خطا در یافتن راهحل به تحریف شخصیت امام میانجامد
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، رفتار و منش ایشان بیانکننده ویژگیهای یک انسان انقلابی و در عین حال یک مومن وارسته است لیکن پس از رحلت ایشان، علیالخصوص در دوران رشد نسلهای سوم و چهارم انقلاب که عموماً ایشان را درک ننمودهاند حقیقت امام خمینی شاید عنوان مجهولی است که لازم است برای حفظ و حراست از واقعیات اصیل انقلاب به نسل جوان شناسانده شود. تلاشهای بسیاری برای این امر از طرف دلسوزان و یاران صدیق ایشان شکل گرفته است اما در کنار تلاشهای صادقانه برای نشان دادن چهره واقعی امام (ره) برخی افراد که عموماً امام را درک کردهاند یا دشمنان خارجی و مخالفان داخلی به دلایل و با انگیزههای مختلف سعی بر ارائه چهره متفاوت و تحریف شدهای از امام دارند. این تحریف در ابعاد گوناگون و به دلایل و روشهای گوناگونی شکل میگیرد که باید مورد توجه قرار گیرد.
امام(ره) شخصیتی مقاوم و خدشهناپذیر در برابر بحرانها و مشکلات داشت و طبیعی است برخی افراد مرعوب در برابر چالشهای داخلی کشور، به جای حرکت در منش راستین امام، چاره را در تحریف شخصیت امام و تفسیر آن بنا به رأی و قول ناصواب کنند. در نوشتار حاضر به بررسی این مورد خواهیم پرداخت تا علاوه بر نمایان ساختن چهره واقعی امام(ره) و ارائه آن به نسلهای آیندهساز نظام، به شناسایی روند و علل تحریفگرایی در مصداق حضرت امام پرداخته باشیم.
امامخمینی(ره) و صلابت در برابر چالشها
یکی از ویژگیهای مبرز و غیرقابل انکار امام (ره) که در تمام زندگی ایشان جاری و ساری است شجاعت و استواری امام در برابر ناملایمات، سختیها و چالشهاست. چه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آن زمان که به تنهایی اولین گامهای آغازین انقلاب اسلامی را بر میداشت، یا آن زمان که در زندان رژیم شاهنشاهی به سر میبرد، یا آن گاه که مجبور به ترک وطن و اقامت در غربت و تبعید شد، یا زمانی که در اوج انقلاب و قیام مردم بهرغم خطرها و توطئه به ایران بازگشت و چه پس از به ثمر نشستن خون شهیدان راه انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی، در دوران فتنههای داخلی و جنگ تحمیلی که مسئولیت رهبری جمهوری اسلامی را بر عهده داشت.
این شجاعت و صلابت پیر جماران بیشک برخاسته از زمینههای استوار دینی این بزرگمرد تاریخ در مشتاق بودن به نثار جان در راه خداوند و برگرفته از الگوهایی چون قیام عاشورا و باور به وعدههای الهی است چنانکه خداوند در سوره عنکبوت آیه 69 میفرماید:«وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا وَإِنَّ الله لَمَعَ المُحسِنینَ» (و آنها که در راه ما با خلوص نیت جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است) و همچنین در آیه 105 سوره انبیاء به مومنان مژده میدهد: «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عبادِیَ الصّالحون» (و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد.)
پس از پذیرش مقام رهبری در نظام جمهوری اسلامی و در دورانی که کشور در چالشهای تحمیلی فراوانی فرو رفته بود نیز امام(ره) با همین صلابت و شجاعت رفتار میکردند و بر اساس اعتقادات مستحکم و عمیق خود به دنبال یافتن راهحلی برای مشکلات موجود بر اساس اصول عزت، تعالی و سربلندی جامعه اسلامی بودند. این شجاعت و صلابت در دورانهای مختلف و چالشهای مختلف به سادگی قابل مشاهده است. به طور مثال ایشان از یک سو در برابر چالشهای داخلی مانند انحراف نهضت آزادی، فشار و خرابکاریهای منافقین، جریان بنی صدر، اقدامات جدایی طلبانه در مناطق مختلف کشور و ماجرای عزل قائم مقام رهبری آقای منتظری و از سوی دیگر در برابر فشارهای خارجی مانند تحریمها، تلاش برای منزوی کردن ایران، جنگ تحمیلی و بحرانهای منطقه، با بهرهگیری از صلابت دینی و مرعوب نشدن در برابر این مشکلات مسیر حل آن را بر اساس مقتضیات یک وظیفه دینی پیگیری میکرد.
