آموزههای حیاتبخش از سبک زندگی امام حسن عسکری
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، سبک زندگی هر کسی را میتوان از اصول و آموزههایی به دست آورد که به آن اعتقاد و باور داشته و دیگران را بدان تشویق میکند؛ چرا که این آموزهها بیانگر فلسفه زندگی شخص است. سخنان امام حسن عسکری(ع) بیانگر فلسفه و سبک زندگی اوست که باید به عنوان اسوه حسنه از سوی مسلمانان و شیعیان مورد توجه و اهتمام قرار گیرد. بر همین اساس نویسنده با استفاده از آموزههای آن حضرت(ع) گوشهای از فلسفه و سبک زندگی ایشان را تبیین کرده است.
امام حسن عسکری (ع)،عالم عامل
امامان معصوم(ع) علمای عامل و سرمشقهای علمی و عملی انسانیت هستند. آنان کسانی هستند که خداوند آنان را به علم ستوده است و دیگران را به ایشان ارجاع داده است. علم آنان ذکر الهی است و انسان را با حقایق هستی و تعلیمات الهی آشنا میکند؛ از این رو، لازم است که به آنان مراجعه کرده و بیاموزیم و آنان را پیشوای نیک خود قرار دهیم. (رعد، آیه 43؛ فاطر، آیه 28؛ نحل آیه، 43؛ انبیاء، آیه 7؛ احزاب، آیه 21)
امامان معصوم(ع) هر سخنی را زمانی بر زبان جاری و بدان امر و نهی میکنند که خود عامل به آن باشند؛ چرا که نمیخواهند مصداق آیات 2 و 3 سوره باشند که خداوند میفرماید: یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عندالله ان تقولو ما لا تفعلون؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟ نزد خدا سخت مبغوض و ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید.
سخنان امام حسن عسکری(ع) در حقیقت بیانگر فلسفه زندگی و سبک زندگی است که اختیار کرده است. با استفاده از این بیانات میتوان سبک زندگی امام(ع) را به دست آورد و به حکم الهی بر اساس آن، زندگی خود را تنظیم کنیم. در اینجا به برخی آموزههای آن حضرت(ع) اشاره میشود.
آموزههای اجتماعی امام عسکری(ع)
امام حسن عسکری(ع) با آنکه همه عمرش را در پادگان نظامی عباسیان در سامرا (سرمنرای) گذرانده و در حصر خانگی زندانی و محدود بود ولی شیعیان و پیروان صادق و صدیق آن حضرت(ع) به هر شکلی شده به عنوان فروشنده و مانند آن به سراغش میرفتند و از ایشان درس زندگی میآموختند. همین اندک سخنان و کلماتی که از ایشان به ما رسیده با جانفشانی اصحاب آن حضرت(ع) به دست آمده و به ما رسانده شده است. انصافا اقتضا میکند که به این کلمات بیش از پیش توجه کنیم؛ زیرا ایشان مطالبی را در آن شرایط حصر خانگی و به سختی به اصحاب میگفتند که به نظر میرسید بسیار مهم و اساسی برای شیعیان و ارتقای علمی و عملی آنان است. از جمله این آموزهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
1.عزت و حقگرایی: انسان باید در زندگی همواره دنبال عزت باشد و از ذلت بگریزد. امام حسین(ع) جانش را برای رهایی از ذلت حاکمیت و حکومت باطل یزیدی داد و عزت را در مرگ سرخ دانست. خداوند مومنان را به سبب آنکه تحت حاکمیت حق و خداوند هستند و از خدا و پیامبرش(ص) اطاعت میکنند، به عزتمندی ستوده است (منافقون، آیه 8)؛ چرا که سرچشمه و خاستگاه عزت، خداوند است و هیچ عزتی را نمیتوان بیرون از اطاعت خدا و پیامبرش یافت. (نساء، آیه 139، یونس، آیه 65؛ فاطر، آیه 10)
