۰۱ تير ۱۳۹۵ - ۰۵:۲۱
کد خبر: ۴۳۳۵۵۹

نشانه‎شناسی انفاق در سیره کریم اهل‎بیت

در سالروز میلاد پرخیر و برکت امام حسن مجتبی (ع)، ضرورت واکاوی مهمترین شاخص رفتاری آن حضرت یعنی "انفاق و بخشش" در سیره حسنی بیش از پیش احساس می شود.
آيت الله مکارم شيرازي

به گزارش خبرگزاری رسا، در سالروز میلاد پرخیر و برکت امام حسن مجتبی (ع)، ضرورت واکاوی مهمترین شاخص رفتاری آن حضرت یعنی "انفاق و بخشش" در سیر حسنی بیش از پیش احساس می شود، از این رو در این نگاشته با بهره گیری از افکار و اندیشه های حضرت آیت الله مکارم شیرازی نکات و اشاراتی در مسأله چیستی انفاق و کرامت در سیرۀ امام مجتبی (ع) به مخاطبان ارائه می شود:



رفتار شناسی انفاق با تأمل در سیرۀ امام حسن(ع)
در تفکرو اندیشۀ حضرت آیت الله مکارم شیرازی، انفاق فی سبیل الله از بزرگ ترین عبادات است، کسانی که نه خود از نعمت هایی که خداوند در اختیارش گذاشته استفاده می کند و نه آن را در راه خدا انفاق می کند، محروم و افراد بخیلی هستند که عملاً خدا را روزی رسان نمی دانند[1]. از این رو کسانی که بخیل هستند و حاضر نیستند از نعمت هایی که خدا به آنها داده به مستمندان کمک کنند، اول به خود ستم کرده که از فیض بزرگ انفاق محروم مانده اند، و پس از آن به فقیران و مستمندانی که از این نعمت ها بهره مند نمی شوند، ستم کرده اند. بنابراین معنای انفاق، جود و کرم را باید از اهل بیت (ع) آموخت؛ اظهار ارادت به ائمه اطهار (ع) خوب است، اما کافی نیست، بلکه باید از اعمال آنان سرمشق بگیریم[2]. با تأمّل در این فراز از سخنان معظم له و با تعمّق در شاخصه های انفاق در سیرۀ امام حسن مجتبی(ع) می توان به اهتمام بی وقفۀ آن حضرت به دستگیری و حمایت از نیازمندان و فقرا اذعان نمود، همانطور که در بیان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی آمده: «امام‏ حسن‏ مجتبى عليه السلام به قدرى به نيازمندان رسيدگى مى ‏كرد، كه خانه آن حضرت پناهگاه فقرا و مستمندان شده بود. به طورى كه هر غريب و نيازمند و درمانده‏اى وارد كوفه مى‏ شد، سراغ خانه سبط اكبر پيامبر را مى ‏گرفت»[3].



مفهوم انفاق در قرآن
آيۀ شريفه‏ «وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ» دومين وظيفه پيامبر را بيان مى‏ كند. اين وظيفه رسيدگى به فقرا و نيازمندان و برخورد صحيح و منطقى با آنان است. گويا خدا مى ‏فرمايد: اى پيامبر ما! فقرا و مستمندان را از خود مران، و با صداى بلند با آنها سخن مگو، و بر سر آنها فرياد مكش، و به خشونت با آنان رفتار مكن.[4] همان‏گونه كه نحوه برخورد صحيح با نيازمندان در آيه 263 سوره بقره چنين آمده است: « «قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِىٌّ حَلِيمٌ»؛ گفتار پسنديده (در برابر نيازمندان)، و عفو (و گذشت از خشونتهاى آنها)، از بخششى كه آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است و خداوند، بى‏نياز و بردبار است. بنابراين، اگر انسان قادر بر كمك نيست، يا به هرعلّتى تمايل بر انفاق ندارد، بايد با زبان خوش نيازمند را جواب كند. زيرا اگر قادر بر رفع نياز مادّى او نيستيم، حق نداريم آبرو و شخصيّت وى را جريحه‏دار نماييم.



