۰۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۹
کد خبر: ۳۱۳۲۴۶

گام‌های سه‌گانه پروژه نفوذ دشمن

خبرگزاری رسا ـ نشست و برخاست‌های مکرر میان ایران و امریکا بر سر مذاکرات هسته‌ای حالا به دیگر عرصه‌‌ها نیز سوق پیدا کرده و دیگر کسی از گفت‌وگوهای ایرانی امریکایی متعجب نمی‌شود، این در حالی است که قبل از سال 92 درز خبر ملاقات یک مقام دست چندم وزارت خارجه ایران با یک مقام آمریکایی، شاید انقلابی بزرگ در رسانه‌های جهان ایجاد می‌کرد.
پروژه نفوذ

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «نفوذ» این واژه‌ چند ماهی است که در ادبیات سیاسی کشور پررنگ شده است. درست حین مذاکرات فشرده هیئت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 بر سر پرونده فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان بود که رهبر معظم انقلاب هشدارهایی در خصوص این پدیده ارائه کردند تا نظر جامعه را به سمت خطری که ممکن است از نشست و برخاست‌های خارج از عرف دیپلماتیک متوجه کشور شود، جلب کنند.

 

هنوز یک هفته از بیانیه لوزان نگذشته بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار سالانه خود با مداحان اهل‌بیت(ع)، فرمودند: «نکته بعدی که به مسئولان محترم تذکر دادیم و به شما هم عرض می‌کنیم، این است که به‌ هیچ‌وجه اجازه داده نشود که آنها به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند، مطلقاً. مسئولان نظامی کشور به‌ هیچ‌وجه مأذون نیستند که به بهانه نظارت یا بازرسی و مانند اینها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیتی و دفاعی کشور راه بدهند یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند. توسعه دفاعی و توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملت در عرصه نظامی است و بایستی همچنان محکم بماند و محکم‌تر شود.»

 

اما پس از توافق هسته‌ای (23 تیر)، ابعاد مسئله «نفوذ» در کلام رهبری افزایش یافت، به‌طوری‌که حدود یک ماه بعد، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود، با لحنی که قاطعیت در آن موج می‌زد، باز هم در خصوص «مسئله نفوذ» تحذیر دادند: «نیت آنها [امریکایی‌ها] این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیله‌ای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به‌طور قاطع خواهیم بست، نه نفوذ اقتصادی امریکایی‌ها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را.»

 

تلاش برای استحاله

اما این تذکرات درخصوص پروژه نفوذ در حالی است که مرور تاریخ سیاسی کشور بیانگر این حقیقت است که پروژه نفوذ، مربوط به سال‌های اخیر نیست بلکه ریشه در روزهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی دارد؛ روزهایی که امریکایی‌ها می‌کوشیدند با بهره‌گیری از نیروهای داخلی خود بتوانند همچنان جای پای خود را در ایران محکم نگه دارند. این موضوعی بود که پس از تسخیر لانه جاسوسی ایالات متحده در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام نیز به اثبات رسید و اسناد مکشوفه از این محل نشان داد آنها روی چهره‌های مختلفی برای تحقق اهداف خود سرمایه‌گذاری کرده بودند.

 

این پروژه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب در قالب راهبردی جدید با موضوعات فرهنگی نمود پیدا کرد و از مسیر بهره‌گیری از مدل‌های فرهنگی به دنبال استحاله فکری نظام برآمدند؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب در آن سال‌ها نام تهاجم فرهنگی و سپس ناتوی فرهنگی روی آن گذاشتند.

 

کارکردهای سه‌گانه نفوذ

اما مدل جدید پروژه نفوذ که در این دوره به موضوعات سیاسی و بین‌المللی منتقل شده است، این بار در پس گفت‌وگوهای دیپلماتیک همان هدف اولیه در خصوص سرنگونی جمهوری اسلامی را دنبال می‌کند. این یک واقعیت است که به رغم تمام نشست و برخاست‌های دیپلماتیک میان ایران و دنیای غرب هنوز ماهیت تقابلی جمهوری اسلامی ایران و امریکا تغییر نکرده است. اگرچه در پروژه جدید به نظر می‌رسد امریکایی‌ها به دنبال پروژه‌ای بلندمدت‌تر پیرامون جمهوری اسلامی ایران می‌گردند و تصمیم ندارند در کوتاه‌مدت به هدف غایی خود برسند.