امام حسن عسکری(ع) بر اساس همین آموزههای قرآن میفرماید: ما ترک الحق عزیز الا ذل، و لا اخذ به ذیل الا عز؛ هیچ عزیزی حق را رها نکند، مگر آنکه ذلیل گردد و هیچ ذلیلی به حق نیاویزد، مگر آنکه عزیز شود. (تحف العقول، ص 489)
پس هر کسی که عزت میخواهد باید به خداوند به عنوان حق مطلق بیاویزد و برای خداوند بندگی کند؛ چرا که حق مطلق خداوند است (فصلت، آیه 53) و هر حقی نیز از او سرچشمه میگیرد. (بقره، آیات 26 و 147؛ آلعمران، آیه 60)
2.برترین خصلتها: انسان اگر بخواهد بهترین و برترینهای اخلاقی و فضایل انسانی و الهی را داشته باشد، میتواند به دو اصل ایمان به خدا و منفعترسانی به مومنان توجه بیابد. در حقیقت این دو همان عصاره اسلام است که در آیات قرآن به عنوان ایمان و عمل صالح مورد تاکید قرار گرفته است. (سوره عصر؛ سوره تین) خداوند در آیه 10 سوره فاطر میفرماید: هرکس سربلندی میخواهد، سربلندی یکسره از آن خداست. سخنان پاکیزه به سوی او بالا میرود و کار شایسته به آن رفعت میبخشد و کسانی که با حیله و مکر، کارهای بد میکنند، عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگشان خود تباه میگردد.
این کلمه طیب همان ایمان است که عمل صالح، آن را بالا میبرد و موجب صعود آن میشود. بهترین عمل صالح همان خیررسانی و منفعترسانی به برادران ایمانی است. حضرت امام حسن عسکری(ع) فرموده است: خصلتان لیس فوقهما شیء: الایمان بالله، و نفع الاخوان؛ دو خصلت و حالتی که والاتر از آن دو نمیباشد عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند نفع رساندن به دوستان و آشنایان. (تحف العقول، ص 489، س 13؛ بحارالانوار، ج 75، ص 374، ح 26)
3.جایگاه والدین: در آموزههای قرآنی، جایگاه والدین پس از خداوند قرار داده شده است و خداوند پس از فرمان به تعبد و بندگی خود، فرمان میدهد که به والدین احسان و اکرام روا داشته شود. (بقره، آیه 28؛ نساء، آیه 36؛ انعام، آیه 151؛ اسراء، آیه 23) چنانکه در آیه 23 سوره اسراء میفرماید: و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها حتی «اوف»مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی.
امام حسن عسکری(ع) بر اساس آموزههای قرآنی و بر آموزش تربیت فرزندان در این باره توجه میدهد و میفرماید که کودکان باید بهگونهای پرورش یابند که در کودکی نسبت به والدین جسور نشوند. در حالی که مردم در زمانه ما عادت کردهاند که کودک را به حال خود رها سازند و زمینه جرات و جسارت را فراهم آورند. امام حسن عسکری(ع) نتیجه جسارت بهویژه نسبت به پدر را عاق در بزرگسالی دانسته و میفرماید: جراهًْ الولد علی والده فی صغرهًْ تدعوا الی العقوق فی کبره؛ جرات و دلیری فرزند بر پدرش در کوچکی، سبب نارضایتی پدر در بزرگی میشود. (تحف العقول، ص 489؛ بحارالانوار، ج 78،ص 372)
