ای کسی که روز دوشنبه غارت شد!
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام در جمع اساتید دفتر هماندیشی دفتر نهاد نمایندگی دانشگاه علوم پزشکی همدان با بیان اینکه منکرین ولایت علی(ع) خود اقرار دارند که تنها مصداق آیه ولایت امیرمؤمنان(ع) است گفت: آنها میگویند از کجا معلوم میشود که علی(ع) باید ولی اول باشد و چهارم نباشد؟ پاسخ این است: از آن جایی که خداوند در این آیه پس از خود و پیامبر(ص) خصوصیت همین خلیفه چهارم را مطرح میکند.
وی با اشاره به دستاورد ولایت برای جامعه اظهار کرد: خداوند در آیه بعدی میفرماید: «وَ مَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ.» یعنی در پرتو ولایت مردم امت، حزبالله میشوند و خداوند وعده داده، امت حزبالله همیشه پیروز است.
رجبی دوانی اظهار کرد: صرف امت اسلام بودن ارزش نیست؛ چرا که وهابیها، سلفیها، تکفیریها و فرقههای منحرف هم در امت اسلام هستند.
استاد دانشگاه با بیان اینکه اگر مسلمانها امت واحده اسلام میشدند، جهان را فتح کرده و سبب نجات آن میشدند، تصریح کرد: با نگاهی به تاریخ میبینیم که غیر از پیروزیهای اولیه صدر اسلام، مسلمانان شکستهای سنگینی به خود دیدهاند که از نمونه آنها میتوان به جنگهای صلیبی، قتل عام عظیم مسلمانان، جنایات مسیحیان در اندلس و حمله مغولهای وحشی بت پرست اشاره کرد. حتی هنوز هم در اسپانیا سالروز کشتار و آتش زدن مسلمانان را جشن میگیرند.
وی افزود: اگر مسلمانان امت حزب الله میشدند این بلا بر سرشان نمیآمد؛ چرا که حزبالله در پرتو ولایت معنا پیدا میکند. مرجعیت دینی نیز یکی از شؤون ولایت است. فردی که جای خدا و پیامبر(ص) را میگیرد، باید آیین و تعالیم آن حضرت را به درستی به مردم برساند تا دچار انحراف نشوند.
رجبی دوانی با بیان اینکه مرجعیت دین همان ولایت است، گفت: تبیین و تفسیر آیات متشابه قرآن و مسائل مستحدثه و جدید بر عهده مرجعیت است. متأسفانه پس از پیامبر(ص) غاصبان بر جایگاه خلافت تکیه زدند که با برداشتهای غلط و تفاسیر نابجا سبب انحراف دین خدا شدند.
وی ادامه داد: این غاصبان مسائلی همانند طواف نساء، نماز طواف نساء و حی علی الصلاة را حذف کردند. با توجه به اینکه اجتهاد در مقابل «نص» کفر و باطل است در مقابل نص اجتهاد کردند.
استاد دانشگاه حفظ وحدت جامعه و حکومت، مدیریت جامعه و ایجاد عدل را از شؤون دیگر ولایت دانست و تصریح کرد: در پرتو ولایت است که عدل در جامعه ایجاد میشود. در طول تاریخ ظلمهای فراوانی به نام اسلام روا داشته شده و نخستین مظلومان عالم علی بن ابیطالب(ع) و حضرت زهرا(س) بودهاند.
وی اظهار کرد: از شؤون دیگر ولایت این است که برای رشد و تعالی فرد فرد جامعه تلاش کند. بهترین حکومت تنها به دنبال ایجاد امنیت و رفاه و ثروت هستند، ولی اینکه زمینهای ایجاد شود تا افراد به سوی بهشت رهنمون شوند و سعادت دنیا و آخرتشان تأمین شود، وظیفه ولایت است.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه امام حسین(ع) در روز عاشورا میدانستند پایان کارشان شهادت است، بیان کرد: ایشان با این وجود باز به دنبال نجات افراد و جامعه بودند. نتیجه از پیش مقدر شده بود و وقتی امام(ع) مردم را به سوی خود دعوت میکردند، این نتیجه را تغییر نمیدادند. ولی امام(ع) میخواستند مردم از این اشقیا جدا شوند، نجات پیدا کرده و سعادتمند شوند.
وی ادامه داد: مسلما وقتی امام حسین(ع) هنگام شهادت از دشمنان آب خواستند یا ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر دادند، در آن لحظات عزیزانش لب تشنه جان باخته بودند و آب از گلویشان پایین نمیرفت، ولی میخواست به این وسیله راهی برای نجات و سعادت انسانها باز کنند.
رجبی دوانی با بیان اینکه حضرت علی(ع) نیز از کشتن دشمنانشان در جنگها خشنود نمیشدند، تأکید کرد: ایشان سعی میکردند تا جای ممکن خونی ریخته نشود و از این بابت رنج میبرد. ولی وقتی معاویه سرکشی کرد، راضی نشد به صورت مسالمت آمیز کنار برود و عدهای را تحت حاکمیت خود درآورده بود، لذا امام(ع) وظیفه داشتند این افراد را نجات بدهند؛ از اینرو با آنها میجنگید.
پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: روش امام علی(ع) این بود که نخست به استدلال و احتجاج میپرداختند، اگر نتیجه نمیگرفتند، حتی در آغاز جنگ نیز به یارانشان میفرمودند: «چه کسی آماده است این قرآن را از من بگیرد و دشمن را به قرآن و عمل به آن دعوت کند.» هیچگاه خود جنگ را آغاز نمیکرد.
وی افزود: در هر سه جنگ، دشمن حامل قرآن را تیر باران کرد و قرآن پاره پاره شد. با توجه به اینکه امیرمؤمنان(ع) رهبر جامعه بودند و اختیار انجام هر کاری را داشتند، ولی از آنجا که صاحب ولایت بود، میخواست جلوی خونریزی را بگیرد و در جنگ نهروان دو سوم خوارج را نجات دادند و حدود 8 هزار نفر از آنها جدا شده و توبه کردند.
رجبی دوانی بیان کرد: ولایت ناجی فرد و جامعه است. مسلمانان ضرر بسیاری کردند که 250 سال با وجود حضور امام(ع) در میانشان بهره لازم را نبردند. عید فطر و قربان عیدهای بزرگ مسلمان هستند، ولی خداوند از غدیر به عنوان «عید اللهالاکبر» تعبیر میکند. غدیر عید خداست؛ چرا که بنا بود بشر در پرتوی غدیر «خلیفة الله» بشود.
وی با اشاره به اینکه وصی و خلیفه هر دو به معنی جانشین هستند، اما وصی جانشین بلافصل و بدون واسطه است، اظهار کرد: علی(ع) جانشین بلافصل پیامبر(ص) بودند و در همه امور حق تصرف داشتند. زمانی که علی(ع) مشغول تشییع پیکر مطهر پیامبر(ص) بودند، خبر رسید که خلافت پیامبر(ص) را در سقیفه بنی ساعده بردند! حضرت امیر(ع) آیات نخست سوره عنکبوت را تلاوت کردند که میفرماید: «آیا مردم گمان میکنند همین که گفتند ایمان آوردیم، رها میشوند و ما آنها را امتحان نمیکنیم؟» همه امتهایی که پیش از شما بودند، نیز مورد امتحان قرار گرفتند تا صدق و کذب ایمان آنها آشکار شود.
استاد حوزه یادآور شد: مهاجران و انصار همان کسانی بودند که خداوند در مقام تکریم آنها میفرماید: «رضیالله عنهم و رضوا عنه.» اما همه سوابقشان به باد رفت و چنان کار را خراب کردند که مورد لعن قرار گرفتند.
وی بیان کرد: خانه نشین کردن حضرت علی(ع) تنها یک انحراف در مسائل سیاسی نبود، بلکه در اعتقادات نیز انحراف پیش آمد و ارزشها عوض شد. در زمان پیامبر(ص) مردم برای نیل به یکی از احدی الحسنیین به جنگ میرفتند؛ یعنی یا شهید شوند یا پیروز. ولی خلیفه دوم برای تشویق مردم به جنگ با ایران گفت: «گنجهای خسروان ایران در انتظار شماست!»
پژوهشگر تاریخ اسلام تأکید کرد: پس از پیامبر(ص) دو دستگی ایجاد شد و پیمان برادری از میان رفت. حتی در زمان خلیفه سوم مسلمانان با سابقه، بزم شبانه میگرفتند و مدینه که ام القری بود، تبدیل به مرکز صادرات کنیزکان آوازه خوان شده بود.
وی ادمه داد: ولی امیرمؤمنان(ع) 25 سال سختی فراوانی را متحمل شدند تا جامعه را به جامعه زمان پیامبر(ص)برگرداند؛ به همین دلیل افزونبر اینکه میخواستند با پیمان شکنانی که به بصره حمله کرده بودند مقابله کنند، به کوفه رفتند و آنجا را مرکز خلافت قرار دادند. خود ایشان در نامهای که برای مردم کوفه نوشتهاند: «مدینه دیگر مدینه دوران پیامبر(ص) نیست و خوبانش هجرت کردهاند. این شهر حول محور تباهی و فساد میچرخد.»
استاد دانشگاه تصریح کرد: زمانی که حضرت علی(ع) پس از 25 با خواست خود مردم خلیفه شدند، وقتی میخواستند عدالت را در جامعه برقرار کنند و جلو رانت خواری و امتیازاتی که به عدهای داده شده بود را بگیرند، در مقابل او ایستادند و سه فتنه بزرگ به ایشان تحمیل کردند. به دلیل اینکه منافعشان در حکومت علی(ع) تأمین نمیشد از ایشان اطاعت نکردند؛ در حالی که لازمه ولایت، اطاعت است.
