اشک تمساح غرب و پادوهای داخلی برای آوارگان سوریه
چند روز پیش، تصویر دلخراشی از کودک بیگناه سوری در رسانهها منتشر شد که در کشور ترکیه و ساحل دریای مدیترانه با وضع رقتآمیزی جان داده بود؛ جسم نحیف و خاموشی که مظلومیت مردم سوریه و ملتهای مسلمان را فریاد میزد و حقوق بیبشر غربی و ادعای مبارزه با تروریسم را زیر سؤال میبرد.
تصویر دلخراش کودک سوری فریادی بر سر شعار حقوق بیبشر غرب است
تصاویر این کودک، تلنگر و فریادی بر سر غرب سکولار است که با شعار حقوق بشر و مبارزه با تروریسم از ظالمان حمایت و با مظلومان دشمنی میکند؛ گر چه هنوز کشورهای غربی و حامیان حقوق بیبشر، ناله کودکان مظلوم و زنان بیدفاع غزه، یمن و عراق و دیگر کشورهای اسلامی را نشنیدهاند یا نمیخواهند که بشنوند.
البته با توجه به این دوگانگی و سوء سابقه غرب در صحنه سازی و استفاده ابزاری از الفاظ، عواطف و احساسات بشری، جای شک و تردید است که آیا این جریان نیز سناریوسازی دنیای سکولار بوده است و میخواهد با سوژه قرار دادن جسم بیجان کودک سوری و بهرهگیری از غول رسانهای و جریان سازش، اهداف اقتصادی و استعماریاش را دنبال کند؟
پر واضح است که غرب به ویژه آمریکا در کشتار مردم سوریه و عراق، تخریب این کشورها و آوارگی ملتها، نقش اصلی را داشته است؛ چنان که گروههای تکفیری، داعش و جبهة النصرة از سوی همین کشورها، ابتدا با هدف براندازی حکومت بشار اسد و در گام بعد سرنگونی حکومت منتخب مردم سوریه تجهیز و حمایت شدند.
بنابراین با توجه به حمایتها و سکوت چندین ساله غرب از فجایع داعش، رسانهای شدن این عکس در این شرایط و ریختن اشک تمساح، غیر طبیعی است و به نظر میرسد پروژهای برنامهریزی شده باشد.
و شاید صحنهسازی و برنامه هدایت شدهای برای فراهم کردن زمینه پذیرش آوارگان سوری در برخی از کشورهای اروپایی باشد؛ تا غرب به عنوان رفیق دزدان و متجاوزان داعش تکفیری با یک تغییر موضع و چرخش صد و هشتاد درجهای همانند پایان فیلمهای هالیوودی به رفیق قافله و یار غار تبدیل شود.
جریان تطهیر چهره استکبار در راستای عقب راندن شعار مقاومت است
اما پیچیدهتر و مضحکتر از سناریوها و اهداف رسانهای غرب، یادداشتها و برداشتهای برخی از جریانهای داخلی است که بدون توجه به واقعیتهای کشور سوریه و اعلام موضع صریح نسبت به حامیان داعش و کسانی که دستشان به خون هزاران کودک بیگناه مسلمان آغشته است، امروز ذوقزده و سراسیمه از رأفت و مهربانی غرب نسبت به آوارگان سوری دم میزنند.
جریانی که چند سالی است با هدف تطهیر و بزک کردن چهره کریه استکبار و عاملان اصلی فجایع سوریه و برداشتن انگشت اتهام از جنایتهای هولناک آنها قصد دارد ذهن مخاطبان را از سؤال اصلی علل فجایع و آوارگی مردم سوریه منحرف کرده و حقوق بیبشر غربی را به رخ بکشد.
شاهد مثال برخی از یادداشتها و مطالب رسانههای زنجیری اصلاح طلب است که این روزها با تعریف و تمجید از پذیرش آوارگان سوریه در اروپا از عاملان اصلی فجایع و جنایات علیه ملت سوریه و حامیان اصلی گروههای تکفیری در خاورمیانه غفلت کرده و در مواردی غرب متهم و آمریکای جنایتکار را انسان دوست، مهربان و حامی حقوق آوارگان سوری معرفی میکنند.
حکومت سوریه، حق دفاع از مردم، سرزمین و شرفش را دارد
چنان که در یکی از این روزنامهها، دو طرف درگیر و حتی حامیان حکومت قانونی و مردمی سوریه، جنگ افروز معرفی میشوند و برای مردم و حق تعیین نوشت آنها هیچ نقش و جایگاهی قائل نمیشوند؛ در حالی که حکومت سوریه، حق دفاع از مردم، سرزمین و شرف خودش را دارد و تا امروز نیز با پشتوانه مردمی در مقابل غرب و ایادی متجاوز آن ایستادگی و مقاومت کرده است.