نتیجه این شجاعت دینی و صلابت اسلامی در رفتار امام(ره) را میتوان در شیوه حل مشکلات و راهحلهای ایشان برای عبور از بحرانها و چالشهای پیشروی نظام اسلامی یافت. توکل و اعتماد بر وعدههای خداوند و ظرفیتهای داخلی کشور موجب میشد تا امام خمینی با نادیده انگاشتن دیگر قدرتها و ظرفیتهای غیرمشروع و غیر الهی آنها تنها از مسیری که رضای الهی را در آن میدیدند به مقابله با چالشها بپردازند و ظرفیتهای داخلی ملت مسلمان ایران را برای این منظور بسیج نمایند. در تمام دوران جنگ تحمیلی و تحریمهای جهانی علیه ایران امام به جای دست کشیدن از شعارهای ضد استکباری و مصالحه با غرب در راستای حل مشکلات با تکیه بر جوانان مومن و انقلابی مسیر رضای الهی را در پیش گرفتند و از شعارها و ارزشهای اولیه انقلاب دست نکشیدند؛ در دوران بحرانهای داخلی مانند ماجرای بنیصدر و نهضت آزادی نیز حضرت امام (ره) بدون هیچگونه سستی و رعب قاطعانه در برابر انحراف ایستادگی کردند و بدون عدول از حق و حقیقت و آرمانهای اصیل انقلاب راه چاره را در عمل بر اساس دین، منطق اسلامی و دوری از مصلحتسنجیهای دنیوی یافتند. این حرکت و رفتار حضرت امام خمینی(ره) مقیاسی برای سنجش رفتار دیگر مسئولان نظام اسلامی و روشن کننده مسیر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است.
عافیتطلبان و ناتوانی در پیروی از صلابت امام(ره)
در این میان چه در دوران حیات و چه پس از فوت امام خمینی در دوران ریشهدار شدن برخی از گروهها و افراد دارای قدرت و نفوذ در درون سیستم اقتصادی، اداری و سیاسی جمهوری اسلامی، این گروهها و افراد به دلیل بهره نبردن از اعتقادات محکم دینی و نداشتن اعتماد بر وعدههای الهی در برابر چالشهای کشور توان مقابله همراه با صلابت و شجاعت را از دست دادند و در یافتن راهحل چالشهای پیشروی نظام اسلامی در دورانهای مختلف مسیری متفاوت از مسیر امامخمینی(ره) را در پیش گرفتند که بیشتر برخاسته از منفعتطلبی و حفظ قدرت بود تا عمل به وظیفه شرعی و خواست الهی.
این افراد در دوران جنگ، به دلیل ترس از قدرتهای ظاهری جهان مسیر گفتوگو و مذاکره را به جای جهاد و دفاع برگزیده بودند و به دنبال خاتمه جنگ به هر صورت ممکن از طریق ایجاد رابطه با استکبار جهانی بودند که ماجرای مک فارلین، کارشکنیها در رابطه با تأمین نیازهای رزمندگان در جبههها و نیز فشار بر امام در راستای دست کشیدن از اهداف اولیه جنگ و شعارهای انقلابی و مقابله با استکبار جهانی از راهکارهای عافیت طلبانهای است که این گروهها در آن دوران برگزیده بودند که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی نیز قابل مشاهده و ردگیری است.
پس از فوت امام (ره) و در دوران زعامت رهبر جدید حضرت آیتالله خامنهای این افراد در برابر مشکلاتی مانند مسائل اقتصادی، تهدیدها و تحریمها، بحرانهای داخلی و فتنههای نشأت گرفته از سرویسهای اطلاعاتی غربی همانند گذشته دچار رعب و وادادگی شدند و به جای حمایت از رهبری نظام و حمایت از تصمیمات ایشان در استفاده از مسیر مقاومت و ایستادگی در راه حق و حقیقت برای حل معضلات و عبور از بحرانها، تصمیم به اتخاذ مسیر سازش و تسلیم بیچون و چرا در برابر قدرتهایی مادی و ظاهری گرفتند.
یکی از آزمونهای بزرگ این افراد ماجرای فتنه امریکایی، صهیونیستی سال 1388 بود که برخی خواص مرعوب از صحنه گردانیهای غرب با تنها گذاشتن نظام و رهبری و اتخاذ سیاست سکوت در برابر ظلم بزرگی که به مردم و نظام در حال وقوع بود مسیر عافیتطلبی را برگزیدند که این محصول زاویه داشتن از باورها و منش حضرت امام (ره) است.
