پیچش مو
![ايران](/Original/1394/04/23/IMAGE635724864867548100.jpg)
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، دولت و همفکران بالانشین (هاشمی و خاتمی) و پایین نشین(روشنفکران و اصلاح طلبان)اش گمان می کنند یک راه و فقط یک راه برای توسعه ایران وجود دارد و ان پیوستن به غرب با رهبری امریکاست.
انقلابی هایشان از جمله هاشمی و روحانی با بقیه فرقشان در اینست که ادعا می کنند می شود هم با اینها تعامل کرد و هم از ارمانهایی که تخیلی نباشد(نقطه اشتراک با غربگراهای غیر انقلابی )دفاع کرد.
اقای روحانی همان اوایل گفت مسیر توسعه و قطاری که به سمت ان میرود ریل گذاری شده و نمی توان مسیر دیگری رفت.
همینطور اقای خاتمی به شکل واضح عقیده اش را مبنی بر ناگزیر بودن مسیر توسعه غربی اعلام کرد و حتی شرط ذاتی این کار را پذیرفتن خردگرایی غربی دانست. یا در تعارض دین و مبانی عقلانیت غربی مثل ازادی مرجح بودن عقلانیت را مطرح کرد.
در عمل فرقی بین خاتمی که به شکل ساختاری و فلسفی با فلسفه انقلاب اسلامی مخالف است و هاشمی و روحانی که عملگرا هستند و در اجرا و عمل قایل به لیبرالیسم اقتصادی و تا حدودی فرهنگی هستند نیست. استاد ما جناب ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی -که مخالف سرسخت هاشمی بود-سالها قبل گفت که لیبرالیسم (بخوانید ازادی)اقتصادی از لیبرالیسم سیاسی و فرهنگی تفکیک پذیر نیست و وپذیرفتن هر یک مستلزم قبول و باور دیگریست.
این حرف امروز بیشتر خودش را نشان میدهد .در لیبرالیسم اقتصادی دولت هاشمی حلقه کیان و ریشه اصلاحات (بخوانید رفورمیسم)دینی ایجاد شد و تفکر لیبرالیسم سیاسی (سیاست تنش زدایی و تعامل با جهان و ارمان زدایی و..)که در زمان خاتمی شروع شد امروز وارد مرحله دیگری میشود.
در چند جمله تفاوت این تفکر با تفکر ناب محمدی که انقلاب و ارمانهایش بر پایه انست و امام خمینی انرا بنیان نهاد و رهبری معظم انرا پیش برد در چند چیز هویدا شد:
1-سیاست تنش زدایی و تعامل با قدرتها در مقابل سیاست صدور انقلاب به جهان و دفاع از مظلومان عالم که ذاتا منجر با تنش و تعارض با ابر قدرتها خواهد شد.
2-تفکر اسلام رحمانی یا اسلام تسامح و تساهل با اسلام اصیل که هم مهر دارد و هم قهر.
3-سیاست توسعه اقتصادی که در فضای خالی از تحریم ٬ارتباط با صندوق جهانی پول و سایر ارگانهای اقتصادی غرب در مقابل سیاست اقتصاد مقاومتی(نه ریاضتی)که تکیه بر توان داخلی و استقلال از اقتصاد جهانی دارد.
فیلم تبلیغاتی جناب حسن روحانی را یکبار دیگر ببینید و مقایسه بکنید با فیلم اوباما.شعارها و تصاویر این فیلم کپی تقریبا کاملی از فیلم تبلیغاتی رییس جمهور امریکاست.
اگر حاصل مذاکرات را هم ببینید برجام و قطعنامه جمعا به مهار ایران هم در منطقه و هم در پیشرفت علمی و فناوری منتهی خواهد شد.میتوان این نتیجه را حاصل تعامل ایران با غرب دانست.
ساده نگریست که فقط ظاهر این محصول را نگاه کنیم و نتیجه را سه بر دو یا شبیه ان بدانیم. واقع قضیه اینستکه مذاکره با غرب یعنی پذیرفتن کنترل و محدودیت و داخل شدن در بازی سیاست و اقتصاد با قواعدی که انها تعریف کرده اند.
در مقابل نگرش انقلابی نسبت به جهان اینستکه مقاومت نتیجه میدهد و غرب دیر یا زود در اعمال سیاست و اقتصادش بر جهان شکست خواهد خورد و نشانه های ان همین حالا آشکار شده است./1323/د101/س
سید هادی چاوشی