4.بهتر از حیات و بدتر از مرگ: انسان در زندگی دنیوی همواره گرفتار آزمونهای الهی است. روزی نیست که به حکمت یا مصلحت بلایی و ابتلایی بر انسان وارد نشود؛ گاه بیآنکه گناه و خطایی کرده باشد، با مصیبتی، مواجه میشود؛ زیرا نظام احسن بر آزمون و ابتلاء و فتنه است و سنت الهی چنین اقتضا میکند. (عنکبوت، آیات 2 و 3) البته گاه نیز مصیبت به علت آن است که انسان گناهی مرتکب شده و آن مصیبت و بلا به عنوان کیفر و مجازات بر او وارد میشود تا متنبه شده و راه درست را بیابد. از همین رو انسان در هر حال باید در شبانهروز هفتاد بار استغفار کند تا تحت غفران و چتر حمایتی خداوند قرار گیرد. اما بسیاری از مردم هنگام نزول مصیبت و برخورد با آن، واکنشهای نامناسبی را در پیش میگیرند و گاه گرفتار خرافهگرایی، بدگمانی به خدا، کفرگویی، بیادبی و مانند آن میشوند و بدتر آنکه برخی نیز گرفتار نومیدی میگردند که خود از بزرگترین گناهان است؛ چرا که یاس، از گناهان کبیره است. (حجر، آیه 56) خداوند در آیه 36 سوره روم درباره برخی از واکنشهای نادرست انسان هنگام نزول مصیبت میفرماید: و اذا اذقنا الناس رحمهًْ فرحوا بها و ان تصبهم سیئهًْ بما قدمت ایدیهم اذا هم یقنطون؛ و چون مردم را رحمتی بچشانیم، بدان شاد میگردند و چون به کیفر و سزای آنچه دستاورد گذشته آنان است، مصیبت و صدمهای به ایشان برسد، به ناگاه نومید میشوند.
امام حسن عسکری(ع) به این امر توجه میدهد که: بهتر از زندگی چیزی است که چون از دستش دهی، از زندگی بدت آید، و بدتر از مرگ چیزی است که چون به سرت آید مرگ را دوست بداری. (تحف العقول، ص 489)
ریشه این گونه رفتار و واکنشها، همان یاس و نومیدی از خداوندی است که از بزرگترین گناهان است؛ در حالی که هر سختی روزی به پایان میرسد و در کنار هر سختی دو آسانی است که از پیش و پس، آن را دربر گرفته است. (انشراح، آیات 5 و 6) از سوی دیگر هر چیزی که بر سر آدمی میآید بر اساس حکمت و مصلحتی است که در امالکتاب پیش از وجود نگاشته و برنامهریزی شده تا هستی به سمت آن هدفی پیش رود که برای آن آفریده شده است. پس انسان نمیبایست برای از دست رفتنها اندوهگین شود و بر داشتههایش بدمستی کند و از دایره اعتدال و تعادل خارج شود. (حدید، آیه 22)
از نظر آموزههای وحیانی که امام حسن عسکری(ع) بیان میکند، بلا و ابتلاء از نعمتهای الهی است که موجب رشد و بالندگی شخص از یک سو و تنبیه و مجازات دنیوی به جای عذاب اخروی و از سوی دیگر میشود. آن حضرت(ع) میفرماید: ما من بلیهًْ الا و لله فیها نعمهًْ تحیط بها؛ هیچ بلایی نیست، مگر اینکه در آن از طرف خدا نعمتی است. (تحف العقول، ص 489)
5.ابستگی و خواری: انسان باید نسبت به خداوند و اهل بیت(ع) اهل محبت و مودت باشد و دلبستگیاش تنها به آنان محدود شود. (مائده، آیه 54؛ شوری، آیه 23؛ آل عمران، آیات 32 و 132) اما برخی از مردم برای اموری چون زن و بچه و مال و ثروت دنیا که زینتهای زندگی دنیوی است چنان گرایش و محبت پیدا میکنند که آن را در سطح و حد محبت به خداوند بالا برده و هم عرض و بلکه بالاتر از آن قرار میدهند. (آل عمران، آیه 14؛ بقره، آیه 165) این گونه است که آنها خدایان این افراد میشوند. (بقره، آیه 165؛ فرقان، آیه 43؛ جاثیه، آیه 23)
چنین گرایش و دلبستگی و تعلق و وابستگی موجب میشود که آدمی دچار ذلتی شود که همانند ندارد؛ زیرا این دلبستگی و رغبت و گرایش چنان فرد را کر و کور میکند که حق را نمیتواند ببیند و چشم بسته دنبالش میرود و همه سرمایه وجودی خود را قربانی علاقهمندی خود میسازد. از این رو امام حسن(ع) نسبت به این امر هشدار میدهد و میفرماید: ما اقبح بالمومن ان تکون له رغبهًْ تذله؛ چه زشت است برای مومن، دلبستگی به چیزی که او را خوار کند. (تحفالعقول، ص 489)
