هایم را از لحاظ مادی تأمین کنم، هرچند که می‌دانم در نهایت خداست که باید روزی بچه‌ها را برساند تا به حال هم همین طوری بوده و من در حد توان خودم نمی‌دانم که به تنهایی و بودن یاری خدا توانسته باشم از عهده مخارج خانواده برآیم.

 

 با این توضیح؛ با چنین درآمد کمی می‌توانید امکانات رفاهی برای بچه‌ها فراهم کنید؟

 سعی می‌کنیم که لوازم و اسباب ضروری را برای آن‌ها فراهم کنیم. اما قبل از آن می‌دانیم بچه‌هایی که با یکدیگر بازی می‌کنند و نیاز زیادی به اسباب‌بازی ندارند. در عین حال باید بچه‌ها به گونه‌ای تربیت کرد که مادیات و لوازم بازی دنیایی چندان برایشان مهم نباشد و در این مورد بهانه‌گیر نباشند. ما هم در این زمینه سعی می‌کنیم با آن‌ها صحبت کنیم و گاهی در بازی آن‌ها شرکت کنیم تا نشاط بازی را بهتر بچشند و حین همین بازی‌هاست که نکات تربیتی را هم به آن‌ها آموزش می‌دهیم به طوری که بیشتر به خاطر بسپارند و از یاد نبرند.

 

البته جای تأسف دارد که توجه به نکات دینی در جامعه ما کم شده و خانواده‌ها از این که نکته نکند بچه‌ها به خاطر برخی نداشته‌ها ناراحت شود هر چیزی که بخواهد بلافاصله برایش تهیه می‌کنند، ولی غافل از این که سختی‌ها، انسان‌های بزرگ تحویل جامعه می‌دهد؛ یعنی گاهی لازم است که کودک و نوجوان کمبودها و کاستی‌ها را تجربه کند و تا در زندگی بزرگسالی‌اش موفق باشد.

 

 تربیت بچه‌ها با همکاری یکدیگر انجام می‌دهیم، چون پدر و مادر هردو در این مورد مسؤول هستند و نباید پدر و مادر هردو در این مورد مسؤول هستند و نباید پدر خانواده به بهانه مشغله‌های زندگی از این موضوع غافل شود، همانطور که مادر هم در این مورد نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند. چون بچه‌ها بیشتر اوقات خود را در کنار مادر هستند و از رفتار و کارها او الگو می‌گیرند و به همین دلیل خوب است که جوان‌ها قبل از ازدواج به موضوع تربیت فرزندان آینده خودشان توجه داشته باشند و با کسی ازدواج کنند که از لحاظ اخلاق و رفتار مورد رضایت خدا باشد تا بتواند مادر یا پدر خوبی بچه‌هایش باشد.

 

خانم وافی! پرسش دیگری که درباره تولد بچه‌هایی با فاصله سنی کم برای مردم مطرح می‌شود، این است که آیا این زایمان‌ها مکرر به سلامت شما یا فرزندانتان آسیب نرسانده است؟

نه. به هیچ وجه. به لطف خدا هم خودم از لحاظ سلامتی در وضعیت خوبی هستم و هم فرزندانم با سلامتی جسمی و ذهنی خوبی زندگی می‌کنند و البته این نکته را هم یادآوری کنم با وجود اینکه خانواده همسرم به بچه زیاد معتقد هستند؛ خانواده من چنین نظری ندارند و به دلیل بارداری‌ها متعدد نگران سلامتی من هستند.

 

پس با وجود این خودتان تمایل داشته‌اید که فرزند زیادی داشته باشید؟

بله، خانواده من تصور می‌کنند که همسرم این طور دوست دارد و من هم به خواسته او عمل می‌کنم. در صورتی که اینطور نیست و من هم در مورد داشتن چندین فرزند با همسرم هم عقیده هستم./998/ت301/س

 

منبع: روزنامه همشهری

 

ارسال نظرات