عافیتطلبان و تحریف امام (ره)
آنچه این گروهها و افراد را دچار بحران مشروعیت و مقبولیت درون جامعه اسلامی و میان انقلابیون میکند متضاد بودن رفتار و منش اینان با رفتار و سیره عملی و اعتقادی حضرت روح الله است؛ چراکه این امر دوام و بقای این افراد را در معرض خطر دوگانه قرار میدهد. از یک سو همراهی با شیوه و سیره امام (ره) از دید این افراد منجر به سقوط و از دست رفتن قدرت و جایگاهشان خواهد شد و از طرف دیگر اتخاذ سیاستهای سازش و تسلیم منجر به طرد این افراد توسط جامعه و فرو رفتن در انزوا خواهد شد. در برابر این دو مشکل این افراد به جای بازگشت به رفتار اصیل انقلابی و ایمان به وعدههای الهی دست به تحریف امام(ره) و سیره او میزنند تا با تحریف واقعیت بتوانند شبهه جدایی از خط و مسیر امام را از میان بردارند.
این شیوه در طول تاریخ اسلام نیز همواره مورد استفاده افراد ضعیفالنفس و دنیاطلبان بوده است. این افراد آن گاه که نمیتوانستند از سیره عملی پیامبر (ص) در زندگی شخصی، اجتماعی و در برابر کوران حوادث و سختیها پیروی کنند اقدام به تحریف پیامبر (ص) و کاستن از ارزشهای ایشان مینمودند تا بتوانند در اذهان جامعه خود را پیرو سیره و منش پیامبر(ص) جلوه دهند. چنانکه گاهی با استفاده از احادیث جعلی و ساختگی خیانت و عدم رعایت موازین شرعی، فراموشکاری و ترس را به پیامبر (ص) نسبت دادهاند تا از این رهگذر با کاهش شأن و جایگاه رسالت رفتار خود را توجیه نمایند. همین روش در برابر ائمه معصومین(ع) نیز در دستور کار قرار داشت که به طور مثال برخی افراد با جعل احادیث در مذمت حضرت علی (ع) تلاش داشتند تا ایشان را به گونهای متفاوت از واقعیت جلوه دهند تا ضعفها و کاستیهای صحابه داعیهدار خلافت پوشانده شود.
در بیش از سه دهه حیات نظام جمهوری اسلامی نیز برخی همین رویه را در پیش گرفتهاند. به طور مثال در برابر تهدیدهای نظامی، مشکلات اقتصادی، فتنهها و تحریمهای همه جانبه استکبار جهانی و انزوای ساختگی(تبلیغاتی نه واقعی) ایران انقلابی این افراد به جای اعتماد به ظرفیتهای داخلی اقتصاد و پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی در راستای مقابله با نظام سلطه و ایستادگی در برابر کفر به منظور انجام وظایف دینی و اعتقادی، تلاش میکنند با تحریف سیاستهای ضداستکباری، مقابله و عدم سازش و تسلیم در برابر استکبار حضرت امام(ره) و ارائه چهرهای جدید از امام مسیر را برای پذیرش خواستههای نامشروع و ظالمانه غرب فراهم آورند تا از این رهگذر به زعم خود مشکلات مملکت را نیز چارهجویی کنند. نفی سیاست ضد امریکایی امام با بیان خاطرات و نقل قولهای غیر مستند از امام در مقابله با ادامه یافتن استفاده از شعار مرگ بر امریکا یا انتشار مطالب غیر قابل اثباتی از رضایت امام و اذعان به مطلوبیت پذیرش قطعنامه 598 از مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد.
این افراد به دلیل ناتوانی تحلیلی و نداشتن بصیرت دینی و انقلابی در برابر چالشهای کشور مرعوب شده و به دنبال حل مشکل حتی از طرق غیر عزتمندانه و ذلیلانهاند و برای توجیه رفتار خود و جلوگیری از طرد شدن در جامعه اقداماتی مانند آنچه در بالا اشاره شد را در دستور کار قرار میدهند تا با تغییر و تحریف واقعیت وجودی و سیره امام (ره) مسیر انقلاب و جمهوری اسلامی را به آن سمت که میخواهند و مناسب با منافعشان است هدایت کنند.
فرجام سخن
چالشهای پیشروی نظام جمهوری اسلامی و دشمنی استکبار جهانی همچنان باقی است و عافیتطلبان و دنیادوستان که زمینههای دینی و اعتقادی سستی دارند بیش از پیش سعی بر تحریف امام در راستای تأمین منافع خود دارند اما بیشک وظیفه دلسوزان این نظام و مسئولان جمهوری اسلامی مقابله با این تحریفها و نمایان ساختن سیره و چهره واقعی امام (ره) است تا همچنان جوانان و نسلهای حاضر و آینده سنگ محک محکم و قابل اعتمادی برای سنجش رفتار مسئولان و جلوگیری از تغییر مسیر انقلاب داشته باشند./998/د102/س
منبع: روزنامه جوان