رجبی دوانی گفت: دنیاطلبان نمیتوانستند ببینند علی(ع) عدالت را در جامعه برقرار کرده است. کسی که اطاعت نشود، در مقام رهبری نیز نمیتواند کاری انجام دهد. لذا حضرت علی(ع) برای اکثریت که سنی بودند، پس از خود جانشین تعیین نکردند. ولی به شیعیان فرمودند: «امام دوم شما حسن پسرم است.» وقتی امام حسن(ع) به خلافت رسیدند، همین که اکثریت دیدند ایشان میخواهند همانند پدرشان با معاویه برخورد کنند، ایشان را هم کنار گذاشتند.
وی افزود: زمانی امام حسن(ع) به مردم فرمودند: «اگر رضای خدا و مرگ با عزت میطلبید به جنگ با معاویه بروید و اگر دنیا و لذت آن را میخواهید، با او صلح کنید.» مردم صراحتاً گفتند: «دنیا را میخواهیم!»
پژوهشگر عرصه تاریخ اسلام بیان کرد: زمانی که یزید روی کار آمد، حکومتش بر خلاف عرف، شرع و اخلاق بود؛ چرا که شرع اجازه نمیدهد ناصالح بر مردم حکومت کند و این در حالی بود که یزید علناً شراب میخورد، اهل فسق و فجور بود و با سگ و بوزینه بازی میکرد. به همین دلیل حکومتش خلاف شرع بود.
وی اضافه کرد: عرف هم نمیپسندید کسی فرزندش را به عنوان جانشین پس از خود حاکم کند. از لحاظ اخلاقی نیز بر خلاف پیمان نامه صلح معاویه و امام حسن(ع) بود؛ چرا که معاویه تعهد داده بود پس از خود جانشین تعیین نکند. لذا مقابله با او یک وظیفه همگانی بود.
استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دلیل قیام امام حسین(ع) بیعت نکردن با یزد و دعوت کوفیان بیان شده است، اظهار کرد: این موضوع دقیق نیست؛ چرا که اگر یزید هم با امام حسین(ع) کار نداشت، امام(ع) با ایشان کار داشت. یزید معتقد بود پیامبر(ص) واسطه فیض خدا بودند، ولی خود را خلیفه جانشین خدا بر روی زمین میدانست؛ بنابراین امام حسین(ع) باید در مقابل او میایستادند.
رجبی دوانی تأکید کرد: از زمانی که غدیر نادیده گرفته شد، اصل اسلام در خطر افتاد و اگر امام حسین(ع) آن روز در مقابل یزید نمیایستاد، اسلام کاملاً نابود میشد. وقتی حضرت زینب(س) پس از عاشورا سخنرانی میکنند، خطاب به امام حسین(ع) میفرماید: «ای کسی که روز دوشنبه مورد غارت قرار گرفت.» در حالی که عاشورا روز جمعه اتفاق افتاده بود.
وی افزود: منظور حضرت زینب(س) این بود از همان روز دوشنبهای که در سقیفه، غدیر کنار گذاشته شد، واقعه کربلا همان موقع کلید خورد. آن روز روزی بود که ولایت کنار گذاشته شد و اگر امام حسین(ع) با قیام تاریخ ساز خود وارد عمل نشده بودند، خیانت به غدیر سبب محو اسلام میشد.
پژوهشگر عرصه تاریخ با بیان اینکه حفظ اسلام از سوی عاشورا شعار نیست، گفت: زمان غصب خلافت، ابوسفیان نزد علی(ع) آمد و گفت: «اجازه بده حق شما را بگیرم.» این در حالی بود که ابوسفیان دین نداشت و از ترس جانش مسلمان شده بود. ولی از آن جایی که پسر، پدر و برادر زنش به دست علی(ع) کشته شده بودند، کینه حضرت(ع) را در دل داشت و میخواست به این بهانه اسلام را نابود کند؛ لذا امام(ع) نپذیرفتند و فرمودند: «اگر من 40 مرد با اراده داشتم از احقاق حق خود عقب نمیایستادم.»
این استاد دانشگاه تأکید کرد: پسر مغیره بن شعبه ثقفی از سیاستمداران فاسد و دوستان صمیمی معاویه از قول پدرش نقل کرده است: «تا به امروز نمیدانستم معاویه این قدر پست و فاسد است، چرا که میگوید: وقتی ابوبکر، عمر و عثمان مردند، نامشان نیز با آنها دفن شد، ولی این مرد(پیامبر اکرم (ص)) سالها است که پس از رحلتش، روزی پنج نوبت در مأذنهها به رسالت او شهادت داده میشود و تا اسم او را زیر پای خود دفن نکنم دست بر نخواهم داشت.»
وی خاطرنشان کرد: امام حسن(ع) با صلح تلخ، ولی هوشمندانه خود جلو معاویه را گرفتند. امام حسین(ع) نیز با شهادتشان مانع از عملیاتی شدن نقشه نابودی اسلام از سوی یزید شدند. این بزرگواران نقشه دشمنان را نقش بر آب کردند.
/866/503/ر