۱۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۳
کد خبر: ۲۸۵۷۴۱
به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه‌های علمیه؛

طلبه کیست و حوزه کدام است؟/ بررسی زمینه‌ها، عقبه و هدف‌گذاری‌های مبتنی بر هویت طلبگی

خبرگزاری رسا ـ تاریخ و عقبه حوزه بر پایه یک «هویت» شکل گرفته است؛ هویتی که زیر بنای فکری و مبنای حرکت یک حوزوی است و همه قوت و توان اندیشگی و هدفگذاری عملی و رفتارشناسی و رویکردهای فردی و اجتماعی او از آن نشأت می‌گیرد. شناخت و بازخوانی دقیق و عمیق هویت صنفی روحانی نیاز امروز جامعه علمی حوزه است.
فيضيه

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، آغاز سال تحصیلی حوزه‌های علمیه فرصت مناسب و مغتنمی است تا مروری داشته باشیم بر کارکردهای امروزین حوزه‌ها و متناسب با این کارکردها که می‌تواند وجه آرمانی و نیز واقعی داشته باشد، به کم و کیف وضعیت کنونی این مراکز مهم علمی کشور از ابعاد مختلف نگاهی از سر ارزیابی و تحلیل بیاندازیم.


مرور تاریخ حوزه‌های علمیه که قدمتش به صدها سال و بلکه به یک هزاره می‌رسد، گویای این واقعیت است که این مراکز علمی در واقع دارای یک مرجعیت اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی بوده‌اند.

 


البته هر کدام از این مرجعیت و کارکردهای مبتنی بر آن را بایستی در ظرف زمان و مکان و مبتنی بر واقعیت‌های تاریخی آن بررسی کرد.

 

حوزه علمیه؛ مرکز ثقل فکر و اندیشه و عمل در جهان اسلام

 

حوزه‌ علمیه به دلیل اینکه پرورشگاه عمده پیشروان حرکت‌های فرهنگی و مبلغان آئینی و متولیان امر دین در طول تاریخ بوده، همیشه در مرکز ثقل جنبش‌ها و رویدادهای مختلف داخلی و حتی بین المللی در گستره جهان اسلام قرار گرفته است.

 


در واقع حوزه نه تنها یک مرکز علمی، که محلی برای صدور شعاع هدایت و مرجعیت فرهنگی جامعه بوده است و مبتنی بر آن، رهیافت‌های مختلفی در حوزه‌های گوناگون به جامعه انسانی پیرامون خویش عرضه می‌نموده است.

 

حوزه علمیه؛ میدان پیشرو در مسیر تحولات اجتماعی، فرهنگی و...

 

گر چه برخی تحولات اجتماعی و سیاسی و نیز برخی از نقاط عطف تاریخی همچون مشروطیت و انقلاب اسلامی باعث شد تا مصادیق عینی ظهور و بروز اجتماعی و سیاسی و فرهنگی حوزه و حوزویان نمود بیشتری بیابد، اما حقیقت این است که این ظهور و بروزها با استفاده از یک عقبه و پشتوانه غنی و مستحکم صورت پذیرفته است که همانا مرجعیت و ملجئیت هزار ساله حوزه‌های علمیه و رفتارشناسی علمای بزرگوار همه این دوران‌ها و در واقع میراثی بر جای مانده از قرون متمادی ایستادگی و دیانت ورزی آن‌ها در میان مردم بوده است.


اما حقیقت آن است که این تاریخ و عقبه، بر پایه یک «هویت» شکل گرفته است؛ هویتی که زیر بنای فکری و مبنای حرکت یک حوزوی است و همه قوت و توان اندیشگی و هدف‌گذاری عملی و رفتارشناسی و رویکردهای فردی و اجتماعی او از آن نشأت می‌گیرد.

 

شناخت و بازخوانی دقیق و عمیق هویت صنفی روحانی؛ نیاز امروز جامعه علمی حوزه

 

شناخت و بازخوانی هر چه دقیق‌تر این هویت صنفی بسیار اهمیت دارد؛ هم از آن جهت که تاریخ این تشکل دینی به دست آید و هم از این رو که ماهیت آن در دوران کنونی شناخته شود.

 


این هویت صنفی از این جهت هم بسیار مهم است که هر طلبه‌ای در این دوران وارد حوزه می‌شود، با چه دیدگاه و از چه منظری و با چه هدف و اعتقادی قدم به این عرصه می‌گذارد و این‌ها همگی ربط و نسبتی مستقیم و جدی با میزان و چگونگی اصالت شناخت از آن هویت دارد؛ «هویت یک روحانی».


