ضرورت رفع بیماری فرهنگی در ادارات
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب همواره در سخرانی های خود به برخی از مشکلات موجود در ادارات و سازمانهای نظامی و غیر نظامی اشاره، و این موضوع را ناشی از عدم وجود و شناخت فرهنگ سازمانی، در این ادارات و سازمان ها می دانند، و می فرمایند: همین که مشاهده می کنیم در جامعه ما - مثلاً در پیچ و خم ادارات و دستگاه¬های دولتی و به خصوص در بعضی از ارگانها که شکایت زیادی از آنها می شود - کارهای مردم روان انجام نمیگیرد و امروز و فردا می شود و دردمندانه و دلسوزانه با کار مردم برخورد نمی گردد، بهخاطر یک نقص و بیماری فرهنگی است.
با توجه به ضرورت شناخت فرهنگ سازمانی از دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی، در ذیل به بخشی از کتاب «الزامات فرهنگی پیشرفت» به معنا و مفهوم فرهنگ سازمانی اشاره می شود.
وجود بیماری فرهنگی در ادارات
همین که مشاهده می کنیم در جامعه ما - مثلاً در پیچ و خم ادارات و دستگاههای دولتی و به خصوص در بعضی از ارگانها که شکایت زیادی از آنها می شود - کارهای مردم روان انجام نمیگیرد و امروز و فردا می شود و دردمندانه و دلسوزانه با کار مردم برخورد نمی گردد، بهخاطر یک نقص و بیماری فرهنگی است. یا اگر مشاهده می کنیم که افراد کارآمدِ فکری ما در دانشگاهها و کارگاهها و مراکز تحقیق، به نوآوری هایی که برای یک محقق، نان و آب و شهرتی ندارد، اما زحمت زیادی دارد، کمتر تن می دهند و به کارهای آسانتر و سهلتر تسلیم می شوند، یک بیماری فرهنگی است.
ضرورت همکاری مردم با نیروهای امنیتی
البته امروز به فضل الهی و به هوشیاری دستگاههای قانونگذاری و اجرایی، بحمداللَّه نیروی انتظامی با گذشته از زمین تا آسمان فرق کرده است. امروز بحمداللَّه انسانهای صالحی زمام امور این نیرو را در دست دارند و البته باید صلاح در این نیرو روزبهروز گسترش پیدا کند. مبادا پسماندههای فرهنگی و اخلاقی از دوران طاغوت، کار خودش را بکند! مواظب باشید. یکایک شما برادرانی که درنیروی انتظامی شاغلید، مراقبِ سازمانتان باشید و نگذارید یک وقت دشمن در این سازمان نفوذ کند. نگذارید فرهنگ خصمانه گذشتگانی که نسبت به دین و ناموس و عقاید، اعتنایی نداشتند، نفوذ کند. خیلی باید مراقبت کنید. مردم هم باید احترام این نیرو را داشته باشند و دستوراتش را اطاعت کنند. نیروی انتظامىِ خوب، در هر جای کشور، امر و نهی و حکمی به مردم کرد، مردم باید آن را از ناحیه برادر خودشان بدانند. وقتی پسر جوانی از خانهای دفاع میکند، اهل آن خانه حرفش را محترم میشمارند؛ چون به دفاع از کیان آن خانه و اهلش برخاسته است. مردم باید با نیروی انتظامی اینطور برخورد کنند.
در سطح دنیا هم، چنین امری معمول است. امنیت در سطح دنیا و در سطح بینالمللی، برای ملتها امر مهمّی است. امروز در دنیا حرفی رایج شده که به نظر ما از آن حرفهای درست است؛ ولی متأسفانه، مثل خیلی از حرفهای درست، آدمهای نادرست این حرف را به زبان میآورند و اطمینان انسان را سلب میکنند. این حرفِ درستِ رایج در دنیا، مبارزه با تروریسم است. تروریسم یعنی چه؟ یعنی اینکه مجموعهای، سازمانی، گروهی یا دولتی بخواهد کار خود را با ایجادِ ترور و وحشت و قتل و ناامنی پیش ببرد. مثل همین کاری که گروهِ منافقینِ روسیاه، در حرم مطهّر علیبنموسیالرّضا علیهالصّلاة والسّلام انجام دادند. این کار، مظهر زشتترین نوع تروریسم است. به خیال خودشان، نشستند، جمع و تفریق و محاسبه و تحلیل کردند تا به این نتیجه رسیدند که باید جمهوری اسلامی و ملت ایران را به بحران بکشانند. بیچارهها، قضایا را اینطور بین خودشان تمام کردند که به بحران بکشانند! بهبحران کشاندن هم این است که در مناطق مختلفِ کشور، دست به انفجار بزنند و کارهای تروریستی انجام دهند. بهخیال خودشان، بدین وسیله، هم مردم را متوحّش و هم دستگاه را مضطرب کنند و اگر هم توانستند، اختلافات قومی و طایفهای بهوجود آورند.
ضرورت ترویج روحیه بسیجی در ادارات
بعضی خیال می کنند بسیج یک سازمان دولتی است؛ اما اینطور نیست. اگر هر کدام از دستگاههای گوناگون کشور روحیهی بسیجی پیدا کنند، توفیقاتشان بیشتر میشود. امروز خوشبختانه دولت و رئیسجمهور و مجلس شورای اسلامی و مسؤولان گوناگون افتخار می کنند که عضو بسیجند. فرهنگ بسیجی است که میتواند بر همهی تحولات این کشور فایق بیاید و حرکت این کشور را تضمین کند.