همچنین در این یادداشت از مجرمان و جنایتکاران اصلی پشت صحنه در کشور سوریه و اقدامات تفرقه انگیز کشورهای استعماری و استکباری در کشورهای اسلامی نامی به میان نمیآید و به صورت غیر واقعی و غیر منصفانهای این فجایع، مشکل و معضل داخلی جلوه داده شده و به دخالتهای خارجی و نقش آشکار غرب و استکبار جهانی اشارهای نمیشود.
دومینوی سرپوش گذاشتن بر جنایات غرب در سوریه، برداشتن انگشت اتهام از دولت آمریکا و در کنار آن تقدیر از توصیه پاپ مبنی بر پذیرش آوارگان سوری در اروپا به صورت هدفمند و مدیریت شده صورت میگیرد و در یادداشت مذکور تا آنجا پیش رفته که متهم به جای مدعی نشسته و به صورت غیر منصفانه و غیر منطقی از علمای اسلام انتقاد میشود.
گرچه انتقاد به علمای اسلام مبنی بر جدی نگرفتن پیام انقلاب اسلامی ایران و هشدارهای امام خمینی(ره) درباره اتحاد مسلمانان وارد است؛ اما زمانی این انتقاد نویسنده عجیب میشود که وی از علما و بزرگان دینی به دلیل عدم همراهی با غرب در جریان رسانهای و دادن پیام به دلیل استقبال از آورگان سوری انتقاد می کند!
در صورتی که برای دوست و دشمن تردیدی وجود ندارد که جمهوری اسلامی از ابتدا به صورت صریح و بر اساس اصول اسلامی و انقلابی و بدون سیاست بازیها و ریاکاریهای متعارف غرب از حق تعیین سرنوشت مسلمانان سوریه، یمن، غزه، بحرین و دیگر کشورهای اسلامی دفاع کرده است و همیشه دغدغه وحدت مسلمانان را داشته و با وجود تفرقه افکنی و شیطنتهای دشمن، اقدامات مؤثری را در داخل و خارج کشور نیز انجام داده است.
نقش وحدت بخش رهبر معظم انقلاب در فتنه 88 از متلاشی شدن کشور جلوگیری کرد
البته نظام اسلامی در عرصه داخلی به دلیل نقش و جایگاه وحدت بخش رهبر معظم انقلاب به این اهداف و آرمانهای انقلابی بیشتر نائل آمده و شیعه و سنی، برادرانه در کنار هم زندگی میکنند؛ گر چه دشمنان با تفرقه افکنی و راهاندازی فتنههای مختلف همچون فتنه 88 به دنبال اهداف شوم خود هستند؛ اما در همه فتنهها و حوادث، رهبری به عنوان عمود خیمه کشور از دودستگی، آشفتگی و متلاشی شدن جامعه جلوگیری کرده است.
بنابراین حمایتهای نمادین و ریاکارانه غرب از آوارگان سوری در راستای تطهیر سابقه همکاری با داعش و گروههای تکفیری است؛ چنان که جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا که وی و کشورش در کشتار و آوارگی مردم سوریه نقش اصلی را داشته است در اقدامی عجیب از آمادگی کشورش برای پذیرش تعداد زیادی از پناهجویان سوری سخن گفته است.
بنابراین بزک کردن و تطهیر چهره غرب در کشور از سوی برخی از روزنامههای زنجیری به اصطلاح «اصلاح طلب» با روشهای مختلف رسانهای و به صورت برنامهریزی شده، پیگیری میشود؛ که طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب «چهره هیولایی آمریکا، پیش روی مردم ایران قابل تطهیر و بزک نیست».
چهره هیولایی آمریکا، پیش روی مردم ایران قابل تطهیر و بزک نیست
این جریان که از پشتوانه، خوراک تبلیغاتی و حمایت قدرتمند رسانههای استکباری برخوردار است، سعی میکند دولت آمریکا را انساندوست و با فرهنگ معرفی کرده و به صورت کلی همراهی با استکبار را موجب رفاه، آسایش و خوشبختی معرفی کند؛ در صورتی که طبق وعده الهی تنها راه جلوگیری از غلبه جریان سلطه، توکل به قدرت خداوند، ایستادگی، مقاومت و اعتماد به نفس است.
زیرا روش و ماهیت نظام لیبرال سرمایهداری غرب با نظامهای فاشیستی و سوسیالیستی در طول تاریخ یکسان بوده است و وعدههایش همانند وعده شیطان، اغواگرایانه و فریبکارانه است؛ چنان که کمونیستها با وعده و شعار جامعه بیدولت، دولتدارترین جامعه تاریخ را ساختند و امروز آمریکا و غرب با شعار صلح و آزادی، خونینترین جنگهای تاریخ را در نیم قرن اخیر سازماندهی کردهاند./908/ی703/ج
مجتبی عباسی