نمونه ای از انفاق در سیرۀ امام حسن مجتبی (ع)
رعايت اين امور اخلاقى در سيره پيشوايان معصوم عليهم السلام به روشنى آمده است. از جمله مى ‏توان به داستان معروف امام‏ حسن‏ مجتبى عليه السلام و فرد فقير اشاره كرد. آن شخصى که درِ خانه امام حسن مجتبى عليه السلام را كوبيد، و خطاب به حضرتش عرض كرد: لَمْ يَبْقَ لى‏ شَىْ‏ءٌ يُباعُ بِدِرْهَمٍ‏ يَكْفيكَ مَنْظَرُ حالَتى‏ عَنْ مُخْبِرى‏ الّا بَقايا ماءُ وَجْهى‏ صُنْتُهُ‏ الّا يُباعَ وَقَدْ وَجَدْتُكَ مُشْتَرى‏ اى فرزند رسول خدا! هيچ چيزى برايم باقى نمانده كه آن را به درهمى بفروشم. چهره و وضع ظاهرى‏ام سخنانم را تصديق نموده، و شهادت بر صدق كلامم مى ‏دهد. البتّه اندكى آبرو دارم، كه آن را حفظ نموده‏ام (تا مشترى مناسبى بيابم) و اكنون كه تو را مشترى مناسبى يافتم، آن را به تو عرضه كرده‏ام!
امام حسن عليه السلام صندوق­دار خويش را طلبيد، و پرسيد: چه مقدار پول نزد توست؟ عرض كرد: دوازده هزار درهم. فرمود: آن را به اين مرد فقير بده! سپس آن مرد را طلبيد، و عذرخواهى كرد و فرمود: ما حقّ تو را ادا نكرديم! ولى آنچه داشتيم به تو داديم؛ سپس اين شعر را در جواب اشعار او، فرمود: خُذِ الْقَليلَ وَ كُنْ كَأَنَّكَ لَمْ تَبِعْ‏ ما صُنْتَهُ وَ كَأَنَّنا لَمْ نَشْتَرِ[5] اين مال اندك را بگير و گويا تو چيزى را نفروخته‏اى، و ما نيز چيزى نخريده‏ايم (يعنى من به چهره‏ات نگاه نمى‏ كنم تا آبرويت محفوظ بماند). اين روش، اوج رعايت آداب انفاق، و بهترين شكل كمك به نيازمندان است. بنابراين، انسان يا به فقير كمك نمى‏ كند و با كلام نرم و سخن خوش از وى عذرخواهى مى ‏كند. و يا اگر كمك كرد و اجر انفاق را برد، در حفظ اين حسنه تلاش مى ‏كند و آن را با منّت و اذيّت خراب نمى‏ كند «لَاتُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى».[6]،[7]



شاخصه های کرامت در سیرۀ امام مجتبی (ع)
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در تشریح چیستی اصل کرامت در رفتار اجتماعی امام مجتبی (ع) می­فرماید: امام‏ حسن‏ مجتبى عليه السلام كه به كريم اهل‏بيت عليهم السلام معروف است، در پاسخ سؤال كسى كه از معناى كريم پرسيده بود، فرمودند: 1- «الْابْتِداءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ؛ كسى كه قبل از تقاضا كمك مى‏ كند».[8] كريم هنگامى كه آثار و نشانه‏هاى نياز را در شخصى مشاهده مى‏ كند، فرصت سؤال و تقاضاى كمك نمى‏ دهد، و قبل از آنكه نيازمند تقاضاى كمك كند، نياز او را برطرف مى‏ سازد. واين كار مهم است، هر چند كمك كردن به فقير پس از تقاضا نيز كار با ارزشى است. حال كه خداوند، فرشتگان و پيامبران كريمند، شايسته است ما هم كريم باشيم، تا مشمول لطف و كرم خداوند كريم قرار گيريم.


2- «وَ اطْعامُ الطَّعامِ فِى الْمَحَلِ‏؛ كسى كه در محلّش اطعام طعام كند».[9] جمله فوق دو معنا دارد: اول: در جايى كه لازم است و محلّ واقعى اطعام است، اين ‏كار انجام دهد. نه اينكه فقط ثروتمندان و اغنيا را به سفره‏اش دعوت كند؛ كارى كه موجب اعتراض پيشواى مسلمين حضرت على عليه السلام به استاندارش عثمان بن حنيف شد. طبق اين احتمال غذا دادن به نيازمندان و سير كردن شكم گرسنگان از ويژگي­هاى شخص كريم است[10]. دوم: برخلاف آنچه امروز مرسوم شده، كه مردم براى پرهيز از زحمت ريخت و پاش و شستشو، مهمانى‏هاى خود را به خارج از منزل منتقل كرده و در رستورانها برگزار مى‏ كنند، امام مى‏ فرمايد: كريم كسى است كه در منزل خودش سفره غذا را پهن كند كه اين كار باعث بركت و دور كردن بلاها و حوادث ناگوار و بيماريها از منزل صاحب اطعام مى‏ گردد[11]. البتّه آنچه در روايت امام حسن مجتبى عليه السلام آمده، دو مصداق از مصاديق فراوان كريم است و روشن است كه منحصر به آن دو مورد نيست. زيرا مصاديق فراوان ديگرى براى تحقّق صفت زيباى كرم در روايات به چشم مى‏ خورد.[12]



