روحیات و تحولات انقلابی محدود به زمان خاصی نیست
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا ،انقلاب مفهومی عمیق اما دارای چارچوبهایی خاص و تعریفشده است که در شرایطی بسیار خاص رخ میدهد. به دلیل همین ویژگی است که در تاریخ بویژه برهه معاصر آن کمتر میتوان نمونههایی از انقلاب را به معنای واقعی کلمه مشاهده کرد.
به باور برخی، هر گونه جابهجایی قدرت از طریق نظیر کودتا را میتوان تحت عنوان انقلاب مورد شناسایی قرار داد. این در حالی است که انقلاب طبق تعریف کلاسیک آن به رخدادی اطلاق میشود که با دگرگونی در نظام سیاسی، تحولاتی عمیق را در عرصههای فرهنگی، اجتماعی، فکری، ایدئولوژیک و حتی سازوکارهای اقتصادی یک کشور پدیدار سازد.
در این رابطه، رهبر حکیم انقلاب نیز این رخداد را چنین تعریف فرمودهاند: «انقلاب یعنی یک دگرگونی همهجانبه در یک مجموعه بشری یا در یک ملت یا فراتر از یک ملت، در یک نسل، در یک تمدن؛ معنای انقلاب این است.»
حضرت آیتالله خامنهای یکی از مهمترین ضرورتها در مسیر پاسداشت چنین رخداد مهمی را تداوم آن عنوان فرمودهاند. ایشان در واپسین روزهای شهریورماه در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح فرمودند: رخدادهای انقلابی نظیر آنچه در روزهای نخست انقلاب اسلامی گذشته، تنها بخشی از انقلاب است و از این رو انقلاب را نباید در چارچوبهای زمانی محدود کرد.
این بیانات را میتوان برآیندی از یک ادراک ژرف تاریخی و آگاهی و اشراف بر پیچیدگیها و در عین حال قاعدهمندیهای تحولات جوامع بشری به شمار آورد که با پشتوانه تجربیات تاریخی در ایران و جهان قوام یافته است.
بر حسب این تجربیات تاریخی اگر از زاویه دید ارگانیک به پدیده انقلاب بنگریم، آن را پیکری میبینیم که با آفتها و آسیبهای فراوانی روبهرو است. در عین حال، این پیکر قالب روانی است که با فلسفه وجودی ویژهای درآمیخته است.
در این زمینه میتوان به انقلاب فرانسه در سال 1789 میلادی اشاره کرد که بر مبنای اهدافی چون رفع فقر، بیعدالتی، نابرابری و ستم پادشاهانی صورت گرفت که جز بر تیرهروزیهای ملت خود نمیافزودند. پس از زایش پیکر انقلاب از دل حرکت عمومی مردم پاریس و دیگر شهرهای فرانسه، این پیکر به شکلهای گوناگون و به تناوب با هجومهای درونی و بیرونی مواجه شد.
در این میان، از یک سو تلاش نیروهای سیاسی- اجتماعی مخالف و انحرافات درونی، انقلاب فرانسه را به سمتی متضاد با اهداف اولیه سوق میداد و از سوی دیگر پادشاهیهای حامی اشرافیگری اروپایی در قالب کنسرت دولتهای محافظهکار بر آن شدند تا انقلاب فرانسه را در نطفه خفه کنند و مانع صدور و سرایت آن به بیرون از مرزهای این کشور شوند.
به بیان دیگر، انقلابها همواره از درون و بیرون به طور طبیعی با برانگیختگیهای خصمانه دست و پنجه نرم کردهاند. در این زمینه بروز دورههایی تحت عنوان «ترمیدور» در جریان برخی انقلابها را میتوان نمونههایی از بروز این برانگیختگیهای خصمانه دانست.به باور «کرین برینتون» نظریهپرداز پرآوازه انقلابها، ترمیدور به عنوان مرحله عدول از ارزشهای انقلابی، برههای اجتنابناپذیر در تاریخ اکثر انقلابهاست که نمایانگر کندی یا توقف کامل حرکت رو به جلوی انقلابها بر محور شعارها و انگیزههای پیشبینی شده است.
البته مثالهای نقضی را میتوان در این زمینه متصور شد که از آن جمله تحولات انقلاب آمریکا در نیمه دوم سده هجدهم میلادی است؛ انقلابی که نه به واسطه تحقق شعارهایی شبیه انقلاب فرانسه بلکه بر مبنای هدف رهایی از انقیاد و استعمار و اشغال بریتانیا صورت گرفت و به دلیل الزامات تداوم نظیر جنگ با اشغالگران و استعمارگران و سپس گسترش اهداف، به مرحلهای چون ترمیدور درنغلتید.
و اما در ایران نخستین تجربه مردمسالاری و خیزش عمومی علیه استبداد و حکومت مطلق پادشاهان 109 سال پیش، پس از امضای فرمان مشروطه به دست «مظفرالدینشاه»، پادشاه دودمان قاجار به ثبت رسید؛ رخدادی که نخستین خیزش ضداستبدادی در قاره کهن به شمار میرفت و براساس اهداف و خواستهایی ارزشمند و مورد حمایت رهبران دینی جامعه همچون قطع ریشه ظلم سلاطین نضج گرفت و به ثمر رسید اما در کوتاه زمانی تومار آن در هم پیچیده شد و به دلیل پیمودن دوربرگردانهای تاریخی و سوار شدن ضدمشروطهخواهان بر مرکب آن در عرض کمتر ار 20 سال جای خود را به جانفرساترین دیکتاتوری برای جامعه ایرانی داد.
همین تجربیات تاریخی به محملی برای صفبندی آرا و اندیشههای جریانهای حاضر در صحنه سیاسی کشور پس از انقلاب اسلامی 57 تبدیل شدکه نمود آن را میتوان در تقابل ایده بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر استمرار انقلاب با ایده طرفداران پایان انقلابیگری و حرکت به سمت سازش با واپسگرایان و قدرتهای استعمارگر نظیر آمریکا مشاهده کرد؛ تقابلی که با گذشت سالها و اضمحلال تفکرات موسوم به ملی، مذهبی و جریاناتی نظیر نهضت آزادی در مقاطع دیگر تاریخی سر برآورده و خود را به شکل تلاش برای عدول از انقلاب، ارزشها و اهداف و آرمانهای آن نشان داده است.
البته این تلاشها و خواستها گاه به خاطر اهداف فردی و گروهی و گاه به واسطه فریفتگی، سطحینگری و سادهلوحی شماری در قالبهای گوناگون سر برآورده تا به اصطلاح راه را بر ترمیدوری بگشاید. این در حالی است که در ایران «انقلاب» و «استمرار» در هم آمیخته و نمونهای منحصر به فرد از یک حادثه تاریخی به شکل روندی لایقف را به نمایش گذاشته است./998/د102/س
منبع: روزنامه کیهان