قرآن؛ کتاب زندگی
به گزارش خبرگزاری رسا، هجدهمین یادداشت از سلسله نوشتارهای حضرت آیت الله صافی گلپایگانی درباره ماه مبارک رمضان منتشر شد.
متن نوشتار این مرجع تقلید به شرح زیر است:
ما مسلمانان بر آن عقیدهایم که قرآن، نور و رحمت و هدایت به سوی خیر و سعادت است و کافیتر و جامعتر از آن دستوری برای بشر نیامده و نخواهد آمد و جامعه انسانی با وجود احکام قرآن و مکتب اسلام به هیچ نظام و قانون دیگری احتیاج ندارد.
* تمسّک به ثقلین، تنها راه سعادت جامعه بشری
شکّ نداریم که اگر تعالیم قرآن به اجرا درآید، نقاط ضعف و نابسامانیهایی که زندگی جوامع بشری را فرا گرفته، مرتفع خواهد شد و برادری و عدل و داد، جهان را فرا خواهد گرفت.
بنابراین، وظیفه ما است که به حکم حدیث شریف و متواتر: «اِنِّی تارِکٌ فِیکُمْ الثَّقَلَیْنِ کِتابَ اللهِ وَعِترَتِی ما اِن تَمَسَّکتُم بِهما لَن تَضِلُّوا اَبَداً»(1) به قرآن و عترت پیامبر صلّیالله علیه وآله وسلّم متمسّک شویم و رسالت قرآن را به جهانیان برسانیم؛ مبدأ و مقصد انجام حرکات و نهضتها، اقدامات و انقلابهای اصلاحی را، تعالیم قرآن قرار دهیم؛ و همواره آن را نقطه شروع و نقطه پایان، مصدر هدایت و منبع جهش بدانیم؛و در تمام شؤون و نواحی زندگی فقط به قرآن و عترت رجوع نماییم و آن را یگانهمیزان و قانون محترم و واجب الإتّباع دین و دنیا دانسته، در هیچ اقدام و هیچ حالی از آن غافل نگردیم.
* ملاک تشخیص جامعهی اسلامی از جوامع دیگر
تشخیص اجتماع اسلامی از جوامع دیگر به این است که مصدر افکار و افعال و سلوک اجتماعی، تربیتی، تجاری، سیاسی و مبدأ تحرّک و محور تمام فعّالیّتهای علمی و صنعتی و اصلاحی، «قرآن» و «سنّت» باشد؛ از این رو، اگر مسلمانان بتوانند چنین انقلابی در جهان اسلام و در جوامع خود به وجود آورند، آینده آنان سعادتبخش و مقرون به رستگاری و آزادی خواهد بود و برای ابلاغ رسالت اسلام به جهانیان و نجات بشر از این همه سرگردانی و گمراهی، لیاقت و شایستگی خواهند یافت.
* لزوم همراهی عمل با عقیده به کمال قرآن
متأسّفانه برخی از مسلمانان، هدایت قرآن را تمام و جامع و شامل میدانند؛ ولی در مقام عمل به تعالیم دیگر گرایش پیدا میکنند و مکتبهای غیر اسلامی، و افکار و آراء و دستور زندگی خود را از جاهای دیگری اقتباس مینمایند و سپس سعی دارند با تأویل و توجیه نصوص، کتاب و سنّت را با آن افکار و تعالیم، موافق معرّفی نمایند. چنانچه برخی در استفاده از آیات قرآن، اخبار و احادیث را ترک کرده و روایات را کنار میگذارند و بدینگونه بین قرآن و عترت جدایی میاندازند و به اجماع فقها و فهم و استظهارات بزرگان، اعتنا نمیکنند، که بیشک هدف آنان از این روش، پیدا کردن معاذیر و دستاویزهایی برای پیروی از نظریّات مأخوذ از دیگران و تقلید از اجانب و مکتبهای غرب یا شرق است.
اینها در روشنی تعالیم اسلام گام برنمیدارند، و روشی که دارند، آنان را از قرآن دور، و جمال زیبای اسلام را مستور، و هرج و مرج فکری و اعتقادی و پراکندگی ایجاد میکنند.
اینها را باید به کیفیّت صحیح و طریق مستقیم استفاده و استنباط از کتاب و سنّت، راهنمایی کرد؛ و از توجیه و تأویل و هم چنین تقلید از افکار بیگانگان و مکتبهای مادّی و ضعف شخصیّت، برحذر داشته و آنان را به استقلال فکر و تعقّل و تأمّل و پیروی از علم تشویق نمود.
