در حاشیه ماندن ائمه از علل افول قدرت مسلمانان شد
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، صبح سه شنبه 22 دی 1394 در جلسه 45 درس خارج ولایت فقیه (کتاب البیع) در مسجد اعظم قم، در ادامه بیان عامل دوم ضعف مسلمانان گفت: انحراف از خط رسالت از عوامل افول قدرت مسلمانان شد.
وی افزود: پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم حضرت علی علیه السلام را به عنوان حاکم و امام و خلیفه بعد از خودش معرفی کرد که اگر حضرت و بعد فرزندان یازده گانه ایشان یکی پس از دیگری خلافت را در دست می گرفتند قطعا وضع اسلام غیر از چیزی است که الان می بینیم.
این مرجع تقلید با اشاره به حوادث تاریخی بیان داشت: در همان قدم اول انحراف از خطی که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم برای حکومت مشخص کرده بود بسیار گران تمام شد و باعث ایجاد عواقب و آثار منفی فروانی برای مسلمانان شد.
وی در ادامه به ذکر نمونه هایی از انحطاط در جامعه اسلامی پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله از کلام امام علی علیه السلام در نهج البلاغه پرداخت.
اهم مباحث حضرت آیت الله نوری همدانی در این جلسه بدین شرح است:
خلاصه مباحث گذشته
بحثمان در این بود که آیت الله طباطبائی اعلی الله مقامه در تفسیر المیزان در تفسیر آیه 200 از سوره آل عمران پانزده مطلب در پنجاه صفحه نوشته اند که هر کدام از مطالب در جای خودشان مهم هستند و بحث در این بود که در قران کریم آیات فراوانی داریم که امت اسلامی را در کمال قدرت و عزت و عظمت معرفی کرده که اگر همان طور که قران فرموده میشد دنیای فعلی خیلی بهتر بود و قدرت و عظمت مسلمانان بیش از همه بود و ما نیز می خواهیم بدانیم چرا اهداف عالیه ای که قران برای امت اسلام ترسیم و بیان کرده عملی و محقق نشده؟
ایشان برای این موضوع در امر دوازدهم دو علت ذکر کردند؛ اول انواع اختلافات و تفرقه هائی که بین مسلمانان بوجود آمد و باعث ضعف و افول آنان شد و در نتیجه آن اهداف عالیه قرانی عملی نشدند که ما یک مقدرا در این رابطه بحث کردیم،
دوم انحراف از خط رسالت زیرا پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم حضرت امیر علیه السلام را به عنوان حاکم و امام و خلیفه بعد از خودش معرفی کرد که اگر حضرت و بعد فرزندان یازده گانه ایشان یکی پس از دیگری خلافت را در دست می گرفتند قطعا وضع اسلام غیر از چیزی است که الان می بینیم پس در همان قدم اول انحراف از خطی که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم برای حکومت مشخص کرده بود بسیار بسیار گران تمام شد و باعث ایجاد عواقب و آثار منفی فروانی برای مسلمانان شد.
نمونه هایی از انحطاط در جامعه اسلامی پس از رحلت رسول خدا
ما نمونه های فراوانی برای ذکر جریان انحرافی در مسئله حکومت بعد از پیغمبر در کتب و قران کریم و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه داریم کتبی مانند احتجاج طبرسی، عبقات الانوار میرحامد حسین، الغدیر علامه امینی، المراجعات سید شرف الدین، معالم المدرستین علامه عسگری.
خاندان رسالت در جامعه اسلامی پس از رسول خدا جزء مستضعفین قرار گرفتند
آنچه در روایات ما وجود دارد این است که اهل بیت علیهم السلام بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم جزء "مستضعفون" قرار گرفته اند لذا از آن حق و حکومت و ولایتی که برایشان قرار داده شده بود محروم و منزوی شدند.
اگر در معجم مفهرس بحار الانوار به کلمه "مستضعف" مراجعه کنیم می بینیم که اهل بیت علیهم السلام در بسیاری از روایاتمان به عنوان مستضعف معرفی شده اند مثلا پیغبر صلی الله علیه و آله وسلم در چند جا فرموده اند :"نحن والله المستضعفون فبکی وقال أنتم المستضعفون من بعدی".