اما حقیقت آن است که
در باب ماهیت و هویت و ویژگی‌های روحانی و روحانیت گر چه سخن بسیار گفته شده، اما مجموعه مدون و منظم دقیقی بر مبنای اصول علمی و روش شناسی شناخت، کمتر تولید و تألیف گردیده است و در این میان شاید بتوان به خصوصه، به دو مجموعه اشاره نمود.

 

از مطهری تا حکیمی؛ هویت صنفی و سیر تطور روحانیت در اندیشه نخبگان حوزوی

 

یکی کتاب حوزه و روحانیت از دیدگاه شهید مطهری که گردآوری و تصنیف نظریات ایشان در این خصوص است و دیگری کتاب هویت صنفی روحانی اثر محمد رضا حکیمی خراسانی.


در این دو اثر، هویت روحانیت از منظرهای هستی شناسی، چیستی شناسی، رویکردهای فردی و اجتماعی، رسالت‌های فردی و اجتماعی، مرور عقبه تاریخی و نیز تغییر و تبدل‌های فکری در نظام ساختاری و هویت مندی و علاوه بر آن پاسخ به برخی شبهات فکری و اعتقادی مورد توجه و تحقیق و بررسی قرار گرفته است.

 

البته کتاب استاد مطهری بیشتر پاسخگویی به رویکردهای انتقادی در این حوزه است و اثر آقای حکیمی بیشتر به بحث ماهیت شناسی و رویکرد هستی شناختی توجه داشته است.

 


با ذکر این نکته که هر دو اثر دارای رویکردهای بررسی تعهدات اجتماعی و از دریچه ارتقا و ارتباط دادن میان مباحث فلسفه وجودی و ماهیات اجتماعی و ساختارهای فرهنگی و نیز با نگاهی به مباحث روز و تلقیات زمان و نقد و تحلیل این عرصه‌ها در تلفیق با موضوع روحانیت و هویت‌مندی‌اش پدید آمده‌اند.

 

ورود طلاب به حوزه در زمانه پیچیده و خاص کنونی؛ مجاهدتی که به تحقیق و انتخاب آگاهانه نیاز دارد

 

نکته ای که اهمیت این مباحث را به خصوص در زمانه کنونی مضاعف می‌سازد، این است که طلابی که در این روزگار پیچیده و سخت قصد ورود به حوزه علمیه را دارند، هر چقدر با شناخت بیشتر و بهتر و دقیق‌تری به این تصمیم روی آورند و به این کار مبادرت ورزند، هم استواری و پایمردی بیشتری در این مسیر سخت و شیرین از خود نشان خواهند داد و هم قدرت و قالبیت درک توانمندی‌های خود و هدف‌گذاری بهتر را خواهند داشت.


در ادامه این مجال بحث ارزشمند هویت صنفی روحانیت را مرور خواهیم کرد و سپس به بخش اندکی از رویکرد انتقادی شهید مطهری در بررسی جایگاه صنفی روحانیت در دوران امروزی خواهیم پرداخت.

 

 

 

طلبه و راه و رسم طلبگی در هویت سه گانه انسانی

 

با بررسی هویت انسان در سه حوزه هویتِ شخصیت، هویتِ صنفی و هویتِ باطنی و ذکر این نکته که هویت اول از شناخت منشأ بدنی انسان است و از آبشخور پدر، مادر، اصل، تبار، اقلیم و... صادر می‌شود و نیز هویت دوم که هویت فکری و فرهنگی بوده و در فضای فکر و ایدئولوژی و نظام آموزشی و مبانی اعتقادی تولید می‌شود و البته هویت آخر که هویت باطنی است و در مسیر شناخت آن باید به سرمنشأ و آبشخور اصلی‌اش روی آورد.


هر صنفی در جامعه هویتی دارد؛ از معلم و طبیب و بزاز گرفته تا راننده و رفتگر و...؛ هر کدام از این حرف نیز مبتنی بر یک رشته اصناف قدیمی است که با سیر تغییر و تبدل‌های اجتماعی به کارکردها و ظواهر امروزی رسیده است. کارهایی ساده و پیچیده، سخت و آسان و پاک و آلوده و با ویژگی‌های منحصر به فرد یا مشترک.