* اهل قرآن
گروه دیگری از مسلمانان که بر صراط مسقیماند، کسانی هستند که به طور جدّی و قاطع، قرآن را منبع هدایت و یگانه کتاب راهنمای دنیا و آخرت میدانند؛ و از هیچ مکتب و مصدر دیگری حاضر به اقتباس برنامه زندگی نیستند و متون و نصوص کتاب و سنّت را محترم شمرده و به حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه آن ایمان آورده و قرآن را راهنمایی برای همه میدانند. این افراد را میتوان اهل قرآن و امّت قرآن خواند؛ و اینها هستند که میتوانند جمله «وَالقُرآنُ کِتابی»(2) را بگویند.
این جمعیّت، جمعیّت وفادار به قرآن و خواهان اجرای کامل احکام قرآن هستند؛ هر چند وفاداری و فداکاری آنان یکسان نیست و امتحانات و حوادث، معلوم میسازد که تا چه حد و تا کجا و به چه مقدار برای قرآنی شدن اجتماع، فداکاری و اقدام میکنند.
آیا به همان عقیده قلبی وبحث علمی در این موضوع، قناعت کرده یا حاضرند قدم به جلو گذارند و واقعاً هدایت اسلام را بر مسایل زندگی از اخلاق و معاملات، تربیت، اقتصاد و... تطبیق نمایند و به اخطارات و انذارات و بشارتها و تعالیم قرآن توجّه کنند؟
وظیفهای که این دسته در مقابل دین و قرآن دارند این است که: قرآن را مایهی نشاط فکری و برنامه عمل و حرکت قرار داده و تصمیم بگیرند که در هیچجا و هیچ مورد از آن منحرف نشوند و تنها به این که قرآن، زینت اوراق مصاحف و محور بحثها و مطالعات علمی و فقهی و تحقیقی است و از خواندن و نوشتن و شنیدن آن، زبانها و دستها و چشمها و گوشها مستفیض میشود، اکتفا نکرده و اجرای احکام قرآن را ـ که کتاب عمل و کتاب دین و دنیا و برنامه حیات است ـ هدف خود قرار داده و به آن اهمیّت بدهند؛ دین و احکام آن را به عقاید و عبارات و جنبههای فردی و روحی محدود نسازند و در هر رشتهای احکام قرآن را مطاع و مرجع دانسته؛ و دنیا و آخرت خود را با احکام آن اداره کنند.
* لزوم حاکمیت قرآن در همه برنامهها
تا وقتی که این وضع در جوامع مسلمانان به وجود نیاید و افراد غیور و با همّت برای تحقّق این مقصد، کمر همّت نبندند و صادقانه و مخلصانه، تلاش و جهاد ننمایند، از بحث علمی و اعتقادی بیعمل، هدایت و رهبری قرآن بر کرسی تسلّط مطلق بر تمام شؤون بشر، مستقر نمیشود. از این رو باید کاری کرد که آفتاب اسلام در عرصههای گوناگون زندگی مسلمانان پرتو افکن شده و جلوهی نفوذ و رسوخ اشعّه آن در نواحی متعدّد حیات آنان آشکار گردد.
مادام که دنیا قرآن را در اجتماع مسلمانان، مرجع امور و مصدر نهضت و تحرّک نبیند، از حقیقت اسلام و قدرت آن در سازندگی مترقّیترین اجتماعات چیزی نمیفهمد.
دنیا به ما میگوید: اگر چنانچه شما مدّعی هستید که از امّت حضرت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه وآله وسلّم میباشید؛ اسلام را دین خدا و قرآن را کتاب خدا و قانون حکومت و اجتماع و تجارت و حیات و موت میدانید و به آن ایمان دارید و نقص و ناتمامی در آن فرض نمیکنید، پس چرا ریزهخوار خوان دیگران شده و پای رکاب دیگران میدوید و کورکورانه نظریّات و آرا و مبانی و راه دیگران را گرفته و ترویج میکنید؟
* بزرگترین خدمت به اسلام و قرآن
در عصر حاضر، بهترین و بزرگترین خدمتی که هر مسلمان باید به اسلام و قرآن بنماید، این است که: با محدود کردن قرآن در دایره عبادات و چهاردیواری مساجد و جدا کردن آن از اجتماع و امور دنیا ـ که یک فکر خطرناک غربی و بیگانه از اسلام است ـ مبارزه کند و مفاهیم و مقاصد وسیع اسلامی را ترویج و تبلیغ نماید؛ تا هر جا، هر مقام و هر مجمع، سازمان و مؤسّسهای، مظهر تعالیم اسلام گردیده و جامعه اسلامی با سرعت هر چه بیشتر ترقّی نماید.
پینوشتها:
[1]. بحار، ج 35، ص 184، ح 2؛ همانا من در میان شما دو چیز گرانسنگ باقی میگذارم، کتاب خدا و عترتم مادام که به آن دو تمسّک جویید هرگز گمراه نخواهید شد.
2. قرآن کتاب من است.
/1323/د102/ج