ضرورت ترویج فرهنگ خدمت رسانی به مردم
ما در قبال مردم دو کار داریم: یک کار این است که به آن ها خدمت برسانیم؛ کار دیگر این است که محبت و اعتماد آن هارا جلب کنیم. خدمت به آن ها برسانیم یعنی چه؟ یعنی هرجا که هستید، برنامه شما آن وقتی درست استکه نفعش به همین مردمی که عرض کردم، برسد. البته دنبال نفع کوتاه مدت نیستیم. نگویید که حالا برنامهی پنج سال چنین و چنان شد. حقوق بگیران وضعشان بدتر شد. البته دربارهی مساعل مربوط به اوضاع گرانیها و تورم و مشکلات، مطالبی هست که انسالله من در دیدار جداگانهی با هیئت دولت درمیان خواهم گذاشت. نه، آن برنامه صحیح و آن راه درست که یه خیر عامهی مردم منتهی خواهد ش، ملاک است. در دستگاه قضائی، ملاک این است؛ در دستگاه اجرایی هم ملاک این است. هرکسی در کشور باید برای خدمت به مردم تلاش کند. برای این کار باید وقت بگذارید. هرکسی در کشور باید برای خدمت به مردم تلاش کند. برای این کار باید وقت بگذارید. کارشناسانی که در وزارت خانه ها هستند، اگر آنها خودشان بعضی از نکات را نمیدانند و ملتفت نیستند، به آنها تفهیم کنید و بگویید که کارشناسی مورد انتظار از تو این است که آن وضعیتی را که برای مردم مفید و نافع است، بگردی پیدا کنی و ارایه نمایی. این کارشناسی، کارشناسی درستی است. آن کارشناسی که خودش مسائل مردم را درک نکرده، معلوم نیست خیلی امین باشد. حالا نمیگویم که دست کارشناسان را بگیرید و از دستگاه خارج کنید؛ نه، توجیهشان کنید و تفهیم نمایید که از آنهها چه میخواهید.
ضرورت پاسخگویی به نیازهای مردم در ادارات دولتی
امروز که همین مردم به من مراجعه کردند، هرچند خدمت شماها جسارت هم می شود، اما یکی از چیزهایی که به من گفتند، این بود که به این ادارات برسید و بگویید جواب ما را بدهند. شما باید جواب مردم را بدهید. بههرحال، مردم را باید راضی برگرداند. اگر اینطور شد، بدانید که واللَّه تیزترین پیکانها در بدنهی این کشتی نفوذ نخواهد کرد؛ بدنهاش محکم، قطبنمایش هم دقیق، هدفش هم روشن، و اتفاقاً باد موافق هم دارد؛ یعنی سنتهای الهی در جهت حرکتِ درست است. این، بحث مفصلی میخواهد و من الان نمیخواهم برایتان بحث اسلامی و دینی بکنم.
ضرورت همکاری مسؤولان و ملت در رفع مشکلات کشور
از مسؤولان کشور هم می خواهم که خود را هرچه بیشتر با همین خصوصیات، تطبیق کنند؛ در خدمت مردم و برای مردم باشند و در رفع مشکلات مردم بکوشند البته بلاشک مسؤولین دلسوز کشور، در همین راه قدم می گذارند و سیر می کنند و همین طور هم عمل خواهند کرد. من تأکید می کنم که هرچه بیشتر، همه وجود و همه توان خودرا به کار ببرند. از آحاد ملت عزیز هم میخواهم که مثل همیشه پشت سر مسؤولان و همراه و کمک کار آنها باشند، تا ملت و دولت بتوانند بر دشمنان فایق آیند و إنشاالله کشور و ملت را به اهداف بزرگ خود برسانند.
ضرورت مسؤولیت پذیری در نهادهای دولتی
یک ملت اگر اقتدار ملی داشته باشد - اقتدار در زمینه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و سازماندهی دولتی - مشکلات مادّی و معنویاش حل خواهد شد. اگر فرضاً مسؤولی در بخش امنیت، کار خود را خوب انجام دهد، مردم احساس عزّت و اقتدار میکنند. اگر مسؤولی در بخش اقتصاد تلاش کند و کارآمدىِ خود را نشان دهد - پول ملی را تقویت کند، تورّم را مهار کند، در جامعه رونق اقتصادی به وجود آورد و طبقات محروم را از حقوقی که متعلّق به آنهاست، برخوردار نماید - مردم احساس اقتدار و توانایی میکنند. خودشان را در آن مسؤول، مشاهده و ملاحظه میکنند و او را مظهر خودشان به حساب میآورند. وقتی در عرصه بینالمللی، مسؤولان کشور، با عزّت و سربلندی و استغناء در مجامع جهانی شرکت میکنند و حرف حقِّ خودشان را با شجاعت بر زبان میآورند و در معامله و مبادله با دولتها، منافع ملی را مدّ نظر میگیرند و مصالح را ملاحظه و به نفع کشور کار میکنند، ملت که در جریان این کارها قرار میگیرد، احساس اقتدار می کند./874/ت303/س