 

طلبگی؛ از کارکردهای همه جانبه تا عقبه غنی و گنجینه منابع

 

با این توضیح و تعریف باید گفت طلبگی، هم کارکردهایی دارد و هم عقبه‌ای، شناختی و ابزاری، تعریفی و رهیافتی که هم از گذشته وام گرفته و سنت آباء و اجدادی دارد و هم به مرور زمان، از تحولات اجتماعی برداشت کرده و در خود هضم نموده است.

 


شخصیت، استقلال و هویت دستاورد شناخت از هویت صنفی است. هر چقدر این شناخت دقیق‌تر و درست‌تر باشد، کارکردها و دستاوردهایش هم مفیدتر و کامل‌تر و دقیق‌تر خواهد بود.


وقتی طلبه ای خود را و هویت خود را بداند و بفهمد در چه مسیر و میدانی در حال تطور و حرکت است، هم شخصیت علمی و عملی و جایگاه شخصی و شخصیتی‌اش را بهتر درک خواهد کرد، هم به حس ارزشمند استقلال و درک مواهب و دستاوردهای آن خواهد رسید و از افت و خیز و فراز و فرودهای بی‌هدف و عبث و تباه کننده برحذر خواهد بود و هم هویتی درخور و مبتنی بر حقایق و واقعیت‌های کار خویش خواهد دریافت.


حکیمی در کتاب ارزشمند خویش در این خصوص به زیبایی و دقت یادآور می‌شوند که:
انسانی که شخصیت صنفی خود را بشناسد می‌تواند: 1- بر پایه موضوع صنفی، خود را بسازد. 2- از موضع صنفی، کار کند و دست به اقدامات لازم بزند. 3- از موقعیت و ارزش‌های صنفی، در داخل صنف دفاع کند. 4- از موقعیت و ارزش‌های صنفی، در خارج از صنف دفاع کند. 5- هدف صنف را، بر پایه‌ای منطقی تحقق بخشد. 6- به تصفیه همه جانبه صنف بپردازد. و این همه در حالی است که منظومه ای منتظم و یکپارچه و مفید از کلیت این دستاوردها به دست می‌آید که می‌تواند هم برای شخص طلبه و هم برای نظام حوزه سودمند باشد.

 

 

پالایش حوزه از روحانی نمایان؛ مجاهدتی که شناخت، هویت و عزم همگانی می‌طلبد

 

این نکته در زمانه کنونی و با پیچیدگی‌هایی که هر روز بیشتر می‌شود و کار را برای نظام حوزه و حوزویان سخت تر می‌کند. آقای حکیمی این نکته را در همین جا یادآور می‌شود و موضوع مهم پالایش حوزه و روحانیت از لکه‌های ناپاکی که ممکن است به هر دلیل در صفوف ناب و خالص و آسمانی آن رسوخ کنند بیان می‌دارد که «...یکی از فواید عمده و نتایج مهم این بحث این است که با روشن شدن آن، طلاب متعهد، خود، به تصفیه روحانیت و طرد روحانی نماها خواهند پرداخت.

 

بلکه این تصفیه، اگر بر پایه شناخت هویت صنفی باشد و به دست شایستگان صنف انجام پذیرد و از موضع مخلصانه صنف سازی و پیراستن صنف عملی گردد، عملی خدایی خواهد بود و قلمروی وسیع خواهد داشت. از دیدگاه هویت صنفی و صنف شناسی روحانی و نشان دادن شجرنامه و ماهیت روحانیت، روحانی نما، معنا و مصداقی وسیع خواهد یافت. شما به هر اندازه که شرایط یک روحانی واقعی را بدانید، روحانی نما را بهتر می‌شناسید.


اگر روحانی تقوی داشته باشد، مرد بی تقوا روحانی نماست نه روحانی.
اگر روحانی باید سواد داشته باشد، فرد بیسواد(بیسواد به اصطلاح حوزه ای) روحانی نماست نه روحانی.
اگر روحانی باید روحانیت داشته باشد، فرد بی روحانیت و فاقد معنویت، روحانی نماست نه روحانی.
اگر روحانی باید زمان شناس باشد و آگاهی داشته باشد، فرد نا آگاه عقب افتاده، روحانی نماست.

