رکود عمیق و نابودی ظرفیتهای تولید
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، رکود عمیق بستههای سطحی تکرر رشد منفی اقتصاد در چند دوره سه ماهه را رکود مینامیم، این در حالی است که اگر رکود در اقتصاد بیش از یک دوره شش ماهه یا 9ماهه ادامه یابد در اقتصادهای ضعیف مانند ایران امکان دارد موجب از بین رفتن ظرفیتهای تولید شود و این هزینه آنقدر قابل ملاحظه است که میتواند بخشی از زیر ساخت اقتصاد را برای همیشه از بین ببرد.
اگر به دوره رکود در اقتصاد ایران نگاهی بیندازیم میبینیم که با یک رکود چندماهه سطحی رو به رو نیستیم، اقتصاد ایران بعد از 9 فصل متوالی رشد منفی و رکود تورمی در سالهای 90 تا 92 تنها در بهار 93 با رشد مثبت 4 درصدی و در عین حال کاهش تورم مواجه شد، این در حالی است که بهگواه مراکزی چون مرکز پژوهشهای مجلس نرخ رشد اقتصادی در سال 93 حدود 2درصد بود که نشان از افت نرخ رشد در ماههای بعد از بهار سال 93 دارد.
در این بین اگرچه به قول دولتیها نرخ اقتصادی در سال جاری از رشد مثبت حکایت دارد اما نکته مهم این است که میزان تولید ناخالص داخلی کشور هنوز به سال 90 و قبل از تحریمها نیز نرسیده و احتمال دارد اقتصاد ایران تا سال 96نیز نتواند به میزان سال 90 تولید درآمد و ثروت کند. از سوی دیگر بستههایی که تاکنون برای خروج از رکود تهیه و تدوین و اجرایی شدهاند، تنها توانستهاند رشد اقتصادی را به شکل ناپایدار از حالت منفی خارج و مثبت کنند اما آیا با مثبت شدن رشد اقتصادی در اقتصادی همانند اقتصاد نفتی و دولتی ایران مشکل رکود حل میشود؟
برای پاسخ به این پرسش باید بگوییم که منفی شدن نرخ رشد اقتصادی در اقتصاد و رکود در اقتصاد ایران صاحب دلایل بنیادین وساختاری در هر دو طرف اصلی اقتصاد یعنی عرضه و تقاضاست و از سوی دیگر بخش واقعی (تولید و خدمات) و غیرواقعی اقتصاد (بخش مالی) نیز هر دو با چالشهای ساختاری رو به رو هستند. حال فرض کنیم به واسطه بسته اقتصادی دولت نرخ رشد اقتصادی مثبت هم شود اما این مثبت شدن دردی را از اقتصاد دوا نمیکند و در اصل اقتصاد ایران هم اکنون دارد هزینههای سطحی نگری به مشکلات عمیق اقتصادی را میپردازد.
دولتی که خود پدیدآورنده چالش بیماری هلندی در اقتصاد و مواردی چون رکود اقتصادی است، حال چگونه میتواند با سطحی نگری به مشکل اقتصادی دل مردم را به مثبت شدن نرخ رشد اقتصادی خوش کند.
واقعیت این است که با مثبت شدن نرخ رشد اقتصادی در دولت یازدهم آن هم به شکل ناپایدار، چالش بیکاری، تورم بالا و نرخ رشد شتابگونه حجم نقدینگی... حل نشده است. نرخ رشد اقتصاد ایران در حالی طی چند سال اخیر به حول و حوش صفر درصد در حال حرکت بوده که پیوسته نرخ بیکاری بالای 10درصد قرار داشته است.
دولت هماکنون بالای 300هزار میلیارد به شبکه بانکی، بانک مرکزی و پیمانکاران بخش خصوصی فقط بدهی دارد و در کنار این مقوله نرخ تورم و بیکاری، حجم نقدینگی و... دورقمی هستند که این امر یک فاجعه اقتصادی به شمار میرود و به نظر میرسد ساده انگارانه به مشکل اقتصادی کشور نگاه میشود.
دولت یازدهم هم اکنون دو بسته خروج از رکود برای اقتصاد ایران تهیه و اجرایی کرده است تا تنها نرخ رشد اقتصادی را بالای صفر نگه دارد که این بستهها و مشکل عمیق اقتصاد ایران فایده خاصی ندارد و مثل آن میماند که به شرط حفظ کلیه مشکلات در اقتصاد ایران ودر برخی مواقع تشدید این مشکلات، ما بیاییم نرخ رشد اقتصاد را برای آنکه عملکرد دولتمان را صحیح نشان دهیم، مثبت کنیم.
متأسفانه همانطور که اشاره شد رکودهایی که کوتاهمدت است امکان دارد در آن دوره بنگاههای اقتصادی سرپا بمانند و با نوسانهایی مواجه شوند، منتها اگر رکود از یک حدی عمیقتر شد، آن وقت دیگر یکسری ظرفیتهای اقتصادی کشور کلاً از بین میرود. حال از آنجا که رکود در اقتصاد ایران از بدترین نوع رکود است، باید فضای کسب و کار در کشور بهبود پیدا کند وفعالیت اقتصادی در کشور تسهیل شود.
از سوی دیگر اقتصاد ایران احتیاج به سرمایهگذاری بزرگ دارد که از عهده دولت خارج است و به نظر نمیآید این سرمایهگذاری بزرگ را اقتصاد خودمان بتواند تأمین کند به همین دلیل فراهم کردن شرایط سرمایهگذاری خارجی به ویژه جذب سرمایههای کشورهای مسلمان مهم بهنظر میرسد.
علاوه بر این، یکسری اقدامات کوتاهمدت هم باید دولت انجام دهد مثلاً میزانی با نرخ مالیات بر ارزشافزوده بازی کنند و سرمایهگذاری دولت را به سمتهایی ببرند که سمت تقاضا را تحریک میکند و سیاست هایی اعمال شود تا خرید و فروش کالاهای بادوامی چون ملک تسهیل شده و سرمایهگذاری در این بخش جریان بگیرد. در پایان امید است دولت به جای آنکه به شکل سطحی در پی درمان مشکلات اقتصاد باشد، حل مسائل اقتصادی را به شکل ریشهای در دستور کار قراردهد./998/د101/ف2
منبع : روزنامه جوان