6.ارزش پند پنهان: موعظه از فرمانهای الهی است. خداوند در آیه 125 سوره نحل یکی از سهگانه رفتار عملی با دیگران را موعظه و حسنه دانسته است؛ زیرا موعظه میتواند غیر حسنه و زشت هم باشد؛ نمونهای از این موعظه زشت و ناپسند را امام حسن عسکری(ع) این گونه تبیین میکند: من وعظ اخاه سرا فقد زانه، و من وعظه علانیهًْ فقد شانه؛ هر که در نهان، برادر خود را پند دهد او را آراسته و هر که آشکارا برادرش را پند دهد او را خوار کرده است. (تحف العقول:ص 489 س 20، بحارالانوار: ج 75،ص 374،ح 33)
7. سختی تربیت نادان و معتاد: جاهل به دو معنای فاقد علم و فاقد عقل آمده است. خداوند در آیات قرآن پیامبران را موعظه میکند که رفتاری سفاهتآمیز در پیش نگیرند؛ چنانکه از رفتار غیرعالمانه نیز پرهیز میدهد (بقره، آیه 67؛ انعام، آیه 35؛ هود، آیه 46؛ یوسف، آیه 33)
انسان میتواند جاهل به معنای نادان را عالم سازد، ولی جاهل به معنای بیعقل را نمیتوان خردمند کرد؛ همچنین کسی که به امری عادت کرده را نمیتوان از آن عادت رها ساخت؛ زیرا چنانکه امیر مومنان علی(ع) میفرماید عادت به شکل طبیعت ثانوی شخص درمیآید و همانطوری که تغییر طبیعت، در حکم محال است، تغییر عادت نیز در این درجه و سطح است و نمیتوان اخلاق زشتی که عادت شده را تغییر داد و اگر تغییری انجام گیرد به سختی است. امام حسن عسکری(ع) این تغییر را در حکم معجزه دانسته و میفرماید: ریاضهًْ الجاهل و رد المعتاد عن عادته کالمعجز؛ پرورش دادن نادان و ترک دادن معتاد از عادتش، مانند معجزه است. (تحفالعقول، ص 489)
8.شادی بیجا: سرور امری پسندیده است. انسان باید مسرور باشد و این زمانی به شکل واقعی تحقق مییابد که انسان به مقام ایمان و اطمینان برسد؛ چرا که اهل بهشت در دنیا و آخرت مسرور هستند. البته فرح نوعی سرور هیجانی است که میتوان آن را به بدمستی نیز تعبیر کرد. انسان فرحناک، شنگول است و رفتاری غیرمتعادل دارد. اصولا سرور و شادی امری متناسب با روحیات انسانی است ولی ادب آن است که فرح را کنترل و مهار و مدیریت کرد؛ هر چند که عوامل ایجادی آن در اختیار انسان نیست و انسان به عللی فرحناک میشود ولی میتوان آن را مهار کرد چنانکه خشم دارای عواملی است که نمی شود جلوی آن را گرفت ولی میتوان خشم را مهار و مدیریت کرد و کظم غیط نمود. بدترین رفتار انسان آن است که در برابر کسی که اندوهگین است اظهار فرح شود. امام حسن عسکری(ع) در این باره میفرماید: لیس من الادب اظهار الفرح عند المحزون؛ اظهار شنگولی و فرح نزد غمدیده، از بیادبی است. (تحف العقول، ص 489)
9.جمال ظاهر و باطن: خداوند انسان را زیبا آفریده است. البته برخی چون حضرت یوسف(ع) بسیار زیبا هستند که موجب شگفتی انسان میشود، اما بهتر از جمال ظاهر، جمال عقل است که رفتار انسانی را مدیریت و مهار میکند و به انسان، تعادل رفتاری میبخشد و ارزش آدمی را میافزاید. امام حسن عسکری(ع) در این باره میفرماید: حسن الصورهًْ جمال ظاهر، و حسن العقل جمال باطن. زیبایی چهره، جمال ظاهری و زیبایی عقل، جمال باطنی است. (همان؛ و نیز بحارالانوار: ج 1، ص 95،ح 27)