 


پس روحانی نما منحصر به افراد تملق گو، وابسته، دین به مزد و فاقد شرف صنفی نیست؛ بلکه مصادیق متعدد دارد. بنابراین، اگر شعور تصفیه در خور روحانیت پابگیرد و قوام پیدا کند، بهترین تصفیه‌ها صورت خواهد گرفت و چه دادگاهی عادل‌تر، و قادرتر، و آگاه تر، از وجدان صنفی روحانی متعهد؟ و چه مجری قانونی بی پرواتر و چالاک تر، از طلبه از جان گذشته لذت فراموش کرده تعهد شناس مسئول؟»

 

طلبگی؛ تبار نابی که به پیامبران و امامان(ع) می‌رسد

 

باری؛ گفتیم که از مجموعه هویت‌های سه گانه برای هر صنفی بحث تبار مهم است و برآورنده حقیقت وجودی آن؛ پدر طلبه، پیامبران و امامانند و منش و مرام و راه و روشی که طلبه می‌پوید از پیامبران و امامن سرچشمه می‌گیرد.


همین نکته خود گویا و جویای حقیقت راه و سلوکی است که روحانیت می‌رود و طلبه حوزه بر آن استوار می‌گردد و هویت می‌یابد و هدف می‌پذیرد.

 


حال با این عقبه و یادآوری این نکات و مؤلفه‌ها و عناصر شناختی روحانیت و طلبگی، می‌توان به یک تعریف جامع و مانع و نسبتاً دقیق و روشنگر برای طلبه حوزه علمیه رسید که تا آنجا که واژه‌ها اجازه می‌دهند همه زمینه‌ها عقبه‌ها و نیازها و هدفگذاری ها و منویات این هویت صنفی را در بر بگیرد؛
«طلبه کسی است که در مسیر کسب علوم و معارف قرآنی و شناخت فرهنگ اسلام و ابعاد آن در نظام سراسر کوشش حوزه، توأم با عمل و اخلاص و زهد، در رابطه با تعهد و رسالت گام می‌گذارد.»


آری؛ آغاز سال تحصیلی حوزه‌های علمیه فرصت مناسب و مغتنمی است برای یک بازخوانی و بازاندیشی نوآورانه و البته مبتنی بر سنت‌ها و اصالت‌های طلبگی تا تمرکزی بیابیم بر کارکردهای امروزین حوزه‌ها و متناسب با این کارکردها که می‌تواند وجه آرمانی و نیز واقعی داشته باشد به کم و کیف وضعیت کنونی این مراکز مهم علمی کشور از ابعاد مختلف نگاهی از سر ارزیابی و تحلیل بیاندازیم.

 


و در این مسیر حتماً بایستی مرور تاریخ حوزه‌های علمیه که قدمتش به صدها سال و بلکه به یک هزاره می‌رسد را در نظر داشته باشیم؛ مروری که گویای این واقعیت است که این مراکز علمی در واقع دارای یک مرجعیت اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و... بوده‌اند.

 

شناخت هویت روحانی دستاوردهایی عظیم برای حوزه و طلاب علوم دینی به همراه دارد

 

حقیقت آن است که این هویت صنفی را می‌توان در آوردگاه‌های مختلف سنجید و تطور تاریخی‌اش را بررسید و از آن دستاوردهایی برای کارکردهای درست امروز حوزویان به دست آورد و در مسیر گره گشایی از جامعه و جهان امروز بهره جست.


این کار نیازمند حضور متفکرانه و جدی و همه جانبه همه نخبگان حوزوی و دانشمندان علوم انسانی به خصوص در وادی علم جامعه شناسی و سیاست و نظام سازی حکومتی است تا بلکه بتوان به قدر وسع امروزمان، بر منابع غنی و گنجینه‌های سرشار از دستاوردهای فردی و اجتماعی حوزه‌هایی همچون فقه الاجتماع و فقه الحکومه و فقه المدیریه و... دست یافت و از چشمه‌های جوشان فقه و فلسفه و حکمت و آموزه‌های فردی و اجتماعی این عرصه‌ها برای سامان دادن به کمبودها و نقایص اجتماع اسلامی مان بهره برد. انشاء الله تعالی!


(خاطر نشان می‌شود این بحث مهم و خطیر را می‌توان بر مبنای نظرات سایر بزرگان و اندیشمندان و با بهره گیری از سایر منابع و متون اصیل در آینده ادامه داد.)

 

/1327/703/ر

 

پی نوشتها و منابع:


هویت صنفی روحانی، محمد رضا حکیمی، دفتر انتشارات اسلامی، 1361.
حوزه و روحانیت از دیدگاه شهید مطهری، انتشارات پارسایان، 1379.
طلبه و راه و رسم طلبگی، محمد عالم زاده نوری، انتشارات ولاء منتظر،1389

 

ارسال نظرات