 

در این میان موضوع اصلی آنجاست که پروژه نفوذ امریکایی در سه گام مهم به دنبال زمینگیر کردن جمهوری اسلامی ایران است.

 

گام نخست، عادی‌سازی گفت‌وگو با امریکا

نشست و برخاست‌های مکرر میان ایران و امریکا بر سر مذاکرات هسته‌ای حالا به دیگر عرصه‌‌ها نیز سوق پیدا کرده و دیگر کسی از گفت‌وگوهای ایرانی- امریکایی متعجب نمی‌شود، این در حالی است که قبل از سال 92 درز خبر ملاقات یک مقام دست چندم وزارت خارجه ایران با یک مقام امریکایی، شاید انقلابی بزرگ در رسانه‌های جهان ایجاد می‌کرد. نمونه بارز این مدعا گفت‌وگوهای سفرای ایران و امریکا در عراق بر سر امنیت این کشور بود که آن زمان هیاهوی زیادی به پا کرد.

 

در همین حال به نظر می‌رسد عادی شدن گفت‌وگوهای ایرانی- امریکایی این خطر را برای کشور ایجاد می‌کند که در برخی موارد برای حفظ خط ارتباطی مقامات دو کشور، ایران مجبور به عقب‌نشینی از خطوط قرمز خود شود و ایالات متحده در این مسیر همواره می‌کوشد از راه گفت‌وگو خواسته‌های خود را به ایران دیکته کند؛ موضوعی که می‌تواند نتایجی همچون گذر از خطوط قرمز بزرگ جمهوری اسلامی و زیر پا گذاشتن آرمان‌ها را به همراه داشته باشد.

 

گام دوم، ساختن ایران غیر‌الهام‌بخش

ایران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی توانسته به رغم تمامی تحریم‌ها و فشارهایی که در قالب جنگ تحمیلی و تحریم به آن وارد شده بود، نه‌تنها تمامیت ارضی خود را حفظ کند بلکه پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند و به الگویی منطقه‌ای و الهام‌بخش برای کشورهای مسلمان تبدیل شود؛ الگویی که امروز مدل خود را به کشورهای مختلف صادر می‌کند و انقلاب‌های بی‌شماری به تأسی از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته است. امروز به خوبی بر همه واضح است که موج بیداری اسلامی که بسیاری از کشورهای منطقه را فرا گرفته است، ‌متأثر از انقلاب اسلامی ایران است.

 

حال چنانچه ایران به یکباره از تمامی اصول خود عقب‌‌نشینی کند و مجبور به پذیرش سلطه امریکایی شود، قطعاً تمامی وجهه جمهوری اسلامی ایران نزد مسلمانان منطقه مخدوش می‌شود.

 

کما اینکه دنیای غرب نیز با درک موقعیت جمهوری اسلامی در میان مسلمانان جهان، همواره کوشیده است، این چهره را مخدوش و ایران را از محوریت الهام‌بخشی مسلمانان جهان خارج کند.

 

گام سوم، ایران مصرف‌زده

حوزه سومی که پروژه نفوذ می‌تواند برای کشورمان خطر‌آفرینی کند، حوزه اقتصادی است. اقتصاد ایران پس از 13 سال تحریم و انباشت میلیاردها دلار سرمایه کشور در داخل و خارج کشور به یکباره با درهای بازی مواجه می‌شود که به دنبال بازار مصرف ایران و تغییر سبک زندگی ایرانیان هستند.

 

این در حالی است که در طول 13 سال گذشته، مردم توانسته‌اند با شرایط تحریمی خود را وفق دهند و حتی اقدام به تولید نیازهای خود در داخل کشور کنند. حال این درهای گشوده باعث می‌شود شرکت‌های چندملیتی به یکباره به بازار هیجان‌زده ایران یورش بیاورند و نه تنها صنایع کوچک و بزرگ کشور را تعطیل کنند بلکه مردم ایران را به محصولات خود وابسته نمایند؛ وابستگی‌ای که در ادامه می‌تواند جریانی دنباله‌رو غرب در کشور خلق کند و باعث کاهش قدرت جهانی جمهوری اسلامی ایران شود./998/102/ب2

 

منبع: روزنامه جوان

 

ارسال نظرات