10.چشمپوشی از لغزش و یادآوری احسان: چنانکه گفته شد اکرام امری فراتر از احسان است. انسان اگر بخواهد به مقام اکرام برسد باید مقدمات آن یعنی احسان کردن را بیاموزد که شامل عفو و گذشت نسبت به خطای دیگران است. اگر این گام به درستی برداشته شود امید است که شخص فراتر از عفو، کمک و خیررسانی به شخص خطاکار داشته باشد. از همین رو گام اول احسان مورد تشویق قرار میگیرد و امام حسن عسکری(ع) میفرماید: خیر اخوانک من نسی ذنبک و ذکر احسانک الیه؛ بهترین برادران تو کسی است که خطایت را نادیده گیرد و احسانت را یادآور شود. (همان)
11.مدح نالایق: مدح امری پسندیده است؛ زیرا موجب تشویق دیگران به کارهای خوب و خیر میشود. اما باید توجه داشت که این مدح به تملق نیانجامد که خود گناهی بزرگ است. آن حضرت(ع) در این باره میفرماید: من مدح غیرالمستحق فقد قام مقام المتهم؛ هر که نالایقی را ثنا گوید، خود در موضع اتهام قرار گیرد. (همان
12.راه دوستیابی: انسان موجودی اجتماعی و نیازمند همسر و دوست و یار است. بهترین روشی که میتوان دوستهای خوبی به دست آورد اموری است که امام حسن عسکری(ع) میفرماید: من کان الورع سجیته، و الکرم طبیعه، و الحلم خلنه کثر صدیقه؛ کسی که پارسایی خوی او و بخشندگی طبیعت او و بردباری خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند. (همان
13.نماز شب، سیر شبانه: اگر کسی دوست دارد به مقامات عالی انسانی برسد و اصل الیالله باشد، راه کوتاه نماز شب را در پیش گیرد. امام حسن عسکری(ع) در این باره فرموده است: وصول به خداوند عز و جل، سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نشود. (مسند الامام العسکری، ص 290)
14.ادب کامل: اگر بخواهیم ادب بیاموزیم باید همان راهی را برویم که لقمان حکیم رفته که ادب را از بیادبان آموخته است؛ زیرا هر آنچه را ناخوش دیده و ناپسند یافته ترک کرده و اینگونه به انسانی مودب تبدیل شده است. امام(ع) در این باره میفرماید: کفاک آدبا تجنبک ما تکره من غیرک؛ در مقام ادب برای تو همین بس که آنچه برای دیگران نمیپسندی، خود، از آن دوری کنی. (مسند الامام العسکری، ص 288)
15.تفکر عبادی: عبادت در اسلام بسیار توصیه شده است و خداوند در آیه 56 سوره ذاریات نیز آن را هدف خلقت انسان و جن دانسته است. اما امام حسن عسکری(ع) بهترین عبادت را تفکر در امر الهی میداند و میفرماید: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکر و اندیشه در قدرت بیمنتهای خداوند در امور مختلف میباشد. (مستدرک الوسائل، ج 11، ص 183، ح 12690)
16. بدترین ا نسان: آن حضرت(ع) بدترین انسان را دورو میداند و میفرماید: بد آدمی است که دارای دو چهره و دو زبان میباشد: دوست و برادرش را در حضور، تعریف و تمجید میکند ولی در پشت سر، بدگوئی و مذمت مینماید که همانند خوردن گوشتهای بدن او محسوب میشود، چنین شخص دو چهره اگر دوستش در آسایش و رفاه باشد حسادت میورزد و اگر در ناراحتی و سختی باشد زخم زبان میزند./998/د102/ف2
منبع: روزنامه کیهان