و یا :"قال لبنی هاشم أنتم المستضعفون بعدی" و یا اینکه فاطمه زهراء سلام الله علیها فرمودند:"یا أبتا أمسینا بعدک من المستضعفین" و همان خطبه فاطمه زهراء و زینب کبری سلام الله علیهما بهترین دلیل بر این است که بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چه بر سر اهل بیت ما آمد.
نمونه هایی از انحطاط مسلمانان از خط رسالت در نهج البلاغه
دیروز چند مورد از نهج البلاغه ذکر کردیم و اما موارد دیگری نیز وجود دارد که بر انحراف از خط رسالت بعد از رحلت پیغمبر صلی الله علیه و آله دلالت دارند:
کلام هفتم
اول:﴿قالوا: لما انتهت إلى أمیر المؤمنین علیه السلام أنباء السقیفة بعد وفاة رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم، قال علیه السلام:ما قالت الأنصار؟ قالوا: قالت: منا أمیر ومنکم أمیر; قال علیه السلام: فَهَلاَّ احْتَجَجْتُمْ عَلَیْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله علیه وآله وسلم وَصَّى بِأَنْ یُحْسَنَ إِلى مُحْسِنِهِمْ، وَیُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِیئِهِمْ؟ قالوا: وما فی هذا من الحجة علیهم؟، فقال علیه السلام:لَوْ کَانَتِ الامَامَةُ (الامارة) فِیهِمْ لَمْ تَکُنْ الْوَصِیَّةُ بِهِمْ. ثم قال علیه السلام: فَمَاذَا قَالَتْ قُرَیْشٌ؟ قَالُوا: احتجّت بأَنها شجرة الرسول صلى الله علیه وآله وسلم، فقال علیه السلام:احْتَجُّوا بِالشَّجَرَةِ، وَأَضَاعُوا الَّثمَرَةَ﴾[1] ، ببینید با وجود آن همه تاکید و تصریح و اصرار فروان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم از اول بعثت تا غدیر خم بر جانشینی حضرت امیر علیه السلام باز به این صورت انحراف پیدا شد.
اشکال و پاسخ استاد حفظه الله: بله زمینه و تبانی قبلی بر این مطلب وجود داشته و حدیث قلم و قرطاس دلیل بر همین مطلب می باشد.
کلام هشتم
دوم:﴿إلى أهل مصر، مع مالک الأشتر لما ولاه إمارتها:
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صلى الله علیه وآله وسلم نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ، وَمُهَیْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِینَ. فَلَمَّا مَضَى علیه السلام تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الامْرَ مِنْ بَعْدِهِ. فَوَاللهِ مَا کَانَ یُلْقَى فِی رُوعِی، وَلاَ یَخْطُرُ بِبَالِی، أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هذَا الامْرَ مِنْ بَعْدِهِ صلى الله علیه وآله وسلم عَنْ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَلاَ أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّی مِنْ بَعْدِهِ! فَمَا رَاعَنِی إِلاَّ انْثِیَالُ النَّاسِ عَلَى فُلاَن یُبَایِعُونَهُ. فَأَمْسَکْتُ یَدِی حَتَّى رَأَیْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الاسْلاَمِ، یَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دِینِ مُحَمَّد صلى الله علیه وآله وسلم فَخَشِیتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الاسْلاَمَ وَأَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِیهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً، تَکُونُ الْمُصِیبَةُ بِهِ عَلَیَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلاَ یَتِکُمُ الَّتِی إِنَّمَا هِیَ مَتَاعُ أَیَّام قَلاَئِلَ، یَزُولُ مِنْهَا مَا کَانَ، کَمَا یَزُولُ السَّرَابُ، أَوْ کَمَا یَتَقَشَّعُ السَّحَابُ; فَنَهَضْتُ فِی تِلْکَ الاحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَزَهَقَ، وَاطْمَأَنَّ الدِّینُ وَتَنَهْنَهَ﴾[2] .
از این قبیل نمونه ها زیاد داریم که باز هم به عرضتان خواهیم رساند.203/122ق
پاورقی:
[1] نهج البلاغه، تنظیم مرحوم دشتی، کلام 67، ص51.
[2] نهج البلاغه، تنظیم مرحوم دشتی، کلام 62، ص307.
/836/د102/ل