کمترین خدمت؛ بزرگترین نعمت
در حالات پيشوايان بزرگ دين فراوان ديده شده كه كمترين خدمت را با بزرگ‏ترين نعمت پاسخ مى‏ گفتند كه نمونه هايى از آن را ذكر مى‏ كنيم: در يكى از سفرها امام‏ حسن‏ و امام حسين عليهما السلام و عبداللَّه بن جعفر از قافله عقب ماندند و در بيابان تشنه شدند، از دور خيمه چادرنشينى را ديدند وقتى به آنجا رسيدند، پيرزن تك و تنهايى را در آن ديدند كه آنها را سيراب كرد، و گوسفندى را براى آنها آماده كرد و آنها به پيرزن فرمودند اگر به مدينه آمدى به سراغ ما بيا شايد بتوانيم مقدارى از محبّت تو را جبران كنيم، از قضا خشكسالى شديدى در بيابان‏هاى اطراف مدينه به وجود آمد كه چادرنشينان به شهر هجوم آوردند و از مردم درخواست كمك مى‏ كردند، روزى چشم امام‏ حسن‏ عليه السلام به همان پيرزن افتاد كه در كوچه‏هاى مدينه تقاضاى كمك مى‏ كند، حضرت پرسيد آيا يادت مى‏ آيد كه من و برادر و پسرعمويم در بيابان نزد تو آمديم و تو بهترين كمك را به ما كردى، پيرزن چيزى به خاطر نداشت، ولى امام فرمود: اگر تو به خاطر ندارى، من به خاطر دارم. سپس پول و گوسفندان فراوانى به او بخشيد و او را نزد برادرش امام حسين عليه السلام فرستاد، آن حضرت هم بخشش بيشترى به او كرد و سپس او را نزد عبداللَّه بن جعفر فرستاد، او هم نعمت زيادى به آن زن داد كه آن زن از ثروتمندترين افراد شد.[13]،[14]



سخن آخر:
ااظهار ادب به محضر بزرگان دين، و توسّل به ذيل عنايات حضرات معصومين عليهم السلام كار خوبى است، امّا كافى نيست. بايد از اعمال و رفتارشان سرمشق بگيريم و به نيازمندان از اقوام و فاميل و دوستان و آشنايان و همسايه‏ ها كمك كنيم. كسانى كه توانايى دارند دست زندانيان بى‏ گناه، تصادفى ‏هاى غير عمدى، ورشكستگان، بيماران، محصلان و دانشجويان نيازمند، دختران دم بخت معطل جهيزيه و مانند آن را بگيرند، تا إن‏شاءاللَّه خداوند متعال نيز در روزى كه هيچ چيز جز اعمال صالح به درد انسان نمى‏ خورد دست ما را بگيرد.[15]

 


[1] بحث تفسیر قرآن کریم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ پانزدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال1389.
[2] بحث تفسیر قرآن کریم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ پانزدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال1389.
[3] والاترين بندگان ؛ ص122.
[4] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص417.
[5]منتهى الآمال، ج 1، ص 162.
[6] بقره، آيه 264.
[7] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص417.
[8] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص373.
[9] ميزان الحكمه، ج 9، حرف الكاف، باب 3470، ح 17494.
[10] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص373.
[11] سوگندهاى پر بار قرآن، ص: 374.
[12] ميزان الحكمه، ج 9، حرف الكاف، باب 3470، ح 17494.
[13] اخلاق در قرآن، ج 3، ص 94.
[14] گفتار معصومين(ع) ؛ ج‏2 ؛ ص202.
[15] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص: 107 و 108.

/1323/د102/ج1

ارسال نظرات